چه نگرشی موجب بهبود عملکرد کاری میشود
با بررسی عملکرد ۵ هزار نفر طی مدت ۵ سال مشخص شد که افرادی که میخواهند در کار خود موفق باشند باید چه نوع نگرشی اتخاذ کنند تا بتوانند باعث بهبود عملکرد کاری خود بشوند. بعضی ...
با بررسی عملکرد ۵ هزار نفر طی مدت ۵ سال مشخص شد که افرادی که میخواهند در کار خود موفق باشند باید چه نوع نگرشی اتخاذ کنند تا بتوانند باعث بهبود عملکرد کاری خود بشوند.
بعضی مواقع هیچ چیز ناراحت کنندهتر از این نیست که همکاران شما موفقیت بیشتری از شما کسب کرده ، توسط روسا تشویق شده یا حتی ترفیع بگیرند. درحالی که میدانید تلاش و وقت بسیار کمتری نسبت به شما صرف فعالیت کاری خود کردهاند.
این مسئلهای است که بسیاری از اشخاص در فعالیت کاری خود با آن دست و پنجه نرم میکنند اما به تازگی «مورتن هنسن» استاد مدیریت دانشگاه بارکلی کالیفرنیا کتابی در همین مورد نوشته که «ماهر در کار» (Great at Work) نام دارد.
هنسن سعی کرده با بررسی عملکرد کاری پنج هزار کارمند شرکت های بزرگ آمریکا دید درستی درباره فاکتورهای مهم پیرامون موفقیت کاری پیدا کرده و آنها را با همگان به اشتراک بگذارد.
هنسن در این تحقیقات که ۵ سال به طول انجامیده از کارمندان خواسته که دیدگاههایشان را دربارهی عمکرد خود، رییس یا گزارشات بیان کرده و به پرسشهایی پیرامون عادات کاری خود پاسخ دهند.
از بررسی جوابهای این پنج هزار نفر مشخص شده که عملکرد موفق در محیط کاری ربطی به سختتر کار کردن ندارد. بلکه افراد موفق در فعالیت خود هوشمندانه عمل میکنند. شاید این مطلبی باشد که بارها شنیده باشید اما هنسن موضوع را شکافته و دقیقاً نگرش درستی که موجب بهبود عملکرد کاری میشود را به دو بخش کلی تقسیم میکند.
رٔوسایتان را در مورد عدم بهبود عملکرد کاری خود مقصر ندانید
هنسن معتقد است استراتژی «کار کمتر، وسواس بیشتر» میتواند ایده خوبی برای بهبود عملکرد کاری افراد باشد. بدین ترتیب که آنها باید از انجام بعضی کارها خودداری کرده و روی مطالب باقی مانده تمرکز کنند.
تنها ۱۶ درصد از کارمندان بررسی شده در تحقیق هنسن چنین تمرکزی در انجام کارهای خود بهره میبرند. جالب اینجاست که بیست وچهار درصد از کارمندان ناتوانی خود در تمرکز کردن را به گردن رییس خود میاندازند و معتقدند که آنها نمیتوانند به جهت دهی فعالیتشان کمکی کنند.
شاید این مطلب درست باشد. همه رییسها هر چند ساعت یکبار وظیفهای جدید و پیچیده جلوی کارمندانشان می گذارند که توانایی تمرکز کردن را برای آنها غیرممکن میکند.
اما هنسن خط بطلانی بر این مطلب کشیده و معتقد است که یک نه گفتن و ارتباط مناسب میتواند مشکل را رفع نماید برای مثال می توان به رییس گفت که در صورت انجام چند مسئولیت با یکدیگر نمیشود بهترین عملکرد را در انجام یک وظیفه ارائه نمود. اگر رییس کیفیت را مد نظر قرار دهد مسلما مسئولیت کمتری به کارمندان داده و انتظار بهترین عملکرد را خواهد داشت.
مسلماً نه گفتن به یک رییس نمیتواند آسان باشد اما مهم این است که میتوان با ارتباط مناسب طبعیت محل کار را نیز تغییر داد مخصوصاً اگر فرد از فعالیت خود لذت برده ، علاقهمند به پیشرفت شخصی و موفقیت برند کاری خود باشد.
به جای اینکه زمان کار خود را افزایش دهید، بیشتر تلاش کنید
مهمترین پیام کتاب «ماهر در کار» این است که ساعات کار آنقدر فاکتور تاثیر گذاری در بهبود عملکرد کاری یک فرد نیست. اما میزان دقت و تلاش فرد که در طول همان ساعات یکسان است که تاثیر فوق العادهای دارد.
به گفتهی هنسن استراتژی «تطابق» می تواند کمک زیادی به افراد بکند. بدین صورت که یک کارمند به نحوی فعالیت کند که همزمان هم علایقش را دنبال کند و هم در راستای موفقیت برند محل کارش قدم بردارد. تنها در این صورت است که یک کارمند میتواند از عملکردش رضایت داشته باشد.
در تحقیق هنسن مشخص شده افرادی که هدف و اشتیاق برای فعالیتهای کاری خود دارند میتوانند بسیار بهتر از دیگر کارمندان عمل کرده و با کیفیت تر کار کنند. این گونه افراد همواره انرژی بیشتری در زمینه کار خود خواهند داشت به شرط آنکه روسای آنها این مطلب را درک کرده و کیفیت را به کمیت ترجیح دهند.
پس همه اعم از کارمندان تا مدیران ارشد می توانند با تغییر نوع تفکر و نگرششان در راستای بهبود عملکرد کاری خود قدم بردارند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.