چرا شیائومی هم بهترین و هم بدترین اتفاق ممکن برای اندروید است؟
از معدود کمپانیهای دنیای فناوری که تاریخچه آن به جای نشیب، بیشتر با فراز همراه بوده است.
کمی به عقب برگردیم، به سال 2011 و هنگامی که بازار اندروید هنوز برای مشتریانی که در پی یک گوشی اقتصادی بودند جای مناسبی محسوب نمیشد. برخی از محبوبترین سلاطین آن دوره گوشیهای وایلدفایر اچتیسی، سامسونگ گلکسی مینی و ZTE بلید بودند و یک گوشی با سختافزار قدرتمند و قیمت مناسب همچنان دور از دسترس به نظر میرسید تا اینکه ظهور یک برند نه فقط معادلات را بهم زد، بلکه گویا میز بازی را به کلی واژگون کرد. این برند نامی نبود جز شیائومی!
اکنون بعد گذشت بیش از یک دهه تاثیر این کمپانی بر بازار گوشیهای هوشمند همچنان غیرقابل انکار است. در این مطلب میخواهیم نگاهی به مشارکتهای شیائومی در صنعت گوشی هوشمند داشته باشیم که البته این امر نیازمند مقدار کمی پسزمینه تاریخی است.
هنگامی که شیائومی سال 2011 نخستین گوشی خود را معرفی کرد، نوکیا و سیستم عامل سیمبین همچنان از بازیگران اصلی دنیای موبایل بودند، سامسونگ بزرگترین بازیکن اندرویدی بود و اچتیسی مثل حالا یک نام فراموش شده به شمار نمیرفت، با این حال مشکل اینجا بود که هیچ یک از نامهای مذکور به واقع رضایتبخش و دوستدار جیب مشتریان نبودند.
شیائومی و مردمسالاری سختافزاری
صنعت گوشیهای هوشمند امروزه حول مفهوم قیمت میگردد، البته که ممکن است محصولاتی مانند گوشیهای تاشو بر اساس نوآوریشان مورد قضاوت و توجه قرار گیرند اما در نهایت قیمت و چیزی که در ازای آن دریافت میکنید حرف اول و آخر را میزند.
همه چیز با شیائومی می 1 شروع شد (تصویر پایین)، مدلی که با تراشه قدرتمند اسنپدراگون S3، رم 1 گیگابایتی و نمایشگر دارای وضوح تصویر بالا عرضه شد. رقیب این گوشی در آن زمان گلکسی S2 سامسونگ بود که همین مشخصات را ارائه میداد اما صدها دلار از گوشی شیائومی گرانتر بود.
با این وجود استراتژی شیائومی مبنی بر «سختافزار خوب در برابر قیمت مناسب» جواب داد و این شرکت به پیگیری روند مذکور ادامه داد و به بیان دیگر سبب شد تا اقشار بیشتری به یک سختافزار خوب دسترسی داشته باشند.
تا سال 2014 شیائومی آماده شده بود تا در بازارهای بینالمللی به عرض اندام بپردازد و با عرضه گوشی می 3 (تصویر پایین) این برند نه تنها مدل فروش خود که با حداقل حاشیه سود انجام میشد را به کمال رساند، بلکه فروشهای پرسرعت آنلاین را هم به خوبی در بازار جا انداخت.
در ادامه این شرکت طی مدت زمان کوتاهی بازار هند را تسخیر کرد و تا سال 2017 جایگاه محبوبترین برند این کشور را به خود اختصاص داد؛ مقامی که قبلا در اختیار سامسونگ بود. شیائومی امروزه نیز همچنان با داشتن 21 درصد از سهم بازار هند همچنان این مقام را حفظ کرده است.
این در حالی است که شیائومی در بازارهای بینالمللی نیز به راحتی در مقام سوم جا خوش کرده و در تعقیب دو نام بزرگ دیگر دنیای فناوری یعنی سامسونگ و اپل است.
این کمپانی در ادامه به معرفی برندهای زیرمجموعه خود یعنی ردمی و پوکو پرداخت و با فراهم کردن مدلهای پایه و همچنین پربازده رده بالا بیش از گذشته رشد کرد. البته لازم به ذکر است که شیائومی از آن زمان تاکنون روند خود را تا حدی تغییر داده و حالا هم مدلهای پریمیوم دارد و هم خردهفروشیهای آفلاین.
البته شیائومی رویه سابق را هیچگاه کاملا کنار نگذاشت و فروشهای اولیه این شرکت همچنان به صورت آنلاین انجام میشوند و حتی بازیکنان جدیدتری مانند Nothing هم در پی تقلید از این غول فناوری چینی هستند.
شیائومی با محدود ساختن حاشیه سود خود به میزان 5 درصد پس از مالیات سال 2018، ادامه رقابتپذیری برند خود را تضمین کرد. با این وجود از آنجایی که مسیر منتهی به سودآوری تنها با عرضه چند گوشی هوشمند هموار نمیشود، این کمپانی همچنان یک برگ برنده دیگر نیز در آستین داشت.
استراتژی اکوسیستم
شیائومی امروزه در دل اکوسیستمی مشغول بازی با رقبا است که از صدها برند شریک و همکار تشکیل شده است، به گونهای که سبد محصولات این شرکت در حال حاضر از لامپ هوشمند و جاروهای رباتیک و مسواک گرفته تا تلویزیون و حتی کفش را هم شامل میشود!
هرچند با وجود تمامی این موارد، عامل پیشران «استراتژی اکوسیستم» شیائومی که نان شب این شرکت محسوب میشود چیری نیست جز MIUI.
برای ایجاد درک بهتر از این موضوع باید گفت شیائومی جزو اولین شرکتهایی بود که وارد بازی «غالب کردن نرمافزار به مشتری در قالب سختافزار» شد. این امر به گونهای بود که این شرکت علیرغم سود نه چندان بالا در حوزه سختافزار، با فروش دسترسی به تمها، تصاویر پسزمینه، صدای زنگ، استریم فیلم و موسیقی و بسیاری از موارد دیگر به معنای کلمه پول پارو کرد.
در حقیقت شیائومی بیش از آنکه یک شرکت سختافزاری باشد خود را یک کمپانی اینترنتی قلمداد میکند. از سوی دیگر رسیدن شرکتهایی مانند اپل به چنین نقطهای سالها زمان برد، این شرکت تا سال 2013 عملا یک شرکت سختافزاری بود اما امروزه نرمافزارهای add-on و خدمات اشتراکی بخش چشمگیری از درآمد اپل را شامل میشوند.
چند شرکت دیگر نیز تلاش کردند مانند شیائومی سوار قطار اکوسیستم نرمافزاری شوند اما تنها تعداد کمی توانستند موفقیت آن را تکرار کنند.
هنگامی که سهام شیائومی در سال 2018 و تنها 8 سال پس از تاسیس به شکل عمومی عرضه شد، ارزش آن حدود 50 میلیارد دلار برآورد شده بود، به عبارت دیگر این برند سومین تولیدکننده با ارزش گوشی هوشمند در سطح جهان محسوب میشد.
بدین ترتیب برگ برنده شیائومی، مبنی بر ساخت یک اکوسیستم نرمافزاری روی یک هرم سختافزاری برای این برند به شکل «سود سهام» بازگشت مالی داشت.
شیائومی و یک زخم همیشگی بر پیکر اندروید
با وجود تمامی رشد و موفقیتهایی که شیائومی از طریق پلتفرم نرمافزاریاش بدست آورد، این مورد دارای نیمه تاریکی هم بود. این شرکت در سالهای ابتدایی به واسطه تبلیغات اجباری و گسترده نرمافزارهایش بدنام شد.
در ادامه، موفقیت این کمپانی در زمینه مذکور سبب شد تا سیلی از تبلیغات اجباری از سوی دیگر شرکتها به راه بیفتد که قصد تکرار موفقیت مدل فروش نرمافزاری شیائومی را داشتند. امروزه حتی خریداران پرچمداران سامسونگ نیز کاملا از این تبلیغات در امان نیستند.
هرچند امروزه این شرکت فناوری چینی از موضع خود در خصوص تبلیغات عقبنشینی کرده اما تبلیغات pushing ads زخمی بود که از سوی شیائومی بر پیکر اندروید وارد شد و ممکن است هیچگاه التیام پیدا نکند.
شیائومی سال 2022 تفاوتهای بسیاری با آن شیائومی که سال 2010 توسط «لی جون» تاسیس شد، دارد اما همچنان تا حدی به ماهیت ابتدایی خود پایبند مانده زیرا MIUI هنوز زیربنای هر گوشی این شرکت است و جاهطلبیهایش در ساخت یک اکوسیستم متصل هیچوقت بیشتر از حالا نبوده است.
در پایان باید گفت چه موافق اقدامات شیائومی باشیم و چه مخالف آنها، هیچکس نمیتواند استانداردهای ایجاد شده توسط این شرکت در دنیای فناوری را نادیده بگیرد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
آیفون با یک پنج قیمت شیایومی داره بهترین امکانات رو میده چرا از چینی آشغال فروش بخرم