چرا ایران نتوانست گردشگری امارات را شکست دهد؟
طبق گزارش جامع گردشگری ایران که توسط فلایتیو منتشر شده، سالها است که دبی در مسیر رشدی گسترده قرار گرفته است. امارات دیگر با آن چیزی که 50 سال پیش بود سنخیتی ندارد. ممکن است ...
طبق گزارش جامع گردشگری ایران که توسط فلایتیو منتشر شده، سالها است که دبی در مسیر رشدی گسترده قرار گرفته است. امارات دیگر با آن چیزی که 50 سال پیش بود سنخیتی ندارد. ممکن است اینجا و آنجا عناصری از ریشههای سنتی امارات را ببینید، اما این کشور و شهر تجاری آن یعنی دبی، سالها است که موقعیت به عنوان شاهراهی اقتصادی و گردشگری را محکم کردند، کاری که ایران تا به امروز نتوانسته کاملا آن را محقق کند. امارات به فرصتهای گردشگری دست یافته که ایران سالها پیش برای آن برنامه داشت، اما جایی در این مسیر، ایران از امارات جا ماند.
ثروت دبی از نفت نیست!
اواخر دهه 60 میلادی، دبی به نفت دست پیدا کرد و این کشف باعث شد که این شهر کوچک که زمانی متعلق به ماهیگیران و جویندگان مراورید بود، تبدیل به نقطهای در اقتصاد جهان شود. با این حال ثروت فعلی دبی از نفت نیست. پس از کشف نفت، جمعیت دبی نزدیک به 600 درصد رشد داشت. همچنین به خاطر قرارگیری دبی در نقطهای استراتژیک از تنگه هرمز و خلیج فارس، دبی این فرصت را داشت که تبدیل به شاهراهی برای تجارت شود. در سال 2020، نفت تنها یک درصد GDP امارات را تشکیل میداد و 20 درصد از این GDP به یک صنعت اختصاص داشت: «صنعت گردشگری».
مراکز تجاری چندملیتی غولپیکر، بندرهای ارتباطی وسیع، بهرهگیری از تکنولوژیهای تازه در فرودگاهها و ترمینالهای حمل و نقل، استفاده از هتلهای بینالمللی و برند، رد کردن یکی پس از دیگری رکوردهای عموما بیمعنی اما گاها ارزشمند و مهمتر از همه پوشش وسیع رسانهای دبی و امارات امروز را ساخته است. رشد سریع دبی باعث شده که هزاران هزاران پست اینستاگرامی و پیام واتساپی از تصویر مقایسه 40 سال پیش دبی با امروز آن بین مردم رد و بدل شود. تمام این اتفاقات زمانی رخ داد که ایران هم چندین پروژه بزرگ برای تغییر شرایط اقتصادی و گردشگری را شروع کرد.
طبعا یکی از اصلیترین دلایل وجود حجم بالای سرمایه در امارات تناسب نداشتن نفت به جمعیت ساکن در این کشور است. به اصطلاح بدنه تصمیمگیری امارات نیاز به پوشش رفاهی جمعیت کمتری دارد. همچنین استاندارد رفاهی به طبع سرمایه فراوان بالاتر هم میرود. اما نفت تنها یک جرقه برای رشد امارات بود.
شهر دبی را تصور کنید. خود دبی از چندین منطقه مختلف تشکیل شده که هر کدام قوانین تجاری خاص خود را دارند. محدودههای کوچکی از دبی وجود دارد که به نوعی «منطقه آزاد» محسوب میشوند و به خاطر محدودیت فضا، شرکتهای چندملیتی هزینه بالایی برای بهرهمندی از این مناطق پرداخت میکنند. چنین رشد ارزشی، به خاطر قانونگذاری مشوق سرمایه ورودی بوده است.
موارد دیگر همچون دیپلماسی، پذیرش بالای قوانین اجتماعی منعطف، تمایل سرمایهگذار خارجی به دبی و اتصال به بانکداری جهانی هم تاثیر گستردهای داشته است. حضور تمامی این موارد کنار هم باعث شده که زیرساخت گردشگری در دبی به شدت رشد کند. امارات به کشوری تبدیل شده که میتوان برای طبیعتگردی، امورات تجاری و تفریحات گرانقیمت به آن سفر کنید. این ترکیب، گردشگر ورودی با میانگین درآمد بالایی را وارد کشور میکند.
محوریت رسانه در این رشد
کشورهای حوزه خلیجفارس و خاورمیانه غربی تلاش فراوانی در زمینه بهبود تصویر رسانهای خود داشتند. تا پیش از این تصویر رسانهای اصلی، منطقهای بد آبوهوا را نمایش میداد که عمدتا از کویر تشکیل شده و نمیتوان نشانی از تمدن مدرن را در آن دید. امارات، عربستان، قطر، اردن و عمان همگی با تمرکز بر روی مدرنیته در کنار طبیعتی تازه و کشف نشده کشور خود را به نقطهای رویایی برای سفر تبدیل کردند. سه کشور عربستان، امارات و قطر بزرگترین کارزارهای رسانهای تاریخ خود را در همین دهه اخیر اجرا کردند. دبی با اکسپو 2020 میزبانی میلیونها گردشگر از سرتاسر جهان بود. کشورهای دنیا فرصت نمایش دستاوردهای تکنولوژیک و آیندهنگرانه خود را داشتند و دبی توانست با برند اکسپو، تصویری مدرنتر از خود نمایش دهد.
قطر چندین سال مشغول آمادهسازی کشور برای جام جهانی 2022 بوده است. این دوره از مسابقات این امکان را به قطر و تمام کشورهای منطقه میدهد که پذیرای حجم باورنکردنی از گردشگر باشند. عربستان سعودی هم شبکههای اجتماعی و سرمایهگذاریهای خبرساز را به عنوان نقطه تمرکز اصلی کارزارهایش انتخاب کرده. در همین 5 سال اخیر اینفلوئنسرها و شخصیتهای رسانهای بیشماری به عربستان سفر کردند و تصویری متفاوت را به نمایش گذاشتند.
پیشبینی از آینده چیست؟
تصویر فعلی البته متفاوت است. کشورهای منطقه و مخصوصا امارات دیگر سردمدار رشد در جهان نیستند. داده نشان میدهد که دهلی و شانگهای وارد فاز رشد سریع شدهاند. دو کشور چین و هند در دهههای آینده سهم بیشتری از اقتصاد جهان را از طرق مختلف که یکی از آنها گردشگری است.
برای ایران اوضاع پیچیدهتر از گذشته است. تحریمها بار سنگینی را به زیرساخت و مسیرهای ارتباطی اقتصاد ایران اضافه کرده. موعد برخی از برنامههای عظیم توسعه گذشته و نتایج مطابق پیشبینی نبوده است. ایران نیازمند گذران دورهای از رشد است که شامل بهبود زیرساخت و اصلاح فرایندهایی باشد که منجر به افزایش سهم گردشگری از اقتصاد کشور شود. در این مسیر بهبود زیرساختهای اقامتی و حملونقل اولویت بالایی دارد. مطمئنا در کنار این امر باید رفتار رسانهای را تغییر دهیم. در این چندین سال پروژههای استارتاپی و هدفگذاری شده مختلفی از جمله «فمتریپ» برگزار شده که پتانسیل بالایی برای رشد دارد. با این حال، برای رسیدن به استانداردهای امارات در گردشگر ورودی، راه زیادی پیشرو داریم.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
چه سوال ساده ای؟
جوابش یک کلمه بیشتر نیست
ولی گفتن جواب قانونا جرم هست😐
یک چیزی رو توی مقایسه فراموش کردید. پایداری سیاسی. به عنوان یک نمونه برای مقایسه میتونید به ماجرای افتتاح فرودگاه امام خمینی نگاهی بندازید تا متوجه بشید که چه دلایلی سرمایه گذار رو میترسونه.