بررسی بازی Ys VIII Lacrimosa of Dana ؛ قهرمان خیزان و افسانه پنهان
سری بازی Ys (با تلفظ صحیح ایز) یک فرنچایز ژاپنیست که در داخل مرزهای این کشور طرفداران بسیاری دارد و سازنده آن یعنی استودیوی Nihon Falcom با کمک ناشرین مختلفی سعی کرده تا محبوبیت آن را ...
سری بازی Ys (با تلفظ صحیح ایز) یک فرنچایز ژاپنیست که در داخل مرزهای این کشور طرفداران بسیاری دارد و سازنده آن یعنی استودیوی Nihon Falcom با کمک ناشرین مختلفی سعی کرده تا محبوبیت آن را به فراتر از مرزهای کشورشان هم برساند.این استودیو سازنده بازیهای زیادی همچون سری Legend Of Heroes و Dragon Slayer و Xanadu هست که اکثر آنها در بازار ملی ژاپن فروش دارند و برخیشان بهتازگی به بازار جهانی راه پیدا کردهاند.
- سازنده: Nihon Falcom
- ناشر: NIS America
- پلتفرم ها: پلیاستیشن ۴ ، پلیاستیشن ویتا ، پیسی ، نینتندو سوییچ
- پلتفرم بررسی: پیسی
بازیهای Ys قدمتی بیش از ۳۰ سال دارند و تا امروز حدود ۱۰ بازی (با احتساب عناوین فرعی) از روی آنها ساخته شده که آخرین دیدارش با گیمرها نیز به چندین سال پیش در کنسول دستی PSP برمیگردد، کنسولی که با ارائه دو نسخه بینالمللی درخور توجه بازیهای ششم و هفتم سری Ys توانست نام آن را بیشتر بر سر زبانها بیندازد. Ys با نسخه هشتم خود عملا وارد نسل جدید کنسولها (چه از نوع دستی و چه خانگی) شده و با توجه به تغییراتی که در ناشر آن بهوجود آمده، نگرانیهایی برای طرفدارانش حاصل شده مبنی بر اینکه آیا کمپانی Nis America نیز توانسته همچون ناشر قدیمیتر بازی یعنی Xseed Games کار را خوب پیش ببرد؟
با عرضه شدن و تجربه کردن بازی طرفداران که بسیار خوشحال بودند، ولی میخواهیم جدا از زاویه دید فنها، به ابعاد دیگر بازی و با نگاهی دیگر هم ببینیم که نسخه هشتم بازی Ys توانسته نام این سری را بالا نگه دارد یا خیر؟ درضمن همینجا خدمتتان عرض شود که بازیهای این سری هم همانند بسیاری دیگر از بازیهای همتای خود از نظر داستانی لزوما ربطی به یکدیگر ندارند و میتوان شماره هشتم را برای اولین تجربهتان هم انتخاب کنید. جهان بازیهای استودیوی Nihon Falcom همگی تاحد بسیار ریزی به هم مرتبط است که ندانستن آنها هیچ لطمهای به کلیت بازی وارد نمیکند.
ژاپنی جماعت با ژانر نقشآفرینی انس میگیرد و این مساله را فکر کنم دیگر همه ما میدانیم، انصافا هم سبک این بازیها با توجه به داستانها و عناصر دیگری که دارند، میتواند بسیار دلنشین باشد. اما بسیاری از گیمرها به موضوع کند بودن بیش از حد بازیهای نقشآفرینی و یا نوبتی بودن آن (که امروزه میتوان به آن RPG کلاسیک نام گذاشت چرا که کمتر بازی جدیدی از سیستم نوبتی استفاده میکند) گلایهمند هستند. استودیو سازنده بازی در اواخر دهه هشتاد میلادی، زمانی که بورس بازیهای معروف نقشآفرینی نوبتی در ژاپن به راه افتاده بود؛ حرکتی جسورانه کرده و یک بازی نقشآفرینی با المانهای اکشن ساختند.
قسمت نخست Ys به نوبهای سنتشکنی کرده و به آن سونیک بازیهای نقش آفرینی گفته شد چرا که سرعت و اکشن بودن در گیمپلی بازی حرف اول را میزد و با این حال المانهای سبک RPGنیز به خوبی حفظ شده بود. این سیاست اساسا در تمامی عناوین این سری باقی مانده و هر Ys که عرضه میشود، طرفداران انتظار یک بازی Action Rpg را از آن دارند. نسخه هشتم در این راه تغییرات زیادی انجام داده که خوشبختانه عموما به نفع سری تمام شده است.
برخلاف دیگر بازیهای معروف RPG سری Ys چندان بهخاطر وجود داستانهای غنی شهرت ندارد و این مساله به آن معنا نیست که بازی بیمحتواست اما در برابر بزرگان این سبک و سیاق قصه چندانی برای گفتن ندارد. بازی هشتم نیز به همین منوال پیش رفته و روایتگر یک کشتی به نام لابرتیاست که در دریا مورد حمله یک هیولای غول پیکر قرار گرفته و با وجود مقاومت تنی چند از سربازان، درهم میشکند.
شما در نقش یکی از این شجاعدلان با نام آدول کریستین هستید که بعد از حمله هیولا به کشتی در ساحل شنی یک جزیره چشم باز کرده و متوجه میشوید که جز شما برخی دیگر از خدمه کشتی نیز به همین جزیره (موسوم به جزیره هشدار یا همان Siren) پرتاب شدهاند. با گشتوگذار در محیط جزیره چیزهای بیشتری دستگیرتان میشود و عدهای را ملاقات میکنید که مدتهاست در جزیره ماندهاند. از اینجا به بعد گیمر باید افراد مختلفی از کشتی و افراد گمشده در جزیره را بیابد و با جمع کردن آنها کنار یکدیگر راهی برای فرار از جزیره پیدا کند. داستانکهایی از گذشته شخصیتها و البته ماهیت جزیره نیز در این بین روایت میشود که از نیمه دوم به بعد بازی رنگ و بوی عجیب و فانتزیتری به خود میگیرد.
با پیدا کردن بازماندگان کشتی برخی از آنها هم به ارتش شما میپیوندند و عدهای دیگر هم با تشکیل یک روستا در دل جزیره مغازههایی برای رفع نیازهای شما و دیگر افراد را تاسیس میکنند (مثلا یکی خیاط میشود و یکی آهنگر و...) روستایی که توسط شما و یارانتان ساخته میشود، کنترلش تا حد زیادی با شماست و در گیمپلی بازی رگههایی از ژانر Sim Date ژاپنی هم به چشم میخورد که مورد علاقه آنهاست. این حالت به بازیهایی گفته میشود که در آن شما میتوانید با دیگر کاراکترها صحبت کنید و به آنها هدیه بدهید و رابطه دوستی خوبی با برخیشان برقرار نمایید. یادتان باشد که پیشروی در بازی گاهی مواقع مستلزم رسیدن جمعیت روستا به یک حد نصاب یا پیدا کردن یک شخص خاص در گروهتان است.
اما اصلیترین بخش گیمپلی در حقیقت این ماجرا نیست و بازی جدید با تغییر زاویه دوربین به صورت سوم شخص، عملا به یک اکشن Hack And Slash سه بعدی سوم شخص تبدیل شده که در این سری کاملا تازگی دارد. جالب اینکه با وجود اکشن سریع بازی، کماکان المانهای نقشآفرینی در بازی حفظ شده و ترکیب بسیار خوبی از سنت و مدرنیته ژانر را نظاره گر هستیم.
در قالب تیمهای سه نفره میتوانید در جزیره بچرخید و با هیولاهای موجود در آن بجنگید و همچنین آیتمهای گوناگونی بیابید که با Craft کردن و گاهی میکس کردنشان با یکدیگر میتوانید قابلیتهای جدیدی برای اسلحه و زره خود و دوستانتان درست کنید. شما در تیم سه نفرهتان کنترل یک نفر را بر عهده دارید و الباقی به هوش مصنوعی بازی سپرده شده که البته زیاد خوب عمل نمیکند و عموما مجبور میشوید که خودتان بین کاراکترها عمل سوییچ را انجام دهید تا از تمامی قابلیتهای گروه استفاده کنید. هر فرد و شخصی در بازی قدرتهای مخصوص به خودش را دارد و میتواند به طور همزمان ۴ Skill را با خود حمل کند که با تعداد سه نفر داشتن در تیم عملا تبدیل به مهلکهای از میدان نبرد شده که گیمر ۱۲ Skill (ویژگی) را در دستان خود دارد.
اکشن سریع بازی بسیار به نقاط ضعف بازی کمک کرده و گیمپلیای بینظیر را در سبک خود خلق کرده که هر گیمری آرزو کند تا فاینال فانتزی و یا دیگر عناوین مهم نقشآفرینی با همچین سرعتی تجربه بازی اکشن را هم به طرفدارانشان بسپارند. در حین مبارزات با جاخالی دادن درست به موقع و البته گاردگرفتن صحیح نیز قابلیت Flash برای چندلحظهای برایتان باز شده که در آن زمان آهسته گشته و قدرت ضربات شما مضاعف میشود.هر شخصیت جدا از Skillهای مخصوص خودش یک حرکت سوپر ویژه هم دارد که دشمنان را تارومار میکند و به استایل مبارزیاش برمیگردد.
نقشه جهان بازی بسیار گسترده و البته کمی هم گنگ است بهطوری که برای خواندن و فهم کامل آن نیاز به فوقلیسانس نقشهخوانی دارید. بارها پیش میآید که در حین پیشروی گم میشوید و به علت لایه لایه نشان دادن نقشه در منوی استارت، عملا شکرگیجه! میگیرید! جزیره بازی پر از نقاط ناشناخته است که برای گیمر هم به صورت کامل به نمایش در نیامده و به او اجازه میدهد تا خودش در این دنیای وسیع به کندوکاو و اکتشافات مناطق بپردازد. بازی در این نقطه سیاست جالبی چیده و برای هر چند درصد کشف شدن نقشه جهان بازی، آیتمها و اسلحههای به درد بخوری به گیمر میدهد که او را مجاب به چرخش در محیط بازی میکند.
بیشتر بازی حول چرخیدن در محیط بازی و جمعآوری آیتم و البته دفاع از روستایتان برمیگردد که ممکن است گاهی مورد حمله دشمنان قرار بگیرد اما سازندگان همانطور که گفتم المانهای دیگری هم در بازی گنجاندهاند و جدا از رگههای Sim Date شما میتوانید در بازی ماهیگیری و آشپزی و... هم انجام دهید.
گرافیک بازی را باید حکیمانه سنجید و اینکه بخواهیم آن را با فاینال فانتزی و یا هورایزن مقایسه کنیم بی انصافیست. استودیو سازنده بازی یک استودیو کوچک نسبت به سازندگان آنهاست و بودجه محدودی هم برای بازی وجود داشته است. Ys Viii برای اولین بار وارد فضای سه بعدی اکشن-نقش آفرینی سوم شخص شده و این تجربه نخست به خوبی پشت سرگذاشته شده است. طراحی کاراکترها بسیار خوب صورت گرفته و کاتسینهای بازی که حالت انیمهمانند دارد.
همانند سریهای قبلی هیجان انگیز (و البته با اسانس کلیشههای تکراری شوخیهای انیمهای) ساخته شده است. نورپردازی در بازی بسیار خوب صورت گرفته و با توجه به پهناور بودن جزیره بازی باید گفت که کار سازندگان در این بخش قابل قبول بوده هرچند جزییات محیط بازی و تنوع هیولاها میتوانست بهتر باشد.
نسخه ویتای بازی از افت فریم ریت شدیدی رنج میبرد و نسخه پیسی این مشکل را ندارد (روی کنسول PS4 متاسفانه بازی را تست نکردم ولی شنیدم که مشکلات افت فریم شدید ویتا روی PS4 به حداقل رسیده) اما وجود باگهای متعدد همچون دیوارهای نامریی و فرو رفتن کاراکتر توی زمین و.. تقریبا در همه نسخهها وجود دارد و بازهم در نسخه پیسی این مشکل به حداقل رسیده است.
صداگذاری کاراکترها همانند چند عنوان اخیر سری Ys آماتور است و خبری از دوبلورهای پیشکسوت قسمتهای آغازین این مجموعه نیست. اما برخلاف صداگذاری نهچندان حرفهای کاراکترها (و حتی گرامر غلط نسخه انگلیسی در برخی دیالوگها)، بازیهای این فرنچایز همیشه از موسیقی متن بسیار غنیای بهره بردهاند و بازی حاضر هم از این قاعده مستنثی نیست. موزیکهای داخل بازی شگفتانگیز و زیبا هستند و احتمالا در اوقاتی که مشغول بازی کردن هم نیستید دلتان بخواهد آنها را گوش دهید. آلبوم SoundTrack جداگانه بازیهای Ys همیشه فروش بسیار خوبی داشته و قسمت هشتم هم در این قضیه نسبتا ترکانده!
بازی Ys VIII ترکیب بسیار جالب و موزونی از سبک هک اند اسلش با ژانر نقشآفرینیست و اصالت این سری بازیها را در عین سرعت بخشیدن به آنها کاملا حفظ کرده است. اگر با این سری آشنایی ندارید شاید با دو سری Tales و Phantasy Star آشنا باشید و باید گفت که سری Ys تاحد زیادی شبیه این عناوین است (اگر اینها را هم نمیشناسید بهتر است حداقل یکی از این سه سری را تجربه کنید چرا که بدجوری از خوبهای نقشآفرینی جا ماندهاید) بازی طولانیترین نسخه در تاریخ سری خود محسوب میشود و برای پایان رساندن زمانی بین ۳۰ تا ۴۰ ساعت را میطلبد که برای نسخه ویتا بینظیر بوده و برای سایر پلتفرمها کافیست.
اگر انیمه دوست دارید و یا قصد تجربه جدیدی از یک سری بازی نقشآفرینی که کمتر شناخته شده است را دارید و یا از بازیهای کلاسیک نقشآفرینی و کند بودن آنها گلایه دارید و بیشتر روی محور اکشن میچرخید، میتوانید روی Ys VIII و راضی بودن از آن حساب کنید.
- موسیقی عالی. خیلی عالی تر از عالی
- گیمپلی منحصر به فرد و سریع
- کنترل نرم و روان حین مبارزات
- شخصیت پردازی مناسب
- وجود سختیهای مختلف در طی بازی برای تازهکاران تا حرفهایها
- کاتسینهای انیمهای هیجان انگیز
- داستان ضعیف
- گرافیک کمی کهنه
- طراحی نقشه پیچیده
- افت فریم در برخی صحنههای شلوغ
- صداگذاری نامناسب شخصیتها به همراه ترجمه بهندرت اشتباه
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بازیهای ژاپنی اصلا یه دنیای جدایی رو دارن حوصله میخواد بشینی بازی کنی که ما سنمون رفته باا دیگه حوصله گشت و گذا توی دنیای اینجور بازیهارو نداریم
برسیتون عالیه ولی بازی های درست حسابی و برسی کنید?
مرسی دوست عزیز ولی این سبک بازی ها طرفدار خاص خودشان را دارند که عاشقانه آنها را دوست دارند. سری Ys هم اگر توی مطلب اولاش توجه کنین نوشتم که سری محبوبی هست در ژانر خودش و بالاخره همینکه تا شماره هشتم عرضه شده گواه همین ادعاست. بازی های همگانی تر هم بررسی میکنیم وقتی عرضه شوند و به عنوان مثال یاکوزا ۶ رو میتونین هفته دیگه مطالعه کنین دربارش.