زندگی در سال ۲۰۵۰ – قسمت اول: نگاهی به جنگافزارهای آینده
از زمان ظهور تمدن، نوع بشر در حال جنگ با خود بوده است. البته نمیخواهیم بگوییم که انسانها پیش از ظهور کشاورزی جان یکدیگر را نمیگرفتند، به ساخت سامانه نمیپرداختند، از حیوانات بهرهکشی نمیکردند و ...
از زمان ظهور تمدن، نوع بشر در حال جنگ با خود بوده است. البته نمیخواهیم بگوییم که انسانها پیش از ظهور کشاورزی جان یکدیگر را نمیگرفتند، به ساخت سامانه نمیپرداختند، از حیوانات بهرهکشی نمیکردند و به کار با فلز یا هر رفتار «متمدنانه» دیگری نمیپرداختند. مادامی که انسانها وجود داشتهاند، از تمام ابزارها و منابع در دسترس خود برای نبرد با یکدیگر استفاده کردهاند.
اما ارتشها و نبردهای بزرگ تنها در قرن سوم بعد از میلاد مسیح به صورت حقیقی ظهور کردند. در این برهه، فاکتورهای یک نبرد حقیقی پدید آمدند: ارتشهای پیاده، مانورهای هماهنگ شده، محاصرههای نظامی و کنترل مناطق فتح شده از جمله مفاهیم تازه این دوران بودند. همینطور که در زمان پیش رفتیم، ارتشها و نبردها هم دگرگون شدند و شروع به بهرهگیری از تکنولوژیها و دیگر بهبودهای به وجود آمده کردند.
میتوان گفت جنگ چوبخطی است که میتوان پیشرفت تمدن را با آن اندازهگیری کرد. اگر بخواهیم طوری دیگر بگوییم، با بررسی ابعاد مختلف ارتشها میتوان میزان پیشرفت یک تمدن را سنجید. در سده اخیر، تمدن انسانی تغییرات گستردهای به خود دیده و بسیاری از این تغییرات، در چگونگی نبردهای ما بازتاب یافتهاند.
تا اواسط سده میلادی فعلی، تغییرات حتی از این هم بیشتر خواهند شد، بسیار بیشتر! با سرعت پیشرفت تکنولوژی و سوالاتی که راجع به سرنوشت جوامع بشری مطرح شده، این تغییرات بسیار چشمگیر خواهند بود. در واقع ممکن است به چنان انقلابی در نبردها دست پیدا کنیم که پیشینیانمان اصلا قادر به تصور آنها به عنوان «جنگ» نخواهند بود.
تغییرات تازه و تهدیدات تازه
بین سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۱ میلادی، بالانس جغرافیای سیاسی با دو ابرقدرت بزرگ و متحدینشان که در وضعیت جنگ سرد به سر میبردند به دست آمد. در سی سال بعد از این ماجرا، این ساختار به شکل گستردهای تغییر کرد و به خاطر فروپاشی جماهیر شوروی شاهد انبوهی از تغییرات در وضعیت اتحادها، اقتصاد جهانی و تکنولوژی بودهایم.
بنابر گزارش سال ۲۰۲۰ دپارتمان امنیت ملی آمریکا، بزرگترین تهدید برای امنیت ملی این کشور دیگر جنگ هستهای یا جنگافزارهای رایج نیست. در عوض نبرد سایبری، تروریسم، فعالیتهای اثرگذار بر روابط خارجی، کارتلهای بینالمللی، مهاجرت غیر قانونی و حوادث طبیعی اصلیترین تهدیدات به حساب میآیند.
قدرت دولتهای ملی به شکلی قابل توجه کاهش خواهد یافت و در عوض شاهد قدرت گرفتن مناطق خودمختار، کلانشهرها و بخش خصوصی خواهیم بود
انتظار میرود تا سال ۲۰۵۰، رشد سیستمهای توزیع شده، پردازش کوانتومی، پرینت سهبعدی، رمزارزها، زیستتکنولوژی و تغییرات اقلیمی، تغییراتی بسیار گستردهتر به وجود آورند. برخی به صورت خاص این بحث را پیش میکشند که قدرت دولتهای ملی به شکلی قابل توجه کاهش خواهد یافت و در عوض شاهد قدرت گرفتن مناطق خودمختار، کلانشهرها و بخش خصوصی خواهیم بود.
به صورت همزمان، تکنولوژیهایی مانند متد ویرایش ژن کریسپر، پرینترهای زیستی دسکتاپ، دیتابیسهای ژنتیکی و نرمافزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی به شکلگیری فرصتهای تازه در حوزه بیوتروریسم منجر میشوند. با تمرینات، تجهیزات و منابع درست، شمار بیشتری از بازیگران خطرناک قادر به مهندسی بدنههای ویروسی یا سموم مختلف در آزمایشگاهها خواهند بود. در نتیجه فرصتهای درگیری و شمار بازیگران این حوزه به شکلی قابل توجه و تصاعدی افزایش خواهد یافت.
آینده نبردها احتمالا وابسته به چند فاکتور اساسی باشد: تکنولوژیهای تازه، تهدیدات تازه، منسوخ شدن زرههای سنگین و از راه رسیدن پهپادها، رباتها و حتی سایبورگها
به خاطر این تغییرات نوظهور، پیشبینی اینکه میدانهای نبرد آینده چه شکل و شمایلی خواهند داشت دشوار است. با این همه، با بررسی تکنولوژیهای نوظهور و تغییرات داینامیک میتوان به نتیجهگیریهای نسبتا دقیق و کلی راجع به آنچه در انتظارمان است رسید.
در غاییترین حالت، آینده نبردها احتمالا وابسته به چند فاکتور اساسی باشد: تکنولوژیهای تازه، تهدیدات تازه، منسوخ شدن زرههای سنگین و از راه رسیدن پهپادها، رباتها و حتی سایبورگهایی که جایگزین انسان میشوند.
نبرد کوانتومی
حوادثی نظیر GhostNet ،Operation Olympic Games و حملات سایبری DNC در سال ۲۰۱۶ حقایقی مهم را راجع به نبردهای سایبری نشانمان دادند. از زمانی که اینترنت ظهور کرد، کشورهای مختلف در سراسر جهان به دنبال راههایی برای استفاده از آن به عنوان سلاحی علیه بازارهای مالی و سیستمهای کامپیوتری دیگر کشورها بودهاند.
بیرون از دنیای دولتها و ارتشها، تهدید هکرهای مستقل و گروههای هکری هم وجود دارد. گروههایی مانند انانیموس و ویکیلیکس نشان دادهاند که که چطور هکرها و «هکتیویستها» میتوانند آسیبی بزرگ وارد کرده و اختلالی اساسی در ساز و کارها به وجود آورند. قابل درک است که چرا دولتهای امروزی به جذب هکرها میپردازند تا از زیرساختهای حیاتی خود محافظت کنند (یا حملات سایبری را ترتیب دهند).
کامپیوترهای کوانتومی به جای اتکا بر ارقام باینری (صفرها و یکها) بر اصل برهمنهی و درهمتنیدگی ذرات متکی هستند
به محض اینکه پردازش کوانتومی در دسترس قرار بگیرد، شرایط به شکل چشمگیری تغییر خواهد کرد. در قیاس با همتایان «کلاسیک» خود، کامپیوترهای کوانتومی به جای اتکا بر ارقام باینری (صفرها و یکها) بر اصل برهمنهی و درهمتنیدگی ذرات متکی هستند. این باعث میشود کامپیوترهای کوانتومی قادر به پردازش مقادیر نجومی به صورت همزمان باشند و این کار را با سرعتی بسیار بالا به انجام برسانند.
دو فاکتور مهم در توسعه کامپیوترهای کوانتومی، شمار کیوبیتها (معادل کوانتومی بیتها در کامپیوترهای کلاسیک) و زمان همفازی -یعنی مدت زمانی که یک کیوبیت میتواند اطلاعات را در خود نگه دارد- است. در دهه ۲۰۱۰ میلادی، قدرتمندترین کامپیوترهای کوانتومی کمتر از ۱۰۰ کیوبیت داشتند و زمان همفازیشان هم بین چند نانوثانیه تا چند میکروثانیه بود.
طی دهههای ۲۰۳۰ و ۲۰۴۰، شمار کیوبیتها و مدت زمان همفازی، هردو به شکل قابل توجهی بهبود خواهند یافت، تا حدی که احتمالا بتوانند رمزنگاری با پروتکل RSA-2048 را ظرف ۱۰ ثانیه از پیش روی بردارند. کامپیوترهای کوانتومی در مقیاس بزرگ هم راهشان را به اماکن بیشتری نسبت به آزمایشگاهها باز خواهند کرد و بنابراین شاهد انبوهی از فرصتهای تازه برای کارهای پژوهشی و همینطور کارهای خطرناک خواهیم بود.
رمزنگاری با کلید عمومی در برابر رخنههای سایبری کوانتومی کاملا بیفایده خواهد بود و مردم نمیتوانند به هیچ دادهای که در اینترنت ارسال یا دریافت میشود اعتماد کنند
اگرچه دولتها، ارتشها و سازمانهای بزرگ در برابر رخنههای احتمالی مصون خواهند بود، هر سیستمی که هنوز پلتفرمهای دیجیتال و قدیمیتر را به اجرا در آورد شکلی آسیبپذیر به خود میگیرد. پیش از هر چیز، رمزنگاری با کلید عمومی در برابر رخنههای سایبری کوانتومی کاملا بیفایده خواهد بود و این یعنی مردم نمیتوانند به هیچ دادهای که در اینترنت ارسال یا دریافت میشود اعتماد کنند. این میتواند باعث شود که بسیاری از فعالیتهای روزمره مانند بانکداری اینترنتی یا حتی استفاده از کارتهای اعتباری شکلی کاملا غیر قابل اتکا به خود بگیرند.
کامپیوترهای کوانتومی راهشان را به نبردهای سایبری هم باز خواهند کرد. همین حالا چندین دولت مختلف (مانند ایالات متحده و چین) در «رقابت کوانتومی» به سر میبرند و این یعنی روی فرمهای تازه از رمزنگاری کار میکنند و در تلاش برای رسیدن به دستاوردهای تازه، پیش از رقیب خود هستند.
مگر اینکه تکنیکهای رمزنگاری پایاپای با پردازش در این حوزه پیش بروند، هرکسی که زودتر به «برتری کوانتومی» دست پیدا کند، فرصتی طلایی در اختیار خواهد داشت. تا زمانی که دولت رقیب نتواند پروتکل رمزنگاری جدید برای مقابله به مثل بسازد، هرکسی که به این برتری دست پیدا کند قادر به سرک کشیدن به دیتابیسهای هرکس دیگر خواهد بود.
پهپادها در همهجا!
از زمانی که سده جدید میلادی آغاز شد، میزان استفاده از هواگردهای بدون سرنشین نظامی به شکل قابل توجهی افزایش یافته است. از جمله دلایل گسترش استفاده از این پهپادها میتوان به کاهش ریسکها، بهبود عملیاتهایی که در مناطق دوردست انجام میشوند، تمایل به کاهش تلفات و همینطور رشد عملیاتهای ضد تروریسم اشاره کرد.
بنابر پژوهشی که در سال ۲۰۱۳ میلادی توسط انستیتوی بروکینگز انجام شد، از سال ۲۰۰۸ الی ۲۰۱۳، شمار خلبانان هواگردهای بدون سرنشین که تمرینات خود را در نیروی هوایی آمریکا پشت سر گذاشتند، از ۵۰۰ نفر به ۱۳۰۰ رسیده است. این یعنی خلبانان هواگردهای بدون سرنشین حالا ۸.۵ درصد از مجموع خلبانان نیروی هوایی آمریکا را تشکیل میدهند. از سال ۲۰۱۲ به بعد، تعداد خلبانان هواگردهای بدون سرنشین آموزش دیده در نیروی هوایی آمریکا، از مجموع خلبانانی که برای به پرواز درآوردن جنگندهها و بمبافکنها آموزش میبینند بیشتر شده است.
خلبانان هواگردهای بدون سرنشین حالا ۸.۵ درصد از مجموع خلبانان نیروی هوایی آمریکا را تشکیل میدهند
در حال حاضر، توسعهدهندگان هواگردهای بدون سرنشین سعی دارند که به این پهپادها شکلی کوچکتر، مخفیانهتر و توانمندتر ببخشند. این کار با ساخت تکنولوژیهایی صورت میگیرد که به پهپادهای بدون سرنشین اجازه میدهند به صورت زنجیرهای ماموریتهای حمله را پشت سر بگذارند، به سوختگیری میان زمین و هوا بپردازند و محمولههای نظامی را با خود جابهجا کنند.
در ادامهی این ترند، پهپادها تا اواسط سده کنونی میتوانند به صورت کامل جایگزین هواگردهایی شوند که خلبانان پشت آنها مینشینند. از سوی دیگر اکنون پژوهشهای زیادی صرف توسعه هواگردهای فراصوتی میشود که قادر به پرواز، نبرد هوایی و فرود بدون نظارت انسانی خواهند بود. با این همه کماکان احتمال استفاده از خلبانان انسانی برای عملیاتهای هوایی در مقیاس بزرگ وجود دارد و پهپادهای خودران یا کنترل از راه دور، نقش «کمک خلبان» را ایفا خواهند کرد.
یک احتمال دیگر، توسعه میکروپهپادها است: پهپادهایی بسیار کوچک که تنها یک هزارم متر طول دارند. این پهپادها میتوانند به صورت دستهجمعی به پرواز درآمده و با حرکاتی بسیار هماهنگ، اهداف دشمن را نابود کنند.
مخفیانهتر
یک تغییر دیگر که همین حالا به وضوح دیده میشود، رشد تکنولوژیهای پنهانکارانه است. توسعه مواد جذب رادار و سطوح پسزننده رادار اواسط دهه ۱۹۷۰ میلادی آغاز و منجر به تولید نخستین هواگرد شناساگریز تا اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی شد - از جمله چنین هواگردهایی میتوان F-117 Nighthawk و همینطور B-2 Spirit اشاره کرد.
حدودا ۴۰ سال بعد، تکنولوژیهای پنهانکارانه بهبود یافتهاند و حالا به نسل پنجم جنگندهها، پهپادهای نسل بعد، کشتیها و حتی تانکهای شناساگریز رسیدهایم. با این پیشرفت، مادامی که تکنولوژی تصویربرداری پیشرفته و متدهای شناسایی وجود داشته باشند، تکنولوژیهای پنهانکارانه هم نُرمی در میدان نبرد خواهند بود. حالا حتی پیادهنظامها هم به دنبال راهی برای پشت سر گذاشتن ماموریتهای خود به شکلی مخفیانهتر هستند.
مادامی که تکنولوژی تصویربرداری پیشرفته و متدهای شناسایی وجود داشته باشند، تکنولوژیهای پنهانکارانه هم نُرمی در میدان نبرد خواهند بود
اگرچه نیروهای پیادهنظام از سده ۱۹ میلادی به بعد از استتار استفاده کردهاند، ارتشهای مدرن به دنبال راههای تازه برای غیر قابل تشخیص باقی ماندن میگردند. برای مثال استتار دیجیتال به جایگزینی برای الگوهای قدیمیتر تبدیل شده و واحدهای نظامی بیشتری هم به استفاده از صداخفهکن اسلحه میپردازند - جالب اینکه نیروی دریایی آمریکا اخیرا استفاده از صداخفهکن را برای تمام نیروهایش اجباری کرد.
پژوهشهای گستردهای صرف «نامریی» کردن واحدهای پیادهنظام میشود. از جمله مثالها میتوان به تکنولوژی «صفحه پنهان» اشاره کرد که رد پای حرارتی را از این میبرد و همینطور «شنلهای ناپیدایی» که به سربازان اجازه میدهند عملا با محیط پیرامون خود ادغام شوند.
ناقوس مرگ تانکها
برای چندین دهه، تانکهای نظامی اصلیترین تکیهگاه میدانهای نبرد مدرن به حساب آمدهاند. از زمان پایان جنگ سرد اما تانکها با چالشهای فراوانی مواجه شدهاند که نشان میدهند این تکنولوژی دارد به پایان راه خود نزدیک میشود. تا سال ۲۰۱۵، رقابت تنگاتنگ میان تانکها و سیستمهای ضد تانک احتمالا بالاخره منجر به منسوخ شدن هردو تکنولوژی شود.
در جریان نخستین جنگ چچن، جنگ عراق و جنگ در افغانستان، تانکها یا اصلا برای جغرافیای بومی مناسب نبودند یا در نبردهای نزدیک در مناطق شهری تلفات فراوان میدادند
در دهه ۱۹۷۰ میلادی تانکها تکیهگاه اصلی کشورها برای نبردهای نظامی بودند و هر کشور پیشرفته به سرغ یک مدل واحد از تانکها رفت. کشورهای مختلف تانکهای مخصوص به خود را ساختند. ایالات متحده M1 Abrams را داشت، جماهیر شوروی به توسعه T80 و T90 پرداخت، آلمانیها Leopard II را به رخ کشیدند، فرانسویها Leclerc را، چینیها به سراغ ZTZ80/88 رفتند و بریتانیا هم Challenger 2 را داشت.
در تمامی موارد، این تانکها از تکنولوژیهای پیشرفته مانند زره مرکب، تکنولوژیهای نوری مانند دوربین دید در شب، سیستمهای تثبیت کننده، زره واکنشگر و تسلیحات روز بهره میبردند. به صورت همزمان، سیستمهای ضد تانک هم با سرعت زیادی دچار پیشرفت شدند و در قالب گستره وسیعی از تجهیزات، از آرپیجیها گرفته تا موشکهای هدایتشونده و موشکهای هدایتشونده با لیزر از راه رسیدند.
بعد از اینکه سیستمهای ضد تانک شکلی پیچیدهتر به خود گرفتند و نقشی موثرتر در نبردهای بعد از دوران جنگ سر ایفا کردند، شرایط از این هم بدتر شد. در جریان نخستین جنگ چچن (۱۹۹۴ تا ۱۹۹۶)، جنگ عراق (۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱) و جنگ در افغانستان (۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱)، تانکها یا اصلا برای جغرافیای بومی مناسب نبودند یا در نبردهای نزدیک در مناطق شهری تلفات فراوان میدادند.
این حقیقت که اکثر نبردهای نظامی در عصر مدرن نیز بدون تانکها صورت گرفتهاند نشان میدهد که این تکنولوژی دیگر اهمیت سابق را ندارد. با توجه به هزینههای بالای تولید زرههای پیشرفته برای تانکها و همینطور نقش کمرنگترشان در میدانهای نبرد، ارتشهای سراسر جهان حالا قصد دارند سیستمهای مبارزه انعطافپذیرتر را جایگزین تانکها کنند.
برای مثال در سال ۲۰۱۴، آژانس پروژههای پژوهشی تدافعی پیشرفته (دارپا) از برنامه Ground X-Vehicle Technologies (یا به اختصار GXV-T) رونمایی کرد تا به بررسی گزینههای جایگزین بپردازد. در سال ۲۰۱۶، کریستوفر اورلوسکی (مدیر برنامه) توضیح داد که GXV-T با محوریت تکنولوژیهای سنتشکنانهای دنبال میشود که همگی به بهبود حرکت وسایل نقلیه در میدان نبرد، توانمندی بیشتر آنها و امنیت خدمه منجر میگردند. دارپا با GXV-T ذهنیت «زره بیشتر به معنای محافظت بهتر است» را زیر سوال برد و در مسیر تکنولوژیهای نوآورانهتر برای قرن بیست و یکم و فراتر قدم گذاشت.
دارپا با GXV-T ذهنیت «زره بیشتر به معنای محافظت بهتر است» را زیر سوال برد و در مسیر تکنولوژیهای نوآورانهتر برای قرن بیست و یکم و فراتر قدم گذاشت
تا سال ۲۰۵۰ میلادی، این ماجرا به منسوخ شدن کامل تانکها منجر میشود و در عوض شاهد وسایل نقلیه سبکوزنتری خواهیم بود که چرخ، قطعات قابل تنظیم و حتی پایههای مخصوص دارند. به جای زرههای سنگین، این وسایل نقلیه بر رادار، نرمافزار تشخیص وضعیت مبتنی بر هوش مصنوعی و تدابیر اقدام متقابل برای زمانی که تهدیدی بالقوه وجود دارد متکی خواهند بود.
یک لایه دفاعی دیگر در این تجهیزات تازه میتواند پهپادهای شکارچی و استتار فعال (مشابه به شنل ناپیدایی) باشد. موتورهای گازوییلی بدون هیچ تردید جای خود را به باتریهایی با ظرفیت بالا یا سلولهای سوخت هیدروژنی خواهند داد. و به جای خدمهای ۳ یا ۴ نفره، این وسایل نقلیه جدید میتوانند تنها یک راننده داشته باشند یا به صورت از را دور کنترل شوند یا کاملا خودران باشند.
رابط انسانی ماشینی
سربازانی که در میدانهای نبرد از گوشت و خون ساخته شدهاند، از واحدهای رباتیک هم برای تقویت تقریبا تمام تواناییهایشان بهره خواهند گرفت. در واقع رباتهای میدان نبرد اکنون به یکی از تمرکزهای اصلی دارپا و دیگر توسعهدهندگانی تبدیل شدهاند که مسئولیت به پیش راندن ماموریتهای آتی را برعهده خواهند داشت.
از جمله احتمالات در این حوزه میتوان به رباتهای مشابه به ربات انساننمای اطلس، ربات Legged Squad Support System و Spot اشاره کرد که همگی توسط کمپانی بوستون داینامیکس ساخته شدهاند. این رباتها و دیگر نمونههای مشابه، بر مبنای قواعد زیستتقلید توسعه یافتهاند و با تقلید از حرکات موجودات زنده، به گستره وسیعتری از حرکات و انعطافپذیری نسبت به نمونههای قبلی دست مییابند.
انتظار میرود اسکلتهای خارجی خیلی زود از راه برسند و باعث شوند که سربازان توان، مقاومت و ظرفیت حمل محموله هرچه بیشتر داشته باشند
بعد هم نوبت به Unmanned Group Vehicles میرسد که همتای زمینی پهپادهای بدون سرنشین به حساب میآیند و همین حالا به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفتهاند. از مثالهای این «رباتهای میدان نبرد» میتوان به واحد خنثیسازی بمب TALON، ربات اکتشافگر و زرهی Taifun-M و وسیله نقلیه بدون سرنشین Gladiator Tactical اشاره کرد.
این رباتها از پس گستره وسیعی از وظایف برمیآیند، از حمل مهمات و خنثیسازی مینها و بمبها گرفته تا کشیک دادن و پشتیبانی. این سیستمهای رباتیک به احتمال فراوان شکلی رایجتر و پیچیدهتر به خود میگیرند و در آینده کاملا خودران خواهند بود.
اما احتمالا افراطیترین روش ورود رباتها به میدان نبرد، ادغام آنها با خود سربازان باشد. انتظار میرود اسکلتهای خارجی خیلی زود از راه برسند و باعث شوند که سربازان توان، مقاومت و ظرفیت حمل محموله هرچه بیشتر داشته باشند. بنابر گزارش تازه وزارت دفاع آمریکا، ۲۰۵۰ سالی خواهد بود که سربازان سایبورگ به وفور در نیروهای ارتش این کشور یافت خواهند شد. بنابر همین گزارش، «تکنولوژیهای سایبورگ» لیست شده در پایین بزرگترین تاثیرگذاری را در این حوزه خواهند داشت:
بهبود در بینایی: با ایمپلنتهای چشمی خاص، میتوان توانایی بینایی سربازان را بهبود داد و هشیاری محیطی آنها را نیز افزایش. با تعبیه مدارهای خاص در چشم، سربازان میتوانند به مشاهده طول موجهای دیگر (مانند مادون قرمز) بپردازند، دید در شب بهتری خواهند داشت، حرکات را با وضوح بیشتر خواهند دید , اهداف را بهتر شناسایی خواهد کرد.
کنترل عضلانی برنامهنویسی شده: سربازان آینده میتوانند شبکهای وسیع از سنسورها را درون بدن خود داشته باشند که با پالسهای محرک کوچک، کنترل بر عضلات را بهبود میبخشند. در کنار یک پکیج درک محیطی مبتنی ب هوش مصنوعی، این سنسورها میتوانند منجر به ممانعت اتوماتیک از خطرات شوند.
بهبودهای عصبی مستقیم: امکان تعبیه مستقیم چیپها درون مغز انسان باعث میشود به رابط مغز به ماشین و همینطور تعاملات مغز به مغز دست پیدا کنیم. به عبارت دیگر، سربازان قادر به مکالمه مستقیم با سیستمهای خودکار و دیگر سربازان خواهند بود و این چیپها میتوانند به بهینهسازی گسترده فرمانها، کنترل و عملیاتها شوند.
قطعات سایبرنتیک ضمنا در حوزه درمان و احیای سربازان هم حسابی کاربری ظاهر خواهند شد. برای مثال ایمپلنتهای عصبی میتوانند به علائم ناشی از ضربات مغزی -نظیر از دست رفتن حافظه، سرگیجه، سردرد، حالت تهوع، عدم امکان تمرکز و دشواری در دریافت اطلاعات تازه- رسیدگی کنند. این ایمپلنتها احتمالا شمایلی مشابه به مدارهای یکپارچه انعطافپذیر خواهند داشت که در مناطق آسیبدیده مغز قرار میگیرند و اساسا میان عصبهای آسیبدیده «پل» میزنند. از ایمپلنتهای مشابه برای درمان علائم اختلال اضطراب پس از سانحه (PTSD) هم میتوان استفاده کرد و در واقع اتصال میان محرک بیرون و واکنش پنیک را از بین برد.
نتیجهگیری؟
جملهای قدیمی داریم که میگوید: «سربازان همیشه برای نبرد در جنگ آخر آماده میشوند». این یعنی ارتشها همواره در حال تکامل هستند تا با چالشهای تازه روبهرو شوند (مثل یک نرمافزار آنتیویروس). این سنت دیرینه به طور یقین در آینده هم ادامه خواهد یافت و پیشبینی نتیجه تلاشهای نظامی بشر هم بسیار دشوار است.
اگرچه پیشبینی دقیق هیچوقت آسان نیست، انتظار میرود ذات جنگ تا اواسط سده جاری میلادی با چند تغییر عمده عمراه باشد:
- تکنولوژیهای توزیع شده منجر به ظهور تهدیدات تروریستی تازه میشوند
- پردازش کوانتومی به افزایش تنش در حوزه جنگ سایبری منجر میشود
- تکنولوژی مخفیکارانه ما را به «نامریی بودن حقیقی» میرسانند
- دیگر خبری از تانکها یا نبرد با تانک نخواهد بود
- رباتها و سایبورگها اصلیترین نقشها را در میدان نبرد بر عهده خواهند گرفت
از سوی دیگر، برخی چیزها هیچوقت عوض نمیشوند. برای مثال جنگ همواره تلاشی است که از سوی انسان صورت میگیرد. حتی اگر رباتها میدان نبرد را تحت تصرف خود در آورند نیز دوشادوش و با پیروی از انسانها نبرد خواهند کرد. علاوه بر این، ارتشها همواره مجبور به تطبیق یافتن با شرایط و تکنولوژیهای نوظهور هستند، خصوصا تکنولوژیهایی که فرصتهای تازه برای آشوب و نابودی به ارمغان میآورند.
و در نهایت جنگ هیچوقت قابل پیشبینی نخواهد بود و احتمالا با موفقیتی محدود به تمام انتظارات خود از نبردهای آتی دست پیدا کنیم. حتی اگر ارتشهای آینده به هوش مصنوعی و پردازش کوانتومی برای بررسی سناریوها و احتمالات مختلف هم دسترسی داشته باشند، ماهیت شتابگرفته تغییرات تکنولوژیک باعث میشود سطوحی تازه از عدم قطعیت را تجربه کنیم.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بله بله فقط چجوری حفظ کردی اینو من موندم من تا وستاش نرسیده خسته شدم 😅
چو علم آموختی از حرص آنگه ترس کاندر شب
چو دزدی با چراغ آید گزیدهتر بَرد کالا
چو تن جان را مزیّن کن به علم دین که زشت آید
درونسو شاه، عریان و برونسو کوشک در دیبا (سنایی)
فقه و فنآوری دو بال آدمیاند که اگر برابر رشد نمودند فبها المراد وگرنه سقوط حتمی است
ولی متأسفانه فاصله علم از دین را روز به روز بیشتر مینمایند
امروز دورتر از دیروز و فردا بدتر از حالا
و مضحک آنکه با اعتراف به ترسناکی فنآوری، آرزویش میکنند
حال آنکه فنآوری -فی نفسه- ترسناک نیست؛ ماییم که چنان در بحرش فرو رفتیم که راه خانه (ساحل اخلاق) یادمان رفته. لذا کار وسوسه به سوءاستفاده از فنآوری -با فاصلهگیری از مبدأ و معاد- رفتهرفته آسانتر میشود؛ و دقیقًا همین نکته ترسناک است. و إنلّا اگر همین فنآوری بدست اهل باشد در خدمت صلح و تعالی بشریت خواهد بود؛ بجای جنگ و تباهی طبیعت
درماندگی در برابر ویروس کرونا -آنهم در هزارۀ سوّم- نشان از پیشرفت تکبعدی و شکست اخلاقی مدعیان فنآوری است. چون به بهداشت کمتر از اقتصاد اهمیت دادند زیستفنآوری عقب مانده. حال آنکه اگر بجای پولپرستی، عقل و معرفت حاکم بود شاهد رشد نامتوازن و سقوط نبودیم
بازی -بخاطر گردش مالیش- به چه اوجی رسیده؟ و آموزش چقدر ابتدائی مانده؟
کجایند مردانی که دهها سال زحمت تألیف یک کتاب میکشیدند؟ و چرا هنوز یک دایرةالمعارف تصویری که هیچ، مترجم/ جستجوگرش هم نیست؟
اهل سقیفه/ پوپولیزم نیستم ولی اگر «دموی کراسی» حق است اکنون چرا مردمسالاری مستقیم -مثل بعضی دهات سوئیس- اجراء نمیشود؟ با اینکه سختافزار تشخیص هویّت و نرمافزار رمزنگاری موجود است؛ مگر نمیگی: دهکدۀ جهانی؟!
به دروغ ادّعا میشود در عصر انفجار اطلّاعاتیم! آری از زانوی vpn فروشی پیداست. دقیقًا برعکس، هر فحش/ جفنگی ردّ و بدل میشود ولیک از اطلاعرسانی خبری نیست؛ پول دهی و منّت هم بکشی باز چیز چندانی گیرت نمیاد. اصلًا این اللهکلنگ سواد و ادّعا آنقدر بالا پایین شد تا در نقطۀ تلاقی پسرفت اخلاقی و پبشرفت فنآوری به تراز رسید
هر کس و ناکسی -فقط چون پول دارد- به خودش اجازه داده رسانه خریده و در هر باب تز در کند، و کاش در یک چیز تخصص کافی داشت! مخاطب امّا هرچه هم بارش باشد فقط در صورت صلاحدیدش سانسور نمیشود
آینده تاریک است چون پگاه تمدّن رو به شامگاه است و این ره که بشر میرود به قبرستان است
مگر پاوسرپتی به صحرا رویم و فرج خود و ظهور خلیفۀ خدا را استغاثه نماییم
آنکه در سایۀ دولت کریمهاش داد و دانش به اوج میرسد
اللهم عجّل لولیک الفرج
حاجی لاگین کردم فقط بپرسم جنس ی که میخری چیه، خیلی خوب به نظر میرسه، بگو ما هم با خلیفه و دولت کریمه ایشان در فضای بیکران به سمت نیکویی بریم بالا.
دعای صبح و آه شب کلید گنج مقصود است
به این راه و روش میرو که با دلدار پیوندی
لاگین کردم که دیسلایک کنم فقط
ساقی هستم اینم نمونه کارم
ممنون ازمقاله مفیدتون