۵ درس مدیریتی ابرقهرمانان مارول
به تازگی ابرقهرمانان مارول توانستهاند با حضور خود در پردهی نقرهای، تمامی رکوردهای فروش سینما را در زمینهیهای مختلف بشکنند و طرفداران فیلمهای کمیک بوکی ده سال است که ماجراهای هیجانانگیز آنها را دنبال میکنند. ...
به تازگی ابرقهرمانان مارول توانستهاند با حضور خود در پردهی نقرهای، تمامی رکوردهای فروش سینما را در زمینهیهای مختلف بشکنند و طرفداران فیلمهای کمیک بوکی ده سال است که ماجراهای هیجانانگیز آنها را دنبال میکنند. به تازگی گل سرسبد این فیلمها یعنی Avengers: Infinity Wars اکران شده و همگی سعی دارند تا با مشاهدهی این فیلم از شکوه و عظمت یک دنیای خیالی لذت ببرند اما در میان این کاراکترهای خیالی، درسهایی واقعی وجود دارند که اگر شخصی زیرک با نکته سنج باشد، میتواند از آنها استفاده کند.
هنر هفتم بر پایهی الهام بخشی، ایجاد انگیزه و برخی مواقع نمایش دنیا از زاویهی دیگر بنا شده است. پس اگر بر اساس همین تعریف جلو رویم، قادر خواهیم بود این کاراکترها را از زاویهی دیگری دیده و با الهام گرفتن از آنها زندگی کاری خود را با انگیزهی بیشتری ادامه دهیم.
شمار ابرقهرمانان مارول در این فیلم به ۷۶ نفر میرسد که هر کدام از آنها خصوصیتها، قابلیتها و نقاط ضعف منحصر به فردی در خود دارند اما برخی از همین کاراکترها در نقطهای از زندگی خود انتخابهای جالبی انجام میدهند که هر کدام درسهای مختلفی برای ذهن کنجکاو مخاطبان در خود دارند.
در میان این ۷۶ قهرمان، ۵ کاراکتر وجود دارند که میتوان آنها را به گونهی متفاوتی نظاره کرد و درسهای زیادی از آنها گرفت.
۱. کاپیتان آمریکا: بر اساس تواناییها و قابلیتهای تیمتان پیشروی کرده و آنها را در نظر بگیرید
کاپیتان آمریکا از ابتدا یکی از قهرمانان نمادین مارول به شمار میرود. او با مسائلی که برایش پیش آمد بارها تفکراتش دستخوش تغییر قرار گرفت. گاهی قهرمان بود و همه با او بودند، گاهی بر اساس اخلاقیات خود مجبور میشد دوستیها و حمایت از نفرات خود را به قهرمان بودن ترجیح بدهد اما فارق از این مسئله همواره تیم خود را حمایت میکرد و پشت آنها بود. شخصیت او به گونهای اس که همیشه سعی میکند بر اساس قدرتهای هر کدام از اعضای گروه، تیم را رهبری کرده و به موقع از بقیه دفاع کند. اتفاقی نیست که بیشتر مواقع یک سپر سلاح اصلی او به شمار میرفت.
درس مدیریتی: در هنگام کار ممکن است اولویتهای کاری ذهن شما را درگیر کنند اما باید حواستان باشد که هر شرکتی از نفراتش تشکیل میشود. باید به آنها توجه کرد و با حمایت از آنها تیم را در راستای رسیدن به هر هدفی پشتیبانی نمود.
۲. آیرون من: خوش بگذرانید و همه چیز را جدی نگیرید
آیرون من در چهار صفت خلاصه میشود؛ نابغه، میلیاردر، بشردوست و خوشگذران. تونی استارک صاحب بزرگترین شرکت تکنولوژی دنیاست و برخلاف شهرت و مسئولیتهایی که بر گردن اوست، همواره سعی میکند در تمامی مواقع خوش بگذراند. حتی در بدترین مواقع که تهدید بزرگی برای زمین و انسانیت وجود دارد، او سعی میکند شوخی کرده، بخندد و همه چیز را ساده بگیرد.
درس مدیریتی: هیچ کس دوست ندارد برای مدیری بسیار جدی یا یک کمپانی که همه چیز را جدی میگیرد کار کند. منطقی است که زمانی برای خوشحالی حین کار در نظر گرفته شود چرا که استرس و انرژی منفی میتواند به قدری ضرر داشته باشد که تمامی فعالیتها و پیشرفتهای یک فرد را به شدت تحت تاثیر قرار داده و آنها را از بین ببرد.
۳. بلک پنتر: جسور باشید و از تغییر رویه نترسید
او پادشاه یکی از بزرگترین و پیشرفته ترین کشورهای دنیاست که پادشاهان قبلیاش همواره آن را از دید جهانیان مخفی کردهاند. او بعد از اینکه توسط دشمن خود شکست قاطعی خورد. دید جدیدی پیدا کرد و جسارت را چاشنی کار خود نمود تا با دشمنانش مقابله کند. او پس از شکست دادن دشمنانش، این کشور را به دنیا معرفی نمود تا استراتژی و ایدههای جدیدی یافته و رستگاری بشر را دنبال کند.
درس مدیریتی: به عنوان یک مدیر ممکن است شما همواره درست نگویید. باید این را پذیرفته و به منتقدان خود گوش دهید. برخی مواقع ممکن است متوجه شوید که اشتباه میکردید. در این موافق نترسید، جسور باشید و اشتباهتان را بپذیرید. تنها در این صورت قادر خواهید بود که راه درست را برای خودتان بیابید.
۴. تور: با تغییرات سازگار باشید و هیچوقت به یک توانایی اتکا نکنید
خدای تندر و گردباد در آخرین ماجراجوییاش با یک مشکل اساسی برخورد. خواهرش که از قدرتی ماورا الطبیعه بهره میبرد، ناگهان پدیدار شد و چکش وی که مرکز قدرش بود را از بین برد. تور پس از این بدترین اتفاقات را تجربه نمود تا متوجه شود توانمندی وی در چکشش مخفی نبوده و این خود اوست که منشا قدرتش به شمار میرود. پس بهتر است خود را باور کرده و دیگر برای از دست دادن چکشش غصه نخورد.
درس مدیریتی: وقتی با شکست مواجه میشوید یا یکی از بهترین ابزار و نیروی خود را از دست میدهید، بهتر است باور کنید که دنیا به آخر نرسیده است. دنبال راه دیگر رفته و یک فرد، ابزار یا استراتژی جدید در پیش بگیرید. انعطاف پذیری بهترین راه جلوگیری از رخ دادن چنین اتفاقی است.
۵. استارلُرد: تیمی متنوع از اعضایی با ویژگیهای منحصر بفرد تشکیل دهید
استارلُرد یک فرد تنها بود که علاقهای به همکاری با کسی نداشت اما رفته رفته در شرایطی قرار گرفت که مجبور شد با دیگر اشخاص ارتباط برقرار کرده یا حتی رهبریشان کند. جالب اینجا بود که این تیم شامل افرادی میشد که هیچ ربطی بهم نداشتند. یک راکن موشک بدست، آدمکشی قهار، جنگجویی دیوانه و یک درخت، تیم او را تشکیل میدادند که هر کدام توانای های مخصوص خود را داشتند. اعضای این تیم در ابتدا قادر نبودند با یکدیگر همکاری کنند اما رفته رفته متوجه شدند که برای رسیدن به موفقیت چارهای جز همکاری ندارند.
درس مدیریتی: تحقیقات نشان میدهد یک تیم متفاوت که از افرادی با قابلیتهای گوناگون تشکیل شده است، میتواند کارایی، سوددهی و خلاقیت بیشتری را به ارمغان آورد. رهبران باهوش میتوانند با بکارگیری افراد متفاوت، گسترهی بالایی از تجربه را فراهم آورند که تمامی نقاط ضعف تیم را پوشش دهند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
و یک درس دیگه از تونی استارک که همیشه در نقطه عجز خودش بود و همیشه هم جوا ب میداد از اسپایدر من جوان کمک گرفت و به ایدش احترام گذاشت و عملی شد و همینطور به گروه گاردین گلکسی با وجود اینکه اشتباه شد اما اعتمادش رو نسبت به گروه از دست نداد و پتانسیل مدیریت بحرات استارک واقعاً قابل ستایشه نسبت به بقیه توی این مسئله
اینجوریشو دیگه ندیده بودم
والا?
چجوریشو؟
این نتیجه گیری ها از فیلم رو میگم
عالی بود