بررسی بازی Assassin’s Creed: Origins ؛ پرواز دوباره
چه به آن علاقه مند باشید یا نه، سری اساسینز کرید در چند سال اخیر، یکی از مهم ترین نام های صنعت بازی های ویدیویی بوده است. سری ای که به تازگی به ده سالگی ...
چه به آن علاقه مند باشید یا نه، سری اساسینز کرید در چند سال اخیر، یکی از مهم ترین نام های صنعت بازی های ویدیویی بوده است. سری ای که به تازگی به ده سالگی خود رسیده و طی این سال ها، فراز و نشیب های فراوانی را تجربه کرده است.
اساسینز کرید در این سال ها، ما را به دوره های تاریخی متفاوتی برده است. از جنگ های صلیبی و ایتالیا در دوران رنسانس گرفته تا انقلاب آمریکا و فرانسه، همه دوران های مهم تاریخی بوده اند که به طرز خارق العاده ای، در سری اساسینز کرید پیاده سازی شده اند.
پیش از این، با عرضه هر نسخه از این سری، زمان بازی به زمان حال نزدیک تر می شد و همین موضوع، به صورت عمدی یا حتی سهوی، گیم پلی و فضای این بازی را به طور کامل متفاوت کرده بود.
بعد از آن که دو نسخه پیشین اساسینز کرید در جذب نظر طرفداران همیشگی این سری و منتقدان بازی های ویدیویی ناکام بودند، یوبی سافت تصمیم گرفت تا با لحاظ کردن یک استراحت یک ساله، زمان قسمت جدید اساسینز کرید را به گذشته و حتی پیش از اتفاقات قسمت اول برگرداند.
از بسیاری از جهت ها، عرضه بازی Assassin's Creed: Origins، اتفاقی حساس برای یوبی سافت و طرفداران این سری محسوب می شد، باید این موضوع را در نظر گرفت که در صورتی که این عنوان مانند نسخه های اخیر مجموعه، به یک بازی متوسط تبدیل می شد، به احتمال زیاد باید منتظر کنار گذاشته شدن این فرانچایز مانند سری دوست داشتنی شاهزاده ایرانی می بودیم.
حال و سرانجام، Assassin's Creed: Origins برای پی سی و کنسول های پلی استیشن 4 و ایکس باکس وان عرضه شده و گواهی بر این موضوع است که یوبی سافت، تا حد زیادی از اشتباهاتی که در ساخت بازی های اخیر خود مرتکب شده، درس گرفته و اساسینز کرید جدید، به نحوی، شروع تازه ای برای این کمپانی فرانسوی محسوب می شود.
تراژدی پدر و پسر به روایت اساسین ها
در طول تاریخ داستان های اساطیری، رابطه میان پدر و پسر همیشه موضوعی جذاب برای داستان سرایان حماسی بوده است. از داستان رستم و سهراب گرفته تا هیثم و کانر کنوی در همین سری اساسینز کرید، .کشمکش های میان پدر و فرزند پسر سرکش، همیشه گره های داستانی مختلفی را به وجود می آورد که به علت ایجاد لحظات احساسی فراوان و افت خیز های مشخص، به نوعی، به مانند یک لقمه آماده برای نویسندگان این اثر ها محسوب می شود.
در Assassin's Creed: Origins، شاهد روایت دیگری از رابطه میان یک مرد با پسر، همسر و در نهایت خانواده خود هستیم. بایک بر خلاف شخصیت های قبلی سری، خانواده و حفظ حریم آن را در اولویت خود قرار داده و تقریباً، تمام حرکاتی که در طول داستان بازی می کند، در راستای حفظ همین بنیان خانواده خواهد بود.
بر خلاف الطائر که اصولاً یک ماشین آدم کشی بود و اتزیو که به جز اواخر عمر خود، فردی یاغی و بزهکار شناخته می شد، بایک یک انسان با دغدغه های اخلاقی فراوان است.
او به دلیل شغل خود به عنوان یک مجای، از برش زیادی بین مردم بهره برده و رابطه خوبی با ساکنین زادگاه خود و کودکان دارد؛ در طول بازی، ساعت های زیادی را مشغول رفع مشکلات مردم خواهید بود و حتی با کودکان به گفت و گو خواهید پرداخت.
در مقایسه با اکثر بازی هایی با تم مشابه مانند سری GTA و حتی نسخه های قبلی اساسینز کرید، Origins یک بازی تمیز از لحاظ داستانی و شخصیت پردازی محسوب می شود.
بایک برخلاف بقیه اساسین ها، از مردم عادی دزدی نمی کند و مرزهای اخلاقی سفت و محکمی برای انجام ماموریت های خود در پیش گرفته است. او در طول داستان به همسر خود وفادار بوده و برای نجات خانواده و دوستانش، بار ها جان خود را به خطر می اندازد.
شخصیت شوخ، خجالتی، محکم و اجتماعی بایک، باعث شده تا او در همین روزهای اولیه انتشار بازی، به صدر لیست فهرست محبوب ترین شخصیت های سری اساسینز کرید نزدیک شود.
در مقابل، شخصیت پردازی سایر افراد حاضر در داستان بازی نیز به خوبی انجام شده است. آیا، همسر بایک که در طول داستان، کنترل او را هم در مواردی در دست خواهیم گرفت، به خوبی شخصیت بایک را کامل کرده و در مجموع، از این دو نفر، یک زوج دوست داشتنی می سازد.
افرادی مانند ملکه کلوپاترا، ژولیو سزار و بطلمیوس نیز به رسم حضور افراد تاریخی مهم در سری اساسینز کرید، در این قسمت بازی نیز حضور دارند تا با دیدن آن ها، حسابی سر ذوق بیاید و به نویسندگان این سری، تبریک بگویید.
همانطور که در مقالات قبلی نیز به این نکته اشاره کرده بودیم، در Assassin's Creed: Origins، تمرکز داستانی روی مبارزات میان دو گروه اساسین ها و تمپلار ها، کمتر از گذشته است.
بایک به دلایل شخصی خود، وارد ماجرایی برای انتقام گرفتن از سران مصر و به خصوص کاهنان مبعد که در آن دوره تاریخی، در عمل کنترل مصر را بر عهده داشتند، می شود و در طول این مسیر، انگیزه هایی مانند عدالت خواهی و آشنایی با راز های مصر باستان و سرنوشت سیب عدن که در نسخه های قبلی این سری نیز شاهد آن بودیم، می شود.
لازم است تا این نکته را ذکر کنم که سازندگان بازی در بخش داستانی، به ترکیب خوبی از واقعیت و افسانه رسیده اند. از طرفی، قرار گرفتن داستان بازی در مصر باستان، به صورت خودکار، داستان Origins را تا حدی به فضای اسطوره ای - افسانه ای سوق می دهد و از طرف دیگر، اشاره به وقایع تاریخی مشخص و شبیه سازی درست شهرهایی که در آن ها قدم خواهیم گذاشت، همگی در حفظ اصالت داستانی این عنوان تاثیر گذار هستند.
جدا از مواردی که در بالا به آن اشاره کردیم، مهارت یوبی سافت در ساخت میان پرده ها و ترکیب آن با موسیقی مناسب، در Origins بار دیگر خود را نشان می دهد. کارگردانی صحنه های سینمایی بازی، در بخش داستانی، با دقت بالا و به طور مشخص، با هزینه های گزافی انجام شده تا تصویر خوبی از مصر در آستانه فروپاشی اقتصادی و فرهنگی داشته باشیم.
در مجموع، داستان Assassin's Creed: Origins، یکی از بخش های مثبت اصلی این عنوان به حساب می آید که با چند پیچش داستانی و ارائه چند غافل گیری عالی در زمان های مناسب، شما را تا انتها همراهی می کند و در کنار آن، بخش مدرن بازی نیز، بر خلاف نسخه های اخیر اساسینز کرید، ریتم بخش اصلی را نشکسته و به موضوعی کسل کننده تبدیل نمی شود.
پرواز عقاب از آشیانه
اساسینز کرید، حتی در ضعیف ترین نسخه های خود نیز حرف های زیادی را برای گفتن در بخش داستانی داشته است. موردی که بیشتر مخالفت های منتقدان این سری بازی، حتی از نسخه موفقی مانند Brotherhood به اساسینز کرید بر می گشت، به تکراری شدن بخش گیم پلی آن مربوط می شد.
همانطور که حتماً پیش از این می دانید، محور تمامی بخش گیم پلی سری اساسینز کرید، به استفاده شخصیت های اصلی آن از سلاح مخصوص اساسین ها یعنی «هیدن بلید» بر می گردد.
این سلاح که در قسمت دوم و با حضور اتزیو، به مقدار یک هیدن بلید برای هر دست رسید، جدا از آسان تر کردن مبارزات بازی، بخش زیادی از بار مخفی کاری شدن مبارزات اساسینز کرید را به دوش می کشید.
به عقیده منتقدان سری اساسینز کرید، استفاده از «هیدن بلید» موجب می شد که نسخه های مختلف این سری، بیش از اندازه آسان شده و از حالت چالش برانگیز بودن، به طور کامل خارج شود.
در طول این سال ها و با سفر بازی به دوران های مختلف تاریخی، هیدن بلید نیز بر حسب تکنولوژی آن زمان، دچار تغییرات مختلفی شد اما در مجموع، مکانیک های ثابت آن در دو سه نسخه اخیر این سری، به یکی از نکات ضعف و یکی از مهم ترین عوامل تکراری شدن قسمت های اخیر اساسینز کرید تبدیل شد.
همانطور که سازندگان بازی و به خصوص آقای اشرف اسماعیل، کارگردان Origins پیش از این وعده داد بود، Assassin's Creed: Origins شاهد تغییرات بزرگی نسبت به نسخه های قبلی این مجموعه در بخش گیم پلی است.
بهتر است تا در همین جا بگوییم که Origins بر خلاف سایر قسمت های این مجموعه، یک بازی مخفی کاری نبوده و بیشتر به سمت استفاده از المان های سبک نقش آفرینی و اکشن ماجرایی کلاسیک پیش رفته است.
کاربرد هیدن بلید نسبت به قسمت های پیشین این سری، به پایین ترین حد ممکن رسیده و حتی نمی توانید تا با استفاده از این سلاح، با یک ضرب حریفانتان رو از پای در بیاورید.
نمایش خسارتی که شما با هر ضربه به سلامتی دشمنان خود می زنید و سیستم کسب تجربه و لول آپ شدن در بازی، همگی به ظاهر بر این نکته تاکیید می کنند که اساسینز کرید، وارد دوره جدیدی از تاریخ خود شده است.
در بالا به این نکته اشاره کردیم که Origins یک بازی مخفی کاری مانند مخفی کاری صرف محسوب نمی شود اما این نکته به این معنا نیست که شما قادر به انجام مراحل بازی به صورت مخفی کاری نیستید.
سه نوار پیشرفت برای بایک در نظر گرفته شده که با کسب امتیاز تجربه و لول آپ شدن او، قابل پیشرفت خواهند بود. می توانید تا بر حسب سلیقه خود در پیش بردن بازی، نسبت به قوی کردن قدرت بایک در مبارزات مستقیم یا یادگیری مهارت های مخفی کاری مانند سایر اساسین ها اقدام کنید و همین موضوع، Origins را به یک بازی با قابلیت تکرار بالا تبدیل می کند.
سیستم مبارزات بازی نیز به طور کامل دچار تغییر شده است. سازندگان جدا از اضافه کردن المان های جانبی سبک نقش آفرینی به بازی، نحوه انجام مبارزات آخرین نسخه اساسینز کرید را به عناوین موفقی مثل سری دارک سولز و بازی بلادبورن نزدیک کرده اند.
سیستم مبارزات تک به تک بازی، همانند سری دارک سولز، بر پایه دفاع و حمله استوار شده است. دشمنان شما حتی در پایین ترین سطح ممکن نیز، به راحتی از بین نمی روند و ضربات آن ها به راحتی بایک را به کشتن خواهد داد.
سازندگان سعی داشتند تا با کمی آسان تر کردن سیستم مبارزات بازی هایی مانند سری دارک سولز، نمونه استاندارد تری برای مخاطبان عادی را در Assassin's Creed: Origins پیاده سازی کنند که تا حدود زیادی در انجام این موضوع موفق ظاهر شده اند.
مشکل سیستم مبارزات بازی از جایی شروع می شود که متوجه ضعف های آن در بخش دفاع می شوید. چرخ خوردن بایک مانند شخصیت اصلی در سری بلادبورن، با کیفیت بالایی انجام نمی شود و قفل شدن روی مبارزات تک نفره و استفاده از سپر نیز، بعضی مواقع کاملا ناکارآمد خواهد بود.
همین موضوع به علاوه باگ های گاه و بی گاهی که در طول مبارزات بازی با آن ها روبرو خواهید شد، باعث می شوند تا بخش گیم پلی بازی از سطح «عالی» به «خوب» تنزل پیدا کند.
جدا از این مشکل، روند بازی در پیدا کردن سلاح ها و قدرتمند تر کردن بایک، کار لذت بخش و خوبی است. به لطف وقوع بازی در مصر باستان، مکان های اسرارآمیز زیادی در نقشه بازی برای اکتشاف وجود دارد که تجربه آن ها، دست کمی از انجام ماموریت های اصلی بازی نخواهد داشت.
نقشه بازی نیز از وسعت فوق العاده بالایی بهره برده و نقاط ریز و درشت زیادی برای اکتشاف پیش روی شما می گذارد. از کشف کشتی های غرق شده در دریا برای پیدا کردن گنجینه های طلا گرفته تا وارد شدن به هرم های معروف مصر باستان، همه و همه کارهایی هستند که باعث شده اند تا Origins به یک بازی با بیش از 50 ساعت محتوا برای تجربه کردن، تبدیل شود.
مورد دیگری که Origins را از سایر قسمت های اساسینز کرید و حتی بازی های هم سبک جدا می کند، به نحوه ماموریت دادن بازی به شما بر میگردد. در طول طی کردن بخش داستانی بازی، مراحل و اهداف مشخصی برای انجام دادن در اختیار شما قرار می گیرند که معمولاً از همان ابتدا در دسترس خواهند بود.
البته ورود به این ماموریت ها، به این سادگی ها نبوده و در صورتی که با سطح پایین تری از آن سطح تجربه ای که بازی برای رد کردن آن ماموریت به شما پیشنهاد داده، وارد آن شوید، بدون شک با یک تجربه سخت و از قصد غیر منصفانه روبرو خواهید بود.
همین موضوع باعث می شود تا برای کسب امتیاز تجربه بیشتر و قدرتمند سازی بایک، برای انجام ماموریت های جانبی عطش بیشتری داشته باشید. الحق که سازندگان، در طراحی این ماموریت ها، سنگ تمام گذاشته و بر خلاف بسیاری از بازی های مشابه، شاهد انجام کارهای تکراری برای کشته شدن وقت و طولانی تر شدن بازی نخواهید بود.
جدا از این ها، برای دسترسی به سلاح های قوی تر و حتی آشنایی بیشتر با رازهای مصر داستان و بخش داستانی بازی، ماموریت های جانبی در Origins، امری حیاتی خواهند بود.
یک نکته جالب دیگر در رابطه با گیم پلی بازی، به امکان انجام چند ماموریت به صورت همزمان در بازی بر می گردد. در صورتی که در حال انجام یک ماموریت هستید و ناگاه با یک فرد نیازمند کمک روبرو خواهید شد، نیازی به لغو ماموریتی که پیش از این در حال انجام آن بودید نداشته و می توانید تا در خلال همان ماموریت، وظیفه کوچک یا حتی بزرگی را به سرانجام برسانید.
یکی از مشکلات اصلی بازی که نمی توان از اشاره به آن چشم پوشی کرد، به کم شدن حس و حال اساسینز کرید بازی کردن در Origins بر می گردد. نحوه ماموریت ها در این بازی به طور کامل نسبت به نسخه های قبلی اساسینز کرید، دگرگون شده و از حالت کاملاً خطی خود خارج شده است و همین موضوع، شاید به مذاق عده ای طرفداران قدیمی این سری، آن چنان که باید و شاید، خوش نیاید.
استایل بایک در مبارزات نیز کاملاً متفاوت شده و حتی کمتر از سایر شخصیت های اصلی، از هر سطح عمودی موجود در بازی بالا می رود و پیش می آید که مدت زمان زیادی را به جای انجام حرکات پارکور، به قایق سواری، شتر سواری و ارابه دوانی مشغول باشید.
بخش گیم پلی Assassin's Creed: Origins، در مجموع برای ساعت های طولانی به راحتی شما را سرگرم کرده و با چاشنی های مانند نبرد دریایی و غولآخر های اساطیری، به هیچ عنوان تکراری نخواهد شد. البته مشکلاتی مانند سیستم دفاع ناکارآمد و باگ های آزار دهنده ای در بازی وجود دارند که باید دید که آیا یوبی سافت در آینده نزدیک، نسبت به رفع این مشکلات فنی اقدام خواهد کرد یا نه.
سفری دیگر
یوبی سافت یک بار دیگر در شبیه سازی محیط بازی نسبت به نمونه واقعی، سنگ تمام گذاشته است. شهرهایی نظیر ممفیس و اسکندریه با دقت بالایی و با استناد های تاریخی دقیقی در بازی شبیه سازی شده اند.
تمام این شهرها، به خوبی حس و حال زندگی را به شما منتقل خواهند کرد. از مردمی که به گذران زندگی مشغولند گرفته تا طبیعت وحشی بازی، همگی به خوبی در Origins پیاده سازی شده اند.
سیستم انیمیشن های حرکت صورت، دویدن در محیط و بالا رفتن از دیوارها و سوار شدن بر حیواناتی که برای جابجایی در محیط استفاده می شوند، با دقت بالایی در بازی انجام شده و چاشنی های مانند طوفان شن و قدرت تخریب پذیری بالای محیط، این بخش را ماندگار خواهند کرد.
البته استفاده از موتور آنویل که سایر عناوین بزرگ یوبی سافت هم شاهد آن بودیم، باعث شده تا در مواردی، بعضی از باگ های آزار دهنده در طول انجام مراحل بازی ظاهر شوند.
میزان این ایرادات فنی، البته به اندازه نسخه هایی همچون Unity و قسمت سوم بازی نبوده و لذت تجربه بازی را برای شما خراب نخواهد کرد. بخش صداگذاری بازی نیز با دقت و کیفیت بالایی در بازی انجام شده است.
صداگذاری بایک به ماندگار تر شدن این شخصیت کمک می کند و مواردی چون شوخی های گاه و بی گاهی که او به زبان می آورد، بر جذابیت بازی به خوبی خواهد افزود.
از سوی دیگر، صداهای محیطی مانند صدای شلوغی جمعیت، صدای باد و در نهایت موسیقی بازی، با کیفیت فوق العاده ای در بازی حضور دارند. موسیقی بازی، به خوبی شما را به فضای مصر باستان و یک کشور با فرهنگ شمال آفریقا می برد و ترکیب استفاده از ساز های محلی و کلاسیک، به خوبی در هویت سازی بازی موفق بوده است.
در مجموع، Assassin's Creed Origins یک بازی بازی سرگرم کننده با گیم پلی روان، داستانی دوست داشتنی و شخصیت هایی ماندگار است که از تجربه آن به هیچ وجه پشیمان نخواهید شد.
گردش در محیط های مختلف مصر باستان و کشف رازهایی که فرقه اساسین ها در ابتدای پیدایش خود طی کرده بودند، کاری است که شما را ساعت ها غرق تجربه Origins خواهد کرد.
البته مشکلاتی مانند باگ های گرافیکی، سیستم دفاع ناکارآمد و برخی تغییرات بیش از حد بازی، از تبدیل شدن این بازی به یک اثر شاهکار جلوگیری می کنند و گواهی بر این موضوع هستند که یوبی سافت هنوز باید با دقت زیادی، به راه جدیدی که شروع کرده است، ادامه بدهد.
Assassin's Creed Origins از آن جهت به عنوان یک بازی قابل احترام، شایسته تقدیر است که از حیثیت کمپانی یوبی سافت که در سال های اخیر با عرضه بازی ها نچندان دوست داشتنی به خطر افتاده، دفاع کرده و به نوعی این کمپانی را دوباره وارد مسیر درستی می کند.
پس چه از علاقه مندان به تاریخ مصر هستید و یا علاقه ای به بازی های سبک ماجرایی و حتی نقش آفرینی دارید، بهتر است تا خود را برای سفری عمیق به قلب مصر باستان، آماده کنید.
- بخش داستانی گیرا
- شخصیت پردازی عالی
- تغییرات مثبت در گیم پلی
- سیستم پیشرفت هدفمند
- موسیقی و صداگذاری عالی
- باگ های گرافیکی
- سیستم دفاع ناکارآمد
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
واقعا درسته
هر بازی که آدم میکنه به مرور زمان همون بازی مثه نسخه های قدیمیش نمیشه. چه حالا کارتون باشه
چه فیلم باشه و چه هر چیز دیگ ای باشه
اساسین باید از همون اول هم نقش آفرینی میشد.
چون دیگه واقعا همه ی اساسین ها داستانشون و نحوه عملکرد سیستمشون تقریبا سر راست شده بود
خیلی بازی خوبیه اما دیگه حس اساسین های قبلی رو به آدم نمیده
بازی خوبیه ولی به نظر من دیگه Assassin's creed نیست
یه بازی نقش آفرینی شده
هر بازی به مرور زمان برای بقا مجبور به تغییره. حتی گاد آف وار! اساسین که جای خود دارد
بازی خوبی بنظر میاد،فعلا که منتظر کرکش هستیم ببینیم چجوریه
یوبیسافت امسال یه قفل دیگه برای خود دنوو هم گذاشته رسما پدر همه رو در آورده، مصرف منابع سیستم رو هم بیشتر کرده.
روانیا? ?
اره خبر دارم،یوبیسافت هست دیگه فعلا این تیر ارش بود تا سال جاری میلادی میخواد به هر طریقی به سوددهی برسه