بررسی فصل اول سریال The Haunting of Hill House ؛ به معنای واقعی کلمه بترس
صحبت درباره سریال The Haunting of Hill House (تسخیر خانه هیل) کار چندان آسانی نیست. چرا که نه کلیشهای است و نه به یک سریال جدید دیگر شباهت دارد. در حقیقت ما در بطن این ...
صحبت درباره سریال The Haunting of Hill House (تسخیر خانه هیل) کار چندان آسانی نیست. چرا که نه کلیشهای است و نه به یک سریال جدید دیگر شباهت دارد. در حقیقت ما در بطن این سریال شاهد یک نوع قصهگویی ناب، یک شیوه جدید و یک سری مفاهیم ارزشمند هستیم. ولی شاید بپرسید مگر میشود یک سریال انقدر موفق و خاص ظاهر شود؟ جدا از اسم و رسم شبکه نتفلیکس، اجازه دهید به شما کاملا توضیح بدهم چرا باید سریال The Haunting of Hill House را ببینیم. حتی اگر یک سریال تا به امروز در سبک وحشت تماشا نکردهایم.
- سازندگان: مایک فلانگان
- بازیگران: میشل هیوسمن، کارلا گیوجینو، هنری توماس
- شبکه: نتفلیکس
- کمپانی سازنده: امبلین تلویزیون، پارامونت تلویزیون
یک قصهگویی ناب
سریال The Haunting of Hill House ماجرای خانواده پرجمعیت «کرین» را تعریف میکند. این زوج با پنج فرزندشان قرار است چند ماه در عمارتی بزرگ مستقر شوند و پس از مرمت، با یک قیمت کلان خانه هیل را فروخته و پولی به جیب بزنند. ولی از آنجایی که این عمارت، پیشینهای طولانی و وحشتناکی دارد، هدف هیو و اولیویا کرین به عنوان یک زوج رویاپرداز به بار نمینشیند.
در همان اول بسم الله و درست زمانی که هیچی از سریال نمیدانیم، به یک باره متوجه میشویم شخصیتهایی که اصلا روحمان نیز خبر ندارد که هستند، جانشان در خطر است. فقط میفهمیم هیو، پدر خانواده با حالتی وحشتزده میخواهد فرزندش استیو را از خانه بیرون بکشد.
در همان گیر و دار سکانس اول اشباحی را به واسطه چند نما به چشم میبینیم. آنها کیستند؟ چرا هیو تلاش میکند فرزندانش را از خانه فراری بدهد؟ چرا مادر خانواده همراهشان نیست؟ تمامی این سوالات فقط در پنج دقیقه ابتدایی افتتاحیه سریال برایتان ایجاد میشود.
باید اعتراف کرد ریتم قسمت اولِ سریال The Haunting of Hill House پس از سکانس مقدماتی طوفانی که دیدیم، به شدت افت میکند. این سریال به شما میفهماند قرار است دیالوگگوییهای زیادی را تحمل کنید و این رویه تا ۱۰ قسمت این فصل، کم و بیش وجود دارد. شاید این دیالوگهای زیاد، در ابتدا کمی آزاردهنده به نظر برسد و چه بسا حین تماشای بعضی از قسمتها، یک چرت هم بخوابید! ولی سریال The Haunting of Hill House به قدری با ذهن شما بازی میکند که خودتان در انتهای فصل، انگشت به دهان میمانید.
یک شیوه جدید
شیوه، متد، تکنیک یا هر چه دلتان میخواهد خطاب کنید. سریال The Haunting of Hill House قصهای ساده را به زیبایی هر چه تمامتر و با تدوین بسیار حرفهای تعریف میکند. شما در همان قسمت اول سریال، سر و ته ماجرا را میفهمید. هر چند تا پایان فصل اول، جوابی مستقیم و شفافی پیرامون علت به وقوع پیوستن ماجراهای ماورالطبیعه ارائه نمیشود. البته یک مورد استثنا وجود دارد. در این فصل در میبریم «بانوی گردن خمیده» چه کسی است و چرا نلی، یکی از دخترهای خانواده از کودکی با این هیولا دست و پنجه نرم کرده.
قصهگویان سریال The Haunting of Hill House در فصل نخست به رویهای پرخطر و ریسکی روی آوردند. چرا که شیوه قصهگویی این سریال در میان سایر آثارِ حال حاضر، منسوخ و کمتر استفاده میشود. قصهگویان این سریال، قصه هر یک از کاراکترهای خانواده کرین را در هر اپیزود برایمان تعریف میکنند. آنها توضیح نمیدهند دقیقا در گذشته دور، چه بر سر خانه هیل آمده و چرا عمارت به این شکل، مخوف از آب درآمده. شاید در فصلهای آینده این نکات ابهامبرانگیز در قالب چند قسمت توضیح داده شود.
سریال The Haunting of Hill House پر شده از فلشبکهای متعدد که شاید در ابتدای ماجرا، سفر در زمان به واسطه این فلشبکها برای مخاطب سخت باشد. ولی هر چه از جنبههای مختلف، سریال را دنبال میکنیم، به این شیوه قصهگویی نیز عادت کرده و چه بسا از کشف رویدادهای شب قتل مادر خانواده، به وجد میآییم.
اگر توجه به فضاسازیها در این سریال بهتر از یک اثر سینمایی نباشد، کمتر نیز نیست. کارگردان به همراه نویسندگان سناریوی این فصل، فضاسازیها را به امان خدا ول نکرده و حتی محوطه بیرون خانه را نیز در چند نمای لانگ شات تماشا میکنیم. احتمالا فلانگان تصمیم داشته با الهام از آثار هیچکاک، صرفا بر القای حس ترس بین کاراکترها تمرکز کند. چرا که هیچکاک به جغرافیای یک مکان اهمیت چندانی قائل نبود. حال میخواهد آن اثر یک فیلم سینمایی در ژانر وحشت باشد یا جنایی. کاملا مشخص است سازندههای این سریال، تحت تاثیر آثار کلاسیکِ هالیوود، قصه این سریال را نوشته و به تصویر کشیدند.
البته شیوه و متد فلانگان صرفا محدود به قصهگویی نیست. حس تعلیق، این احساس عجیب و غریب به قدری در سریال The Haunting of Hill House به بازی گرفته میشود که ناخودآگاه خودتان کم کم حس میکنید هر آن ممکن است یک اتفاق بد بیفتد یا حتی گاهی اوقات توهم میزنید یک شبح را در یک نما مشاهده کردید. حس نامانوسی که دلیلش را در همان قسمت اول از زبان استیو، فرزند ارشد خانواده کرین میشنویم: «مغز، چیز قدرتمندیه، علی الخصوص ذهن یک آدم عزادار».برخلاف انتظارات، اغلب ضرب آهنگ تند و سریعی در این سریال دیده نمیشود.
در پایان هر قسمت از این سریال، معمولا یک اتفاق ترسناک رخ میدهد یا دست کم سرنخی از جریان اصلی قصه به دست میآید که اپیزودها به همین راحتی و بدون یک نقطه اوج به پایان نرسند. با این حال نقطه قوت قصه جهت ترساندن مخاطب را باید در دو معما دانست: علت مرگ اولیویا در نقش مادر خانواده و ماهیت واقعی اتاق عمارت با در قرمز.
بازی با ذهن و مطرح کردن سوالات جدید پیرامون حوادث قبلی، شیوه خوبی برای جذب مخاطب به سریال است. البته شاید آسانتر بود تا یک تدوین تداومی بر کل ماجراهای خانه هیل از ابتدا تا انتها در نظر گرفته میشد. به این معنا که تمام رویدادهای قصه در دنیای این سریال به ترتیب زمانی از ابتدا تعریف میشد. ولی آنچه مسلم است، با به کارگیری تدوین تداومی این همه سوال در ذهنمان شکل نمیگرفت. از طرفی دیگر به علت شناخت ارواح ساکن بر خانه هیل، شاید دیگر حس ترسی نیز نسبت به آنها پیدا نمیکردیم.
به جز چند پلان، قرار نیست به یک باره در دنیای سریال The Haunting of Hill House زهره ترک شوید. همه چیز باورپذیر به نظر میرسد ولی نوع و جنس ترس متفاوت از دیگر آثار سریالی نظیر داستانهای ترسناک امریکایی (American Horror Story) است. یک خانه جنزده یا تسخیر شده به خودیِ خود ترسناک نیست. بلکه به واسطه جریانسازیهایی که رخ میدهد، این حس به ما القا میشود. ولی با تماشای قسمت اول سریال در میبریم اتفاقی در خانه هیل به وقوع پیوسته و تمام شده. اینکه در هر قسمت، یک راز و یک حقیقت از این ماجرا کشف میکنید، اندک اندک حس ترس در وجودتان رخنه کرده و مو بر بدنتان سیخ میشود. این همان شیوه جدید و جذابی است که در ابتدای این بررسی دربارهاش صحبت کردیم.
یک سری مفاهیم ارزشمند
مدت زمان زیادی میگذرد که مفاهیم خاصی در سریالهای جدید دیده نمیشود چه برسد به اینکه این مفهوم، ارزشمند باشد یا نباشد. صنعت ساخت سریال و صد البته سیاستهای شبکههای بیسیک و کابلی به سمتی سوق پیدا کرده که سرگرم شدن مخاطب، هدف اول و آخر شبکهها باشد و بس. مفاهیم و مضامین اخلاقی میخواهید؟ آموزههای ویدیویی تِد (TED) شاید به دردتان بخورد، نه خزعبلاتی که اغلب در سریالهای جدید میبینیم!
به همین خاطر این شبکهها با سیاستهایشان ما را به عنوان مخاطب به گونهای تربیت کردهاند که دنبال مفاهیم اخلاقی نگردیم و صرفا به سرگرم شدن بسنده کنیم. دقیقا به همین دلایل، احتمالا مخاطبان زیادی اصلا تا به حال نام سریال آیینه سیاه (Black Mirror) را نشنیدهاند. ولی سوال اینجاست آیا فکر میکنید سریال The Haunting of Hill House قرار است شما را صرفا بترساند و سوال مهمتر اینکه آیا شما تنها به خاطر این هدف قرار است این سریال را تماشا کنید؟
اگر هدفتان فقط برای ترسیدن است، پس به نظرم فکر تماشای سریال تسخیر خانه هیل را از سرتان بیرون کنید. با تماشای این سریال قرار نیست تا یک هفته کابوس ببینید. اصلا سریال این قدرت را ندارد ترسی ماندگار را در ذهنتان حک کند و به این منظور نیز ساخته نشده. فلانگان به همراه بازیگران خردسال و بزرگسالش این سریال را ساخته تا مفاهیمی مثل «بودن در خانواده» و «عشق» را منتقل کند: اینکه باید قدر یکدیگر را بدانیم. اینکه برای چندرغاز درآوردن، دروغ نبافیم و اطلاعاتی را که خودمان باور نداریم، نشر ندهیم. اینکه اگر عضوی از خانواده به کمک و توجه نیاز داشت، وی را دست به سر نکنیم و شاید فردا دیر باشد. اینکه اگر برادرمان به دام اعتیاد افتاد، در حد توان کمک حالش باشیم و طردش نکنیم. و از همه مهمتر اینکه اگر پدر و مادرتان خبط و خطایی را مرتکب شدهاند، یک عمر سرزنششان نکنیم.
پرونده خانواده کرین با پایانبندی به نسبت خوب، بدون پرداختن به حواشی گذشته و بیوگرافی خانواده هیل خاتمه پیدا میکند. در حال حاضر ما تماشاگرهای این سریال ناراحتیم از پایان یافتن فصل اول و نگرانیم نسبت به این موضوع که در فصلهای آینده قرار است چه اتفاقاتی بیفتد.
آیا فصل دوم میتواند در حد و اندازه فصل نخست ظاهر شود؟ در فصل اول بازیگران خردسال را در مقام فرزندان خانواده تماشا کردیم. به همین خاطر با سبک قصهگویی این سریال که بین گذشته و حال روایت میشود، بعید به نظر میرسد داستان خانواده کرین ادامه پیدا کند. در خوشبینانهترین حالت این بار به گذشتههای خانه هیل سفر خواهیم کرد. درست زمانی که عمارت هیل ساخته شد.
در هر صورت فصل دوم سریال The Haunting of Hill House چه پیشدرآمدی باشد بر ماجراهای خانواده کرین و چه دنبالهای بر حوادث حال حاضر، به شدت منتظرش هستم.
امضا: یک طرفدار دو آتشه سبک وحشت
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
ایا مطمئن هستید ترجمه فارسی اسم سریال "تسخیر خانه هیل" میشود؟ ولی من معتقدم ترجمه اش میشود تسخیر خانه واقع در تپه "چون هیل بمعنی تپه است واسم کسی یا چیزی نیست
واقعا برای من عجیبه چرا این سریال اینقدر باعث ترس و شوکه شدن من شده، بنظر من که عالی بود،. اون خونه ارواح زده واقعا دوست داشتنيه،
عالی بود این بررسی آقای خردمندی ممنونم