شرکتهای فناوری در دوران همهگیری کرونا بدنبال چه چیزی هستند؟
مدتها پیش از اینکه کرونا به سراغ جهان بیاید و میلیاردها نفر را خانهنشین کند، شرکتهای فناوری در حال تلاش برای اثبات ضروری بودن موجودیت خود در جهان و همچنین سودمندی خود بودند، حالا بحران ...
مدتها پیش از اینکه کرونا به سراغ جهان بیاید و میلیاردها نفر را خانهنشین کند، شرکتهای فناوری در حال تلاش برای اثبات ضروری بودن موجودیت خود در جهان و همچنین سودمندی خود بودند، حالا بحران کنونی به آنها برای رسیدن به اهداف خود کمک میکند.
با اینکه شرکتهای فناوری سعی داشتهاند خدمات خود را ضروری و خوب جلوه دهند، در سالهای اخیر نظر افراد نسبت به آنها تغییر کرده است. بسیاری از شهروندان در کشورهای مختلف این کمپانیها را منبع اطلاعات غلط، اشتباه و همچنین دستکاری آنها میدانند و به این موضوع پی بردهاند که سودآورترین شرکتها در طول تاریخ بشریت، همیشه طبق شعار آرمانی خود عمل نکردهاند.
به گزارش The Atlantic، حالا که جهان یک دوره بحرانی را طی میکند، فرصت تازهای برای شرکتهای فناوری ایجاد شده تا بار دیگر بر ضروریت خود در جهان تاکید کنند. هر کدام از آنها روشی را انتخاب کردهاند، برای مثال «گوگل میت» به مدارس سرویس میدهد و «آمازون فرش» امکان خرید لوازم غذایی موردنیاز بدون خارج شدن از خانه را برای مردم فراهم میکند.
دولت ایالات متحده آمریکا در حال تلاش برای مدیریت وضعیت است و شرکتهای فناوری خود را به عنوان یک دوست نیکوکار معرفی میکنند که دست دوستی به سوی دولت دراز میکند. یکی از نشانههای این رفتار را میتوان در صحبت مدیرعامل مایکروسافت، ساتیا نادلا دید. نادلا در ماه آوریل در سخنانی اعلام کرد که چالشهای کنونی نیازمند یک اتحاد بیسابقه میان کسب و کارها و دولت است.
در همان ماه بود که اپل و گوگل بهم دست همکاری دادند و شروع به توسعه سیستم هشداری برای مبارزه با کرونا کردند. آنها درون سیستم عاملهای خود سیستمی را قرار میدهند که در صورت نزدیک شدن به فرد مبتلا به کرونا، به کاربر هشدار میدهد. نسخه اولیه این سیستم نتوانست برخی مقامات بهداشتی را تحت تاثیر قرار دهد، با این حال با گذر زمان عملکرد آن بهبود پیدا میکند.
سیستم اپل و گوگل میتواند تکامل پیدا کند. با ثبت تاریخچه تماسهای اجتماعی شما، گوشی میتواند برای نشان دادن وضعیت فیزیکی شما برای بازگشت به دفتر کار یا پرواز مورد استفاده قرار بگیرد.
دولت آمریکا مانند برخی کشورها در تمام سطوح در شوک ناشی از کرونا غرق شده است. در تعدادی از ایالتها بسیاری از مردم بیکار شدهاند و این آمار رو به افزایش است. با شروع چنین وضعیتی، شرکتهای آمازون و گوگل دست به کار شدند تا سیستمهای قدیمی را ترمیم کنند تا پول با مشکلات کمتری جریان پیدا کند. زمانی که نادلا از امکان اتحاد میان کسب و کارها و دولت سخن میگفت، اشارهای به پزشکی از راه دور و همچنین یادگیری مجازی نیز کرد.
بهداشت و آموزش دو بخش مهم از وظایف دولت را تشکیل میدهند، اما نادلا پیشنهاد داد که صنعت بخشی از این بار را بر دوش بکشد:
«ما در مایکروسافت خودمان را نیروهای امداد و نجات دیجیتال میدانیم.»
بدون هیچ شکی وجود صنعت آنلاین در چنین دوران عجیبی یک نعمت است و باید برای وجود آن خوشحال و قدردان باشیم. اما این موضوع باعث نمیشود که عملکرد شرکتها را با شک و تردید دنبال نکنیم چرا که آنها بدنبال بیشترین سود در هر لحظهای هستند.
در سالهای پیش از شیوع کرونا، بسیاری از این موضوع انتقاد میکردند که شرکتهای فناوری روزی قدرتمندتر از دولت میشوند. فعالیت بالای آنها و همچنین تاثیری که روی مردم میگذارند، به همراه توانایی آنها در دستکاری عقاید مردم و شکلدهی بازارها، سلطنت بی چون و چرای آنها را در جهان در پی دارد.
چنین هشداری از سوی منتقدان اگرچه تاریک است، اما به صورت کامل استراتژی نوظهور این شرکتها دربر نمیگیرد، استراتژی که پیش از شیوع ویروس کرونا در حال شکلگیری بود. این شرکتها بیش از اینکه بدنبال پیوند با دولت باشند، میخواهند با آن ادغام شود.
مدیران فناوری همیشه تمایل به همکاری با دولت نداشتهاند و در سالهای اولیه که رشد سریع را تجربه میکردند، همیشه از عملکرد بد دولت و پایین نگه داشتن آنها انتقاد میکردند، البته این دید بخاطر منافع شخصی تقریبا از بین رفته است.
اگر منافع شخصی با ایدئالیسم همتراز شود، آرمانگرایی واقعی ایجاد میشود. همبنیانگذار گوگل، «سرگی برین» که خود از شوروی سابق به آمریکا پناهنده شده بود، درباره هزینههای اخلاقی ورود شرکت به چین هشدار داده بود. برین خود را یک نابگرا میداند و تجربه گوگل در چین نیز چنین موضوعی را نشان میدهد. با وجود اینکه گوگل دستورات دولت چین را رعایت میکرد، هکرهای چینی به آن حمله کردند و سعی در سرقت مالکیت معنوی آن و مشاهده حساب جیمیل فعالان حقوق بشر داشتند. در سال ۲۰۱۰ و ۴ سال پس از شروع فعالیت گوگل در چین، این شرکت از چین به هنگ کنگ نقل مکان کرد.
با این اقدام بی اعتمادی به دولتها میان غولهای فناوری شکل گرفت و این موضوع تنها مربوط به دولتهای مستبد نبود. در سال ۲۰۱۶ اپل درخواست FBI مبنی بر قفلگشایی آیفون یکی از تروریستها را رد کرد.
با گذشت دوران آرمانگرایی، شرکتها شروع به تجدیدنظر در اصول دوران جوانی خود کردند و آنها دیگر یک استارتاپ نوپا به حساب نمیآیند. یک جنبش ضد انحصار با طرفدارانی از حزب چپ و راست شروع به شکلگیری کرد.
زمانی که مدیرعامل فیسبوک، مارک زاکربرگ در سال ۲۰۱۸ مقابل سنا حاضر شد، اعلام کرد:
«من فکر میکنم با توجه به اینکه اینترنت در زندگی مردم اهمیت بالاتری پیدا میکند، سوال واقعی این است که نظارت درست کدوم است، نه اینکه مقررات باید وجود داشته باشد یا خیر.»
این شبکه اجتماعی متهم به انتشار اطلاعات غلط، سودآوری از فروش اطلاعات شخصی کاربران و افزایش اضطراب نوجوانان بود. زاکربرگ نظارت دولت را خواستار شد، اما نه بخاطر اینکه تنبیه شود. در گذشته زمانی که جامعه نسبت به فعالیتهای شرکتهای بزرگ بدبین میشد، آنها دست به معامله بزرگی میزدند: آنها برای محافظت دولت از انحصار خود، حاضر به رعایت قوانین دولتی میشدند. یکی از معروفترین این اقدامات مربوط به اپراتور AT&T در دهه ۱۹۱۰ میلادی میشود، زمانی که این شرکت مقررات دولتی را پذیرفت، اما تسلط خود در بازار را برای نسلها حفظ کرد.
زاکربرگ نیز چنین نظری دارد. این شبکه اجتماعی تا زمانی که قوانین برای آن سودآور باشند، آنها را میپذیرد. این شرکت سال گذشته ۱۷ میلیون دلار هزینه برای لابیگری پرداخت کرد که بیشتر از هر شرکت فناوری دیگری است.
چنین ایدهای باعث شد آمازون دومین مقر خود را در «رود پوتوماک» قرار دهد و شرکتهایی مانند گوگل و مایکروسافت شروع به ایجاد ارتباط با جامعه اطلاعاتی کنند. این شرکتها برای افزایش قدرت محاسباتی دولت، به آن مشاوره میدهند و همین موضوع باعث رقابت سنگینی میان شرکتها برای بدست آوردن یک قرارداد ابری ۱۰ میلیارد دلاری وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا شد.
با سرعت گرفتن شیوع کرونا، شرکتها ارتباط خود با دولت را افزایش میدهند تا با همین ارتباط بتوانند در مناقصههای دولتی برنده شوند و شرکتهای کمتر قدرتمند را کنار بزنند. علاوه بر این، شرکتها اطلاعات و خدمات ارزشمندی به مشتریان خود در واشنگتن ارائه میکنند که قدرت دولت را افزایش میدهد.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا اصرار دارد مقابله این کشور با کرونا را موفقیتآمیز جلوه دهد، اما دولت به خوبی از کمبودها و نقصهای خود اطلاع دارد. دولت میخواهد تمام افراد را آزمایش کند اما نمیتواند به اندازه کافی کیت تولید کند. دولت بدنبال سیستم ردیابی تماس است، اما نمیتواند سیستمی برای این کار بسازد. مهمتر از همه، دولت نیاز به پوششی برای کارهای ناقص خود دارد. با انتظار جامعه برای تولید واکسن، دولت چارهای جز تکیه به شرکتهای فناوری برای جبران نقصهای خود ندارد.
چنین همکاری تحت هر شرایطی نگرانکننده است، اما در دوران ترامپ وحشتناک محسوب میشود. دولت کنونی آمریکا توجه چندانی به دموکراسی ندارد و بدنبال استبداد است و ما میدانیم استبدادی که از فناوری اطلاعات قدرت بگیرد میتواند چه کارهایی انجام دهد.
شرکتهای فناوری در چین یک سیستم نظارتی بسیار پیشرفته برای دولت ایجاد کردهاند و که شهروندان را به دردسر انداخته است. برای مثال با استفاده از سیستمهای نظارتی، در صورتی که یک فرد آهنگ با صدای بسیار بلند گوش دهد، دیگر نمیتواند مسافرت کند.
ایالات متحده آمریکا برای دستیابی به چنین سیستمی، مسیر طولانی در پیش دارد. با این وجود، بحرانهای گذشته نشاندهنده این موضوع هستند که چگونه میتوان بیشترین بهره را از فضای اضطراب و تروما برد. یکسال پیش از حملات ۱۱ سپتامبر، کمیسیون تجارت فدرال گزارشی را منتشر کرد که قوانینی برای محدودیت استفاده شرکتی از اطلاعات آنلاین داشت، اما حملات تروریستی محاسبات را بهم ریخت.
امنیت بالاتر از ملاحظات قرار گرفت و به سرعت شمار دوربینهای مدار بسته و اسکنرهای بدن در فرودگاهها افزایش پیدا کرد و قدرت آژانسهای دولتی بیشتر از همیشه شد. در حقیقت حملات تروریستی نگرانیهای مربوط به حریم شخصی را از بین برد و همین موضوع باعث شد شرکتها به اطلاعات شخصی کاربران دسترسی پیدا کنند.
حالا حداقل ۲۷ کشور از اطلاعات گوشی کاربران برای ردیابی شیوع کرونا استفاده میکنند و تعدادی از دولتها در حال تست نرم افزاری به نام «Fleming» هستند که توسط شرکت «NSO» توسعه پیدا کرده، شرکتی که به ساخت جاسوس افزار برای دولتها مشهور است و ظاهرا محصولات آن در قتل روزنامهنگار عربستانی، «جمال خاشقجی» نیز نقش داشتهاند.
گوگل و اپل، شرکت NSO نیستند. آنها واکنش شدید جامعه به شرکتهایی که «ادوارد اسنودن» در سال ۲۰۱۳ به عنوان همکاران آژانس امنیت ملی معرفی کرد را به یاد دارند. این شرکتها بجای اینکه اطلاعات موردنیاز دولت را در اختیارشان قرار دهند، میخواهند شرایط همکاری را به دولت دیکته کنند.
با افزایش همکاری دولت و شرکتهای فناوری، این احتمال وجود دارد که آنها بدنبال بدترین غرایز مشترک خود بروند. آنها قدرت بالایی دارند و میتوانند حریم شخصی را نادیده بگیرند. علاوه بر این، میتوانند عقاید مردم را تغییر دهند. در حالی که شماری از افراد دانشگاهی از تلاشهای گوگل و اپل در دوران بحرانی کنونی تقدیر کردهاند، بیش از ۳۰۰ دانشمند اروپایی در نامهای سرگشاده از چنین وضعیتی ابراز نگرانی کردهاند.
بدون محدودیتهای جدید، همکاری دولت و شرکتهای فناوری میتواند نتیجه بسیار تاثیرگذارتری نسبت به حملات ۱۱ سپتامبر داشته باشد. پس از نزدیک به دو دهه از این حملات، گوشیهای هوشمند تبدیل به ابزاری برای دنیای مدرن شدهاند که مخزن اسرار محسوب میشوند و تصاویر بیشماری در آنها قرار گرفتهاند.
تجربه چین و همکاری نزدیک دولت با شرکتهای فناوری میتواند دولت آمریکا را مجاب به ایجاد آژانس «حفاظت از اطلاعات» کند. دولت بجای اینکه سیلیکون ولی را یک شریک ارشد در روابط خود بدانید، باید از قدرت خود برای تحمیل قوانین استفاده کند و بازار رقابتی را برای بعد از دوران کرونا حفظ کند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
اتفاقا تو ایرانم همه شرکت ها و دولت دغدغه اشون همینه و سخت دارن کار میکنن روش