بررسی بازی L.A. Noire Remastered؛ محرمانه لوس آنجلس
ژانر بازیهای کارآگاهی هیچگاه آنچنان که باید و شاید مورد توجه بازیسازان قرار نگرفته و ظهور معدود بازیهای موفق این سبک به سالیان سال پیش برمیگردد. بازیهای کارآگاهی با بازیهای ماجراجویی اندکی تفاوت دارند و ...
ژانر بازیهای کارآگاهی هیچگاه آنچنان که باید و شاید مورد توجه بازیسازان قرار نگرفته و ظهور معدود بازیهای موفق این سبک به سالیان سال پیش برمیگردد. بازیهای کارآگاهی با بازیهای ماجراجویی اندکی تفاوت دارند و در ریشههای خود عناصری یکسان بینشان میتوان پیدا کرد ولیکن در بازیهای کارآگاهی، فسفرهای خاکستری مغز نوع دیگری میسوزد و معماهای بازی حالتی کاملا واقعگرایانه و عموما با تم جنایت و خون همراه هستند.
در بین کارآگاهان افسانهای و معروف در دنیا، شرلوک هولمز کبیر نقش بزرگی در دنیای این ژانر در بازیهای کامپیوتری ایفا میکند و دیگر کارآگاهان همچون پوارو و مارپل با اینکه عناوینی بر اساس داستانهایشان ساخته شده ولی نتوانستند موفق ظاهر شوند. استودیو معروف راکستار که همگی آن را با سری محبوب GTA میشناسیم ولی کارآگاهی سرتاپا اوریجینال خلق کرده و آن را در بازی L.A. Noire پرورش داده است. کارآگاه کول فلپس در سال ۲۰۱۱ مهمان کنسولهای نسل هفتم و همچنین کامپیوترهای خانگی شد و حالا بعد از گذشت چندین سال روی کنسولهای نسل جدید (حتی روی سوییچ!) دوباره عرضه شده است.
نکته جالب اینجاست که بازی کنسولهای نسل فعلی صرفا یک ریریلیز بوده و یک بازسازی (ریمیک) یا بازی بهینه شده (ریمستر) به شمار نمیآید. این مساله در ابتدا توی ذوق گیمر میزند ولی باید دید که آیا L.A. Noire واقعا آنقدر عنوان باارزش و قدرتمندی بوده که بعد از نزدیک به ۷ سال بدون نیاز به هیچ دستکاری مجددی بتواند گیمرهای دارای کنسول نسل هشتمی را راضی نگهدارد یا خیر؟
- سازنده: Team Bondi
- ناشر: RockStar Games
- پلتفرم ها: پی سی، پلی استیشن 4، ایکس باکس وان، نینتندو سوییچ، پلیاستیشن 3، ایکسباکس 360
- پلتفرم بررسی: پلی استیشن 4
بگذارید همین اول کار تکلیف را روشن کنم و بگویم که بازی L.A. Noire یک بازی یونیک و خاص است که همانند آن را کمتر تجربه کردهاید. خاص بودن و منحصر به فرد بودن بازی خود یک دلیل برای انجام دادن و محک زدن دنیای نوآر بازی است. بازی در سالهای بعد از پایان جنگ جهانی دوم شروع میشود و روایتگر کول فلپس، نظامی سابق و پلیس فعلی لوس آنجلس است.
داستان بین دوران جنگ فلپس و دوران حال حاضر وی میچرخد و چرخش داستانی که در خلال بازی پدید میآید، با اینکه در آغاز بیربط به نظر میرسد ولی رفته رفته منسجمتر و یکدستتر شده و هر دو بخش گیمر را درگیر خود میکند. فلپس در ابتدای بازی یک پلیس ساده است که به تدریج با حل کردن برخی معماها تبدیل به یک کارآگاه میشود و پلههای ترقی را در مرکز فرماندهی پلیس لوس آنجلس طی میکند.
دنیای خشن و خونین دهه ۴۰ لوس آنجلس بهزیبایی در لایههای داستان بازی به تصویر کشیده شده و سازندگان برای اینکه حال و هوای آن سالها را بهتر برای گیمرها تداعی کنند، از عناوین مشهوری در سینمای این ژانر وام گرفتهاند: کوکب سیاه، تسخیرناپذیران و محله چینیها سه عنوان فیلمیست که عاشقان سینما ردپاهایی از آن را در طول ماجرای بازی میبینند.
راکستار در نشان دادن سکانسها و روایت داستانهایی که بیان آنها در یک بازی کامپیوتری بعید به نظر میرسد استاد است و L.A. Noire نیز از این قاعده مستنثی نیست. شما در نقش فلپس درگیر پروندههای متعددی میشوید (۲۶ کیس مختلف با احتساب تمام ماموریتهای بستههای الحاقی و...) که هرکدام ویژگیهای خاصی از آن دوران را در خود دارد.
یکی روایتگر قتل یک روسپی است و دیگری داستان دزدی الماس و پروندههای آدمربایی و جنایت هالیوودی و... پروندههای بازی لزوما به جنایت و قتل منتج نمیشوند و گاهی بسیار سادهتر از چیزی که فکر میکنید هستند. با توجه به سابقه ساخت انبوه مراحل متنوع و گوناگون در سری بازی های GTA، عجیب نیست که بدانیم تنوع پروندههای موجود در بازی بسیار بالاست و حس تکراری و ملالآوری در هیچ یک دیده نمیشود.
عنصری که L.A. Noire را تبدیل به اثری خاص کرده در ماهیت گیمپلی میچرخد و بس. روش بازی گشتوگذار و یافتن مدارک و سرنخهاست که تا اینجا چیز چندان جدیدی به شمار نمیرود. اما بازی در مواقع بازجویی یادآور عنوان Ace Attorney استودیو کپکام میشود بطوریکه در این بازجوییها شما میتوانید حرف طرف مقابل را با نشان دادن یک مدرک زیر سوال ببرید.
البته اگر به صحبتهای فرد اعتراض کنید و به اصطلاح Bad Cop بشوید ولی نتوانید مدرکی درست ارایه کنید، امتیاز منفی خواهید گرفت. از این رو به شدت توصیه میشود که اگر در زبان انگلیسی ضعف دارید، به سراغ بازی نروید چرا که تسلط نسبی را برای تمام مراحل بازجویی و بازخوانی پروندهها احتیاج دارید.
البته این یک بخش از گیمپلی (و اصلی ترین آن) است و قسمتهای دیگر برخلاف این مورد، ضعیف و ناکارآمد از آب در آمده است. رانندگی در شهر و تعقیب و گریز پیاده یا سواره و البته صحنههای اکشن در بازی نیز گنجانده شده ولی به نظر میرسد این موارد صرفا برای خالی نبودن عریضه ساخته شده و تیم بازیساز چندان روی آنها تمرکز نکرده است.
حتی نقشه بازی قابلیتهای بدیهی همچون مارک کردن و مسیریابی (WAY POINT) را ندارد (حتی در نسخه ریریلیز کنسولهای فعلی هم این موضوع درست نشده) و در ازای آن با فشردن دکمه مربع میتوانید از کنار دستیتان بپرسید که الان باید کدام سمت بپیچید!
اما سکانسهای بازجویی که بیشترین نماهای بازی را تشکیل میدهند نیز خودش پر از نوآوریست. مهمترین نکتهای که در این بین به چشم میخورد استفاده قهارانه تیم بازیسازی از زبان بدن در انسان است. تمام کاراکترهای داخل بازی با استفاده از سیستم موشن اسکن چهرهپردازی شدهاند و میمیک صورت و اندامهای آنها به طور دقیق ضبط شده است. اگر تسلط کافی روی موضوع زبان بدن و واکنش انسان در برابر دروغگویی داشته باشید، L.A. Noire برایتان بسیار راحت خواهد شد و اگر هم این تسلط را ندارید، بعد از گذشت چند ساعت از بازی آن را کسب میکنید.
زبان بدن در کنار نحوه ادای دیالوگ کاراکترها در طول مراحل بازجویی، بیشترین کمک به گیمر است (حتی بیشتر از فکتها و مدارکی که جمع کردهاید) و این نکته برای اولین بار در یک بازی کامپیوتری با چنین ظرافتی به تصویر کشیده شده است. هیچ انیمیشن دستسازی در خلق این صحنهها به کار نرفته و تمامی اکتهایی که در کاراکترها میبینید دقیقا همانهاییست که بازیگران قهار پشت صحنه اجرا کردهاند.
نحوه پیشروی پروندهها در بازی به انتخابهای شما بستگی دارد و هیچ ماموریتی نیست که به سرانجام نرسد فقط ممکن است که خراب کنید و پایان اشتباهی را رقم بزنید که در این حالت بازهم بازی ادامه پیدا میکند ولی امتیاز شما بالا نمیرود و در نتیجه ادامه مراحل سختتر خواهد شد چرا که امتیازات بیشتر مصادف با HINT یا همان راهنمای بیشتر در مراحل بالاتر خواهد بود.
گرافیک بازی برای یک بازی امروزی چندان جالب نیست و تصحیح نکردن یک سری باگهای موجود (به ویژه در بخش رانندگی و تیراندازی) در بازی نشان از تنبلی و کمکاری راکستار دارد.خبر خوب اینکه هنوز سیستم سیاه و سفید در تنظیمات بازی گنجانده شده و در صورت اجرای آن تمامی نماهای بازی به صورت کاملا سیاه و سفید درخواهد آمد که فضای نوآر و کلاسیک فضاهای بازی را دو برابر میکند. صداگذاری و موسیقی بازی هم دچار هیچ تغییری نشده و عملا با همان موزیکهای جاز و بینظیر نسخه چند سال پیش روبرو هستیم، بدون هیچ پیشرفتی در آن.
عدهای معتقدند که نسخه اصلی بازی جایی برای پیشرفت نداشت و انقدر خوب بود که نمیشد کاری مضاعف برای بهتر شدن آن انجام داد، باید گفت که درست است که بازی اصلی عرضه شده در چند سال پیش به اندازه کافی بزرگ و خلاقانه بود (و البته ایراداتی هم در بخش گیمپلی و یا شخصیتپردازی کاراکتر اصلی داشت) ولی این دلیل نمیشود که راکستار همان عنوان را بدون هیچ کموکاستی دوباره روی کنسولهای نسل جدید ارایه کند و توقع داشته باشد تا همان استقبال سالهای پیش دوباره صورت بگیرد.
قبول! هیچ بازی همانند L.A. Noire در تاریخ صنعت بازی تکرار و پدیدار نشد و همین امر کمی استودیو سازنده را به خود مغرور کرده و شاید این غرور چندان هم بیراه نباشد چرا که با وجود اینکه بازی ذرهای تغییر پیدا نکرده، کماکان تجربه آن را به ویژه برای افرادی که سالها پیش از بازی کردن آن بازماندند، توصیه میکنم.
لوس آنجلس و دنیای جرم و جنایت در هیچ بازی تاکنون اینچنین به تصویر کشیده نشده ومیتوان از ایرادات جزیی آن چشمپوشی کرد و فسفرهای خاکستری مغز را سوزاند و در این قحطی بازیهای کارآگاهی قوی، با کول فلپس همراه شد و در خیابانهای تاریک شهر فرشتگان قدم زد.
- جو و فضاسازی نوآر و کلاسیک بازی
- استفاده عالی از قابلیت موشن اسکن
- موسیقی و صداگذاری عالی
- گیمپلی ناب و اصیل
- گرافیک از رده گذشته
- عدم رفع مشکلات جزیی نسخه نسل قبلی در عرضه دوباره
- بخشهای اکشن و رانندگی ضعیف
- شخصیت پردازی کاراکترها میتوانست به مراتب بهتر باشد
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
گرافیک بازی برای یک بازی امروزی چندان جالب نیست و تصحیح نکردن یک سری باگهای موجود (به ویژه در بخش رانندگی و تیراندازی) در بازی نشان از تنبلی و کمکاری راکستار دارد
الان ۶ سالی میشه که Team Bondi تعطیل شده . به علت فروش پایین بازی . حیف شد . خیلی ازش خوشم میومد .
بسیار بازی لذت بخشی هستش، فکر میکردم این نسخه جدید ریمستر بازی هستش و تعجب کردم که تغییراتی توش داده نشده
هیچ تغییری توش داده نشده و عینا همون بازی کپی پیست شده. همینش خیلی توی ذوق میزنه.