بررسی بازی Extinction؛ حمله پهلوانپنبه به غول بزرگ نهچندان مهربان
شاید هیچوقت فکرش را نمیکردید یک استودیو سازنده بازی ایدههایی از شاهکار چون Shadow Of Colossus را بگیرد و آن را با بازیهایی چون Dynasty Warriors و Attack On Titan از ناشر ژاپنی یعنی Koei ...
شاید هیچوقت فکرش را نمیکردید یک استودیو سازنده بازی ایدههایی از شاهکار چون Shadow Of Colossus را بگیرد و آن را با بازیهایی چون Dynasty Warriors و Attack On Titan از ناشر ژاپنی یعنی Koei میکس کند و معجونی به نام Extinction را بسازد. بازی جدید استودیو Iron Galaxy (که تا جایی که عقل من قد میدهد بیشتر در زمینه پورت بازیها تا حالا سابقه داشته و نه ساخت بازی) همچین چیزی است و Maximum Games نقش ناشر بازی را بر عهده گرفته است. اما آیا این معجون با مواد فریبندهاش خوشمزه هست یا خیر؟
- سازنده: Iron Galaxy
- ناشر: Maximum Games
- پلتفرم ها: پی سی ، پلیاستیشن ۴ ، ایکسباکس وان
- پلتفرم بررسی: پیسی
بازی روایتگر زندگی پادشاه آویل است که البته داستان اینکه او چطور پادشاه و جنگجو شده بیشتر در خلال کاتسینهای سینمایی روایت میشود و چیزی که ما در بدو شروع بازی با آن طرف هستیم، جهانیست که توسط هیولاها و غولها (که نمیدانم چرا در این بازی Ravenii نام دارند) مورد حمله قرار گرفته و جنگجویی به نام آویل بعد از یک سری تمرینها میشود جزو مبارزین با این هیولاها. غولها حصار دور انسانهایی که باقی ماندهاند را شکستهاند و وارد معدود شهرهای تخریب نشده میشوند و آنجا را با خاک یکسان میکنند (چقدر داستان اصیلی! اصلا و ابدا هم هیچکس یاد انیمه Attack On Titan نیفتاد!)
جدا از داستان بازی که شدیدا تکراریست و هیچ جای بحثی ندارد تا بتوان از آن دفاع کرد (حتی پایان بندی بازی هم با اینکه تمام تلاش خود را میکند تا درام باشد ولی بیشتر شبیه یک جوک بیمزه میشود) تمام ضعف بازی Extinction به گیمپلی فاجعه آن برمیگردد. گیمپلیای که احتمالا روی کاغذ چیز خوبی از آب در آمده ولی در اجرا تبدیل به یک ورطه تکرار شده که در عرض یک ساعت خستهکننده میشود.
شما در کل بازی چند وظیفه دارید و در هیچ مرحلهای محض رضای خدا هم که شده خارج از این اعمال نباید کاری را انجام دهید. دفاع از شهر در برابر حملات تخریبآمیز غولهای بی شاخودم، مبارزه با هیولاهای با سایز متناسب (مقصودم همقد انسان است) و نجات شهروندان مورد حمله قرار گرفته. این سه کار تنها ارکان اصلی بازیست و هیچ تفاوتی نمیکند که از منوی انتخابی کدام سبک بازی را انتخاب کنید، در نهایت همین موارد که گفته شد تقدیمتان میگردد و لاغیر.
حال روند هر کدام از این بخشها چطور پیش میرود؟ هیولاهای اندازه نرمال در نبردهای زمینی تارومار میشوند و این نبردها بیشتر شبیه چیزی به مبارزات بازی Dynasty Warriorsای هست که در آن گند زده باشند. سیستم Button Mashing در مبارزات زمینی بیداد میکند و فشردن یک دکمه کافیست تا شما را قهرمان میدان کند.
اوج خلاقیت سازندگان در مبارزات زمینی وجود چند هیولای پرنده هست که کمی تا قسمتی سختتر از هیولاهای زمینی کشته میشوند. شهروندان هم در جای جای نقشه مورد حمله قرار گرفتهاند و با ایستادن در کنار آنها و نگه داشتن یک دکمه دیگر به مدت چند ثانیه آنها را رستگار میکنید! و در نهایت میرسیم به نبرد با غولهای بازی که قرار است هیجانانگیزتر بخش بازی باشد، قبل از توصیف این بخش بفرمایید آب زرشک!
غولهای داخل بازی البته بیشتر شبیه به غولهای فانتزی اسطورههای اروپایی هستند نه شبیه غولهای انیمه حمله به غول که شبیه انساناند. Ravenii ها در رنگبندیهای مختلف و بستهبندیهای گوناگون!! (منظور زرههاییست که در حین حمله به هر شهر میپوشند) در بازی عرضه شده و نحوه کشتن همهشان هم یک جور است، البته با کمی تنوع. شما در نبرد با غولها قرار است از سروکول آنها بالا بروید (در این میان دوربین افتضاح بازی هم شما را دنبال میکند و احتمالا بارها و بارها به خاطر ندیدن درست حسابی جایی که دارید میروید یکهو میبینید که زیر بغل غول سر در آوردهاید به جای شانهاش) و در حین بالا رفتن هم زرههای آنها را بشنید. این زرهها در اوایل بازی چوبی هستند و با فوتی شکسته میشوند و در مراحل بالاتر کم کم تبدیل به فلز و در نهایت همراه با غلوزنجیر اضافه میشوند تا شکستنشان کمی چالشیتر باشد.
با شکستن هر بخش از زره غولها، میتوانید عضوی از بدن او را قطع کنید (مثلا زره پاها را که شکستید میتوانید پای بندهخدا را ببرید) شما باید دست و پای غول را ببرید تا در نهایت بتوانید با بالا رفتن از کمر او به گردنش برسید و سر از تن او جدا کنید. البته این بریدن دست و پا الزام نیست ولی خب برای بریدن گردن هر غول نیاز به پر شدن نواری موسوم به Strike Kill هست که با قطع کردن جوارح بدن و ترکاندن زرهها میتوانید آن را پر کنید (اگر خیلی هم زرنگ باشید با کشتن هیولاهای عادی میتوانید این نوار را پر کنید و در مواجهه با غول یکراست سرتان را بیندازید پایین و بروید بالا و شاهرگ گردن را بزنید و خلاص!)
تفاوت غولها در طول مراحل بازی صرفا در تعداد چشمان آنها و رنگ پوستشان است وگرنه همهشان از دم هوش مصنوعی در حد زیتون پرورده دارند و عموما میایستند تا شما آنها را قلع و قمع و در نهایت قربانی کنید.کم پیش میآید تا دو غول همزمان به شما حمله کنند (برای من در تمام مدت بازی یک بار پیش آمد) و در این حالت هم هیچ اتفاق خاصی نمیافتد جز اینکه آهنگ بازی تندتر میشود.
سیستم آپگریدی در بازی وجود دارد که بیشتر به درد خواهر ابوی سازندگان بازی میخورد تا گیمرها. این سیستم که سر و وضع پیچیدهای دارد در نهایت میتواند قدرت ضربات شما را قویتر کند و یا سرعت و پرشتان را بهبود ببخشد. خبری از دریافت کمبوهای جدید و یا البسه قویتر و... نیست و تاکید میشود که به علت سادگی بیش از حد بازی، سیستم آپگرید بازی عملا در هیچ زمانی بههیچ کاری نمیآید.
یکی دیگر از مواردی که در بازی آزار دهنده است، خالی بودن بیش از حد محتوای بازیست. در تمام مدت زمان ۷ ساعته بازی، تنها کاراکتری که شما میبینید همین پادشاه آویل است و باقی کاراکترها تنها یک صدا هستند! شما در هیچ بخشی از بازی ظاهر آنها را نمیبینید و این اشخاص نهایتا در کالبد یک عکس سه در چهار کارتونی در گوشه تصویر با شما حرف میزنند، حرفهایی از قبیل: مراقب باش! دمت گرم! ایول داری به مولا و در نهایت چند دیالوگ لوس و بیمزه که مثلا قرار است داستان بازی را روایت کند.
گرافیک و صداگذاری در بازی نیز در حد متوسطی قرار دارد، رنگ و لعاب بازی جذاب به نظر میرسد ولی بافتها تکراری و بیکیفیت هستند و طراحی کاراکترهای غول یا همان Raveniiها نسبت به باقی کاراکترها جذاب هستند. محیط بازی چندان بزرگ نیست ولی Avil شبیه به یک اسپایدرمن ترکیب شده با قدرت ماورایی سوپرمن در فضای باز بازی به اهتزار در میآید و کنترل نرم و روان بخش پلتفرمینگ بازی کمک کرده تا عنوان Extinction از یک فاجعهتمام عیار شدن در امان بماند.
البته کاتسینهای انیمیشنی بازی نیز الحق جالب از آب در آمدهاند، این کاتسینها بیشتر روایتگر دوران جوانی پادشاه Avil هستند و سبکوسیاق آنها باعث میشود تا گیمر دلش بخواهد یک انیمیشن سریالی یا سینمایی از جهان بازی ببیند تا این بازی را بازی کند. پتانسیلی که این جهان دارد، شبیه نسخه غربی انیمه حمله به غول است و با اینکه کلیشهایست ولی میتوانست بسیار بهتر باشد به شرط آنکه یک سناریوی قوی برای آن نوشته میشد و استودیو سازنده تنها به داشتن چند غول اکتفا نمیکرد، Iron Galaxy فراموش کرده که فقط سایز مهم نیست و کیفیت کار هم باید خوب باشد.
بازی Extinction سرعت و هیجان و حتی تجربه جالبی دارد، اما صرفا برای یک ساعت اولیه بازی. الباقی مراحل بازی تکرار مکررات است و باعث دلزدگی گیمر میشود. چیزی که بیشتر گیمر را دلزده میکند قیمت ۶۰ دلاری بازی (برای فهمیدن عمق ماجرا یعنی مثلا این بازی با عنوان گاد آف وار یک قیمت دارند!) است که به هیچوجه برازنده آن نیست. بازی پتانسیلهای از دست رفته زیادی را در خود جمع کرده که در لابلای آنها برخی عناصر جالب هم گنجانده تا حرفی هم برای گفتن داشته باشد، ولی حرفهای آن بیشتر شبیه یک سخنرانی خستهکننده است تا یک داستان جذاب و دوست داشتنی.
- سرعت بالای بازی
- رنگبندی جذاب
- کاتسینهای هیجان انگیز
- مبارزات زمینی نسبتا خوب
- گرافیک و صداگذاری از رده خارج
- داستان (اگر بتوان به آن داستان گفت) مسخره بازی
- هوش مصنوعی ضعیف
- تکراری شدن بیش از حد بازی
- پتانسیل های از دست رفته
- بخش آپگرید بسیار ضعیف
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
ایولله عشقم اصن در کل بازیه. حالا چه بد باشه چه خوب. گیم زتدکی منه