ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

علمی

جادوگران شب؛ داستان زنان خلبان شوروی که نازی‌ها را شبانه و در سکوت بمباران می‌کردند

آن‌ها در پوشش تاریکی شب و با هواپیماهای دوباله پرواز می‌کردند. آن‌ها در میان زمین و هوا از میان طوفان گلوله و تگرگ پیش می‌رفتند و روی زمین هم با منفی‌نگری و آزار و اذیت ...

شایان ضیایی
نوشته شده توسط شایان ضیایی | ۱۸ اسفند ۱۳۹۸ | ۲۲:۰۰

آن‌ها در پوشش تاریکی شب و با هواپیماهای دوباله پرواز می‌کردند. آن‌ها در میان زمین و هوا از میان طوفان گلوله و تگرگ پیش می‌رفتند و روی زمین هم با منفی‌نگری و آزار و اذیت جنسی دست و پنجه نرم می‌کردند. آن‌ها آنقدر ترس و تنفر در دل نازی‌ها انداخته بودند که هر خلبان آلمانی که می‌توانست یکی از آن‌ها را ساقط کند به صورت اتوماتیک مدال صلیب فلزی که یکی از معتبرترین افتخارات آلمان نازی بود را دریافت می‌کرد.

آنطور که در تاریخ روایت شده،‌ هنگ ۵۸۸ بمباران شبانه که تماما از خلبانان زن تشکیل شده بود بیش از ۲۳ هزار تن بمب بر سر اهداف نازی ریخت. و با انجام این کار، این هنگ به عنصری مهم برای شوروی در پیروز شدن در جنگ به حساب آمد.

آلمانی‌ها لقب «Nachthexen» را برایشان انتخاب کرده بودند که به «جادوگران شب»‌ ترجمه می‌شود؛ به این خاطر که نویز هواپیماهای چوبی‌شان شبیه به صدای جاروی فراشی بود. «این صدا تنها هشداری بود که آلمان‌ها دریافت می‌کردند. هواپیماها کوچک‌تر از آن بودند که در رادار یا پایشگران مادون قرمز ظاهر شوند». این را استیو پراوز، سناریو نویس فیلم The Night Witches می‌گوید که یکی از معدود تصویرسازی‌ها از این زنان در یک مدیوم است. «آن‌ها هیچوقت از رادیو استفاده نمی‌کردند و بنابراین پایشگران رادیو هم قادر به شناسایی‌شان نبودند. آن‌ها عملا شبح بودند».

استفاده از بمباران‌کنندگان زن نخستین انتخاب نیروهای نظامی نبود. درحالی که زنان پیشتر از مشارکت در جنگ منع شده‌ بودند، کمبود منابع باعث شد که سران شوروی در این قانون تجدید نظر کنند. آدولف هیتلر عملیات بارباروسا -حمله‌ای تمام عیار به جماهیر شوروی- را در ماه ژوئن ۱۹۴۱ کلید زده بود. تا پاییز همان سال آلمانی‌ها در حال نزدیک شدن به مسکو بودند، لنینگراد تحت فشار بود و ارتش سرخ دست و پا می‌زد. شوروی مستاصل بود.

نخستین ماموریت هنگ ۵۸۸ در روز ۲۸ ژوئن ۱۹۴۲ انجام شد و با موفقیت، به مقر نیروهای مهاجم نازی آسیب زد.

ماموریتی به رهبری یک زن

این هنگ توسط مغز متفکری به نام مارینا ماسکوفا تشکیل شد که به عنوان «آملیا ایرهارت شوروی» شناخته می‌شود - او نه‌تنها به خاطر تبدیل شدن به نخستین خلبان نیروی هوایی شوروی شهرت دارد، بلکه با مسافت طولانی بسیاری از پروازهایش رکوردشکنی کرده بود. او از سراسر قلمروی شوروی نامه‌هایی از زنانی دریافت می‌کرد که می‌خواستند به کشور خود در جریان جنگ جهانی دوم کمک کنند.

اگرچه این زنان اجازه ایفای نقش به عنوان یاری‌رسان را داشتند، بسیاری از آن‌ها می‌خواستند تفنگ‌دار یا خلبان باشند و هواپیمای خودشان را به پرواز در آورند. بسیاری از آن‌ها برادر یا معشوقی را از دست داده بودند و شاهد نابودی و خانه‌ها و روستاهای خود بودند. با دیدن این موقعیت، راسکوفا از جوژف استالین دیکتاتور خواست که به او اجازه تشکیل یک هنگ مبارز تماما زنانه بدهد.

در روز ۸ اکتبر ۱۹۴۱، استالین فرمان تشکیل سه هنگ نیروی هوایی تمام زنانه داد. این زنان نه‌تنها به ماموریت‌های بمباران می‌رفتند،‌ بلکه حملات متقابل هم می‌کردند و به این ترتیب، جماهیر شوروی نخستین کشوری بود که رسما به زنان اجازه مشارکت در جنگ داد. تا پیش از آن، زنان نقش پرستار و همینطور انتقال‌دهندگان هواپیماها و تسلیحات را ایفا می‌کردند.

راسکوفا به سرعت تیم خود را تشکیل داد. از میان ۲۰۰۰ نفری که متقاضی حضور در جنگ بودند، او ۴۰۰ نفر را برای هر هنگ انتخاب کرد. اکثرشان دانشجو بودند و سنی بین ۱۷ تا ۲۶ سال داشتند. انتخاب‌شدگان به انگلز، شهری کوچک در شمال استالینگراد رفتند تا آموزش‌شان در مدرسه هوانوردی انگلز آغاز شود. روند آموزش به شکلی بسیار فشرده انجام شد و انتظار می‌رفت آن‌ها در عرض چند ماه دانشی را فرا بگیرند که اکثر سربازان به چند سال زمان برایشان نیاز داشتند. هر فرد باید در زمینه خلبانی،‌ مسیریابی، تعمیر و فعالیت‌های زمینی آموزش می‌دید.

گذشته از آموزش بنیادین‌ترین مسائل به شکلی بسیار فشرده، این زنان باید با منفی‌بافی پرسنل مرد ارتش هم کنار می‌آمدند که معتقد بودند زنان هیچ ارزش افزوده‌ای برای تلاش‌های شوروی در جنگ به ارمغان نمی‌آورند. راسکوفا تمام تلاش خود را کرد تا زنان را برای این رفتارها آماده کند، اما آن‌ها کماکان با آزار و اذیت جنسی، شب‌های طولانی و شرایط جان‌فرسا دست و پنجه نرم می‌کردند. پراوز می‌گوید: «مردان دوست نداشتند که "دختران کوچک" به خط مقدم بروند. قرار بود کاری مردانه باشد».

منابع اندک

ارتش که برای میزبانی از خلبانان زن غیر آماده بود، کمترین منابع ممکن را در اختیار آن‌ها گذاشت. خلبانان یونیفرم‌های گشاد (و متعلق به سربازان مرد) دریافت می‌کردند و همین موضوع درباره چکمه‌ها هم مصداق داشت. پراوز می‌گوید آن‌ها مجبور به پاره کردن تشک‌های خود و قرار دادن پنبه‌ در چکمه‌ها بودند تا اندازه پایشان شوند.

تجهیزات‌شان هم تعریف چندانی نداشت. ارتش به آن‌ها هواپیماهای قدیمی و دوباله پالیکارپوف Po-2 داد که در واقع هواگردهایی کشاورزی بودند و به عنوان وسایل آموزشی استفاده می‌شدند. این هواپیماهای سبک‌وزن هیچوقت برای جنگ ساخته نشده بودند. پراوز آن‌ها را به یک «تابوت پرنده» تشبیه می‌کند که از جنس چوب ساخته شده بودند و هیچ مقاومتی در برابر هیچ‌چیز نداشتند. هنگام پرواز در شب، خلبانان باید هوای بسیار سرد، باد و تگرگ را تحمل می‌کردند. در زمستان‌های سخت شوروی، هواپیماها آنقدر سرد می‌شدند که لمس‌شان برای کنده شدن پوست کافی بود.

هم به خاطر ظرفیت اندک هواپیماها و هم منابع اندک ارتش، خلبانان زن از دیگر موارد لوکسی که در اختیار مردان قرار می‌گرفت بی‌نصیب بودند. به جای چتر نجات (که وزن زیادی داشتند) و همینطور رادار و سلاح و رادیو، آن‌ها مجبور به استفاده از ابزارهای ابتدایی مانند خط‌کش، گاه‌شمار، چراغ قوه، نقشه و قطب‌نما بودند.

البته این هواپیماهای قدیمی چند مزیت هم داشتند. بیشینه سرعت‌شان کمتر از فروپرش هواپیماهای نازی بود و این یعنی می‌توانستند با سرعت بیشتری نسبت به دشمن مانور بدهد و سخت‌تر هدف قرار بگیرند. این هواپیماها ضمنا می‌توانستند تقریبا از هرجایی بلند شده و در هر جا فرود بیایند. نقطه ضعف‌شان؟‌ هنگام قرارگیری زیر آتش دشمن، خلبانان باید نوک هواپیما را به سمت زمین گرفته و سقوط آزاد می‌کردند (چون تقریبا هیچ‌کدام از آن‌ها تجهیزات دفاعی نداشت). ضمنا برخی گلوله‌های آتش‌زنه خاص کافی بود تا هواپیمای چوبی تماما آتش بگیرد.

شب‌های طولانی و تاکتیک‌های مخفیانه

هواپیماهای پولیکارپوف در هر پرواز قادر به حمل تنها دو بمب بودند، هر بمب زیر یک بال. برای اینکه تاثیری معنادار بر خط مقدم آلمان گذاشته شود، رژیم شوروری هر شب خدمه‌ای ۴۰ نفره را به ماموریت می‎فرستاد. هرکدام از اعضای خدمه بین ۸ الی ۱۸ ماموریت در طول شب انجام می‌دادند و بین هر ماموریت به مقر بازمی‌گشتند تا مهمات بیشتر دریافت کنند. وزن بمب‌ها مجبورشان می‌کرد که در ارتفاع پایین پرواز کنند و بنابراین اهدافی آسان‌‌تر بودند - به همین خاطر هم ماموریت در شب انجام می‌شد.

هواپیماها که یک خلبان در جلو و یک مسیریاب در عقب داشتند به صورت گروهی پرواز می‌کردند: نخستین هواپیماها به عنوان دام می‌رفتند و توجه نورافکن‌های آلمانی را جلب می‌کردند و همین باعث روشن شدن شب برای خلبانانی می‌شد که به آن نیاز مبرم داشتند. این هواپیما به ندرت مهماتی برای دفاع از خود داشتند و به همین خاطر یک منور روی اهداف خود می‌انداختند. آخرین هواپیماها موتورشان را به حالت تعلیق درمی‌آوردند و در تاریکی بر فراز منطقه بمباران پرواز می‌کردند. همین «حالت مخفیانه»‌ بود که صدای معروف جاروی فراشی را ایجاد می‌کرد.

جادوگران شب از ۱۲ فرمان کلی پیروی می‌کردند. نخستین فرمان این بود که «به زن بودن خودتان افتخار کنید». کارشان کشتن نازی‌ها بود، اما وقتی به زمین باز می‌گشتند هم به کار خیاطی می‌پرداختند، هواپیماهایشان را تزیین می‌کردند و می‌رقصیدند. آن‌ها حتی از مدادهایی که برای مسیریابی استفاده می‌کردند هم کاربردی دیگر یافتند و با آن‌ها خط چشم می‌کشیدند.

آخرین پرواز جادوگران شب در روز ۴ مه ۱۹۴۵ انجام شد - زمانی که خلبانان به ۶۰ کیلومتری برلین پرواز کردند. سه روز بعد، آلمان رسما تسلیم شد.

بنابر گفته‌های پراوز، آلمان‌ها دو تئوری کلی راجع به دلایل موفقیت این زنان داشتند: اینکه یا این زنان مجرمانی هستند که به عنوان مجازات به خط مقدم فرستاده شده‌اند، یا اینکه آزمایش‌هایی خاص روی آن‌ها صورت گرفته که باعث می‌شود قادر به دیدن در تاریکی شب باشند.

این زنان شجاع و جان‌برکف در مجموع بیش از ۳۰ هزار ماموریت انجام دادند که معادل ۸۰۰ ماموریت به ازای هر خلبان و مسیریاب است. در مجموع ۳۰ خلبان کشته شدند و ۲۴ خلبان هم عنوان «قهرمان جماهیر شوروی» را به دست آوردند. راسکوفا، مادر این جنبش،‌ در روز ۴ ژانویه ۱۹۴۲ و زمانی که بالاخره به خط مقدم فرستاده شد جان خود را از دست داد - هواپیمایش هیچوقت بازنگشت. نخستین تشییع جنازه ایالاتی در جریان جنگ جهانی دوم برای او برگزار شد و خاکسترش در کرملین دفن.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (2 مورد)
  • Unconventional_NyTro
    Unconventional_NyTro | ۱۹ اسفند ۱۳۹۸

    لعنت به همشون

  • Rezahan
    Rezahan | ۱۹ اسفند ۱۳۹۸

    چ جالب... تاحالا این موضوعُ نشنیده بودم ...

مطالب پیشنهادی