مدیرعامل پارادایس هاب: تا سال ۱۴۰۲ صد شعبه در سراسر ایران خواهیم داشت
حامد حافظی متولد ۱۳۷۳ است و صنایع شریف خوانده و هماکنون اواخر دوره کارشناسی ارشد MBA سپری میکند. او کارهای خلاقانهای در چند سال گذشته در شرکتهای لوازم خانگی انجام داده و سپس به بانکهایی ...
حامد حافظی متولد ۱۳۷۳ است و صنایع شریف خوانده و هماکنون اواخر دوره کارشناسی ارشد MBA سپری میکند. او کارهای خلاقانهای در چند سال گذشته در شرکتهای لوازم خانگی انجام داده و سپس به بانکهایی چون بانک رسالت سر زده و ایدههای جدیدی را در آنجا پیاده سازی کرده است. او اما همیشه آرزوی فعالیت در زمینه گردشگری سلامت داشته و با اینکه در این حوزه به مدت نزدیک به دو سال، مطالعات و کارهای زیادی هم انجام داده، ولی در نهایت به سبب آشنایی با یکی از دوستان و همکلاسیاش که مدیریت پاردایس هاب را در سالهای گذشته بر عهده داشته، وارد این حوزه میشود و در نهایت مدیریت این مجموعه به دستان او سپرده میشود.
با حافظی پیشتر صحبتهای کوتاهی درباره پارادایس هاب انجام داده بودم ولی این بار مفصل پای حرفهای این مدیر عامل جوان نشستم تا بیشتر از پارادایس هاب و مسیری که پیش رو دارد از او بپرسم؛ به ویژه امروز که شعبه علوم و تحقیقات این مجموعه بعد از مدتها راهاندازی شده و با تخفیف ۵۰ درصدی یک گزینه وسوسه کننده برای تیمهای استارت آپی شده است. حافظی سرعت رشد فضای کاری اشتراکی در کشور را آهسته ولی موثر میداند. او باور دارد که در آیندهای نه چندان دور، شرکتهای بزرگ یا لااقل بخشهایی از آنها نیز به سمت این فضاها کوچ خواهند کرد. او همچنین از برنامههای آینده پارادایس هاب میگوید و تاکید دارد که شعبه علوم و تحقیقات پارادایس هاب چهارمین شعبه از حداقل صد شعبه تا سال ۱۴۰۲ این مجموعه است.
در مصاحبه دیجیاتو با حافظی درباره حواشی پیش آمده درباره پارادایس هاب نیز صحبت میشود و حافظی درباره ارزش افزودهای که این مجموعه برای کسبوکارها با خود به همراه دارد، مفصل توضیح میدهد. مصاحبه با مدیرعامل پارادایس هاب در شعبه اصلی این مجموعه واقع دربلوار اقدسیه و در قلبی از باغ بهشت درختان صورت گرفت؛ در یک ظهر تابستانی که مهمان او در دفتر ساده مدیریت مجموعه بودیم.
آرش پارساپور - دیجیاتو: چه مدت است که پارادایس هاب کار خود را شروع کرده و در حال حاضر چند شعبه دارد؟
حامد حافظی - مدیرعامل پارادایس هاب: کار پارادایس هاب از آذر ۹۶ شروع شد؛ یعنی استارت اولیه آن در این زمان خورد ولی نزدیک به شش هفت ماه درگیر ساخت و ساز بودیم و در واقع یک سال و سه ماه است که کار اصلیمان را آغاز کردهایم. در ابتدا تمرکز روی این شعبه اصلی واقع در بلوار ارتش بود و از اوایل سال ۹۸ وارد فاز توسعه شدیم. شعبه دوم خود را در چهار راه ولیعصر راهاندازی کردیم که شعبهای اقتصادیتر است و در ساختمان ایرانداک قرار دارد. شعبه سوم نیز در باغ کتاب راهاندازی کردیم که الان در فاز اول آن هستیم و فاز دوم و وسیعتر آن در پایان پاییز بهرهبرداری خواهد شد.
شعبه دانشگاه علوم و تحقیقات هم به تازگی راهاندازی شده و ۵۰ درصد تخفیف به مناسبت آغاز فعالیت این شعبه برای مشتریان در نظر گرفتیم؛ ضمن اینکه باید تاکید کنم شعبه علوم و تحقیقات یک شعبه برای عموم مردم است و نه صرفا دانشجویان دانشگاه آزاد. شعبه واقع در سعادت آباد هم به زودی راهاندازی خواهد شد و با مرکز نوآوری مانا که اولین مرکز مخصوص بانوان است نیز صحبتهایی برای همکاری کردیم. این مرکز در دانشگاه علم و صنعت قرار دارد و جدیدترین تصمیم پارادایس هاب برای توسعه این مجموعه در شهر تهران محسوب میشود.
چند تیم فریلنسر در این شعب مستقر هستند؟
حدود دویست نفر در این شعب مستقر هستند و با راهاندازی شعب جدید نیز تصور میکنم ظرفیت ما به بیش از ۵۰۰ نفر خواهد رسید. ما تقریبا میزبان بیست یا سی تیم هستیم و چندین فریلنسر. درصد تراکم بین این دو نیز رقمی حدودا ۷۵ به ۲۵ است به این شکل که ۷۵ درصد حاضرین را تیمها تشکیل میدهند و ۲۵ درصد نیز مشمول فریلنسرها میشود. شخصا تصور میکنم این ترازو در آینده نه چندان دور به هم بخورد چرا که با موج حضور فریلنسرها در دفاتر کار اشتراکی روبرو هستیم و روز به روز به تعداد این افراد اضافه میشود.
ارتباط پارادایس هاب با مجموعه برکت به چه شکل است؟
برکت یکی از سهامداران پارادایس هاب است؛ یکی از سهامداران مهم و اصلی آن. اما در حال حاضر حتی صحبتهایی با سرمایهگذاران دیگری شده و احتمال دارد که برخی از سهام برکت به آنها فروخته شود. ضمن اینکه ما به دنبال سرمایهگذار خارجی نیز هستیم و صحبتهایی با Ospace که یک شرکت بینالمللی در این زمینه است هم انجام شده است.
فکر میکنید چرا برکت در آذرماه ۹۶ به فکر ایجاد یک فضای کار اشتراکی افتاد؟
برکت پیشتر در دیگر زمینهها مانند فروشگاه اینترنتی نیز تا حدی ورود کرده و با مجموعههایی چون «باسلام» همکاری دارد. اما در حوزه زیرساختی نیز میخواستند ورود کنند و نیاز به فضای کار اشتراکی با توجه به رشد اکوسیستم استارت آپی کاملا حس میشد. بعد از موفقیت شعبه اول هم آنها دیدند که ظرفیتهای زیادی در بخشهای داخلی دولتی و حاکمیتی وجود دارد.
واقعا بسیاری از ارگانها مانند دانشگاهها و غیره فضاهای بسیار مناسب و خالی قرار دارد که درست از آن استفاده نشده است. این ظرفیت بسیار خوبی است که برکت و تیم پارادایس هاب به دنبال استفاده از آن است. ما در حال حاضر توانستیم با دانشگاهها و شهرداری در یک سری مسائل به تفاهم برسیم و این کار با اینکه پروسه طولانی و سختی داشته ولی بالاخره انجام شده است.
هر یک از این ارگانها و نهادها بوروکراسی خود را دارند و صحبت با آنها راه و روش خاصی میخواهد. ما به دنبال افزایش همافزایی بین این سازمانها هستیم. در واقع متقاعد کردن این سازمانها کار بسیار سختی است و ما با چندین جلسه صحبت توانستیم به نتیجه برسیم و ماهها برای تفاهم با آنها تلاش کردیم؛ گاهی در این میان تا با یک مجموعه به یک موضوع مشترک میرسیدیم؛ مدیرعامل مجموعه عوض میشد و روز از نو.
در پارادایس هاب به جز یک میز و صندلی چه مواردی به مشتریان داده میشود؟ در واقع سوالم این است که ارزش افزوده بر این میز و صندلی چه چیزهایی هستند؟
ارزش افزودههای بیزینسی متعددی داریم. ما پارتنرشیپهای متنوعی با شرکتهای گوناگونی نظیر ابر آوران، یکتانت، دفترشما داریم و از این مجموعهها برای تیمهای مستفر در پارادایس هاب تخفیفات ویژهای میگیریم. این پارتنرشیپها فقط به موارد بیزینسی محدود نمیشود. مثلا با وکلا و مجموعههای حسابرسی و.. متعددی نیز قرارداد داریم تا خدمات خود را ارزانتر برای تیمهای مستقر در پارادایس هاب در نظر بگیرند. استارت آپها به تمام این موارد احتیاج دارند و اگر از سمت ما بروند، تخفیف ویژهای میگیرند چرا که ما توانستیم مشتری عمده برای این مجموعهها تهیه کنیم و برای تیمها تخفیف بگیریم. این موضوع هزینههای جاری شرکتها و کسبوکارها را پایین میآورد.
همچنین ما یک سری مواردی مانند باشگاه مشتریان شرکتهای بزرگ خواهیم داشت و قصد داریم تخفیفهای خوبی از برخی مجموعههای تفریحی - خدماتی و... را برای تیمهای پارادایس هابی بگیریم. جدا از این اینترنت و تجهیزات پذیرایی و سالنهای کنفرانس و جلسات و تمامی مواردی که یک شرکت به آن نیاز دارد نیز در پارادایس هاب وجود دارد.
در ضمن ما در روزهای اخیر به فکر بیمهتکمیلی تیمها بودیم و صحبتهایی با برخی اینشورتکها انجام دادیم تا بتوانیم این مساله را برای تیمهای مستقر در شعب ما حل و فصل کنیم. هنوز به مدل تعاملی مشخصی نرسیدیم ولی قطعا با سعی و خطا به مدل درست خواهیم رسید. ما قصد داریم تمام خدمات خود را در یک پلتفرم قرار دهیم و این پلتفرم برای همه افراد مستقر در پاردایس هاب در دسترس باشد.
جدا از این مورد به قول دوست خوبم محمدکرمانی نباید یادمان برود که فضای کار اشتراکی مانند راسته بازاریها است و میتواند تبدیل به یک پاتوق برای فعالان یک کسبوکار در حوزه مشخص باشد. این فضاها باعث میشود که تیمها از یکدیگر یاد بگیرند و با یکدیگر تعامل داشته باشند. ما نیروی فریلنسری داشتیم که بعد از چند ماه استقرار در مجموعه، با سایر تیمها قراردادهای پروژهای بسته و یا شرکتهایی داشتیم که برای کوتاه مدت وارد مجموعه ما شدند اما بعد از یک ماه به خاطر رفاقت و بده بستانهای آموزشی بین خودشان و تیمها دیگر، تصمیم گرفتند در پارادایس هاب بمانند
همچنین فراموش نکنیم که در دنیا شرکتهای مشهور وارد فضاهای کار اشتراکی میشوند. این موضوع شاید هنوز در ایران جا نیفتاده اما تصور میکنم که به زودی فراگیر شود. شرکتهای قدر خارجی برخی از بخشهای خود را وارد فضاهای کار اشتراکی میکنند که هم هزینههایشان کاهش پیدا کند و هم بتوانند در این فضاهای اشتراکی استعدادهای نابی پیدا کنند و با آنها وارد مذاکره شوند و یا استارت آپهای خوبی برای سرمایهگذاری پیدا کنند. در حال حاضر نزدیک به پنجاه درصد مشتریان مجموعه Wework که سردمدار فضای کار اشتراکی در دنیاست را شرکتهای بزرگ تشکیل میدهند.
پارادایس هاب برای استارت آپها و کسبوکارهای خارج از مجموعه نیز تسهیلات و خدماتی ارائه میدهد؟
با بعضی از پارتنرها و شتابدهندههایی که با آنها در ارتباط هستیم، برخی خدمات خود را ارائه میکنیم. همچنین استارت آپها و مجموعههای دیگر میتوانند رویدادهای خود را در این مجموعه برگزار کنند و از فضای ما بهره مند شوند.
شما میخواهید فضای کار اشتراکی باشید یا شتابدهنده هم باشید؟
ما قصد داریم فضای کار اشتراکی باشیم و در همین حیطه بمانیم، لااقل تا ده سال آینده چنین تصمیمی داریم. هسته تجارت ما فضای کار اشتراکی است و فعلا قصد نداریم به عنوان مثال روی تیمی سرمایهگذاری کنیم یا کارهای شتابدهی انجام دهیم.
همکاری با دانشگاهها به چه صورت است؟ ترجیح میدهید داخل دانشگاه دفاتر اشتراکی راهاندازی کنید یا خارج دانشگاه؟
نمیشود به این سوال صفر یا صدی جواب داد. هم داخل دانشگاه بودن یک سری مزایا دارد و هم خارج دانشگاه بودن. به عنوان مثال در دانشگاه شریف خیلی از شرکتهای مشهور مانند گلرنگ هزینههای زیادی میکرد که در آنجا باشد، چرا که هم کار برندینگ انجام میدهد و هم شاید بتوان نخبگان شریف را به استخدام در بیاورد. در دانشگاه بودن البته یک سری آفات هم دارد؛ مثلا بیزینسهای نه چندان بزرگ آنچنان دوست ندارند در این دانشگاهها باشند چرا که این مساله آورده خاصی برایشان ندارد. مساله حراست دانشگاه و عبور و مرور نیز مشکل همیشگی برخی تیمها است. برای برند ما و ابعاد ما اما تصور میکنم حضور در داخل دانشگاه مثبتتر است.
چرا تصمیم گرفتید بعد از علوم و تحقیقات به سراغ علم و صنعت بروید؟
یکی از دلایل اصلی قطعا لوکیشن این دانشگاه در شرق تهران بزرگ بوده است. اکوسیستم استارت آپی در شرق چندان قوت نگرفته و دانشگاه علم و صنعت دسترسی بسیار خوبی در این منطقه دارد. ما البته نمیخواهیم خلا را پر کنیم و اتفاقا برعکس دوست داریم سمت جایی برویم که کشش وجود دارد؛ جاهایی مانند دانشگاه شریف و کارخانه نوآوری و دانشگاه امیر کبیر. ما برای ورود به هر دانشگاه، قطعا به سطح دانش مدیریت دانشگاه نگاه میکنیم؛ چرا که برخی مدیران همچنان متوجه فضای کار اشتراکی و اکوسیستم استارت آپی نیستند. خوشبختانه مدیریت دانشگاه علم و صنعت بسیار خوب با این مساله آشنایی دارند.
هماکنون در این دو دانشگاه مستقر هستید؟
در دانشگاه علوم و تحقیقات کمتر از یک ماه آینده به طور رسمی فعالیت خواهیم کرد و در شتابدهنده مانا (واقع در علم و صنعت) هم به زودی با مساعدت دوستان شتابدهنده فعالیت خود را آغاز خواهیم کرد.
در شهرستانها چه؟ قصد ورود ندارید؟
فعلا با دانشگاه علوم پزشکی زاهدان صحبتهای جدی رد و بدل شده و قراردادهای اولیه را هم بستیم. هماکنون مشغول تامین مالی امکانات فضای کار اشتراکی هستیم و تا سال آینده در این دانشگاه آغاز به کار خواهیم کرد. در شهرهای کاشان و کرمان و مشهد نیز صحبتهای خوبی رد و بدل شده ولی فعلا مورد نهایی همان دانشگاه زاهدان است.
اساسا با بقیه مجموعههای فضای کار اشتراکی رابطهتان چطور است؟
خیلی با یکدیگر خوب هستیم. این مقوله موضوع نسبتا جدیدی در اکوسیستم کشورمان است. شاید باورتان نشود اما ما در الکامپ امسال که نظرسنجی کردیم متوجه شدیم بیش از ۶۰ درصد فعالین حوزه استارت آپی هنوز نمیدانند فضای کار اشتراکی چیست؛ بحث ریشهایتر از این حرفها است که رقابتی بینمان شکل بگیرد و در ابتدا فرهنگ فضای کار اشتراکی باید خیلی بیشتر جا بیفتد، لااقل در همین اکوسیستم استارت آپی. کشش و پتانسیل زیاد است و همچنان اگر مجموعههای فضای کار اشتراکی ۴۰ برابر هم بشود، جا برای همه وجود دارد. در ایروان که شهر بسیار کوچکی است بیش از ده پانزده فضای کار اشتراکی بزرگ وجود دارد چرا که در آنجا این فرهنگ کاملا جا افتاده است.
در کشورهای دیگر چطور؟ به فکر فعالیت فرامرزی نبودهاید؟
در کشورهای اروپایی فعالیت تحت برند پارادایس هاب با توجه به تحریمها مشکل است ولی اتفاقا به کشورهای همسایه فکر کردیم و صحبتهای اولیهای نیز انجام دادهایم، علیالخصوص با عراق و عمان که فکر میکنیم راحتتر از سایر کشورها میتوانیم در آنجا فعالیت خود را آغاز کنیم. عمان کشوری است که ثروت زیادی دارد ولی دانش ندارد و خواهان واردات دانش است. در افغانستان اما هنوز تصمیم نگرفتیم با برند خودمان برویم یا نه، چرا که اکوسیستم استارت آپی افغانستان تا حد زیادی دست آمریکا است و ممکن است سنگاندازیهایی انجام شود.
از آنسو سعی میکنیم تعاملاتی با برندهای بینالمللی نظیر WeWork و Ospace داشته باشیم و صحبتهایی برای حضور در ترکیه نیز انجام دادهایم. رقبای بینالمللی که در ایران داریم این روزها برعکس روزهای اولیه فعالیتشان چندان سرشان شلوغ نیست. آنها بعد از برجام وارد کشور شده بودند و مشتریان خارجی تازهوارد به ایران را داشتند اما الان با رفتن مجدد این کشورها، کارشان به استارت آپهای بومی گره خورده که عموما توانایی پرداخت هزینههای گران این دفاتر را ندارند.
فکر میکنید فرهنگ فضای کار اشتراکی در ایران چه چالشهایی دارد؟
در ابتدا با چالشهایی روبرو بودیم. تیمها آنچنان دقیق نمیدانستند که در یک محیط کار اشتراکی چگونه باید رفتار کنند و گاه مشکلاتی به وجود میآمد اما الان معمولا کسانی که وارد فضای کار اشتراکی ما میشوند با شرایط این محیطها آشنایی دارند. هر فضای کاری اشتراکی نیاز به یک مدیر مدبر دارد تا بتواند مشکلات را حل و فصل کند. این موضوع هم برای فضاهای کار اشتراکی مهم است که حتما یک فضای بازی داشته باشند چرا که بیشک افراد فعال در این مکانها نیازمند به تنفس در هوای آزاد بعد از ساعتها درگیری با کار هستند.
انتقاداتی نسبت به جریان تصرف برخی میزهای پژوهش باغ کتاب توسط شما و ارائه آنها با قیمتی بالاتر نسبت به سایر صندلیها از سوی برخی کاربران فضای مجازی شده بود؛ انتقاداتی که پاسخ دقیقی به آنها داده نشد. میتوانید شفافتر موضوع را برایمان روشن کنید؟
ماجرای باغ کتاب ماجرای پیچیدهای شد و واقعا جا دارد اینجا دربارهاش توضیح بدهیم. ما با سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران وارد مذاکراتی شدیم و بعد از سپری شدن یک پروسه، تفاهمنامهای با آنها بستیم تا بتوانیم از باغ کتاب و یک سری فرهنگسراهای شهرداری که پتانسیل تبدیل به فضای کار اشتراکی دارند استفاده کنیم. در بدو ورود به باغ کتاب، اول یک فضای ۱۷۰۰ متری در طبقه منفی یک را در نظر گرفتیم که نهایی نشد و در نهایت در طبقه اول به یک فضای ۳۰۰ متری خوب رسیدیم.
از آنسو در همان طبقه خود شهرداری میزهای پژوهشی را تعبیه کرده بود و با قیمت شش ماهه بیست هزار تومان در اختیار افراد میگذاشت؛ اما این میز و صندلیها صرفا یک میز و صندلی خالی بودند و لزوما در همه ساعات روز نیز خالی نبودند. باغ کتاب پیشنهاد گرفتن این فضا را به ما ارائه داد و ما هم تا زمان آماده شدن فضای کار اشتراکی اصلیمان نزدیک ۵۰ عدد از این میز و صندلیها را گرفتیم و خدمات ارزش افزودهای روی آن قرار دادیم؛ خدماتی نظیر اینترنت رایگان، پذیرایی کافی شاپ، داشتن اتاق جلسه برای تیمهای مستقر در صندلیها، اختصاصی بودن صندلی برای افراد و موارد دیگر. طبیعتا نمیتوانستیم این صندلیها را با این خدمات به همان قیمت ارزان قبلی بدهیم؛ ما بیش از صد میلیون برای این خدمات هزینه کرده بودیم و نیروی انسانی هم برای آنها در نظر میگرفتیم.
اما در نهایت بعد از اعطای صندلیها، دیدیم که فضای آنجا یک مقدار برای فضای کار اشتراکی شلوغ است و اعتراضات کاربران نیز باعث شد که تصمیم بگیریم قراردادهای صندلیهای خودمان را بعد از یک ماه به همان شکل تمدید نکنیم و صندلیها را به شهرداری پس دادیم. در حال حاضر هم تیمهایی که در این تیمها بودند به همان اتاق جلسهای که در آنجا داریم منتقل کردیم که هم فضای اختصاصیتری دارد و هم به دور از هیاهو است. فاز اصلی باغ کتاب نیز در روزهای آینده افتتاح خواهد شد که فضای بسیار جذابی خواهد داشت و قطعا تمامی مشتریان از آن راضی خواهند بود.
ما با شهرداری زد و بندی نداشتیم و رانتی هم انجام ندادیم، تفاهمنامهای انجام دادیم که رقم بسیار بالایی در آن ذکر شده است. ما اکثر تفاهمنامههایمان حالت Revnue Share و همین موضوع در باغ کتاب نیز مطرح و نهایی شده است.
پس امروز فاز اول شعبه باغ کتاب راهاندازی شده است؟ تصور میکنم این شعبه با دیگر شعبههایتان تفاوت اساسی داشته باشد.
دقیقا. شعبه باغ کتاب برای استارت آپهایی که کسب و کار B2C یا همان مشتری محور دارند بسیار کاربردی است. طبق آماری که ما گرفتیم باغ کتاب تهران ماهانه بین صد تا دویست هزار نفر بازدید کننده دارد و این بازدیدکنندگان را شهروندان تشکیل میدهند. شعبه باغ کتاب برای استارت آپهایی که میخواهند پروموشن خاصی انجام دهند بسیار مفید است و همچنین تصمیم داریم تا کسبوکارهای حوزه سرگرمی و آموزش که بیشتر با زندگی شهروندی و بازدیدکنندگان خانواده و مدارس درگیر است را در این مکان مستقر کنیم.
آینده پارادایس هاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
فرهنگ کار اشتراکی در ایران جان گرفته و مسیر رشد و توسعه با شیب آرامی را طی میکند. این سرعت اگر کم است به خاطر مسائل اقتصادی بوده چرا که در ایران بیشترین دلیل استفاده از فضای کاری اشتراکی به صرفهتر بودن و اقتصادیتر بودن آن است نه چیز دیگری. دولت و حاکمیت نیز با این مقوله روز به روز بیشتر آشنا میشوند و در این شیب آرام پارادایس هاب نیز قرار دارد و با قدرت راه خود را ادامه میدهد. من تصور میکنم فرهنگ فضای کاری اشتراکی به زودی در شرکتها و کسبوکارهای بزرگ نیز مورد مقبولیت قرار بگیرد. برنامه ما این است تا سال ۱۴۰۲ بتوانیم حداقل صد شعبه در سراسر ایران داشته باشیم.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
جالب بود، انشالله موفق باشین