بررسی فیلم Avengers Infinity War ؛ اینجا آخر خطه
ده سال است که فیلمهای مارول وارد فاز جدیدی شده و دنیای ابرقهرمانانه کامیکبوکهایش وارد پرده نقرهای شدند و بعد از گذشت حدود ۱۸ فیلم و چند سریال، حالا سرانجام آن سر رسیده و حماسه ...
ده سال است که فیلمهای مارول وارد فاز جدیدی شده و دنیای ابرقهرمانانه کامیکبوکهایش وارد پرده نقرهای شدند و بعد از گذشت حدود ۱۸ فیلم و چند سریال، حالا سرانجام آن سر رسیده و حماسه قرار است که تمام شود. (یا لااقل فعلا این فازش به پایان برسد) برادران روسو که امتحان خود را در تجمیع ابرقهرمانان در یک اثر سینمایی واحد به خوبی در ساخت فیلم کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی پس دادهاند، بار دیگر پشت دوربین قرار گرفته و قسمت سوم انتقامجویان با نام «نبرد بینهایت» را خلق کردهاند؛ فیلمی که بسیاری از ابرقهرمانان جهان سینمایی مارول در آن حضور دارند و ثمره ده سال برنامهریزی است.
- استودیو سازنده: والت دیزنی
- کارگردان: آنتونی و جان روسو معروف به برادران روسو
- بازیگران: رابرت داونی جونیور، بندیکت کامبربچ، اسکارلت جوهانسون، جاش برولین،کریس ایوانز، مارک روفالو،کریس همسورث،کریس پرت
- بودجه فیلم: بین 310 تا 322 میلیون دلار
دو حالت وجود دارد، یا از فیلمهای سوپرهیرویی (ابرقهرمانی) خوشتان میآید و یا با این سبک فیلمها انس نمیگیرید، اگر از بخش اول هستید که فبهاالمراد و اگر جزو قشر دوم هستید ضمن احترام به نظرتان، باید بگویم که لااقل تاثیر شگفتی که این آثار در چند ساله اخیر روی سینما (و حتی دیگر صنعتهای سرگرمی) داشتهاند را که منکر نیستید؟ و یا قدرت جلوههای ویژه خارقالعاده این قبیل فیلمها و قدرت سرگرمی که برای مخاطبین خودشان خلق کردهاند را که قبول دارید؟ اگر این مسائل را میپذیرید که هیچ، ولی اگر آسمان به زمین بیاید هم باز با این گونه فیلمها مشکل دارید و قهرمان محوری توی قاموستان فرو نمیرود، اینجا چه کار میکنید؟
بزرگترین مشکلی که سر نوشتن درباره آخرین فیلم سینمایی جهان مارول وجود دارد، صحبت درباره آن بدون اسپویل کردن خط داستانی است. مساله اسپویل در فیلم Avengers Infinity War مثل فصلهای جدید سریال بازی تاج و تخت در بین کاربران تبدیل به یک موضوع مهم شده و بسیار توییتها و ویدئوها و... درباره عدم اسپویل ساخته شده است. اما بگذارید خیالتان را از این بابت راحت کنم که در این مطلب اگر بر فرض جایی هم مجبور به اسپویل بخشی از داستان فیلم شدیم، قبلش هشدار خطر لوث شدن داستان را مینویسیم تا از آن چند سطر در صورت دلخواه گذر کنید.
فیلم Avengers Infinity War در حقیقت بخش اول یک دوگانه محسوب میشود و شاید بتوان گفت که به خودی خود فیلم کاملی نیست، حتی عدهای معتقدند بررسی این فیلم به صورت مجزا کار چندان درستی نیست چرا که دستاندرکاران فیلم آن را به صورت یک اثر واحد در دو قسمت ساختهاند. بخش دوم فیلم اما تا اطلاع ثانوی نام دیگری بر خود گرفته و آن نامگذاری بخش ۱ و بخش ۲ گویا فعلا منسوخ شده، از همین جهت میتوان گفت که فیلم جدید یک فیلم مستقل و جداگانه محسوب شده و باید بهطور مجزا به آن نگاه شود.
داستان فیلم بعد از ده سال به جایی رسیده که تعداد زیادی از ابرقهرمانان گرد هم آمدهاند و تعداد اعضای گروه انتقامجویان بسیار بیشتر از نسخه اولیه آن شده است. حالا در فیلم جدید ما کاراکترهایی چون پلنگ سیاه و دکتر استرنج را داریم و دو غایب فیلم قبلی انتقامجویان یعنی ثور و هالک هم به میدان مبارزه برگشتهاند.
داستان فیلم Avengers Infinity War از زمانی آغاز میشود که تانوس (شخص خبیثی که در فیلمهای پیشین به صورت گذرا آن را در سکانسهای کوتاه بعد از تیتراژ که از مولفههای اصلی فیلمهای مارول هستند دیده بودیم) با در دست داشتن دستکشی جادویی به دنبال ۶ سنگ بینهایت هست تا با چسباندن آنها به دستکش مذکور، تمامی قدرتهای آنها را یکجا داشته باشد.
خطر لوث شدن داستان: تانوس در آغاز فیلم با حمله به آزگاردی ها، سنگ ذهن را به زور از آنها گرفته و با کشتن لوکی، برادر ثور اولین ضربه اصلی به مخاطب و بدنه سینمای مارول را وارد میکند، جایی که کشتن قهرمانان مارول به دست خبیثها به بیرحمانهترین شکل وارد داستان میشود و تانوس غریبه در همین صحنهها، قدرت و حضور خود را تثبیت میکند. پایان خطر لوث شدن داستان
فیلم Avengers Infinity War قاعدتا باید از یک شلوغی رنج ببرد و این شلوغی بیش از حد تصور است. از آنسو تریلرهایی که تا پیش از اکران فیلم احتمالا آنها را دیدهاید از جو سنگین و تم دارک فیلم حکایت میکرد در صورت اینکه به جرات میتوان گفت این فیلم نیز همانند آثار قبلی جهان سینمایی مارول و دیزنی شامل دیالوگها و صحنههای خندهدار هم هست که کاملا بجا رخ میدهند و بالانس بسیار خوبی با سکانسهای جدی آن دارند. در آوردن این بالانس در کنار جمع کردن شلوغی که در آغاز پاراگراف به آن اشاره کردم و در نهایت ریتم تند فیلم که عدم خستگی مخاطب را به همراه دارد، همه و همه در گروی گروه نویسندگان اثر است یعنی: کریستوفر مارکوس و استیفن مکفیلی.
این دو تن به خوبی توانستند شلوغی کاراکترها را هضم کنند و داستانکهایی داخل فیلم بیاورند که باعث شود تمامی ابرقهرمانان لحظاتی برای خود نشان دادن داشته باشند. البته کار دو فیلمنامهنویس شاهکار نبوده و ایراداتی از جمله نپرداختن به شخصیتهای منفی فرعی همچون گروه Black Order که بچههای ناخوانده تانوس محسوب میشوند شامل حالشان میشود.
خطر لوث شدن داستان همچنین مواردی همچون سفر ثور و راکت راکون و گروت بسیار سطحی نوشته شده و پتانسیل این را داشت که چند دقیقه بیشتر دربارهاش صحبت شود.ضمنا شخصیتهایی چون رداسکال (جمجمه قرمز) با وجود ابهتی که در داستانها دارند در فیلم به قهقرا کشیده شدند و میشد از پتانسیلشان جور بهتری استفاده کرد (امیدوارم که در آینده سری این اتفاق بیفتد) پایان خطر لوث شدن داستان ولی به هر روی نمره قابل قبولی را در برابر کار طاقتفرسایی که بر دوششان گذاشته شده میگیرند.
- فیلم Avengers Infinity War تا حد زیادی بر اساس کامیکبوک معروفی با نام دستکش بینهایت اقتباس شده که خواندن آن به کلیه علاقهمندان توصیه میشود. اما همانطور که میدانید بیشتر فیلمهای مارول تا امروز به یک طریقی مربوط به سنگهای بینهایت بود که تانوس میخواهد همگی آنها را پیدا کند و به قدرت خداوندگاری دست پیدا کند. نگاهی کوتاه به این سنگها و قدرتشان داشته باشیم:
- در فیلم نگهبانان کهکشان ۱ درباره آنها اینگونه گفته شد: قبل از خلقت شش شگفتی یکتا وجود داشت که بعد آنها جهان هستی با یک انفجار بزرگ به وجود آمد و باقی ماندههای این فاریند به قطعاتی پراکنده در سرتاسر گیتی تبدیل شدند. یعنی تبدیل شدن به شش سنگ فضا، زمان، روح، ذهن، قدرت و واقعیت. یک جورهایی اگر جهان را یک اپلیکیشن بدانیم میشود گفت این سنگ ها کدهای برنامه نویسی آن هستند!
- سنگ زمان: با آن میتوان زمان را دستکاری کرد، آنهم هرجوری که فکرش را بکنید و حتی جورهایی که به عقل جن هم نرسد! با این سنگ در فیلم دکتر استرنج آشنا شدیم.
- سنگ فضا: مثلا میتواند یک سیاهچاله فضایی در وسط کهکشان درست کند و همه چیز را درون خودش غرق نماید. خاطرتان باشد در فیلم کاپیتان آمریکا دیدیم که گروه خبیث هایدرا به وسیله آن سلاح های جنگی میساختند و در نهایت رداسکول با دست زدن به آن سوت شد و رفت فضا و تا امروز از اینکه چه بلایی سرش آمده بی اطلاعیم! راستی اگر خاطرتان باشد در فیلم انتقام جویان هم از این سنگ استفاده شد و با سوراخ کردن آسمان نیویورک ارتش دشمن وارد شهر شد. اصل قدرت این سنگ این است که به موجب آن میتوان در آن واحد چندتا جا (چندتا دنیا) حضور داشت. و به نوبهای قابلیت طی الارضی هم به دارنده میدهد.
سنگ واقعیت: که حدودا شبیه غول چراغ جادو عمل میکند و هرچیزی را در عالم واقعیت از ناممکن به ممکن تبدیل میسازد. اصلا میتوان با این سنگ دنیا را کوبید و از نو با قوانین فیزیک و شیمی دلبخواه خلق کرد! - سنگ قدرت: از اسمش مشخص هست که چه کارایی دارد و شبیه دستمال قدرت داداش کایکو عمل است! اما نکته باحالتر این است که این سنگ دوپینگ دستکش به حساب میاد و وقتی کنار سنگها در دستکش قرار میگیرد قدرتی مضاعف به باقی دوستانش میبخشد! (آن را در فیلم نگهبانان کهکشان ۱ دیدیم)
- سنگ ذهن: بر سر عصای لوکی قرار داشت و جدا از کنترل کردن ذهن مردم به بیرحمانهترین شکل باید گفت که این سنگ صاحبش را تبدیل به یک سوپر انیشتین میکند و از او یک عقل کل میسازد به طوری که طرف به تمامی علمها و اطلاعات دنیا دست پیدا میکند.
- سنگ روح: این سنگ که احتمالا نقش کلیدی رو در آینده سری ایفا کند یکی از خطرناکترین سنگهاست و به وسیله آن میتوان زندگی مردگان را کنترل کرد و آنها را زنده کرد و در حقیقت به موجب آن با فرشته مرگ شاخ به شاخ شد! این سنگ در ضمن میتواند که درب دنیای آخرت هم باز کند و نقش پورتال داشته باشد.
زنده نگه داشتن عناصر تک تک فیلمهای جداگانه و قهرمانان آنان در یک فیلم واحد کار سختی است که فیلمنامهنویسان توانستند به آن دست پیدا کنند به طوریکه در آغاز هر سکانس عملا متوجه میشوید که الان قرار است کدام ابرقهرمان (یا ابرقهرمانها) را در پرده سینما ببینید.
یکی از بهترین نتایجی که خروجی فیلمنامه داشته وجود شخصیت منفی آن یعنی تانوس است. خردهای که به عموم آثار مارول و به ویژه دو فیلم انتقامجویان قبلی گرفته میشد، عدم داشتن یک ضدقهرمان با ابهت بود ولی تانوس بهتنهایی توانسته تبدیل به بدمنی بسیار قوی و در رده دارث ویدر تاریخ سینما قرار بگیرد. جاش برولین که زیر جلوههای ویژه کامپیوتری و گریم سنگین نقش و صداپیشگی این شخصیت را برعهده دارد، او را علی رغم ظاهر بیگانهاش بسیار باورپذیر در آورده است.
تانوس ادعا میکند تمامی اقدامات مخربش از روی خیراندیشی است و در نهایت منجر به آن خواهد شد که جهان جایی بهتر برای آنانی شود که زنده ماندهاند. با اینکه چهره و هیبت تانوس فیلم Avengers Infinity War تاحدی با چیزی که قبلا به ما در آثار گذشته نشان داده شد تفاوت دارد ولی تمامی این تفاوتها در راستای بهتر شدن شمایل او بوده و به شخصه خوشحالم که قیافه قبلی به صورت نهایی شده این کاراکتر در نیامد.
زمان دو ساعت و نیمه فیلم Avengers Infinity War به همراه همین ضرباهنگ سریع فیلمنامه و البته صحنههای اکشن عظیم و حماسیاش برای مخاطب گذرانده میشود و مفرح بودن این سکانسها به حدیست که گذر آن حس نمیشود. به جرات میتوان گفت که نبرد نهایی بیشترین صحنههای اکشن عظیم را در بین سایر آثار ابرقهرمانانه دارد و طراحی نبردهای آن و ساخت جلوههای ویژه آن به زیبایی هرچهتمامتر صورت گرفته است.(ادای دینهایی که به برخی صحنههای کامیکبوکهای مارول هم در میان مبارزات شده را نیز طرفداران سرسخت این انتشارات پیدا میکنند و از دیدن آنها ذوق زده میشوند.) موسیقی بینظیر فیلم نیز یکی دیگر از برگهای برنده آن و همچنین وزنههای سنگین اثر در صحنههای حماسیاش است و بدون حضور آن عملا فیلم لنگ میزد.
بازیگران فیلم به واسطه تجربه طولانیشان در نقشهایشان با آنها کاملا آمیخته شدهاند و تازهواردین میدان ابرقهرمانان مارول همچون چدویک بوسمن در نقش پلنگ سیاه و یا بندکیت کامبریج (دکتر استرنج) نیز به خوبی از پس نقش خود بر آمدهاند. هر چند در بین گروه بازیگری دو شخص الیزابت هولسن (اسکارلت ویچ) و همچنین تام هالند (اسپایدرمن) بدتر از سایرین به نمایش در آمدهاند و عمده دلیل این نقص اجرا میتواند ضعف فیلمنامه در شخصیتهای آنان باشد (متاسفانه اسپایدرمن در فاز جدید مارول تبدیل به یک آیرون من جونیور و عملا وردست عمو استارک شده و هویت چندانی از خودش ندارد!)
ترافیک ابرقهرمانان در فیلم بسیار بالاست، این شخصیتها در طول سالیان دراز به ذهن سینمادوستان آنها راه یافتهاند و بعد از سفری ده ساله، تماشاگران ناخودآگاه نگران آنها هستند. چنین حالتی را صرفا در دوران نوجوانی و در حین خواندن داستان آخر هری پاتر داشتم که دم به دم نگران شخصیتهایی که عمری با آنها زندگی کردم بودم. خطر لوث شدن داستان پایان حیرتانگیز فیلم نیز با وجود اینکه بازهم کمی از نقصان فیلمنامه رنج میبرد و گیج میزند ولی جزو تاریکترین پایانبندی آثار سینماییست که مثل آن را فقط در فیلم امپراتوری ضربه میزند (جنگ ستارگان اپیزود پنجم) سراغ دارم که در آن یاس و نومیدی موج میزد. ضربهای که به مخاطب فیلم در انتهای داستان وارد میشود کمی عجولانه است ولی تاثیری که میخواهد را میگذارد و از همین حیث میتوان گفت که رسالت خود را به درستی انجام داده است. پایان خطر لوث شدن داستان
ترکیب بیش از 10 عنوان سینمایی جهان مارول با داستانها و اشخاصی کاملا مجزا و روابط گوناگونشان در یک اثر واحد سینمایی، به طور حتم در نهایت نمیتواند تبدیل به یک شاهکار سینمایی شود ولی واقعیتش را بخواهید برادران روسو در ساخت این اثر فهمیدهاند که طرفداران فیلمهای مارول دقیقا چه میخواهند و همان پکیج را بدون کموکاستی به آنها عرضه کردهاند.
فیلم Avengers Infinity War بهترین فیلم جهان مارول به شمار نمیرود اما بهترین اثر سری انتقامجویان شمرده میشود و نقش کلیدی در تاریخ سینمای سوپرهیرو ایفا میکند چرا که بسیاری از قواعد در آن از هم شکسته شده است. فیلم مانند یک بازی ویدئویی جانانه است که فرصت استراحت به مغز و چشمان شما را نمیبیند و البته ژانر اکشن و فانتزی را نیز در حد تهوع (مشکلی که به عنوان مثال سری ترانسفورمرز در آخرین فیلم خود دچار آن شده بود) به روی مخاطب بالا نمیآورد.
این فیلم تمام فن تئوریها و حدسیات را نقش بر آب کرد و البته پایان آن باعث میشود که حجم انبوه دیگری از این گمانهزنیها در بین طرفداران صورت پذیرد اما در واقع باید اذعان داشت که مارول نشان داده این حدسها به جایی نخواهند رسید و همیشه در چنته سورپرایزها و شوکهای خود را آماده دارد. فیلم بعدی از آن جهت که هم پایان فاز ۴ مارول و سرآغاز جدیدی برای ادامه راه این آثار خواهد بود، با توجه به سیاستهای دیزنی (و اینکه آیا خریدن فاکس نهایی میشود تا حقوق لایسنس کاراکترهایی چون ایکسمن و چهار شگفت انگیز را نیز به دست بیاورد یا خیر) و بسیاری مسایل دیگر بستگی دارد و پیشنهاد میکنم خودتان را درگیر حدسیات نکنید چون هیچ چیز قابل پیشبینی نیست.
در آخر میتوان گفت که بزرگترین نقطه ضعف فیلم Avengers Infinity War به نوبه ای نقطه قوت آن هم هست. این حجم از قهرمانان و داستان و از اینها مهمتر، شوک و سورپرایز در یک فیلم هضم کردنش بسیار سخت است ولی زمانی که گروه بازیگر قدر (که بسیاریشان تا به امروز نامزد و برنده اسکار بودهاند) و تیم سازنده خوبی پشت ماجرا جریان دارد، هرجور شده آن را برایتان هضم میکنند به طوری که فیلم خیلی خوب به دل طرفداران مینشیند.
اگر فیلم را کامل دیدهاید و یا حتی تریلر آن را چندین بار تماشا کردید، شاید بهتر باشد بازهم بعد از خواندن مطلبی مفصل درباره این اثر دوباره تریلر جذاب و زیبای آن را از نو تماشا کنید. ضمنا اگر در کامنتها میخواهید فیلم را اسپول کنید، حتما یک هشدار قبل نوشتارتان بنویسید تا داستان فیلم برای دیگر کاربران لو نرود.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
*(هشدار؛ ممکن است داستان فیلم لوث شود)
"تانوس"؛ نقطه قوت فیلم!
هدف ضدقهرمان فیلم (تانوس) نجات دنیا بوسیله نابود کردن نصف افراد دنیاست! برای تانوس این هدف مقدس است. تانوس بر خلاف ضدقهرمانهای دیگر (در سری فیلمهای کمیک و ابرقهرمانی مارول)، هدفش گرفتن انتقام، نابودی دشمنی خاص، قدرتنمایی و حکومت بر جهان نیست. هدف تانوس رسیدن به مقاصد شخصی نیست، او اعتقاد راسخ دارد که این تنها راه برای نجات جهان است، تصمیم سختی گرفته و اراده ای قوی دارد، در طول داستان برای بدست آوردن قدرت لازم برای انجام آن میجنگد، حتی دختر خود را در این راه قربانی میکند. و در انتهای فیلم با کامل شدن قدرتش، تصمیم خود را عملی میکند و نصف افراد دنیا را نابود میکند!.
با مقایسه این زاویه از فیلم و واقعیت کنونی کره زمین که با بحران جدی برای ادامه حیات مواجه است و انسانها با جمعیت بالا و روزافزون خود، مصرف بی رویه منابع محدود طبیعی و وارد کردن آسیبهای غیر قابل جبران به محیط زیست مسبب آن هستند؛ میتواند يادآور هدف هولناک شخصیت ضدقهرمان فیلم دوزخ (با بازی تام هنکس) بشود، که تنها راه نجات از این وضعیت را، نابود کردن نصف جمعیت انسانهای روی کره زمین میدانست. گویی فیلم انتقامجویان-نبرد ابدیت، علاوه بر سرگرم کردن بیننده خود، قصد داشته هشدار دهد، زمان آن نزدیک است، تا زمین هم برای ادامه حیات خود، به یک تانوس قدرتمند احتیاج پیدا کند، تا سخت ترین تصمیم را بگیرد!
بعد از سالها دیگه این فیلم ها در حد انیمیشن در اومده (که نهایت مسخرگی تصاویر و جنگ ها توی نگهبانان کهکشان نمود پیدا کرده آدم حس میکنه ازین فیلم های بچه جوون هاست مثل پاور رنجرز) و اون حالت بزرگسال بودنشو نداره... از بس سناریو ها و جنگ ها و تصاویر تکراری شدن... در کل به هر سمتی هم که برن به نحوی یه بن بسته، ابر قهرمانی که قدرت بی نهایت داره که صرفا یه سری صحنه هیجان انگیز و پر زرق و برق ایجاد کنه بخاد خودشو معمولی هم نشون بده ازین ژانر خارج میشه.... همشونم در آخر میخان به یه نتیجه برسن دیگه آدم حالش بهم میخوره از این همه کلیشه و تصاویر تکراری جنگ ها!!!!! فوق فوقش میخان نوآوری کنن ضد قهرمان فنا ناپذیر میشه که باز فلسفه وجودی ابر قهرمان ها از بین میره برعکسشم که سناریو تکراری و قابل پیش بینی!!! دیگه این نوع ژانر چیز تازه ای برای مخاطب نداره... فقط برای اتلاف وقت خوبه
پیشنهاد میکنم تا ریلیز شدن کیفیت بهتر صبر کنید چون ارزشش رو داره. من جهت خطر اسپویل شدن کیفیت پردهای رو دیدم و پشیمونم
آغا اپلیکیشن دیجیاتو مشکل داره
الان واس ان پست نوشته ۱۶ نظر میام تو قسمت نظرات میبینم ۵ تاس تو سایتم ۱۶ تاس ولی نمیدونم این چشه