مروری بر زندگی جان مک آفی؛ یک مبتلا به پارانوئید با سودای ریاست جمهوری
جان مک آفی بیشتر از هرچیز، یک معماست. او یکی از بزرگترین شرکتهای آنتیویروس دنیا را ساخته و آنچه بعد از تاسیس مک آفی برایش رخ داده او را به یک افسانه بدل کرده است. ...
جان مک آفی بیشتر از هرچیز، یک معماست. او یکی از بزرگترین شرکتهای آنتیویروس دنیا را ساخته و آنچه بعد از تاسیس مک آفی برایش رخ داده او را به یک افسانه بدل کرده است.
مک آفی زمانی در کشور بلیز (واقع در آمریکای مرکزی) سکونت داشت و آنطور که در برخی نشریات و خبرگزاری ها آمده به خاطر حمل مواد مخدر و ارتکاب فعالیتهای مجرمانه دستگیر میشود. اما این تنها اول ماجراست.
در ادامه این مطلب نگاهی می اندازیم به گذشته، حال و آینده جان مک آفی.
او که از دوران دانشگاه به تبعیت از پدر الکلی شده بود در شرکت Missouri Pacific به سراغ داروهای روانگردان رفت و به صورت تفننی آنها را مصرف میکرد. در ادامه اعتیادش به این داروها بیشتر شد و بسیاری از روزها در حالی به سر کارش میرفت که تحت تاثیر انواع LSD بود. گفته میشود روزی او یک کیسه بزرگ از داروهای روان گردان به نام DMT را خریداری کرده و مقداری از آن را مصرف میکند. وقتی هیچ اثری از دارو در بدنش ایجاد نمی شود تصمیم میگیرد که کل آن را مصرف کند. در ادامه اثر دارو به قدری زیاد میشود که رفتارهای جنون آمیز از جان مک آفی سر می زند و باعث می شود که او از خانه به بیرون بدود و پشت یک سلط زباله سنگر بگیرد.
وایرد در این رابطه نوشته:
مردم از او سوالاتی می کردند اما جان مک آفی اصلا متوجه حرف هایشان نمی شد. کامپیوتری که برای تهیه برنامه زمانی حرکت قطارها برنامه نویسی شده بود کارش را به درستی انجام نمی داد و او ابدا سر در نمی آورد که چه اتفاقی در حال رخ دادن است. در نهایت او را پشت یک سطل زباله در مرکز شهر پیدا کردند. جان مک آفی صداها را می شنید اما امیدوار بود که کسی به او نگاه نکند. جان مک آفی دیگر هیچوقت بعد از این اتفاق به شرکت نرفت.
در دهه ۱۹۷۰ میلادی جان مک آفی به سیلیکون ولی مهاجرت کرد و در شرکت های تکنولوژیک فراوانی مشغول به کار شد که از آن جمله می توان به موسسه مطالعات فضایی ناسا اشاره کرد. اما حتی در همین برهه نیز جان مک آفی به الکل و مواد مخدر اعتیاد شدید داشت تا اینکه در سال ۱۹۸۳ تصمیم گرفت سر عقل بیاید. در آن زمان از کارمندان شرکتی به نام Omex بود که متوجه شد درگیر عادتی روزانه شده و تمام وقتش را به نوشیدن و چرت زدن سپری می کند. خودش می گوید ناگهان احساس تنهایی و ترس کرده و در نهایت تصمیم گرفته که خود را از آن منجلاب رها کند.
اینگونه شد که شرکت McAfee Associates راه اندازی شد. در انتهای دهه ۱۹۸۰ میلادی شرکت او سالانه ۵ میلیون دلار درآمد داشت و برخی از بزرگ ترین شرکت های دنیا از آنتی ویروس های آن استفاده می کردند.
طولی نکشید که موفقیت های مک آفی از این هم بیشتر شد و این موفقیت شاید بیشتر از هر چیزی به ویروس کامپیوتری Michelangelo ارتباط داشته باشد که در سال ۱۹۹۲ میلادی وارد عرصه شد. جان مک آفی از آن تحت عنوان یکی از بدترین ویروسهای دوران یاد می کرد و برآوردش این بود که تا ۵ میلیون کامپیوتر را آلوده میکند. در آن زمان برنامه های آنتی ویروس مشتری های زیادی نداشتند و شمار کمی از مردم آنها را خریداری میکردند. اما به لطف Michelangelo تب و تاب مردم برای خرید آنتی ویروس و حفاظت از کامپیوترهایشان زیاد شد.
در سال ۱۹۹۴ میلادی مک آفی از سمت خود استعفا داد تا زندگی بهتری را تجربه کند. دو سال بعد از سهامش را هم در شرکت مک آفی فروخت و از این راه ۱۰۰ میلیون دلار به جیب زد.
بعد از استعفا فعالیت های جان مک آفی هم کم شد و او بیشتر وقتش را صرف مشاوره دادن به استارتاپ های جوان و سخنرانی در دانشکده کسب و کار استنفورد می کرد و بعضا روی برخی پروژه هایش شخصی اش کار می کرد. او روی دو پروژه شبکه های اجتماعی به نام های PowWow و Tribal Voice هم کار کرده که البته هیچکدامشان مورد استقبال عمومی قرار نگرفتند.
در اواخر دهه ۲۰۰۰ میلادی جان مک آفی تصمیم گرفت که زمین و ملک خود در سیلیکون ولی را بفروشد و دوباره به بلیز مهاجرت کند. در آنجا او به دنیای آنتی بیوتیک ها قدم گذاشت و باور داشت که با کمک آلیسون آدونیزیو میکروب شناس، میتواند محصولی گیاهی برای مقابله با بیماری ها بسازد. شرکت او Quorumex نام داشت.
در بلیز اما اوضاع کمی پیچیده شد. مک آفی به این نتیجه رسید که تمام وقت تحت نظر است و توهم توطئه داشت.
او در اینباره نوشت:
همان ارتباط کمی هم که با جامعه داشتم رو ه وخامت گذاشته. سر و وضعم شبیه دوره گردها شده. بهداشتم در سطح خوبی نیست. دیروز برای اولین بار در شهر ادرار کردم. جلوی چشم همه و در روز روشن.
در سال ۲۰۱۲ گرگوری فال همسایه او به ضرب گلوله کشته شد و جان مک آفی به عنوان یکی از مظنونان مورد بازجویی پلیس قرار گرفت تا اینکه از بلیز گریخت.
او در گواتمالا دستگیر شد. ظاهرا دو خبرنگار اهل گواتمالا با او مصاحبه ای می کنند و عکس هایی از مک آفی را در نشریه Vice منتشر می کنند که حاوی متادیتای موقعیت مکانی وی بوده. پلیس گواتمالا نیز با کمک این اطلاعات موقعیت او را تشخیص داده و به خاطر ورود غیرقانونی به کشورشان دستگیرش می کنند. جان مک آفی حین بازداشت دچار برخی مشکلات قلبی می شود و در نهایت به آمریکا استرداد می گردد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
جانی سینز ... وقت خودت رو معطل این سرباز گمنام اسراییلی نکن امثال این پول می گیرن که لجن پراکنی کنن... همه جا هم رسوا شدن دیگه