۱۰ نکته ای که هر کارآفرین جوان باید بداند

هر کارآفرین جوان احتمالا مقالات زیادی را دیده که برای دارندگان کسب و کار توصیه هایی داشته باشند. اما از این مقالات واقعا چند تایشان برای یک کارآفرین جوان مفید هستند؟

در این مطلباز سوابق و تجربیات یک کارآفرین که در جوانی تجربه کرده از زبان خودش در اختیار شما قرار داده شده است.. تجربیاتی که برای هر کسی که در این حوزه مشغول به کار است به نوعی حکم طلا را دارند.

۱ - همان کاری را انجام دهید که دوست دارید.

وقتی من از دانشگاه فارغ التحصیل شدم کاری را شروع کردم که علاقه ای به آن نداشتم و تنها به این دلیل که حقوق و مزایای مناسبی داشت  آن را پذیرفتم. من هر روز با نفرت به محل کارم می رفتم. تایید میکنم که کارآفرینان عموما بدترین استخدام ها را انجام می دهند فقط به دلیل این که می خواهند شرکتشان بزرگ تر شود. ابتدا بدانید چه چیزی را واقعا دوست دارید و آنگاه در آن بهترین باشید.

شور و علاقه شما به محصول یا سرویسی که می خواهید ارائه دهید به شما انگیزه ادامه دادن می دهد و شما را در به پایان رساندن روزهای سخت یاری می رساند. البته که زمان ها و شرایط سخت همواره پیش پای شما خواهد بود. اما وقتی بر روی موضوعی کار می کنید که واقعا برایتان مهم است و به آن عشق می ورزید حتی از سختی های کار هم لذت می برید. برای کارتان هدف و جهت داشته باشید و هر چقدر که می توانید برای تحقق ایده خود بجنگید و آن را به واقعیت نزدیک و نزدیک تر کنید.

۲ - تمرکز داشته باشید.

پریدن از یک پروژه به پروژه دیگر بسیار وسوسه انگیز است٬ مخصوصا وقتی میلیون ها فرصت در اطراف ذهن شما در آمد و شد هستند. اما سعی کنید از آن تصویر بزرگی که در سر دارید منحرف نشوید. به جای کار کردن بر روی چندین پروژه٬ در مسیر فعلی خود بمانید و کاری که در دست دارید را به بهترین نحو به پایان برسانید. اگر شما بر روی چند پروژه کار کنید و تمرکز خود را به همگی آنها معطوف بدارید کارآیی و بازده شما به شدت افت می کند. در یک پروژه موفق باشید بهتر از آن است که در پنج پروژه معمولی باشید.

۳ - از منابع آنلاین بهره بگیرید.

اینترنت معدن طلای منابع است. وبسایت های مربوط با اداره کسب و کارهای کوچک را ببینید و از راهنمایی های آن برای نوشتن طرح توجیهی٬ ملاحظات قانونی٬ وام ها و منابع محلی که به شما برای راه اندازی استارت آپ کمک میکنند٬ بهره بگیرید. چند نمونه منبع فوق العاده وبسایت های SCORE ،Bplans ،VentureBeat و Entrepreneur هستند.

۴ - یک مربی پیدا کنید.

شما چه یک کارآفرین محلی باشید چه یک رهبر کسب و کار و چه صاحب هر شغل دیگری باشید٬ نباید فراموش کنید که داشتن مربی یکی از بهترین منابع است. داشتن مربی نه تنها در زمینه استفاده از تجربیات او برای شما سودمند است، بلکه برای ایجاد رابطه ها و بزرگ کردن شبکه های کاری بسیار مفید و ضروری است تا استارت‌ آپ شما با موفقیت به ثمر برسد.

از تماس گرفتن یا ایمیل زدن به اشخاص بزرگ و معروف در صنعت نترسید. بسیاری از همین اشخاص اسم و رسم دار علاقمندند تا به کارآفرین های جوان کمک کنند. من اولین مربی خود را در ۱۲ سالگی ملاقات کردم. او صاحب یک فروشگاه بزرگ فرش بود. در آن زمان کار من این بود که برای سه ماه، هر روز روزنامه هایش را در یک مکان مشخص قرار دهم. تا این که یک روز او را دیدم. سرم را بالا بردم و مستقیم از او پرسیدم که آیا می تواند مربی و راهنمای من باشد؟ او جواب مثبت داد. و تا امروز به همراه افرادی دیگر از جمله مربی های من است.

۵ - از خودتان مواظبت کنید.

من یک نوجوان زیرک و فعال بودم و مانند شما خیال می کردم که شکست ناپذیرم اما متاسفانه باید بگویم که این طور نیست.

به عنوان  یک کارآفرین جوان٬ احتمالا به نظرتان می رسد که می توانید روش صحیح زندگی را برای مدتی کنار گذاشته و مثلا ورزش نکنید و یا رژیم غذایی مناسب را دنبال نکنید و یا به اندازه کافی نخوابید. اما شما چطور می توانید خوب و مثمرثمر باشید اگر جسمتان خسته باشد یا سیستم ایمنی بدنتان به خوبی عمل نکند؟ بعلاوه این که ورزش راه حلی عالی برای رهایی از استرس است.

فراموش نکنید که برای رسیدگی به خودتان زمانی را اختصاص دهید. گاهی لازم است که از کار مرخصی بگیرید و به خودتان برسید. من به شخصه به گوش کردن به کتاب های صوتی علاقه مندم. از بچگی چنین بوده ام. شما هم بگردید و چیزی که به آن علاقه دارید را برای خودتان پیدا کنید.

۶ - بازار خود را تعیین کنید.

عدم تعیین بازار کار اشتباه مشترکی است که بیشتر کارآفرینان جوان مرتکب می شوند. همیشه به خاطر داشته باشید که طرح کسب و کار شما برای بازار جذاب و قابل فهم باشد. بعنوان نمونه اگر قصد دارید که یک سرویس شبانه تحویل پیتزا در درب منزل راه بیاندازید٬ باید از خود بپرسید که این سرویس در یک شهر دانشجویی است یا یک منطقه تجاری؟ بر اساس آن بازار آن را بسنجید. روش های بسیار زیادی برای تعیین بازار وجود دارد و فاکتور های روانشناختی و جمعیت شناسی یکی از آنهاست.

من همیشه از کسانی که در صنعت مد کار می کنند می شنوم که می گویند دنیای آنها یک بازار ۱٬۲ تریلیون دلاری است. از نظر تکنیکی ممکن است که نظر آنها درست باشد. اما اگر محصول شما یک شلوار پانکی یا بگی باشد٬ آنگاه بازار آن ۱٬۲ تریلیون دلار نیست. چه تعداد مصرف کننده شلوار پانکی در دنیا وجود دارد؟ چه تعدادی از آنها در طول سال ممکن است شلوار نو بخرند و شلوارهای تولیدی شما شما را انتخاب کنند؟

۷ - آماده توضیح دادن کسب و کارتان به همه باشید.

شما هرگز نمی دانید چه زمانی مجبور به توضیح دادن درباره کارتان هستید. شاید یک سرمایه گذار را در یک آسانسور ببینید و یا با یک مشتری موقع صرف ناهار مواجه شوید. همیشه آماده باشید که اهداف٬ محصول٬ خدمات و راهتان را برای دیگران بطور سریع و خلاصه بازگو کنید.

سه سال پیش من از طرف یک سرمایه گذار در امور استارت آپ ها به ناهار دعوت شدم. در حین ناهار او از من درباره کارم سوال کرد و من واقعا نمی دانستم چطور و چگونه توضیح بدهم. از آن به بعد من روی سخنرانی هایی که در مورد کارم باید ارائه کنم بسیار تمرین کردم تا بتوانم آن را در پنج کلمه خلاصه کنم. سعی کنید سخنرانی هایی به طول پنج تا پانزده ثانیه و نهایتا تا یک دقیقه آماده کنید و آن را به دفعات تکرار و تمرین کنید. این به شما کمک می کند تا کارتان را در هر موقعیت زمانی و برای هر فردی به راحتی توضیح دهید.

۸ -  فراموش نکنید که شما یک استارت آپ هستید.

تنها به این دلیل که موفق شده اید چند منبع سرمایه پیدا کنید معنی اش آن نیست که شما یک ستاره سرشناس هستید. پس به داشتن خانه لوکس و آفیس بزرگ و ماشین آخرین مدل فکر نکنید. این ها در ابتدای کار فقط اتلاف سرمایه است. بخاطر داشته باشید که شما فقط یک استارت آپ کوچک هستید و هنوز تا موفقیت بسیار فاصله دارید. پس حواستان به خرج و مخارجتان باشد و هزینه را تحت کنترل داشته باشید. این کار شما را کم ارزش نمی کند بلکه نشان از هوشمندی شما دارد. شما باید حواستان باشد که همه سرمایه تان را به یک باره خرج نکنید.

۹ - قواعد همچنان پابرجاست.

خوشآیند ترین قسمت کارآفرین بودن این است که شما رئیس هستید. شما می توانید برنامه زمانی خودتان را داشته باشید و شرکت را همانطوری بچرخانید که می خواهید. در یک کلام می توانید هرکاری دلتان خواست انجام دهید. و این عالی است. اما قوانینی هست که همه کارآفرینان باید رعایت کنند مثل ثبت شرکت٬ پرداخت مالیات و غیره. این ها بخشی ار قسمت های ناخوشآیندی هستند که شما باید برعهده بگیرید. یادتان باشد که  اگر از آنها شانه خالی کنید با مشکلاتی عدیده مواجه خواهید شد.

۱۰ - بدانید که چه زمانی نقطه پایان را بگذارید.

من به یقین شرکت های بسیار متفاوتی را شروع کرده و به فروش رسانده ام٬ اما آیا می دانید چند شرکت شروع کرده ام و بی نتیجه به پایان رسانده ام؟ هزاران تا. عده ای می گویند از هر ۱۰ شرکت ۹ تای آنها در چند سال اول شروع کار با شکست مواجه می شوند.

اجازه ندهید غرورتان منجر به بسته نشدن شرکت شما شود. من این نکته را در دوران تحصیل وقتی اولین شکستم در Utefan را تجربه کردم٬ آموختم. من می دانستم آنچه که انجام می دهم به نتیجه و تولید پول ختم نمی شود اما همچنان در سرمایه گذاری و صرف هزینه برای آن پافشاری می کردم. سرانجام مجبور شدم غرورم را کنار بگذارم و دست از تلاش بیهوده بردارم و کار را پایان یافته اعلام کنم.

دقیقا مانند یک قمارباز بزرگ باید بدانید که چه زمانی باید دست از ادامه دادن کشید. به جای آن که بر روی یک کسب و کار ضعیف وقت و هزینه بگذارید بهتر است که با آن خداحافظی کنید و از نقاط ضعفش درس بگیرید. این تصمیم راحت نیست اما اجتناب ناپذیر است. و شما از آن برای کسب و کارهای آتی و رسیدن به موفقیت های بیشتر تجربه می گیرید.