تلویزیون QLED یا OLED: کدام برای شما مناسبتر است؟
خرید یک تلویزیون تازه میتواند مثل قدم برداشتن در میدان مینی بیانتها و آکنده از کلمات به ظاهر بیمعنی تکنولوژیک باشد. UHD ،HDR ،LED ،LCD و نرخ بهروزرسانی تنها برخی از کلماتی هستند که مداوما ...
خرید یک تلویزیون تازه میتواند مثل قدم برداشتن در میدان مینی بیانتها و آکنده از کلمات به ظاهر بیمعنی تکنولوژیک باشد. UHD ،HDR ،LED ،LCD و نرخ بهروزرسانی تنها برخی از کلماتی هستند که مداوما به گوشتان میخورند. حالا مقالهای که امروز نوشتهایم تمرکز را بر دو استاندارد نورپردازی پرچمدار در بازار کنونی میگذارد: پنلهای QLED و OLED. برندهای سازنده تلویزیون مانند سونی، سامسونگ و تیسیال اکنون شروع به ساخت تلویزیونهای QLED بسیار محبوب کردهاند و الجی هم بیشترین سهم را از بازار تلویزیونهای OLED دارد. از منظر عملکرد سطح بالا، هر دو تکنولوژی برای اکثریت کاربران کافی خواهند بود. اما کدام یک میتواند بهترین کیفیت تصویر ممکن را به اتاق پذیرایی شما بیاورد؟
بیایید به صورت عمیق به بررسی این دو تکنولوژی رقیب در دنیای تلویزیونها بپردازیم. در این مقاله توضیح میدهیم که دو تکنولوژی مورد اشاره از کجا آمدهاند، چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند و هرکدام در هر حوزه چه مزایایی به همراه میآورند. سپس از این میگوییم که مردم از خرید کدام تکنولوژی رضایت بیشتری داشتهاند. خطر اسپویل: پاسخ سوال پایانی، تلویزیونهای OLED است، اما در هر صورت نقاط ضعفی هم وجود دارد که باید از آنها باخبر باشید.
QLED چیست؟
QLED مخفف Quantum Light-Emitting Diode است. در زبان فارسی سلیس، این یعنی تلویزیون QLED مثل یک تلویزیون LED معمولی است، فقط با این فرق که از ریزذراتی به نام نقاط کوانتومی استفاده میکند تا روشنایی و رنگها را سوپرشارژ کند. این تکنولوژی در سال ۲۰۱۳ توسط سونی معرفی شد، اما به فاصله کوتاهی بعد از آن سامسونگ هم شروع به فروش تلویزیونهای QLED خود کرد و یک قرارداد مبتنی بر لایسنس با دیگر تولیدکنندگان امضا نمود. به همین خاطر است که اکنون تنها چند شرکت معدود مثل سونی، ویزیو، هایسنس و تیسیال به تولید تلویزیون QLED میپردازند.
با اینکه نقاط کوانتومی بسیار باحال به نظر میرسد، اما یک تلویزیون QLED کماکان به تولید نور به شکلی کمابیش مشابه با تلویزیونهای LED معمولی میپردازد: با استفاده از بکلایتی که از صدها (یا در برخی موارد هزاران) LED تشکیل شده و پشت پنل سنتی LCD قرار میگیرد. نامگگذاریهای تلویزیونهای LED و QLED هم براساس همین بکلایت بوده است.
با اینکه نقاط کوانتومی بسیار باحال به نظر میرسد، اما یک تلویزیون QLED کماکان به تولید نور به شکلی کمابیش مشابه با تلویزیونهای LED معمولی میپردازد
جالب اینکه استفاده از عبارت تبلیغاتی QLED باعث شد در سال ۲۰۱۹ شاهد جنگی میان الجی و سامسونگ باشیم. در شکایتی که برای کمیسیون مبادلات منصفانه کره جنوبی تنظیم شد، الجی ادعا کرد که تلویزیونهای QLED سامسونگ اصلا تلویزیون QLED حقیقی نیستند. به این خاطر که به زعم الجی، یک تلویزیون QLED باید از LEDهای نقطه کوانتومیای استفاده کند که نور مخصوص خودشان را ساطع میکنند، اما سامسونگ از یک لایه کوانتوم دات روی بکلایت LED استفاده میکند.
و در حرکتی تلافیجویانه، سامسونگ به این کمیسیون گفت که از رویه تبلیغاتی الجی ناراضی است، چرا که تلویزیونهای QLED این شرکت را تخریب میکنند. کمیسیون مبادلات منصفانه در نهایت طرف سامسونگ را گرفت، اما به یک شرط: این کمپانی باید در آینده به وضوح در تبلیغات خود اعلام کند که تلویزیونهای QLED اش به بکلایت معمولی مجهز شدهاند. بنابراین همهچیز راجع به جزییات است.
پنل LCD -که اساسا از میلیونها شاتر کوچک تشکیل شده که با سرعتی بالاتر از آنچه قابل مشاهده باشد باز و بسته میشوند- در همراهی فیلترهای رنگ، تصویری که به چشم شما میرسد را خلق میکند. برای اینکه این پنلها کار خود را به درستی انجام دهند، باید میزان مشخصی از نور و رنگ قادر به فرار از شاترها باشند. این سیستمی هوشمندانه است اما باید بر بکلایتهای LED و شاترهایی که نور باقی مانده را بلاک میکنند متکی باشد تا رنگهای مشکی دقیق به تصویر درآیند و در این کار همواره موفق نیست. در این مورد بیشتر صحبت خواهیم کرد.
OLED چیست؟
OLED مخفف Organic Light-Emitting Diode است. جالب اینکه برخلاف آنچه در تلویزیونهای LED و QLED به کار گرفته میشود، بخش «دیود ساطعکننده نور - Light-Emitting Diode» هیچ ارتباطی به بکلایت LED ندارد. در عوض به این حقیقت اشاره شده که تمام پیکسلهای موجود در تلویزیونهای OLED، اساسا LEDهایی بسیار کوچک هستند - این دیودها میتوانند به تنهایی هم نور و هم رنگ را تولید کنند. به عبارت دیگر، تلویزیونهای OLED نیازی به بکلایت ندارند چرا که هر پیکسل میتواند نور خودش را تولید کند.
برخلاف تلویزیون QLED یا LED که باید نور بکلایت را کاهش داده و باقی نور را هنگام نمایش صحنههای تاریک بلاک کنند، تلویزیون OLED میتواند خیلی ساده پیکسلهایش را خاموش کند
این طراحی چند مزیت به همراه میآورد، اما اکثر افراد موافق خواهند بود که وقتی صحبت از تلویزیونهای OLED باشد، بزرگترین مزیت اینست که میتوان به سطوحی معرکه از رنگ مشکی دست پیدا کرد. برخلاف یک تلویزیون QLED یا LED که باید نور بکلایت را کاهش داده و باقی نور را نیز هنگام نمایش صحنههای تاریک بلاک کنند، تلویزیون OLED میتواند خیلی ساده پیکسلهایش را خاموش کند. وقتی پیکسل خاموش است، هیچ نور یا رنگی ساطع نمیشد و بنابراین بخشهای تاریک صفحه، به تاریکی زمانی هستند که اصلا تلویزیون را کاملا خاموش کردهاید. بدون یک بکلایت جداگانه، ساخت نمایشگرهای انعطافپذیر هم آسانتر میشود و به همین خاطر است که الجی به تولید چند تلویزیون OLED پرداخته که به صورت کامل لوله میشوند.
در حال حاضر تنها یک شرکت داریم که به تولید پنلهای OLED میپردازد: الجی دیسپلی. این شرکت پنلهای خود را به کمپانی خواهر خود، یعنی الجی الکترونیکس، میفروشد که از آنها برای ساخت برخی از بهترین تلویزیونهای بازار استفاده میکند. اما الجی دیسپلی هم خود پنلهای OLED را به شرکتهایی نظیر سونی، فیلیپس و پاناسونیک میفروشد و به همین خاطر است که تلویزیونهای OLED بازار تنها با این برندها یافت میشوند. اگرچه پنلها ذاتا هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند، اما پردازندههای تصویری که سونی، الجی و سایرین میسازند میتواند تبدیل به وجه تفاوتی بزرگی در کیفیت تصویر محصولات هر شرکت شود.
تکلیف mini-LED چیست؟
اواخر سال ۲۰۱۹ میلادی، تیسیال شروع به تولید تلویزیونهای سری ۸ خود کرد که شامل نخستین تلویزیون QLED قوتگرفته از سیستم بکلایت mini-LED در جهان بود. mini-LEDها ابعادی بسیار ریزتر از LEDهای معمولی دارند. این یعنی یک تلویزیون QLED که به صورت معمول از صدها LED تشکیل شده حالا میتوان دهها هزار mini-LED در خود جای دهد. نتیجه نهایی؟ کنترل بیشتر بر بکلایت که به سطوح بهتر رنگ مشکی منجر میشود و بیشترین شباهت ممکن را به OLED دارد.
mini-LED هنوز در دوران طفولیت به سر میبرد، اما تیسیال و دیگر شرکتها سخت مشغول بهبود دادن آن هستند
mini-LED هنوز در دوران طفولیت به سر میبرد، اما تیسیال و دیگر شرکتها سخت مشغول بهبود دادن آن هستند و در نهایت شاهد دستیابی به کیفیت تصویر بالاتر در تلویزیونهای QLED خواهیم بود، آن هم با برچسب قیمتی که همچنان به شکل چشمگیری کمتر از OLED خواهد بود.
و بیایید micro-LED را نیز از یاد نبریم. با شباهت بسیار فراوان به تکنولوژی mini-LED، تکنولوژی micro-LED از نورهای LED حتی کوچکتر استفاده میکند. سامسونگ در نمایشگاه CES سال گذشته حسابی خبرساز شد و از تلویزیون The Wall رونمایی کرد که نمایشگری micro-LED و تقریبا بدون حاشیه دارد. در CES 2021، تلویزیونهای The Wall با طراحی جدید و بسیار باریک (قطر ۲۴.۹ میلیمتر) و انبوهی از سایزهای مختلف (بین ۳۲ الی ۷۵ اینچ) از راه رسیدند.
QLED در برابر OLED
حالا که میدانید تمام این عبارات مخفف چه هستند و چه معنایی دارند، بیایید به مقایسه بغل به بغل QLED و OLED در دستهبندیهایی بپردازیم که بیشترین اهمیت را هنگام خرید تلویزیون دارند: روشنایی، کنتراست، زوایای دید و دیگر ملاحظات برجستهی مربوط به عملکرد مانند زمان پاسخدهی و طول عمر. وقتی قرار باشد تلویزیونی چند هزار دلاری بخرید، باید به تمام این فاکتورها توجه ویژه نشان دهید و گزینه نهایی را بسته به نیازهای خود انتخاب کنید.
سطوح رنگ مشکی و کنتراست
کنتراست به معنای تفاوت میان تاریکترین بخشهای تصویر با روشنترین بخشهای آن است. اگر یک تلویزیون بتواند رنگهای حقیقتا تاریک تولید کند، نیازی به بخشهای روشن آنقدرها روشن ندارد تا به سطحی خوب از کنتراست دست پیدا کند. به همین خاطر است که وقتی صحبت از سطوح رنگ مشکی میشود، OLED پادشاه بلامنازع بازار تلویزیون است: زیرا میتواند در مواقع لزوم، به صورت کامل مشکی شود.
تلویزیونهای QLED اما همچنان مجبور به کاهش نور بکلایت LED و بلاک کردن نور باقی مانده هستند و دستیابی به نقصترین شکل ممکن از این کار، بسیار دشوار است. در این تلویزیونها شاهد پدیدهای به نام Light Bleed هستیم و نور بخشهای تاریک میتواند تحت تاثیر نور بخشهای روشن مجاور قرار گیرد.
اگر یک تلویزیون بتواند رنگهای حقیقتا تاریک تولید کند، نیازی به بخشهای روشن آنقدرها روشن ندارد تا به سطحی خوب از کنتراست دست پیدا کند
اما آیا تفاوت محسوس است؟ صد البته. اگر در حال تماشای یک فیلم اکشن پر زد و خورد باشید و دو کاراکتر اصلی در حال دویدن در یک پارکینگ خلوت در شبهنگام باشند، ممکن است هالهای درخشان را روی بخشهایی از تصویر مشاهده کنید که باید در اصل کاملا مشکی باشند. به همین ترتیب نوار مشکی رنگ بالا و پایین تصویر در فیلمهایی که نسبت ابعادی عریضتر از ۱۶:۹ دارند هم میتواند نوعی درخشش مصنوعی داشته باشد.
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، بکلایتهای mini-LED یکی از روشهای مد نظر تولیدکنندگان تلویزیونهای QLED برای بهبود این وضعیت است. این تکنولوژی پتانسیلی واقعی دارد اما هنوز برای اینکه از OLED پیشی بگیرد آماده نیست. در حال حاضر، OLED دست بالا را دارد. اگر یک پیکسل الکتریسیته دریافت نکند، هیچ نوری هم تولید نمیکند و بنابراین کاملا مشکی باقی میماند.
برنده: تلویزیونهای OLED
روشنایی
تلویزیونهای QLED مزیتهایی واضح از نظر روشنایی دارند. به خاطر اینکه در این تلویزیونها از بکلایتهای جداگانه استفاده میشود (به جای اینکه هر پیکسل نور خودش را ساطع کند)، این بکلایتهای LED میتوانند به سطوحی بسیار بالا از روشنایی برسند. و کوانتوم دات هم میتواند با استفاده از طیفهای رنگی روشنتر، میزان نور را به بیشترین مقدار ممکن برساند. نتیجه کار میشود نمایشگری آنقدر روشن که حتی در پرنورترین اتاقهای منزل هم قادر به تماشای صفحهاش نخواهید بود.
پنلهای OLED در سالهای اخیر بسیار روشنتر از قبل شدهاند، اما هنوز نمیتوانند تلویزیونهای QLED را شکست دهند
پنلهای OLED در زمینه روشنایی خالص، یارای رقابت را با QLED ندارند. پیکسلهای این تلویزیونها نمیتوانند چنین مقادیری از نور را تولید کنند. در اتاقهای تاریک، این موضوع هیچ مشکلی نخواهد بود. در واقع میتوان بحث کرد که OLED برای اتاقهای تاریک بهتر است چون با روشنایی کمتر به کنتراست یکسان دست پیدا میکند و فشار کمتری به چشم میآورد. اما در محیطی که کاملا روشن است یا محیطی که انبوهی از نور طبیعی دریافت میکند، تلویزیونهای QLED وضوح بیشتری دارند: خصوصا اگر به پخش محتوای سازگار با HDR بپردازید.
پنلهای OLED در سالهای اخیر بسیار روشنتر از قبل شدهاند، اما هنوز نمیتوانند تلویزیونهای QLED را شکست دهند.
برنده: تلویزیونهای QLED
فضای رنگی
در زمان نهچندان دور، OLED تمام رقبای خود را در این حوزه شکست میداد، اما با استفاده از نقاط کوانتومی در تلویزیونهای QLED توانستهایم یک قدم به سمت دقت رنگی، روشنایی رنگ و حجم رنگی بهتر برداریم. این را سامسونگ میگوید که مدعی شده دسترسی به گستره وسیعتری از رنگهای اشباع شده در سطوح روشنایی بسیار بالا، یک مزیت است.
اگرچه نمیتوان این حقیقت را رد کرد که تلویزیونهای QLED رنگهایی معرکه دارند، هنوز نتوانستهایم شاهد مزیت رنگهای اشباع شده در سطوح بالای روشنایی نسبت به تماشای تلویزیون در حالت نرمال باشیم. بنابراین این بخش را مساوی اعلام میکنیم.
برنده: مساوی
زمان پاسخدهی، تاخیر ورودی و نرخ بهروزرسانی
زمان پاسخدهی به مدت زمان مورد نیاز یک پیکسل برای تغییر وضعیت اشاره دارد. هرچه زمان پاسخدهی سریعتر باشد، تصویر شفافتر خواهد بود؛ خصوصا هنگامی که مشغول تماشای لحظات پر زد و خورد هستید. اگرچه مدت پاسخدهی از جایی به بعد فراتر از چیزی میرود که چشم انسان قادر به تشخیص تفاوتها باشد، بر مبنای اندازهگیریهای استاندارد میدانیم که تلویزیونهای OLED چندین برابر سریعتر از تلویزیونهای QLED ظاهر میشوند.
زمان پاسخدهی در تلویزیونهای QLED معمولا بین ۲ تا ۸ میلیثانیه است که بسیار خوب به نظر میرسد، اما وقتی به شما بگوییم که مدت پاسخدهی در OLED معادل تنها ۰.۱ میلیثانیه است، متوجه میشوید که در این رقابت اصلا جای بحثی وجود ندارد.
زمان پاسخدهی به مدت زمان مورد نیاز یک پیکسل برای تغییر وضعیت اشاره دارد: هرچه زمان پاسخدهی سریعتر باشد، تصویر شفافتر خواهد بود
از طرف دیگر تاخیر ورودی را داریم که به تاخیر میان انجام یک عمل (مانند فشردن یک دکمه روی کنترلر کنسول گیمینگ) و مشاهده نتیجه کار روی نمایشگر اشاره دارد. به این ترتیب، تاخیر ورودی معمولا دغدغهای متعلق به گیمرها است و تفاوتی محسوس در تجربه کاربرانی که صرفا به مشاهده محتویات غیر تعاملی میپردازند به وجود نمیآورد.
اما مقدار تاخیر ورودی، بیشتر از اینکه به تکنولوژی نمایشگر مورد استفاده مربوط باشد، به میزان پردازش تصاویر در پشت صحنه ارتباط دارد. هم تلویزیونهای OLED و هم QLED میتوانند با خاموش کردن پردازش اضافه ویدیو و استفاده از حالت Game Mode، به مقادیر بسیار اندک تاخیر ورودی دست پیدا کنند.
نرخ بهروزرسانی هم یک دستهبندی دیگر است که ذاتا، بیشتر گیمرها را تحت تاثیر قرار میدهد. نرخ بهروزرسانی، دفعاتی است که تلویزیون در هر ثانیه تصویر روی صفحه را آپدیت میکند. این معیار ارتباطی تنگاتنگ با نرخ فریم دارد که به معنای تعداد دفعاتی است که یک سریال، فیلم یا بازی ویدیویی آپدیتی جدید برای تلویزیون ارسال میکند.
مادامی که این دو نرخ ضرایبی نزدیک به یکدیگر داشته باشند (مثلا نرخ ۳۰ فریم بر ثانیه و نرخ بهروزرسانی دو برابری و ۶۰ هرتزی) شاهد هیچگونه مشکلی نخواهید بود. و از آنجایی که محتویات عادی تلویزیون مانند فیلمها و سریالها معمولا با نرخ فریمی باثبات پخش میشوند، اساسا نمیتوانید نگرانی خاصی از این بابت داشته باشید.
اگر یک پیسی گیمر هستید که میخواهید به تجربه بازیها روی نمایشگری بزرگ بپردازید، بدون تردید باید تلویزیون بخرید که از VRR پشتیبانی میکند
اما برخی بازیهایی که روی کامپیوترهای شخصی یا کنسولهای گیمینگ به اجرا در میآیند، نرخ فریم را در صحنههای مختلف تغییر میدهند. برای اینکه همهچیز به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده شود، تلویزیون شما باید از قابلیتی به نام «نرخ بهروزرسانی متغیر - Variable Refresh Rate» (یا به اختصار VRR) پشتیبانی کند. این به تلویزیون شما اجازه میدهد که نرخ بهروزرسانی را بسته به تغییرات به وجود آمده در نرخ فریم، دگرگون سازد. اگر تلویزیون شما از VRR پشتیبانی نکند ممکن است شاهد پیامدهای ناخواسته مانند پارگی تصویر باشید.
در حال حاضر VRR را میتوان هم در تلویزیونهای OLED و هم تلویزیونهای QLED شرکتهایی نظیر سامسونگ، الجی و سونی یافت. اگر یک پیسی گیمر هستید که میخواهید به تجربه بازیها روی نمایشگری بزرگ بپردازید، بدون تردید باید تلویزیون بخرید که از VRR پشتیبانی میکند. با توجه به برتری OLED در مدت پاسخدهی و نرخ بهروزرسانی، برنده این بخش مشخص است.
برنده: تلویزیونهای OLED
زوایای دید
با تلویزیونهای QLED، بهترین زاویه دید زمانی به دست میآید که مستقیما مقابل نمایشگر قرار دیده باشید و هرچه به طرفین متمایل شوید، شاهد کاهش کیفیت تصویر از نظر روشنایی، رنگ و کنتراست خواهید بود. اگرچه وخامت مشکل در مدلهای مختلف فرق دارد، همواره مشهود است.
اما نمایشگرهای OLED را میتوان از زوایای گوناگون تماشا کرد و شاهد کاهش کیفیت نبود - حداقل تا سقف ۸۴ درجه. برخی تلویزیونهای QLED بهبودهای خوبی از نظر زوایای دید داشتهاند و به استفاده از لایههای ضد بازتاب نور پرداختهاند، اما OLED مشخصا دست بالا را دارد. بنابراین اگر به صورت خانوادگی به تماشای فیلمهای محبوب خود مینشینید و نمیخواهید صندلیای که زاویه بد دارد به شما بیفتد، بهتر است به سراغ یک تلویزیون OLED بروید.
برنده: تلویزیونهای OLED
ابعاد
تلویزیونهای OLED مسیری طولانی را پیمودهاند. وقتی این تکنولوژی هنوز در ابتدای راه بود، ابعاد نمایشگر نمیتوانست بیشتر از ۵۵ اینچ باشد. امروز اما تلویزیونهای OLED با نمایشگرهای ۸۸ اینچی را هم شاهد هستیم که البته بهایی سنگین دارند و برچسبهای قیمت چند ده هزار دلاری باعث میشوند هرکسی قادر به خرید آنها نباشد. تکنولوژی QLED از این بابت شرایطی بهتر و قیمت کمتر دارد. برای مثال تلویزیون QLED و ۸۵ اینچی سامسونگ (مدل Q900TS) ۷۰۰۰ هزار دلار قیمتگذاری شده و بالاترین ابعاد این بازار هم ۹۸ اینچ بوده است.
برنده: تلویزیونهای QLED
طول عمر
الجی میگوید پیش از اینکه روشنایی تلویزیونهای OLED تا ۵۰ درصد کاهش یابد، باید به مدت ۵۴ سال، روزانه ۵ ساعت به تماشای آنها بنشینید. هنوز مشخص نیست که این ادعا صحت دارد یا خیر، چرا که تلویزیونهای OLED از سال ۲۰۱۳ به بعد در دسترس بودهاند. QLED حتی از آن هم جدیدتر است. اما منبع بکلایت موجود در این تلویزیونها -یعنی همان LED- سابقهای روشن دارد. صرفا به همین خاطر، برنده این دستهبندی را QLED اعلام میکنیم.
برنده: فعلا تلویزیونهای QLED
سوختگی صفحه نمایش
هم تلویزیونهای QLED و هم OLED گاهی از مشکلی به نام Screen Burn-In رنج می برند. این اتفاق زمان می افتد که تلویزیون به صورت موقتی، بخشهایی از تصویری که پیشتر ناپدید شده را کماکان به نمایش درمیآورد. این تصویر معمولا به شکلی سایهگونه به چشم میخورد.
وقتی اسکرین برناین اتفاق میافتد، معمولا به این خاطر است که تصویری ثابت برای مدتی طولانی روی نمایشگر به نمایش درآمده است. برای مثال چنین اتفاقی میتواند با لوگوی شبکههای تلویزیونی در گوشه تصویر به وقوع بپیوندد و همین موضوع درباره برخی المانهای موجود در رابط کاربری بازیهای ویدیویی هم مصداق دارد. معمولا وقتی تصویر عوض میشود و به سراغ محتوایی کاملا متفاوت میروید، این سایه نیز از روی تصویر رخت بر میبندد.
وقتی اسکرین برناین اتفاق میافتد، معمولا به این خاطر است که تصویری ثابت برای مدتی طولانی روی نمایشگر به نمایش درآمده است
به خاطر ذات پنلهای OLED، تلویزیونهای مجهز به این تکنولوژی معمولا بیشتر با مشکل نمایش دائمی هاله به جا مانده از تصویری قدیمی روبهرو میشوند. و متاسفانه تنها راه حل اینست که تمام پیکسلهای باقی مانده را در شرایط نوری یکسانی قرار دهید و این هم خود به زحمت میتواند یک راه حل کاربردی و به درد بخور به حساب آید.
الجی به عنوان بزرگترین تولیدکننده تلویزیونهای OLED در جهان به توصیف این مشکل در دستورالعمل استفاده از دیوایسهای خود پرداخته، اما در عین حال این را نیز اضافه کرده که در شرایط تماشای تلویزیون به صورت نرمال، چنین اتفاقی نباید رخ دهد.
اما چه شرایطی را میتوان «نرمال» به حساب آورد؟ ظاهرا اگر تلویزیون خود را به مدت ۱۰ ساعت در روز و برای دو ماه متوالی روی کانالی یکسان نگه دارید، به شکلی «نرمال» از تلویزیون استفاده نمیکنید. اما آیا این مشکل باید منجر به وحشت شما شده و دلیلی برای عدم خرید تلویزیونهای OLED باشد؟ قطعا خیر. اما اگر میخواهید از تلویزیون گرانقیمتتان برای نمایش محتوای تبلیغاتی در یک فروشگاه استفاده کنید یا به نظرتان احتمال تجربه یک بازی ویدیویی واحد برای مدتی بسیار طولانی وجود دارد، بهتر است که از این مشکل بالقوه باخبر باشید.
نرخ بروز مشکل در تلویزیونهای QLED به مراتب پایینتر است و بنابراین همه ما به خوبی میدانیم برنده این بخش کدام تکنولوژی خواهد بود.
برنده: تلویزیونهای QLED
مصرف برق
همانطور که تا به این لحظه به خوبی میدانید، پنلهای OLED نیازمند یک بکلایت فوق روشن نیستند. این بکلایتهای مقادیر قابل توجهی انرژی مصرف میکنند و این یعنی تلویزیونهای OLED ذاتا بهینگی بیشتری در مصرف الکتریسیته دارند. به صورت مشابه، این تلویزیونها کمتر از تلویزیونهای QLED به تولید حرارت میپردازند.
برنده: تلویزیونهای OLED
قیمتگذاریها
روزی روزگاری، برنده بلامنازع این دستهبندی تلویزیونهای QLED بودند، اما قیمت تلویزیونهای OLED در گذر زمان کاهش یافته و از آنجایی که بیشتر به صحبت راجع به گزینههای پریمیوم میپردازیم، مدلهای مشابه QLED قیمتگذاریهای مشابه نیز دارند. سال ۲۰۲۱ قرار است سالی مهم برای تلویزیونها باشد، خصوصا در بازار ایالات متحده. سامسونگ، سونی و الجی همگی به تولید تلویزیونهای پریمیوم جدیدی پرداختهاند که بزودی سر از بازار در میآورند و نمایشگرهای OLED روشنتر، پردازشگر تصویر بهبودیافته و طراحی بسیار جذاب دارند.
برخلاف تکنولوژی OLED، کیفیت تصویر در تلویزیونهای QLED میتواند بسیار متغیر باشد
اگر مشغول به خرید شدهاید و تلویزیون QLED بسیار ارزانقیمتی مشاهده کردهاید، حواستان باشد که برخلاف تکنولوژی OLED، کیفیت تصویر در تلویزیونهای QLED میتواند بسیار متغیر باشد و این خود به تفاوتهای گسترده در طراحی، پردازش تصویر و کیفیت ساخت بازمیگردد. تنها در بالاترین رده بازار است که تلویزیونهای QLED کیفیت تصویر مشابه به OLED ارائه میکنند.
برنده: تلویزیونهای QLED
جمعبندی
هر دو تکنولوژی مورد بحث در این مقاله، به نوبه خود تحسینبرانگیز هستند. اما باید در هر صورت به انتخاب برنده بپردازیم و آن برنده، فعلا OLED است. با پرفورمنس بهتر در دستهبندیهایی که بیشتر از هر چیز هنگام تماشای فیلم و سریال مورد توجه قرار میگیرند، پنلهای OLED بهترین کیفیت تصویر ممکن را به ارمغان میآورند.
روی کاغذ، QLED دست بالا را دارد و روشنایی بالاتر، عمر طولانیتر، ابعاد بزرگتر نمایشگر و برچسبهای قیمت کمتر را برای مشتریان به ارمغان میآورد. OLED از طرف دیگر زوایای دید بهتر، سطوح عمیقتر رنگ مشکی و بهینگی بیشتر در مصرف انرژی دارد و فشار کمتری به چشمان شما وارد میسازد. هر دو تکنولوژی آیندهنگرانه هستند، بنابراین انتخاب میانشان میتواند به خود مشتری بستگی داشته باشد. QLED در مجموع گزینهای بهتر است، اما اگر بتوانید نور اتاق را کنترل کنید، OLED گزینه معقولانهتری خواهد بود.
در واقع اگر بخواهیم صادق باشیم، با خرید هر یک از این دو تکنولوژی دست به اشتباه نزدهاید. البته این موضوع تا زمانی حقیقت خواهد داشت که تکنولوژی بعدی نمایشگرها از راه نرسیده باشد. تکنولوژی mini-LED برای مثال راهی نویدبخش برای دستیابی به سطوح بهتر رنگ مشکی در تلویزیونهای QLED به نظر میرسد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
خوب بود. ممنون