ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فناوری ایران

گفتگو با مشاور سرمایه‌گذاری فناپ درباره شکست رکورد تاریخی والمارت توسط آمازون: در جنگ خرده‌فروشی، الگوریتم‌ها از انبارهای عظیم سودآورترند

احتمالا پس از 12 سال، والمارت دیگر جایگاه اول درآمد فصلی را نخواهد داشت. این اتفاق چه پیامی برای اکوسیستم اقتصاد دیجیتال دارد؟

مجتبی آستانه
نوشته شده توسط مجتبی آستانه | ۲۷ بهمن ۱۴۰۳ | ۱۸:۰۶

غول سنتی خرده‌فروشی جهان در آستانه ازدست‌دادن تاج‌وتخت خود است. آمازون، شرکتی که تا 30 سالگی والمارت حتی وجود نداشت، احتمالاً پس از 12 سال به سلطه درآمد فصلی این غول قدیمی پایان خواهد داد و از آن پیشی می‌گیرد. «مجید غنی‌پور»، مشاور سرمایه‌گذاری فناپ، معتقد است این رکوردشکنی نشانه پایان یک عصر است، عصر خرده‌فروشی سنتی: «آینده از آن کسی نیست که قفسه‌ها را پر کند، بلکه از آن کسی است که زیرساخت‌های نامرئی تجارت را در قبضه دارد.» به باور او این رکوردشکنی به دنیای کسب‌وکار هشدار می‌دهد که در عصر دیجیتال، مقیاس فیزیکی دیگر امتیاز نیست، بلکه حتی یک نقطه ضعف مرگبار است: «در جنگ خرده‌فروشی، الگوریتم‌ها از انبارهای عظیم سودآورترند.»

به گزارش دیجیاتو، پیش‌بینی می‌شود درآمد فصلی آمازون برای اولین بار از والمارت بیشتر شود. اتفاقی که در 12 سال گذشته بی سابقه بوده و این شرکت همواره بیشترین درآمد فصلی را در میان شرکت‌های دنیا داشته است. البته آمازون مدت‌هاست از نظر ارزش بازار از والمارت جلوتر بوده، اما عبور از نظر درآمدی نقطه عطف مهمی است؛ زیرا نشان می‌دهد مدل کسب‌وکار دیجیتال حتی در مقیاس درآمد هم از خرده‌فروشی سنتی جلو زده است.

شرکتارزش بازار (میلیارد دلار)
آمازون2423
والمارت836
ارزش بازار این دو شرکت در تاریخ 27 بهمن 1403

این اتفاق پیام مهمی به سرمایه‌گذارها و کسب‌وکارها می‌دهد: «آینده از آن اقتصاد دیجیتال است». البته این پیام مدت‌هاست به دنیا مخابره شده اما هنوز برخی در برابر پذیرش آن مقاومت می‌کنند. این مقاومت در ایران بیشتر هم هست. تفکری که سود شرکت‌های استارتاپی را فوراً با بازدهی ملک و قیمت در منطقه یک تهران مقایسه می‌کند و به نظر می‌رسد درک چندان درستی از شرکت‌های اقتصاد دیجیتال ندارد.

مقایسه تغییرات درآمدی آمازون و والمارت

آمازون چطور از والمارت پیشی خواهد گرفت؟

پیشی‌گرفتن آمازون از نظر درآمد را می‌توان نشانه‌ای از پایان برتری خرده‌فروشی سنتی در این سالها دانست. در این میان نباید از نقش پررنگ پاندمی کرونا غافل شد. شیوع کووید 19 رفتار مصرف‌کنندگان را به‌شدت تغییر داد و موجب شد افراد زیادی به خرید آنلاین عادت کنند که این روند بعد از پاندمی هم ادامه پیدا کرده است. فروش آنلاین در حال حاضر دیگر جایگزین خرید سنتی نیست، بلکه در بسیاری از موارد، انتخاب اول کاربران شده است. همین امر نیز در رشد فروش آمازون نقش پررنگی داشته است.

مسیرهای درآمدزایی آمازون در سال 2024

افزایش درآمد آمازون فقط از طریق رشد فروش آنلاین رقم نخورده، گسترش AWS (خدمات ابری) و سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های ابری و هوش مصنوعی نیز نقش بسزایی در این امر داشته است. این شرکت از تغییرات بلندمدتی که کرونا در بازار ایجاد کرد، بیشترین بهره را برده است.

در واقع برخلاف والمارت که عمدتاً بر فروش فیزیکی متکی است، بخش بزرگی از رشد آمازون به AWS (خدمات ابری) و فناوری‌های دیجیتال بازمی‌گردد. این نشان می‌دهد خرده‌فروشی آنلاین فقط به فروش محصولات وابسته نیست، بلکه ترکیبی از فناوری، هوش مصنوعی و زیرساخت ابری هم در موفقیت آن نقش دارد.  

آمازون سرمایه‌گذاری هنگفتی در زیرساخت‌های ابری، هوش مصنوعی و داده‌محوری کرده است. هزینه‌های سرمایه‌ای آمازون به 100 میلیارد دلار در 2025 خواهد رسید اما رقابت در فضای AI و تجارت دیجیتال شدیدتر شده است.   همچنین بخش دیگری از درآمد آمازون از تبلیغات به دست می‌آید که در 3 سال اخیر، سالی 21 درصد رشد کرده است.

بررسی ابعاد مختلف رکوردشکنی آمازون

برای درک بهتر این رکوردشکنی تاریخی در دنیای تجارت، با «مجید غنی‌پور»، مشاور سرمایه‌گذاری فناپ، گفتگو کردیم. او روند تحول دیجیتال در بازارهای جهانی را رصد کرده و معتقد است آمازون با سرمایه‌گذاری‌های کلان در حوزه‌های دیجیتال، نه‌فقط به‌دنبال کسب سهم بیشتر از بازار است، بلکه درحال بازتعریف قواعد بازی در عرصه اقتصاد جهانی است. غنی‌پور باور دارد در دنیای امروز، موفقیت فقط به معنای درآمد بالا نیست، بلکه موفقیت را توانایی استفاده از فناوری برای ایجاد جریان‌های درآمدی نوین و پایدار رقم خواهد زد.

مجتبی آستانه- دیجیاتو: چه چیزی پیشتازی آمازون از والمارت را شوکه‌کننده‌تر می‌کند؟

«مجید غنی‌پور»، مشاور سرمایه‌گذاری فناپ: پاسخ به این سوال در استراتژی‌های پارادوکسیکال این 2 غول نهفته است. والمارت با 4 هزار و 700 فروشگاه در آمریکا و سلطه بر بازار خواربار (که ۶۵ درصد درآمدش را تأمین می‌کند) هنوز به مدل قرن بیستمی تکیه دارد. از آن سو، آمازون با شمشیر دولبه فناوری و اقتصاد نامرئی پیش می‌رود: درآمد سرویس ابری AWS (با درآمد ۹۱ میلیارد دلاری در ۲۰۲۳) به‌تنهایی تقریباً معادل کل درآمد بین‌المللی والمارت (۱۰۱ میلیارد دلار) است. بخش تبلیغات آمازون نیز با رشد 27 درصد در سال، از فیسبوک و گوگل سبقت گرفته است. این‌ها حوزه‌هایی هستند که والمارت در آنها حرفی برای گفتن ندارد. حتی حاشیه سود آمازون (حدود 6 درصد) دوبرابر والمارت است؛ این داده نشان می‌دهد در جنگ خرده‌فروشی، الگوریتم‌ها از انبارهای عظیم سودآورترند.

آمازون در برابر والمارت

اگر این روند ادامه یابد، تا سال 2026 آمازون [از نظر درآمد سالانه] به والمارت می‌رسد. این تحول فقط تغییر رتبه نیست؛ سقوط ارزش‌هاست. والمارت با 10 هزار و 500 فروشگاه جهانی و 2 میلیون و 300 هزار کارمند، اسیر مدلی پرهزینه با حاشیه سود کم است. آمازون اما اکوسیستمی خودتغذیه‌کننده ساخته: اشتراک پرایم وفاداری مشتریان را بیشتر می‌کند، AWS مسیری برای تأمین مالی نوآوری است و فروشندگان نیابتی (60 درصد فروش آمازون) ریسک انبارداری را به دوش می‌کشند. درنتیجه آینده از آن کسی نیست که قفسه‌ها را پر کند، بلکه از آن کسی است که زیرساخت‌های نامرئی تجارت را در قبضه دارد. درسی که والمارت آموختنش را دیر شروع کرده است.

ارزشی که شرکت‌ها به اقتصاد می‌افزایند، درنهایت خود را در ارزش شرکت نشان می‌دهد. البته درآمد همه ماجرا نیست. در واقع، همه درآمدها یکسان نیستند و شاخص‌های دیگری وجود دارد که رابطه مستقیمی با ضریب P/R (نسبت ارزش سهام شرکت به درآمد) دارند و منجر به درآمد با کیفیت ‌بالا و به تبع آن ارزش بالاتر خواهند شد.

ارقام فروش ممکن است در نگاه اول چشمگیر به نظر برسند اما کیفیت واقعی این درآمدها را نشان نمی‌دهند. تحلیل جریان نقدی تنزیل‌شده (DCF) استاندارد طلایی در ارزیابی ارزش سهام است؛ زیرا این روش جریان‌های نقدی بلندمدت را بررسی می‌کند اما به‌دلیل عدم‌قطعیت در پیش‌بینی نرخ رشد بلندمدت، حاشیه‌های سود عملیاتی، نیازهای سرمایه‌گذاری مجدد و دینامیک رقابتی (به‌ویژه در شرکت‌های نوآور یا جوان) مدل DCF اغلب مشکل‌زاست؛ از‌این‌رو، سرمایه‌گذاران به میانبرهایی مانند نسبت قیمت به فروش روی می‌آورند اما چنین معیاری می‌تواند بسیار گمراه‌کننده باشد؛ زیرا تمام درآمدها از یک نوع نیستند.

برخی عوامل کلیدی برای تمایز بین درآمد با کیفیت بالا و درآمد ضعیف وجود دارد؛ برای مثال، شرکت‌هایی که مزیت رقابتی پایدار یا «خندق اقتصادی» عمیق دارند، معمولاً با ضریب چند برابر بالاتری ارزش‌گذاری می‌شوند؛ زیرا انتظار می‌رود جریان‌های نقدی پیش‌بینی‌پذیر و بلندمدت ایجاد کنند. تأثیرات شبکه‌ای نیز به افزایش کیفیت درآمد کمک می‌کند. در اکوسیستم‌هایی که ارزش هر کاربر جدید به‌طور نمایی افزایش می‌یابد، شرکت‌ها می‌توانند چند برابر بالاتر ارزش‌گذاری شوند. در مقابل، کسب‌وکارهایی که به فروش‌های یک‌باره یا هزینه‌های بالای بازاریابی برای جذب مشتری متکی‌اند، کیفیت درآمد پایین‌تری دارند؛ ازاین‌رو نسبت قیمت به فروش آنها نیز پایین‌تر خواهد بود. گستردگی نسبت‌های قیمت به فروش میان شرکت‌های اینترنتی جهانی (از 0.2 برابر تا بیش از 20 برابر) نشان می‌دهد فقط تکیه بر درآمد، بدون درنظرگرفتن جنبه‌های کیفی مانند وفاداری مشتری، حاشیه سود ناخالص و افزایش سودآوری با افزایش مقیاس نمی‌تواند نمایانگر ارزش بلندمدت باشد.

با پیوند این بینش‌ها به مقایسه والت‌مارت و آمازون، تصویری شگفت‌آور به دست می‌آید. درحالی‌که والت‌مارت با درآمد عظیم خود که عمدتاً از عملیات سنتی فیزیکی ناشی می‌شود (با حاشیه سود پایین و حجم بالا)، الگوی موفقیت قدیمی خرده‌فروشی را نمایش می‌دهد، آمازون با مدل کسب‌وکار متنوع خود (که شامل بخش‌های پرسودی مانند AWS و تبلیغات دیجیتال است) درآمدی با کیفیت بسیار بیشتر تولید می‌کند.

آمازون در برابر والمارت

این اتفاق چه تغییری در نگاه سرمایه‌گذاران به آینده بازار اقتصاد دیجیتال ایجاد می‌کند؟ آیا می‌توان آن را یک نقطه عطف نامید؟

این تحولات در عرصه‌ اقتصادی، نقطه عطفی برای تمامی سرمایه‌گذاران و فعالان بازار به شمار می‌آید؛ زیرا کیفیت درآمدها و بهره‌وری از طریق فناوری، نسبت به ارقام سرخط فروش مهم‌تر شده است. آمازون با سرمایه‌گذاری‌های کلان در حوزه‌های دیجیتال، نه‌فقط به‌دنبال کسب سهم بیشتر از بازار است، بلکه درحال بازتعریف قواعد بازی در عرصه‌ اقتصاد جهانی است؛ ازاین‌رو، توجه به معیارهایی نظیر رشد کاربران فعال، هزینه‌های جذب مشتری در مقابل ارزش طول عمر مشتری و حاشیه‌های سود در بخش‌های دیجیتال، می‌تواند درک عمیق‌تری از پتانسیل واقعی شرکت ارائه دهد. این تغییر نگرش، نه‌فقط برای سرمایه‌گذاران، بلکه برای تمامی ناظران و فعالان اقتصادی، هشدار و دعوت به بازنگری در دیدگاه‌های سنتی درباره‌ موفقیت و پایداری اقتصادی است؛ زیرا آینده متعلق به اقتصاد دیجیتال و شرکت‌های نوآور خواهد بود.

این رشد درآمد آمازون چه درسی به استارتاپ‌ها و کسب‌وکارهای اقتصاد دیجیتال می‌دهد؟ برای مثال، آمازون با ورود به رایانش ابری (AWS) رشد نمایی خود را تسریع کرد. آیا کسب‌وکارها باید این تنوع درآمدی را الگوی خود قرار دهند؟

آمازون با ورود به حوزه رایانش ابری (AWS) تحول شگفت‌انگیزی در مدل درآمدی خود ایجاد کرد؛ تحولی که نه‌فقط باعث رشد انفجاری درآمدها شد، بلکه تمامی قواعد بازی در عرصه‌ اقتصاد دیجیتال را زیر سؤال برد. این موفقیت نشان می‌دهد صرفاً تکیه بر مدل‌های سنتی و فروش حضوری، دیگر پاسخگوی چالش‌های بازار نخواهد بود.

aws آمازون

در عصر انقلاب دیجیتال، شرکت‌ها و استارتاپ‌ها باید جرئت شکستن قالب‌های قدیمی را داشته باشند و به‌سمت تنوع‌بخشیدن به منابع درآمدی بروند. این رویکرد با سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوین ازجمله هوش مصنوعی، داده‌کاوی و اینترنت اشیا می‌تواند موجی از رشد نوپا ایجاد کند که به‌سرعت جایگاه شرکت‌ها را در بازار تغییر می‌دهد. درنتیجه، انتخاب مدل‌های درآمدی متنوع، مانند کاری که آمازون انجام داد، نه‌فقط انتخابی هوشمندانه بلکه ضرورتی برای زنده‌ماندن در دنیای تغییریافته اقتصاد دیجیتال است.

درس بزرگی که از این موفقیت باید گرفت این است که شرکت‌ها نباید فقط به درآمد و سود خالص نگاه کنند، بلکه باید به کیفیت درآمد، پایداری جریان‌های نقدی و توانایی ایجاد ارزش‌افزوده از طریق نوآوری توجه ویژه‌ای داشته باشند. درحالی‌که وال‌مارت نماد فروش حضوری و مدل‌های سنتی است، آمازون با ایجاد اکوسیستم دیجیتال و اتکا بر فناوری‌های پیشرفته، توانسته مدل درآمدی با حاشیه‌های سود بالا و پتانسیل رشد بلندمدت بسازد. این نکته برای استارت‌آپ‌ها و کسب‌وکارهای نوپا هشداری جدی است: در دنیای امروز، موفقیت فقط به معنای داشتن درآمد بالا نیست، بلکه موفقیت در توانایی استفاده از فناوری برای ایجاد جریان‌های درآمدی نوین و پایدار است. شرکت‌هایی که این دیدگاه را دارند، نه‌فقط از رقبای خود پیشی می‌گیرند، بلکه می‌توانند با شرایط متغیر اقتصادی و تحریم‌های بین‌المللی به‌شکلی چشمگیر، ارزش افزوده‌ای بی‌سابقه ایجاد کنند.

آیا پیشی‌گرفتن آمازون از نظر درآمد و ارزش بازار از والمارت را نشانه‌ پایان برتری خرده‌فروشی سنتی می‌دانید؟ به نظر شما فراتر از خرده‌فروشی، چه بخش‌های سنتی دیگری ممکن است در آینده‌ای نزدیک از رقبای دیجیتالی‌شان شکست بخورند؟

علاوه‌بر تحول در خرده‌فروشی، صنایع سنتی دیگری نیز در آستانه نابودی به دست رقبا و فناوری‌های دیجیتال قرار دارند. بانکداری و خدمات مالی که سال‌ها ستون فقرات اقتصادی شناخته می‌شدند، اکنون تحت فشار فناوری‌های فین‌تک و هوش مصنوعی قرار گرفته‌اند. رسانه‌های چاپی و تلویزیونی نیز که روزگاری قدرت اطلاع‌رسانی را در دست داشتند، به‌تدریج به دست پلتفرم‌های دیجیتال و استریمینگ کنار زده می‌شوند. حتی صنعت حمل‌ونقل و گردشگری که همیشه از مدل‌های سنتی پیروی کرده‌اند، با ظهور اپلیکیشن‌هایی مانند Uber و Airbnb دچار تحولی اساسی شده‌اند. این تغییرات نه‌فقط به معنای پایان عصری قدیمی است، بلکه نشان‌دهنده آغاز دوره‌ای جدید است که در آن فقط شرکت‌ها و صنایعی پیروز می‌شوند که بتوانند به‌سرعت با نوآوری‌های دیجیتال تطبیق پیدا کنند.

چند ماه اخیر شاهد پذیرش شرکت‌های استارتاپی بالغ مثل دیجیکالا و کافه بازار در بورس و فرابورس بودیم. باتوجه‌به عملکرد مالی آمازون و بازدهی سهام آن، سرمایه‌گذاران چه معیارهایی فراتر از درآمد و سود را باید درباره این نوع کسب‌وکارها در نظر بگیرند؟

ورود عمومی استارتاپ‌های بالغ ایرانی، مانند دیجی‌کالا، دیوار و یکتانت، به بازار سرمایه، نه فقط نشانه بلوغ و توانمندی این شرکت‌ها در عرصه اقتصاد دیجیتال است، بلکه منعکس‌کننده تغییرات بنیادینی در چشم‌انداز کسب‌وکارهای سنتی در ایران است؛ همان‌طور که آمازون، با بهره‌گیری از معیارهایی فراتر از درآمد و سود، موفق شد رشد انفجاری را رقم بزند و حتی ارزش بازارش از شرکت‌های سنتی مانند والت‌مارت پیشی بگیرد. این سؤال مطرح می‌شود که دیگر نمی‌توان فقط به ارقام فروش اکتفا کرد؟ آیا نگاهی عمیق‌تر به شاخص‌های عملکرد دیجیتال مانند تعداد کاربران فعال، نرخ نگهداری مشتری، نسبت هزینه جذب به ارزش طول عمر مشتری و نرخ تبدیل، نمی‌تواند تصویر بهتری از پتانسیل واقعی و پایداری شرکت‌های دیجیتال ارائه دهد؟

سرمایه‌گذاران باید به‌جای تمرکز صرف بر ارقام سرسختانه مالی، به شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPIs) دیجیتال توجه بیشتری بکنند؛ برای مثال، معیارهایی مانند درآمدهای تکرارشونده و مدل‌های اشتراکی نشانگر پایداری و قابلیت رشد بلندمدت‌اند. همچنین تحلیل دقیق نرخ تبدیل، تعامل کاربران با پلتفرم و کارایی زنجیره تأمین دیجیتال می‌تواند نشان دهد چگونه این شرکت‌ها با استفاده از فناوری‌های نوین، توانسته‌ ارزش افزوده واقعی ایجاد کنند.

در شرایطی که اقتصاد ایران با چالش‌هایی نظیر تحریم‌های اقتصادی، نوسانات ارزی و مهاجرت نخبگان مواجه است، این سؤال مطرح می‌شود که می‌توان به آینده‌ای روشن برای صنعت اقتصاد دیجیتال کشور امیدوار بود؟ 

تحریم‌های اقتصادی با محدودسازی دسترسی به بازارهای جهانی و منابع مالی، موانع جدی برای رشد استارتاپ‌ها ایجاد کرده‌اند؛ برای مثال، محدودیت در دسترسی به فناوری‌های پیشرفته و خدمات بین‌المللی، توسعه و نوآوری را با مشکل مواجه می‌کند. همچنین نوسانات شدید ارزی برنامه‌ریزی مالی و قیمت‌گذاری محصولات و خدمات را برای این شرکت‌ها دشوار کرده است.

از سوی دیگر، مهاجرت نخبگان و کارآفرینان به‌دلیل شرایط اقتصادی و اجتماعی، منجر به کاهش نیروی انسانی متخصص در کشور شده و این امر می‌تواند روند رشد و توسعه استارتاپ‌ها را کند کند.

در دل این چالش‌ها، فرصت‌هایی نیز نهفته است. تحریم‌ها می‌توانند محرکی برای تقویت خلاقیت‌های بومی و توسعه راه‌حل‌های داخلی باشد. بسیاری از استارتاپ‌های ایرانی با تمرکز بر نیازهای داخلی و بهره‌گیری از منابع محلی توانسته‌اند مدل‌های کسب‌وکار موفقی پیاده کنند.

درنهایت، آینده صنعت اقتصاد دیجیتال ایران به توانایی استارتاپ‌ها در انطباق با شرایط متغیر و بهره‌گیری از فرصت‌های موجود بستگی دارد. سرمایه‌گذاری در آموزش، تحقیق و توسعه و ایجاد زیرساخت‌های حمایتی می‌تواند مسیر را برای رشد و شکوفایی این صنعت هموار سازد.

مجتبی آستانه

دانشجوی برق بودم، تو دانشگاه برنامه‌نویسی درس می‌دادم، اما در نهایت خبرنگار شدم. چراییش هم به یک سوال تکراری هم‌دانشگاهیم بر می‌گرده: «چرا نمی‌نویسی؟». بررسی صورت‌های مالی و تحلیل کسب‌وکارها رو دوست دارم و سفیر افتخاری شله مشهدی‌ام.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مطالب پیشنهادی