آیا واقعاً یک محقق نسخه اولیهای از «ده فرمان» را پیدا کرده است؟
جدیداً محققی اعا کرده است که نوشتهای مربوط به کتاب مقدس که در قرن نوزدهم جعلی شناخته شده بود، نه تنها اصل است، بلکه نمونهای قدیمیتر از کتاب تثنیه (The Book of Deuteronomy) است. البته ...
جدیداً محققی اعا کرده است که نوشتهای مربوط به کتاب مقدس که در قرن نوزدهم جعلی شناخته شده بود، نه تنها اصل است، بلکه نمونهای قدیمیتر از کتاب تثنیه (The Book of Deuteronomy) است. البته که همه با این ادعا موافق نیستند!
کتاب تثنیه به توصیف برخی از وقایع تاریخ باستانی اسرائیل میپردازد و شامل قوانینی است که از سمت خدا نازل شده و از جمله این قوانین، «ده فرمان» (Ten commandments) است. بسیاری از پژوهشگران باور دارند که کتاب تثنیه حدود 2700 سال پیش نوشته شده است، درحالی که این متن به تاریخی پیش از آن بر میگردد.
این متن به خط نیاعبری (Paleo-Hebrew) و بر روی شانزده قطعه چرمی نوشته شده و در سال 1883 شخصی به نام موسی ویلهلم شاپیرا، یک فروشنده آثار باستانی ساکن اورشلیم، این نوشته را به اروپا برد و آن را به گروهی از محققان آلمانی نشان داد.
پژوهشگران، نوشته را جعلی قلمداد کردند. شاپیرا سپس به انگلستان سفر کرد و قصد داشت تا این متن را به موزه بریتانیا به قیمت یک میلیون پوند بفروشد، اما یکی از متخصصان این موزه، همچون محققان آلمانی، این متن را جعلی دانسته و پیشنهاد خرید آن را رد کرد. یک سال بعد و در سال 1884 شاپیرا در هلند خودکشی کرد.
پس از مرگ شاپیرا، همسرش نوشته را به کتابفروشی به نام برنارد کواریچ (Bernard Quaritch) فروخت. از آن پس و از حدود سال 1900 اطلاعی از محل این نوشته در دست نیست؛ اما شماری از کپیهای دستنویس آن تا امروز به جا ماندهاند.
آیا این نوشته واقعی است؟
ایدن درشویتس (Idan Derschowitz) پژوهشگر دانشگاه پوتسدام آلمان در مقالهای که در ماه مارچ در ژورنال Zeitschrift für die Alttestamentliche Wissenschaftمنتشر شده است و در کتابی که اخیراً به چاپ رسیده ("The Valediction of Moses: A Proto-Biblical Book) این مسئله را مطرح میکند که چرا نه تنها این نوشته واقعی است؛ بلکه نمونهای قدیمیتر از کتاب تثنیه هم است.
در این نوشته که درشویتس آن را The Valediction of Moses مینامد، مختصراً روایت میشود که خدا به موسی فرمان میدهد تا سرزمینهای پادشاهی به نام سیحون (Sihon) را فتح کند.
موسی و بنیاسرائیل در [محلی به نام] جهاز (Jahaz) به سیحون حمله کرده و همه را میکشند و تمام شهرها را تصرف میکنند. درشویتس میگوید با اینکه این نوشته کوتاهتر از کتاب تثنیه است؛ اما «ده فرمان» را هم شامل میشود. هردو متن نیز از فتح سرزمینهای سیحون سخن میگویند، اما کتاب تثنیه روایتی طولانیتر از این داستان را شامل میشود. درشویتس همچنین میگوید که این متن قبل از کتاب تثنیه نوشته شده است.
وی دلایل متعددی را در راستای اثبات ادعای خود درمورد معتبر بودن این متن ذکر میکند. برای مثال میگوید که با توجه به نوشتههای شاپیرا میدانیم که او، خودش نیز سعی در فهمیدن این متن داشته است و این نشاندهنده آن است که حداقل خود شاپیرا این سند را جعل نکرده است.
درشویتس در مقالهاش اضافه میکند:«مقالات شاپیرا پر از علامت سوال و یادداشتهای حاشیهای هستند و به نظر میآید که همه اینها یک رمزنگاری ابتدایی و اولیه است. اگر شاپیرا جعلکننده یا یکی از جعلکنندگان متن مذکور بود، چرا در هیچ یک از یادداشتهای شخصیاش تلاش موفقی در جهت رمزنگاری این متن نیست؟ قطعاً عادی نیست که خود جعلکننده سعی در فهمیدن متنی که خودش نوشته است بکند.»
در درجه دوم، درشویتس ادعا میکند که داستان چگونگی کشف این نوشته به طرز قابل توجهی مشابه کشف طومارهای دریای مرده (Dead Sea Scrolls) در سال 1940 است.
او اضافه میکند:«با توجه به گفتههای شاپیرا، تابستان سال 1878 بود که او برای اولین بار درمورد قطعات دستنوشته چرمی شنید که بادیهنشینان (Bedouins) در غاری در نزدیکی دریای مرده، بالاتر از وادی موجب (Wadi al Mujib)، کشف کردهاند.»
شاپیرا ادعا میکند که نوشتهها را به قیمتی ناچیز از بادیهنشینان خریداری کرده است. داستان کشف نوشتهای از یک غار در نزدیکی دریای مرده توسط بادیهنشینان، بسیار شبیه به چگونگی کشف طومارهای دریای مرده در سال 1940 است. اگرچه که طومارهای دریای مرده دههها پس از مرگ شاپیرا کشف شدند، اما همچنان این شباهت وجود دارد.
درشویتس دلایل بیشتری در راستای تایید نتایج خود ارائه میدهد. برای مثال، میگوید که یک جعلکننده در قرن نوزده، احتمالاً شناختی نسبت به بسیاری از واژههایی که به خط نیاعربی در متن به کار رفته است، نداشته است. همچنین ذکر میکند که دلیلی ندارد که بادیهنشینان(همان کسانی که شاپیرا ادعا میکند متن را از آنان خریداری کرده است) متنی را جعل کنند و آن را به قیمت ناچیزی به فروش برسانند.
پژوهشگران کتاب مقدس چه میگویند؟
Live science با تعداد زیادی از محققانی که در این تحقیق نقشی نداشتهاند گفتوگو کرده است، تا بدین ترتیب نظرات آنان را درمورد این ادعا بداند. بیشتر آنها در واقعی بودن آن تردید داشته و متن را جعلی دانستهاند.
یکی از مشکلاتی که محققان مطرح کردهاند این است که این متن، برای بیش از یک قرن است که از دست رفته و درنتیجه انجام آزمایشهای علمی بر روی آن غیر ممکن است. به علاوه، شاپیرا سابقه خرید و فروش آثار و اسناد جعلی را هم داشته است. شاپیرا در دهه 1870 چندین شی منقوش را که گویا توسط موآبیان(Moabites) ساخته شده بودند فروخت، درحالی که معلوم شد که این آثار جعلی بودهاند.
محققان میگویند که نوشته مذکور شامل تعدادی ویژگیهای غیر معمول است که به نظر میآید که یک جاعل در قرن نوزده آنها را ایجاد کرده است.
کریستفر رولستون (Christopher Rollston) استاد ادبیات و زبانهای سامی شمال غربی در دانشگاه جرج واشنگتن است. وی فهرستی طولانی از چرایی جعلی بودن این متن ارائه میدهد و میگوید:« اینجور ادعاها به مدارک قانعکننده احتیاج دارند و در این مورد، همچین مدارکی موجود نیست. متن شاپیرا ناقص است و این نقصها بیشتر شبیه به نقایصی هستند که در متون جعلی جدید در طی دهههای گذشته میبینیم.»
سیدنی وایت کرافورد، استاد بازنشسته دانشگاه نبراسکا- لینکلن و متخصص زبان عبری هم ادعاهای درشویتس را متقاعدکننده نمیداند. او میگوید:«مسئله اصالت، صحت و اعتبار براساس بقایای مادی- که در این مورد مفقودند و نمیتوان آنها را آزمایش کرد- و بررسی پالئوگرافی (دانش قرائت خطوط باستانی) صورت میگیرد.»
همچنین ذکر میکند که مطالعات پیشین انجام شده بر روی متن، حاوی ویژگیهایی غیر معمولی میشد که نشان از جعلی بودن آن داشت. مطالعاتی که در قرون بیست و بیست و یک بر روی متن انجام شده است، مبتنی بر کپیهای دستنویس از متن بود، درحالی که در مطالعات انجام شده در قرن نوزده از متن اصلی استفاده شده بود.
درشویتش در کتاب و مقاله خود، خطاهای پالئوگرافی را ناشی از نبود متن اصلی برای مطالعه میداند: شاید پژوهشگران قرن نوزده هنگام کپیبرداری از نوشته، این خطاها را مرتکب شده بودند. به بیانی دیگر، متن واقعی احتمالاً با کپیهایی که امروزه موجود هستند، متفاوت است.
برخی محققان هم این احتمال را دادهاند که متن واقعی باشد. مایکل لانگلویز (Michael Langlois) استاد الهیات در دانشگاه استراسبورگ فرانسه میگوید:«براساس تعدادی از طرحهای کشیده شده به نظر میآید که این قطعات جعلی هستند، البته که با توجه به سابقه شاپیرا در جعل سند، چیز عجیبی نیست. از طرف دیگر، این امکان وجود دارد که [کپیها]- و نه خود قطعات- به طرز ضعیفی کپیبرداری شده باشند. متأسفانه خود قطعات اصلی را در اختیار نداریم و بنابراین با یک دوراهی روبرو میشویم. بدین صورت، این امکان وجود دارد که قطعات، واقعی بوده باشند.»
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.