چراغ ها را روشن کنیم؛ داستانی برای تعریف کردن ندارید؟
اکتبر سال 1958 بود که ویلیام هگنباتوم (William Higinbotham)، فیزیک دان آمریکایی و همکارش بازی Tennis for Two را طراحی کرده و روی دستگاه اسیلوسکوپ دانشگاهشان اجرا کردند. به عقیده بسیاری، این اولین بازی ویدیویی ...
اکتبر سال 1958 بود که ویلیام هگنباتوم (William Higinbotham)، فیزیک دان آمریکایی و همکارش بازی Tennis for Two را طراحی کرده و روی دستگاه اسیلوسکوپ دانشگاهشان اجرا کردند. به عقیده بسیاری، این اولین بازی ویدیویی بود که با هدف سرگرمی و تفریح ساخته شد.
با تمام سادگی اش، Tennis for Two توانست آن زمان نظر تمامی بازدیدکنندگان آزمایشگاه ملی بروک هیون را به خودش جلب کند، هر چند که نهایت تعامل بازدید کننده ها با دنیای ساده بازی تنها محدود به کنترلری دو دکمه ای از جنس آلومینیوم و صفحه اسیلوسکوپ می شد.
پس از آن بازی های ویدیویی مختلفی ساخته شدند که بیشتر آن ها نمایشی برای ساخت تکنولوژی های جدید بودند و یک الی دو دهه طول کشید تا این صنعت نوپا راهش را به لیست تفریحات روزانه مردم باز کند. بنابراین می توان حدس زد که شاید حتی ویلیام یعنی سازنده اولین بازی جهان نیز فکرش را نمی کرده که روزی عناوین ویدویی چنین محبوبیتی پیدا کنند.
تعجبی ندارد، آینده یکی از آن مفاهیم پیچیده و غیر منتظره ای است که بارها همه ما را شگفت زده کرده و گاهی نیز کاملا ناامیدمان می کند. اکتشافات فضایی هیجان انگیز در بحبوحه جنگ سرد احتمالا یکی از آن اتفاقاتی بودند که هیچکس شاید تا 10 سال قبل از آن فکرش را نمی کرد و برعکس بسیاری با شروع هزاره دوم میلادی امیدوار بودند تا این روزها سوار بر ماشین های پرنده پرواز کنند.
بازی های ویدیویی نیز به عنوان یک صنعت غول پیکر و پر درآمد از این قائده مستثنی نیست، اتفاقات عجیب و مختلف زیادی حتی در یک دهه اخیر اتفاق افتادند که پیش بینی آینده را سخت تر می کنند.
یکی از عجیب ترین خبرهایی که در چند هفته اخیر شنیدیم، شایعه ای مبنی بر عدم وجود بخش داستانی در نسخه جدید سری کال آو دیوتی بود. در این مطلب ابتدا به بررسی آن بپردازیم که چرا این شایعه در صورت حقیقت داشتن برایمان اهمیت دارد و سپس به این پرسش پاسخ می دهیم که آیا باید در آینده نزدیک دنیایی را برای بازی های ویدیویی متصور شویم که خبری از عناوین سینگل پلیر و داستانی نیست؟ با ما همراه باشید.
این شایعه جدید از دو جنبه اهمیت دارد. موضوع اول آن است که ما کال آو دیوتی را به عنوان فرانچایزی می شناسیم که در دو دهه اخیر به خاطر بخش داستانی بهتر و هیجان انگیزتر زبان زد بوده است. درست در آن طرف میدان جنگ شوترهای اکشن، سری بتلفیلدی وجود دارد که از همان ابتدا تمرکز اصلی اش روی بخش چند نفره بوده و حالا چند سالی است که به خاطر رقابت مجبور شده دیگر چندان بی اهمیت نسبت به بخش داستانی بازی هایش نباشد.
حالا نسخه جدید کال آو دیوتی قرار است فاقد بخشی باشد که یکی از دلایل برتری آن به شمار می رود؟ به همین دلیل باورش کمی سخت است. اما راستش را بخواهید این اولین باری نیست که این اتفاق می افتد و این همان موضوع دوم حائز اهمیت و شاید نگران کننده است.
دو سال پیش بود که اعلام شد الکترونیک آرتز وظیفه ساخت عنوانی داستانی بر مبنای دنیای جنگ ستارگان را به تیم Visceral، سازنده سری Dead Space، واگذار کرده و این یکی از جذاب ترین خبرهای ممکن به خصوص برای عاشقان استاروارز در دنیا بود. اما اکتبر سال گذشته خبر بسته شدن این استودیو همه را در بهت و ناراحتی فرو برد چرا که گویا الکترونیک آرتز حاضر نیست روی بازی داستانی و تک نفره ای سرمایه گذاری کند، حتی اگر امی هنینگ، نویسنده سری آنچارتد کارگردانی آن را بر عهده داشته باشد.
بنابراین سوالی که پیش می آید این است که آیا داریم به پایان ساخت و انتشار بازی های تک نفره و داستان محور نزدیک می شویم؟ آیا قرار است آینده بازی های ویدیویی تنها به عناوین جاه طلبانه چند نفره اختصاص یابد؟ برای پاسخ بهتر باید ابتدا بررسی دقیق تری داشته باشیم.
علت تمایل این روزهای سازنده های بزرگ به ساخت بازی های چند نفره مهم ترین سرنخی است که باید به دنبال آن برویم. البته راستش را بخواهید دلیلی که از آن صحبت می کنیم، دقیقا در مقابل چشمانمان قرار دارد: بازی های ویدیویی این روزها بسیار هزینه بر هستند.
اگر شما که الان این مقاله را می خوانید، خود گیمر هستید این پرسش را از خودتان بپرسید؛ با گذر زمان چه انتظاراتی از بازی های ویدیویی جدید دارید؟ بعید می دانم جواب هایتان در زمینه های «گرافیک و جلوه های بصری بهتر»، «امکانات و آزادی بیشتر» و یا «گیم پلی پیچیده تر و جذاب تر» نباشد. حقیقت آن است که تمامی این انتظارات سرمایه زیادی را طلب می کنند، هزینه ای که با گذشت زمان رو به افزایش نیز است.
سازنده های بازی برای صحبت در مورد هزینه ها و خرج هایشان چندان روی خوشی نشان نمی دهند اما برآوردهای سایت خارجی زبان کوتاکو نشان می دهد که این روزها 10 هزار دلار رقمی است که شرکت های بزرگ به ازای هر یک کارمندشان در ماه هزینه می کنند. با این حساب اگر یک استودیو نسبتا بزرگ 200 نفری را در نظر بگیریم که ساخت جدیدترین بازی آن ها دو سال به طول می انجامد، به رقم قابل توجه 48 میلیون دلار می رسیم.
بازی های ویدیویی عموما بر اساس محتوا قیمتی بین 40 تا 80 دلار دارند اما بیشتر آن ها با همان میانگین این بازه یعنی 60 دلار به فروش می رسند. بنابراین در مثال بالا استودیو مورد نظر مجبور است 800 هزار نسخه از بازی را به فروش برساند تا تنها به نقطه صفر برسند و ضرری نکنند.
همین هزینه های بالا باعث می شود که استودیوهای بازی سازی به سراغ روش های درآمد ثانویه بروند و به آن 60 دلار تنها اکتفا نکنند. به همین علت است که این روزها با پدیده ها و روش های کسب درآمد جدیدی چون پرداخت های درون برنامه ای و عرضه محتویات جدید یا همان DLC مواجه هستیم. البته مکانیزم های کسب درآمد ثانویه تنها به این دو مورد ختم نشده و برای مثال این روزها بسیاری از سازندگان تلاش دارند تا بازی هایشان را به فرم یک سرویس در آورند.
در چنین شرایطی ساخت یک بازی کاملا تک نفره و داستانی ریسکی است که بسیاری ترجیح می دهند از آن دوری کنند. احتمالا شما هم اگر به جای کمپانی های بزرگی چون الکترونیک آرتز یا اکتیویژن باشید، سود خودتان را محدود به فروش صرف بازی نمی کنید، تازه با این فرض که بازی شما خوش بدرخشد.
فاکتور دیگر آن است که سبک و سیاق بازی کردن ما نیز با گذشت زمان تغییرات زیادی کرده، نمی دانم چند سال سن دارید یا از چه زمانی به بازی کردن می پردازید اما نزدیک به یک دهه پیش شرایط به گونه ای بود که گیمرها عناوین بسیار بیشتری را در طول سال تجربه می کردند.
احتمالا در نگاه اول این قضیه را به افزایش نرخ دلار و هک نشدن کنسول های نسل آخر ربط می دهید اما حقیقت آن است که عواملی چون پیشرفت تکنولوژی و بزرگ شدن صنعت بازی عادت های گیمینگ ما را به طور کامل تغییر داده اند. در گذشته ای نزدیک بیشتر ما ترجیح می دادیم تا با تمام کردن سریع یک عنوان به سراغ بعدی برویم، اما حالا این روزها یک بازی تنها، چندین ماه و حتی یکسالی از وقت ما را به خود اختصاص می دهد. باور نمی کنید؟ نگاهی به ساعت هایی کنید که غرق در دنیای رنگارنگ اورواچ یا فضای رقابتی کانتر استرایک شدید.
حضور پر رنگ تر رسانه ها و مطالعه بیشتر گیمرهای امروزی را هم از یاد نبرید. اگر خرید بازی در دوران کودکی من محدود به رفتن به مغازه و پرسیدن سوال «بازی جدید و خوب چی دارید؟» محدود می شد، امروزه همه ما پیش از خرید هر بازی کمترین کاری که می کنیم نگاه کردن به میانگین امتیازات آن است.
سرتان را درد نیاورم، به طور خلاصه گیمرهای امروزی به سراغ هر عنوانی نمی روند و دوست دارند سرشان را با بازی های سرگرم کننده چند نفره گرم کنند. حالا ربط این موضوع به کمرنگ شدن نقش بازی های داستانی و تک نفره چیست؟ جواب ساده است، برای بقا در صنعت بازی دنیای امروز باید بهترین ها را بسازید مگرنه گیمرها به بازی کردن همان نسخه بیستم شوتر آنلاین چند ماه پیش ادامه می دهند.
همه این علت ها را در کنار صنعتی قرار دهید که این روزها شنا کردن بر خلاف جریان آن بیشتر اوقات به غرق شدن ختم می شود چرا که درست مانند صنعت های غول پیکر دیگری چون سینما، این بزرگان و کمپانی هایی مستقر در آسمان خراش ها هستند که استانداردهای روز را تعیین می کنند.
با این تفاسیر، آیا در آینده ای نزدیک دیگر خبری از بازی های داستانی جذاب نیست؟ دیگر نمی توانیم تنها خودمان باشیم و کاراکترهای دیجیتالی بازی های مورد علاقه مان؟ به احتمال زیاد خیر.
فارکرای 5 (بررسی دیجیاتو) تنها در هفته اول به فروشی بیش از 310 میلیون دلار دست پیدا کرد، عنوانی که فاقد بخش چند نفره بوده و تنها از قابلیت کوآپ دست و پا شکسته ای برخوردار است. اگر شک دارید که همان بخش کوآپ به فروش بازی کمک کرده، پس نگاهی به گاد آو وار (بررسی دیجیاتو) بکنید که کمتر از یک هفته از عرضه اش می گذرد و از همین الان رکورد فروش نسخه های پیشین را زده است.
اگر فکر می کنید ساخت یک بازی چند نفره به معنای گرفتن بلیط خوشبختی و فروشی سرسام آور است، باز هم سخت در اشتباه هستید. آخرین ساخته کلیف بلزینسکی، طراح ارشد سری Gears of War، یک شکست به تمام معنا بود. به گزارش شبکه استیم، بازیکنان حاضر در روز عرضه بازی در بیشترین حالت به 3000 نفر رسید.
بنابراین تقریبا با اطمینان می توان گفت که کسی آینده ای را نمی خواهد که در آن خبری از بازی های سرگرم کننده و داستان های تکان دهنده ای چون Bioshock Infinite نیست. رقابت با بازیکن های دیگر در بازی های چند نفره اعتیادآور و هیجان انگیز است اما همه ما بعد از مدتی دلمان برای روایتی دوست داشتنی تنگ می شود.
اما حقیقت آن است که صنعت بازی دیگر آن شخصیت خوش برخورد و مهربان گذشته را ندارد، بازی های سینگل پلیر و تک نفره باید بهترین در نوع خود باشند تا بتوانند رضایت گیمرها را کسب کرده و جیب های خودشان را از پول پر کنند.
سال 2016 همه برای تجربه زودتر آنچارتد 4 لحظه شماری می کردیم و بازی در نهایت 8.7 میلیون نسخه فروخت اما بعید می دانم همان سال کسی اسم عنوانی چون Alekhine's Gun را حتی شنیده باشد. این روزها هم بسیاری منتظر هستند قیمت های بالای God of War کمی فروکش کند تا هر چه سریع تر قدم به قلمروهای نورس گذاشته و ماجراجویی فراموش نشدنی را زیر زبانشان مزه مزه کنند.
بازی های سینگل پلیر و تک نفره تا زمانی که خوب باشند، مشکلی نخواهند داشت. تنها دیگر چون گذشته نمی توان هر عنوان ضعیفی ساخت و انتظار داشت گیمرها برای خرید آن صف بکشند. در این میان نیز شاید کمپانی هایی پیدا شوند که کمتر ریسک ساخت بازی های داستانی را به جان بخرند، اما نگران نباشید چرا که پلتفرم هلدرهایی چون سونی، نینتندو و مایکروسافت همواره حاضر هستند با رقم های بالا روی ساخت این بازی ها سرمایه گذاری کنند.
دیدگاه شما در مورد آینده بازی های ویدیویی و نقش عناوین سینگل پلیر چیست؟ آیا فکر می کنید که سرنوشت تراژدیک تری در انتظار آن ها است؟ نظراتتان را حتما با ما به اشتراک بگذارید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
جاست دوتا۲ و فورتنایت و پابجی ?