بررسی بازی Super Mario Party؛ تجربهای دلنشین برای دورهمیهای دوستانه
دیگر به کلیشه تبدیل شده که بگویم نینتندو در ایران خیلی طرفدار سینه چاک ندارد و مردم بیشتر ترجیح میدهند در خانههایشان پای پلیاستیشن ۴ بنشینند تا سوییچ. بله این یک واقعیت ناراحت کننده است. ...
دیگر به کلیشه تبدیل شده که بگویم نینتندو در ایران خیلی طرفدار سینه چاک ندارد و مردم بیشتر ترجیح میدهند در خانههایشان پای پلیاستیشن ۴ بنشینند تا سوییچ. بله این یک واقعیت ناراحت کننده است. ناراحت کننده نه به خاطر طرفداری و تعصب افراطی بعضیها. اصلا طرفدار بودن به هیچ وجه بد نیست و اتفاقا خیلی از فروش خوبی هم که کنسولهای امروزی میکنند به خاطر همین طرفداریهاست.
اما این قضیه ناراحت کننده است چون طرز نگاه به قضایای مختلف کاملا صفر و یکی است؛ این بد است و آن خوب. اصحاب رسانهای که سرشان به تنشان میارزد و میدانند چرا باید از نینتندو تعریف و تمجید کرد به سطوح آمدند آنقدر زیر پستهای خبری یا بررسی بازیها نینتندو خواندند که این بازیها برای بچههاست و کسی سراغشان نمیرود.
بگذارید با صراحت با شما صحبت کنم و بگویم اگر چنین طرز فکری دارید سخت در اشتباهید. به قول سهراب سپهری چشمها را باید شست، جور دیگر باید دید. نینتندو جادویی دارد که تا از نزدیک لمسش نکنید نمیتوانید درک کنید که دارم در مورد چه چیزی حرف میزنم.
- سازنده: نینتندو
- ناشر: نینتندو
- پلتفرم ها: نینتندو سوییچ
- پلتفرم بررسی: نینتندو سوییچ
حتی برادر کوچکتر من هم که از بچگی کنترلری به جز کنترلر اکس باکس و پلیاستیشن در دست نگرفته بود از وقتی که نینتندو سوییچم را به خانه آوردم فهمیده که واقعا بازیهای نینتندو یک تفاوت خاص با دیگر بازیها دارند.
جادوی نینتندو کاری میکند که کنار هم جمع شویم و از بازی کردن لذت ببریم. تقریبا همه بازیهای نینتندو را میشود باهم بازی کرد. به جز زلدا که شاید واقعا امکانش نبود، نینتندو کاری کرد که سوییچ دارها بتوانند حتی ماریو ادیسه را هم با دیگران بازی کنند و یکی ماریو بشود و دیگری کپی.
ساخته جدید نینتندو هم از این قضیه مستثنی نیست. سوپر ماریو پارتی آمده که دوباره مانند سابق شما و دوستانتان را کنار هم جمع کند و ساعتها با مینی گیمهای جذابش سرگرمتان کند. کنار هم جمع شدنی که واقعا لذتی معرکه دارد و نمیشود اهل بازی کردن باشید و تجربهاش نکنید.
البته اگر تا حالا اسم ماریو پارتی به گوشتان نخورده و همین الان دارید در متاکریتیک دنبال نمرهاش میگردید بهتر است یا صفحه این متن را ببندید و دیگر از خواندن دست بکشید یا برای یک بار هم که شده بیخیال نمره متاکریتیک شوید و بیایید در مورد سرگرم کننده بودن حرف بزنیم.
بگذارید اصلا خیالتان را راحت کنم ماریو پارتیها هیچ وقت نمره بالایی از منتقدین نگرفتهاند. همیشه از نظر منتقدین یا بازیهای متوسطی بودند یا به شدت بد. هیچ وقتم نمره متایشان فراتر از ۷۹ نرفته و شاید همین موضوع باعث شود که فکر کنید این سری بازیها به هیچ وجه بازیهای خوب و سرگرم کنندهای نیستند.
اما این طور نیست. ماریو پارتیها هیچ وقت نیامدند که نمره بالا از منتقدین بگیرند. اصلا نیازی به گرفتن نمره بالا هم ندارند و حتی شاید نقد کردنشان هم کار درستی نباشد. بشخصه عقیده دارم که حتی بررسی و نمره دادن به بازیهایی چون فیفا و PES هم کار چندان درستی نیست.
به هر حال، فوتبال جذابیت خاص خودش را دارد و هر نمرهای هم که من و امثال من به فیفا یا PES بدهیم باز هم مردم آنها را دوست دارند و بیتوجه به بررسیها، بازیشان میکنند. پس شاید خواندن یک مقایسه که فیفا بهتر است یا PES، کافی باشد تا مخاطب تصمیم بگیرد با وضع اقتصادی فعلی به سراغ کدام بازی برود.
ماریو پارتی هم دقیقا چنین خصایصی دارد. اصلا مهم نیست که چقدر خوش ساخت و با کیفیت است یا اینکه اصلا از نظر فنی و هنری، گرافیک خوب و قابل قبولی دارد یا نه. مهم این است که در سرگرم کننده بودن چیزی کم نمیگذارد و اگر چند نفره به پایش بنشینید مطمئنا گذر زمان را حس نخواهید کرد.
البته چند مورد ایراد جزئی در بازی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره خواهم کرد اما متن را با این رویکرد بخوانید که نمره متاکریتیک در مورد چنین عنوانی خیلی مهم نیست و داریم در مورد سرگرم کننده بودن صحبت میکنیم. به طور کلی ماریو پارتیها بازیهایی هستند که پر شدهاند از مینی گیمهای کوچک و منحصر به فرد. هر مینی گیم قوانین و مقررات خاص خودش را دارد و گیمر در آنها باید با سه نفر دیگر که میتوانند انسان واقعی یا هوش مصنوعی باشند رقابت کند.
در این بین نه داستانی پیدا میشود و نه از ماجراجویی خبری هست. تنها هدف کلی این است که گیمر با دیگران به رقابت بپردازد و سعی کند در هر مینی گیم پیروز میدان باشد. شاید کراش بش را که روی کنسول خاطره انگیز پلیاستیشن عرضه شده بود به یاد داشته باشید.
ماریو پارتیها هم دقیقا همانند کراش بشی هستند که نزدیک به بیست سال پیش تجربهاش کردیم. تازه با این تفاوت که کراش بش خیلی بازی قدرتمندی هم نبود و در اصل کپی ناقصی از اولین ماریو پارتی به حساب میآمد که در سال ۱۹۹۹ و یک سال قبل از عرضه کراش بش منتشر شده بود. اما با تمام این اوصاف انحصاری پلیاستیشن تبدیل به اثری شد که همه دوستش داشتند.
ماریو پارتیها نیز خوب یا بد بی شباهت به کراش بش نیستند. هدف از تولید چنین بازیهایی سرگرم کردن مخاطب است و در این راه توسعهدهندگان هر چه در چنته دارند را رو میکنند. سوپر ماریو پارتی نینتندو سوییچ نیز دقیقا پا در همین مسیر گذاشته با این تفاوت که بعد از سالها نینتندو توانسته نظر منتقدین را هم نسبتا جلب کند تا شاهد نقدهای مثبت زیادی از بازی باشیم.
با انتخاب کاراکترها و ورود به نقطه آغازین بازی، سوپر ماریو پارتی شما را در محیطی فستیوال شکل قرار میدهد و چهار انتخاب در مقابلتان میگذارد. این انتخابها به چهار حالت بازی مختلف خلاصه میشوند که میتوان با تجربه آنها با مینی گیمها و مکانیزم بازی کردنشان آشنا شد.
البته از همان ابتدا هم میتوانید یک راست به سراغ مینی گیمها بروید و با دوستانتان به رقابت بپردازید اما نینتندو این اجازه را به طور تمام و کمال در اختیارتان نمیگذارد و با قفل کردن برخی مینی گیمها که بعضا جذابهایشان هم هستند مجبورتان میکند به بازی کردن آن چهار حالتی که همین چند خط پیش برایتان گفتم بنشینید.
چهار حالت قابل بازی سوپر ماریو پارتی عبارتند از: ماریو پارتی، پارتنر پارتی، ریور سوروایول و ساوند استیج. قدم گذاشتن در هر یک از این حالتها قوانین و قواعد خاص خودشان را دارند. مثلا در ریور سوروایول که اولین بار است سر و کلهاش در سری پیدا شده باید در زمانی محدود یک قایق بادی چهار نفره را به مقصدهای مختلفی برسانید.
در این راه بادکنکهایی هم سر راهتان سبز میشوند که با گرفتنشان به دنیای مینی گیمهایی برده میشوید که باید با همکاری در آنها امتیاز کسب کنید و برای رساندن قایق به مقصد، زمان بیشتری بخرید. مینی گیمهای این چنینی بازی در یک کلام عالی از آب درآمدهاند و بازی کردنشان در کنار هم لذت بخش و هیجان انگیز است.
از طرفی پارو زدن در قایق نیز به لطف استفاده درستی که بازی از سنسورهای حرکتی جویکانها برده، تبدیل به تجربه دلنشینی شده که خسته کننده و کسالت بار نمیشود. فقط ای کاش در این رودخانه پر خروش محتوای بیشتری قرار میگرفت تا ارزش تکرار آن کمی بیشتر میشد. با این حال، سوپر ماریو پارتی برای کسانی که چندین ساعت در قایق بودهاند و میخواهند که دیگر پاروهایشان را آویزان کنند، یک سری بورد گیم جذاب هم دارد.
بورد گیمها در حالت ماریو پارتی سر و کلهشان پیدا میشود و جزو بخشهایی از بازی هستند که رقابت در آنها حرف اول و آخر را میزند. با ورود به حالت ماریو پارتی، چند بورد گیم مختلف پیش رویتان ظاهر میشود که باید در هر صورت برای تکمیل بازی حداقل برای یک بار هم که شده سری به آنها بزنید.
تقریبا قواعد بازی کردن بورد گیمها ساده است. مسیرهای نه چندان پر پیچ و خمی پیش رویتان قرار میگیرد که باید با ریختن تاس آنها را پشت سر بگذارید. پس از هر دور تاس ریختن نیز نوبت به بازی کردن یک مینی گیم رقابتی خاص میرسد که باید سعی کنید در آن بر دیگر رقبا غلبه کنید و سکه بیشتری برای ادامه مسیر به دست آورید.
مثلا در یکی از این مینی گیمها که بشخصه خیلی دوستش دارم باید جلوی دوربین عکاسها ظاهر شوید و نگذارید که دیگران در قاب تصویر ژست درستی بگیرند. هر چه به لنز دوربین نزدیکتر باشید امتیاز بیشتری خواهید گرفت و تا رسیدن به عکاس بعدی میتوانید تا دلتان میخواهد دیگران را کتک بزنید و مانع حضورشان در عکسها شوید.
دور هم بازی کردن این مینی گیمها حس دلنشینی دارد و محال است کسی پیدا شود که نتواند از آنها لذت ببرد. با بردن هر مینی گیم بازیکنان دوباره به صفحه بورد گیمها برده میشوند و ادامه رقابتشان را از سر میگیرند. این رقابت تا جایی ادامه پیدا میکند که تعداد دورهای تعیین شده برای بازی به پایان برسد و هر کس که بیشترین ستاره را دریافت کرده باشد پیروز میدان خواهد بود.
در کل بورد گیمهای سوپر ماریو پارتی با اینکه خیلی کوچکاند اما جذابیت بسیاری دارند و برعکس حالتهای دیگر میتوان چندین و چند بار در کنار افراد مختلف تجربهشان کرد. با این حال، تنها ایرادشان این است که در خود بورد گیمها چندان موانع درست و درمانی گنجانده نشده که گیمر بخواهد برای از پیش رو برداشتن آنها به زحمت بیفتد.
روند حالت پارتنر پارتی نیز همانند حالت ماریو پارتی دنبال میشود با این تفاوت که این بار به دو تیم مختلف تقسیم میشوید و باید در کنار شریک خود به رقابت بپردازید. به لطف این موضوع مکانیزم قدم گذاشتن در بورد گیمها کمی تغییر میکند و باید اندکی وقت بگذارید و نحوه صحیح بازی کردن را یاد بگیرید.
با این حال اگر بخواهم رک باشم باید بگویم که بدترین بخش سوپر ماریو پارتی همین حالت پارتنر پارتی است. متاسفانه این بخش نه چالش برانگیز است و نه قدرت سرگرم کنندگی بالایی دارد. آنقدر ساده است که خیلی راحت میشود از کنار موانعش گذشت و بازی را به سادهترین شکل ممکن و از روی شانس و اقبال پیش برد و پیروز شد.
اما این نقص نسبتا بزرگ در جایی جبران میشود که شاید حتی فکرش را هم نکنید. بله در مورد ساوند استیجی صحبت میکنم که تا اینجای متن هنوز به آن نپرداختهام. ساوند استیج حالتی سریع و سرگرم کنندهایست که پر شده از مینی گیمهای رقابتی ریتمیک. موسیقی نقش اول را در این مینی گیمها ایفا میکند و باید سر ضربهای هر موزیکی که در حال گوش دادنش هستید به انجام یک سری کار خاص بپردازید.
همین بازی با موسیقی و انجام مینی گیمهای بامزه، بخش ساند استیج را به یکی از دلنشینترین حالتهای سوپر ماریو پارتی تبدیل کرده و فقط کافیست یک بار تجربهاش کنید تا مدام دلتان هوس لذت نابش را بکند. در کل ماریو پارتی یک تجربه چند نفره عجیب و دوست داشتنی است که شاید این روزها مثل آن را نتوانید پیدا کنید.
تازه زمانی هم که بازی تکمیل شود، ۸۰ مینی گیم مختلف و جذاب در بخش مینیگیمز خواهید داشت که میتوانید به روشهای مختلف با دوستانتان بازیشان کنید. همه مینی گیمها در نوع خود بینظیرند اما یک مشکل بزرگ دارند. به طور کلی نینتندو نمیخواسته که بازی فراتر از چیزی که همیشه بوده برود. به همین خاطر مینی گیمها را طوری طراحی کرده که فقط چهار نفر بتوانند به طور همزمان با هم به رقابت بپردازند.
این در حالیست که برخی بازیها را میشود با متصل کردن دو کنسول به هم بازی کرد و جا داشت که این چالشها حتی ۸ نفره هم بازی شوند. اما این اتفاق متاسفانه رخ نداده و حتی اگر دو کنسول هم در اختیار داشته باشید، بازی مجبورتان میکند در قالبی چهار نفره به رقابت بپردازید.
این جزو ایرادات بزرگ بازیست و متاسفانه چیزی هم نیست که بشود با یک سری آپدیت برطرفش کرد. اما ماریو پارتی، خوبی کم ندارد و اگر در جزئیات بازی ریز بشوید حتی از خوب بودن نسبی هوش مصنوعی نیز متحیر خواهید شد. انصافا هوش مصنوعی در بسیاری مواقع عملکرد خوبی دارد و کمتر اشتباه در رفتارش دیده میشود.
این خوبیها را با موسیقی و گرافیک دوست داشتنی خاص نینتندو تصور کنید تا بفهمید ماریو پارتی واقعا ارزش بازی کردن دارد و میتواند برای ساعتها شما و دوستانتان را سرگرم کند. مگر آنکه کسی را نداشته باشید که همراهش بازی کنید. آن وقت اگر کلا بیخیالش شوید و به سراغش نروید بهتر است.
- ۸۰ مینی گیم متنوع و فوقالعاده
- بخش ساوند استیج
- هوش مصنوعی
- گرافیک دوست داشتنی
- تجربه رقابتی چهار نفره
- محدود بودن مینی گیمها به چهار بازیکن
- کمبود محتوای کافی برای بخش سوروایول ریور
- موانعی که دور زدنشان در بخش پارتنر پارتی کاری ندارد
- عدم وجود موانع درست و حسابی در بورد گیمها
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.