تجربه رانندگی با ببر جوان انگلیسی؛ جگوار F-Pace در خیابان های تهران

در دنیای امروزی که با سرعت سرسام آوری در حال عرضه محصولات جدید با تاریخ مصرف کوتاه است انتظار این که یک شرکت همچنان به سبک سیاق قرن 20 ام محصولاتش را عرضه کند امری محال به نظر می رسد.

جگوار یکی از خودروسازان با سابقه و سنتی است که محصولات خاطره انگیز بسیار زیادی را در تاریخ خود عرضه کرده است. این شرکت برای این که از ورشکستگی احتمالی فرار کند به همراه دیگر نام پر افتخار صنعت خودروسازی انگلستان یعنی لندرور از شرکت فورد به شرکت هندی تاتا موتورز واگذار شد و به نوعی صاحبان فعلی این دو نام هندی ها هستند.

در هر صورت جگوار در ادامه پوست اندازی های خود و تطبیق با بازار فعلی، جدای از آن محصولات لوکس و کوپه های دل انگیز، دست به ساخت اولین شاسی بلند تاریخ خود زده و قرار است تا چند وقت دیگر اولین خودروی تمام الکتریکی خود را نیز روانه میدان کند.

در هر صورت فرصتی دست داد تا به بررسی اولین شاسی بلند تاریخ این شرکت یعنی F-Pace بپردازیم.

ببر بلند قامت در نمایشگاه دیترویت رونمایی شد

جگوار F-Pace در نمایشگاه دیترویت سال 2015 به صورت رسمی رونمایی شد و در نمایشگاه فرانکفورت آلمان نیز به نمایش در آمد. این کراس اور توسط ایان کالوم سرطراح شهیر جگوار طراحی شده است و در کشور انگلستان تولید می شود.

این مدل برپایه شاسی iQ مشترک جگوار-لندرور توسعه داده شده است. جگوار از این شاسی در مدل های سدان خود همچون XE و نسل جدید XJ و همینطور XF استفاده می کند به همین دلیل F-Pace قابلیت های خارج جاده ای لندرورها را نخواهد داشت.

وزن این خودرو در مدل های پایه در حدود 1775 کیلوگرم است که جگوار با استفاده از آلومینیوم سعی کرده تا جای ممکن از وزن آن بکاهد. از لحاظ ابعادی، فاصله محوری 2874 میلیمتر، پهنای 1936 میلیمتر و ارتفاع آن به 1667 میلیمتر می رسد.

کالوم با طراحی هوشمندانه خود رقبای آلمانی را به دردسر انداخته است و از لحاظ ابعادی با این که فرق چندانی با بی ام و X3 ندارد اما در ظاهر بزرگ تر از آن و همچون یک X5 دیده می شود، همچنین فضایی در حد یک پورشه کاین به شما خواهد بخشید.

زبان طراحی جدید با استفاده از سنت های همیشگی

ایان کالوم با استفاده از جلو پنجره کلاسیک جگوار که به نسبت کراس اور بودن خودرو بزرگ تر است و چراغ های عقب که شباهت بسیار زیادی به مدل F-Type دارد، هنر خود را در ساخت یک کراس اور کوپه مانند به رخ بیننده می کشد.

باید عنوان کرد که زبان طراحی این خودرو متفاوت از رقبای آلمانی است که حتی اگر برای تنوع هم شده می توان آن را به رقبای آلمانی اش ترجیح داد. چراغ های LED، حجم دهی های نرم و گرد به جای خطوط تند و تیز مد شده در دنیای امروزی در زبان طراحی این خودرو استفاده شده اند.

امروزه  از خودروهای بی هویت چینی تا دیگر خودروسازان بزرگ جهان درگیر استفاده از این خطوط تند و تیز هستند اما در جگوار F-Pace خبری از این مدهای زودگذر نیست.

در هر صورت طراحی این خودرو به گونه ای صورت گرفته تا هویت این برند را نشان دهد و استفاده از اسپویلر و روف لاین در کنار رنگ متضاد زیر سپر جلو و عقب این مورد را تشدید می کند.

طراحی داخلی نیز همانند طراحی بیرونی خودرو تا جای ممکن ساده و قدرتمند طراحی شده است. استفاده از متریال با درجه کیفی بالا نیز دیگر حربه جگوار برای متقاعد کردن خریداران است.

یک صفحه نمایش 10.2 اینچی لمسی به صورت استاندارد وظیفه بخش اطلاعات و سرگرمی را بر عهده می گیرد(صفحه نمایش 12.3 اینچی به صورت یک آپشن عرضه می شود). کیلومتر شمار نیز به صورت دیجیتال طراحی شده و دارای سه بخش مجزا از هم است و طراحی آن به مقدار بسیار زیادی نزدیک به نمونه های آنالوگ است.

برای تنظیم وضعیت جعبه دنده یک ولوم دایره ای شکل در مرکز کنسول کنار دست راننده تعبیه شده که با وارد شدن به خودرو از جای خود خارج می شود. کیفیت چرم صندلی ها هم از بهترین های این کلاس است، گرچه در مدل های با تریم تمام مشکی و نبود سقف پانورمیک، محیط داخل اتاق به مقدار بسیار زیادی تاریک خواهد بود.

جگوار در زمینه ارتباط وسایل الکتریکی F-Pace را مجهز وارد میدان کرده است و برای سرنشینان عقب دو خروجی USB و یک خروجی 12 ولتی قرار داده است که این مسئله برای سرنشینان جلویی تکرار می شود.

فضای صندلی عقب نیز برای دو بزرگسال کافی به نظر می رسد. برای سرنشینان عقب، نگه دارنده لیوان و محل استراحت آرنج دست نیز تعبیه شده است. فضای صندوق عقب معادل 508 لیتر است که مناسب به نظر می رسد.

در این مدل از اسپیکر های 11 تایی Meridien استفاده شده و بسته به مدل خودرو سطح تجهیزات می تواند متفاوت باشد. مدل مورد بررسی قرار گرفته از نوع S است که به قوی ترین موتور موجود مجهز شده است.

جگوار سعی کرده تا در زمینه نوآوری های جدید هم حرف برای گفتن داشته باشد. برای مثال می توان خودرو را بدون همراه داشتن کلید به کمک اپل واچ باز کرد یا یک آپشن جداگانه این امکان را برای شما فراهم می کند که بدون این که کلید را از خودرو خارج کنید با فشار دادن حرف اول نام این برند که بر روی صندوق عقب کار شده است (حرف J) درب خودرو را باز کنید.

در نهایت از امکانات این خودرو می توان به گرمکن صندلی های جلو، سیستم نگه دارنده خودرو در لاین و تشخیص خستگی و از خواب رفتگی راننده خودرو، هشدار نقاط کور و هشدار دهنده ترافیک در عقب ،سیستم پارک نیمه خودکار، تهویه مطبوع دوگانه، هدآپ دیسپلی،RSC ،ESC، سنسور عقب و جلو، دوربین دید عقب و... اشاره کرد.

قوای محرکه متفاوت و قدرتمند همچون نام جگوار

جگوار باز هم در این بخش متفاوت ظاهر می شود و سعی می کند قواعد جدید خودروسازی را به روش متفاوتی بازی کند. برخلاف رقبای آلمانی که موتورهای توربوشارژ شده جزئی جدایی ناپذیر از محصولات آن ها است جگوار اما به جای این که سراغ توربوشارژها برود از سوپرشارژر استفاده کرده است.

در مدل مورد برسی که از نسخه ی S و قوی ترین نمونه موجود است موتور 3 لیتری V-6 با توانایی تولید 375 اسب بخار قدرت و 460 نیوتن متر گشتاور کار گذاشته شده است. جعبه دنده 8 سرعته ZF نیز به کمک مبدل گشتاور الکتریکی نیرو را به هر چهارچرخ منتقل می کند.

سیستم تعلیق در جلو از نوع دوگانه جناغی و در عقب از نوع چند اتصاله است. این کراس اور در عرض 5.5 ثانیه به ادعای شرکت سازنده از صفر به 100 کیلومتر بر ساعت می رسد و مصرف سوخت آن در تست های رسمی حدود 10.1 لیتر در هر 100 کیلومتر اعلام شده است.

چرخ های 20 اینچی مجهز به لاستیک کانتیننتال به صورت استاندارد بر روی F-Pace قرار گرفته اند و چرخ های 22 اینچی به صورت آپشن عرضه می شوند. ترمزهای هر چهارچرخ نیز از نوع دیسکی هستند.

تجربه رانندگی با ببر جگوار

با توجه به تجربه پیشین مان از سواری با پورشه ماکان، پشت فرمان جگوار F-Pace نشستیم تا ببینیم در مقابل رقیب قدرتمندی چون ماکان چگونه عمل می کند.

جگوار قول آن را داده است که در زمینه هندلینگ و بالانس حتی از پورشه ماکان در رده بالاتری قرار گیرد و به دلیل استفاده از شاسی با مقاومت پیچشی بالاتر به نسبت ماکان، می تواند این خودرو را به چالش بکشد. در آغاز حرکت عملا هیچ تاخیری مشاهده نمی شود و با فشردن پدال گاز، جعبه دنده، دنده ها را یکی پس از دیگری تعویض می کند.

جگوار سه حالت رانندگی را در این مدل تعبیه کرده که می توان در حالت Dynamic، normal و eco به رانندگی با این ببر قدرتمند پرداخت. همچنین برای تنظیم سیستم تعلیق در جاده های پر دست انداز نیز حالتی تعبیه شده است.

در حالت normal، جعبه دنده بسیار هوشمند عمل می کند و به خوبی شما را در ترافیک شهری یاری می کند. سیستم تعلیق نیز سواری نرمی را برایتان به ارمغان می آورد و با خواندن وضعیت سطح خیابان، خود را تنظیم می کند.

این کار به صورت خودکار انجام می پذیرد و به صورت دستی نمی توانید تنظیمات آن را تغییر دهید. جگوار در حالت معمولی 90 درصد نیرو را به چرخ های عقب ارسال می کند و تنها در مواقع نیاز قدرت بیشتری به چرخ های جلو ارسال می شود.

فرمان خودرو از نوع الکتریکی است و جگوار در این زمینه هم ادعا می کند که بهترین فرمان دهی را در سگمنت خود دارد. فرمان خودرو بسیار دقیق و قابل کنترل است گرچه شاید در پیچ های باریک با کم فرمانی مواجه شوید که این مسئله می تواند دلایل دیگری هم داشته باشد.

برای این که خودرو را بیشتر به چالش بکشیم سعی کردیم تا پیچ ها را با سرعت بیشتری پشت سر بگذاریم و به ببر خشمگین جگوار بیشتر فشار بیاوریم. باید عنوان کرد که اگر این خودرو به صورت پلاک ملی عرضه می شد، لقب سریع ترین کراس اور را از آن خود می کرد.

این خودرو نمونه های قوی تر ماکان و بی ام و X4 را با چالشی جدی مواجه می کند و نمونه های ضعیف تر موجود در ایران در برابر آن حرفی برای گفتن نخواهند داشت.

سطح چسبندگی این خودرو به حدی بالا است که انگار در حال رانندگی با یک خودروی کوپه هستید نه یک کراس اور به نسبت بزرگ، این مسئله به خوبی در پیچ ها احساس می شود. بادی رول نیز تا جای ممکن توسط تعلیق کنترل می شود.

اگر بخواهیم مقایسه ای با پورشه ماکان انجام دهیم باید عنوان کرد که فرمان خودرو در حد و اندازه های ماکان نیست و جگوار باید زمان بیشتری برای تنظیمات آن بگذارد. به خصوص کم فرمانی خودرو در زمان هایی که تحت رانندگی پر فشار هستید، می تواند در ذوق شما بزند.

ماکان به دلیل انتقال گشتاور هوشمند با فرستادن نیرو و گشتاور بیشتر به چرخ های خارج از پیچ سعی در حفظ بهتر تعادل خودرو دارد که این مورد نیز در جگوار مشاهده نمی شود.

ترمزها نیز جای بهتر شدن را دارند و جگوار باید ترمزهای با پتانسیل بالاتر را برای این کراس اور عرضه کند. در هر صورت تجربه رانندگی با فرزند بلند قامت جگوار بسیار لذت بخش خواهد بود و با توجه به تجربه اول این شرکت در ساخت یک کراس اور، آن را باید عالی توصیف کرد

 آیا F-Pace می تواند در کشور عرضه شود؟

جگوار حتی مدل کوپه خود یعنی F-Type را به موتور 4 سیلندر کم حجم مجهز کرده که با توجه به قوانین فعلی می تواند در کشور ما پلاک ملی اخذ کند. این مسئله برای F-Pace نیز وجود دارد و موتور 2 لیتری می تواند از آن رقیب مستقیمی برای ماکان و بی ام و X4 بسازد.

در هر صورت مدل مورد بررسی که گران ترین نمونه موجود است، برچسب قیمتی مدل پایه آن 58.695 دلار است و بسته به سطح امکانات این رقم بالاتر نیز می رود.

مهم ترین رقبای این خودرو را باید بی ام و X4 35i، مرسدس بنز AMG GLC43 و پورشه ماکان GTS قلمداد کرد که مازراتی لوانته هم می تواند یک گزینه متفاوت برای انتخاب باشد.

جگوار با فضای داخلی سخاوت مندانه، در کنار معجونی از هنر خود در بخش تجربه رانندگی، یکی از بهترین انتخاب ها در بخش کراس اورهای سایز متوسط لوکس به شمار می رود.

این شرکت در ادامه راه خود مدل E-Pace که کراس اور سایز کوچک تری به نسبت F-Pace است را عرضه کرده تا بیش از پیش رقبای خود را تحت فشار قرار دهد.