6 درس از زندگی مارک کوبان برای کارآفرینان
مارک کوبان یک کارآفرین بی نهایت موفق است که حضور هوشمندانه ای در رسانه ها دارد و در زمینه های رهبری و کارآفرینی می توان درس هایی زیادی از او فرا گرفت. یکی از کارآفرینان دیگری ...
مارک کوبان یک کارآفرین بی نهایت موفق است که حضور هوشمندانه ای در رسانه ها دارد و در زمینه های رهبری و کارآفرینی می توان درس هایی زیادی از او فرا گرفت.
یکی از کارآفرینان دیگری که همین حالت را دارد، اد ریوز، مؤسس و رئیس MoneyPenny است. شرکت وی یکی از مؤسسات پیشرو در زمینه ی ارائه ی منشی تلفنی است که در امریکا، بریتانیا و نیوزلند دفتر دارد. این شرکت به جای اینکه تلفن های مشتریان خود را هر بار به فردی جدید از یکی از مراکز تلفن فوق العاده بزرگ وصل کند، مسئولیت پاسخگویی به تلفن های هر یک آنها را تنها به یک نفر واگذار می کند.
در ادامه با دیجیاتو همراه باشید.
اِد در مورد کوبان می گوید: «مارک کوبان یک غول ثروتمند است. او صاحب ثروتی است که هر استارتاپ یا کارآفرینِ در حال رشدی آرزویش را دارد و سِنت به سنت این پول را خودش به دست آورده است. مارک کوبان که در فهرست ویکی پدیا با عناوین تاجر، سرمایه گذار، تهیه کننده ی فیلم، نویسنده، شخصیت تلویزیونی و خیر از او یاد شده است، اولین شرکت خود را در سن 25 سالگی تأسیس کرد و در حال حاضر ثروتی حدود 3 میلیارد دلار دارد.
او با انگیزه و اراده ای که دارد، خوب می داند از زندگی خود چه می خواهد و از اعتماد به نفس و بلندپروازی لازم برای رسیدن به خواسته های خود نیز برخوردار است. این ویژگی ها از او شخصیتی می سازد که هر کارآفرینی باید به حرف هایش گوش کند». 6 درس از بهترین درس های کسب و کار که می توان از زندگی شغلی وی فرا گرفت را می توانید به زبان اِد ریوز، مؤسس MoneyPenny در ادامه بخوانید:
1- خود را وقف کسب و کارتان کنید
کوبان، شدیداً به این موضوع باور دارد که در کسب و کار، هرچه بیشتر تلاش کنید، احتمال موفقیتتان بیشتر خواهد بود.
شاید بدیهی به نظر برسد، اما جای تعجب اینجاست که با این وجود، هنوز کارآفرینان زیادی را می بینیم که فقط به دلیل صرف نکردن وقت کافی برای کسب و کار خود، شکست می خورند و یا دچار مشکل می شوند. از قول کوبان نقل کرده اند که یکی از بزرگ ترین علل شکست افراد این است که به اندازه ی کافی تلاش نمی کنند.
حق با اوست. حقیقت این است که اگر خود را وقف کسب و کارتان نکنید، احتمال شکست خورد آن زیاد خواهد بود. راه اندازی یک کسب و کار مثل بزرگ کردن بچه است و به تمام انرژی شما نیاز دارد، نه بخشی از آن. پس مراقب کسب و کارتان باشید و آن را پرورش دهید. قلب و روح خود را برای آن بگذارید. هرچه بیشتر برایش زحمت بکشید، عواید بیشتری برایتان خواهد داشت؛ به همین سادگی.
از طرفی هیچ گاه به موفقیت های خود بسنده نکنید. وقتی کارتان اندکی با موفقیت همراه می شود، خیلی راحت ممکن است به پیروزی کوچک خود غره شوید و دست از تلاش بیشتر بردارید. اما از یاد نبرید که اگر نگوییم هزاران، لا اقل صد ها کارآفرین با ایده هایی مشابه شما منتظرند شما تمرکز خود را از دست بدهید.
2- رو به جلو فکر کنید
شاید شما هم از شنیدن جمله ی «همیشه همین کار را می کنیم» به اندازه ی من عصبانی شوید. ما سال ها خانه هایمان را با جاروی دستی و خاک انداز تمیز می کردیم، اما دلیلی ندارد امروز با وجود جاروبرقی باز هم همین کار را بکنیم.
خلاق بودن و برخورداری از توانایی شناسایی فرصت ها پیش از بقیه، همان چیزی است که ما را تبدیل به کارآفرین می کند. این یکی از ویژگی های ارزشمند و از مشخصه های کارآفرینان بزرگ است.
کوبان زمانی برای به تصویر کشیدن این موضوع از هنری فورد نقل قولی کرد که می گوید: «من اگر قرار بود از مشتریانم بپرسم به چه چیزی احتیاج دارند، آنها می گفتند به اسب هایی سریع تر».
حق با اوست. اکثریت قریب به اتفاق مردم به چیزی فراتر از دانسته های خود نمی اندیشند؛ این طبیعی است. اما برای اینکه یک کسب و کار پر رونق و موفقی داشته باشید، نباید زیر بار وضع موجود بروید. بلکه باید آن را به چالش بکشید، اوضاع را به هم بزنید و وقتی کسی چیزی نمی بیند، شما نیاز ها را ببینید.
اگر برای این کار منتظر شوید مشتریانتان به شما بگویند به دنبال چه هستند، بدون شک از قافله عقب خواهید ماند. شناسایی نیاز های مشتریان و پاسخگویی به این نیاز، وظیفه ی شماست نه آنها.
3- یک راه حل ارائه کنید، نه محصول
کوبان می گوید فروختن چیزی با دلیل، یکی از ارزشمند ترین درس هایی است که به عنوان یک کارآفرین جوان فرا گرفته است. پژوهش های متعددی نشان داده اند احتمال خرید افراد از کسانی که می شناسند و به آنها اعتماد دارند بسیار بیشتر است و یکی از بهترین راه ها برای ایجاد این اعتماد این است که زندگی آنها را به شیوه ای صادقانه و با حسن نیت، راحت تر کنید. می توانید این کار را با حل یک مشکل، صرفه جویی در هزینه ها و یا بهبود کارایی آنها انجام دهید.
فقط کافی است خود را جای مشتریان خود قرار دهید. به این فکر کنید که اگر جای آنها باشید چه می خواهید. رویکرد سرراستی است اما باعث می شود مشتری شما را به چشم شریک خود ببیند نه فروشنده ی مزاحمی که مدام زنگ تلفنش را به صدا در می آورد.
4- کار کردن را لذت بخش کنید
من و خواهرم وقتی 15 سال پیش MoneyPenny را تأسیس کردیم، خیلی چیز ها بود که از آنها اطلاعی نداشتیم. مثلاً اینکه، وقتی صحبت استخدام به میان می آید، نگرش مهم تر از استعداد است؛ یا اینکه ارتباط با افراد بانفوذ تا چه حد اهمیت دارد. با این حال از دو چیز کاملاً مطمئن بودیم: اول اینکه کسب و کاری خلق کنیم که اگر جای مشتری اش باشیم دوست داشته باشیم از آن خرید کنیم، و دو اینکه، محیط کاری درست کنیم که اگر کارمند آن باشیم دوست داشته باشیم در آن کار کنیم.
ما این دو موضوع را هنوز هم برای هر کاری که انجام می دهیم در نظر می گیریم و مثل کوبان سعی می کنیم شرکت خود را برای کار کردن به مکان فوق العاده ای تبدیل کنیم؛ از تورهای هیجان انگیز طبیعت گردی گرفته تا غافلگیر کردن کارمندان در روزهای گرم تابستان با بستنی. ما این را درک می کنیم که اگر کارمندانمان خوشحال باشند، مشتریانمان نیز خوشحال خواهند بود. این چرخه ی پر خاصیتی است.
کارمندان به امنیت، شفافیت، انسجام، و آزادی نیاز دارند. این به عهده ی شماست که موارد مذکور را در اختیار آنها قرار دهید و به شکوفایی حرفه ای و شخصی آنها کمک کنید یا نه.
5- زیر و بم کسب و کار خود را بدانید
بهترین کارآفرینان دنیا، شم خوبی دارند. آنها می دانند روی کدام معاملات باید سرمایه گذاری کرد، کدام محصولات با موفقیت آنی مواجه خواهند شد و روند پرطرفدار بعدی کدام خواهد بود.
با این حال، برخورداری از این شم برای داشتن عملکردی موفق در درازمدت کافی نیست؛ شانس تا این حد با کسی یار نخواهد بود. بنابراین کارآفرینان موفق گذشته از شم قوی، کسب و کار، حوزه ی فعالیت و مشتریان خود را به خوبی می شناسند. آنها دقیقاً می فهمند برای جلب رضایت مشتریان خود به چه چیزی احتیاج دارند و پیشنهادات رقبایشان در این زمینه چیست.
مارک کوبان مظهر این اصل است. او پیش از 30 سالگی یک کامپیوتر 99 دلاری خرید و با خواندن تمام خودآموز های موجود، خودش برنامه نویسی را یاد گرفت. نتیجه این بود که درک کاملی از فناوریِ قابل ارائه ی خود و شیوه های بهتر کردن آن پیدا کرد.
این دانش به شما قدرت می دهد؛ مهارش کنید و از آن به نفع خود بهره بگیرید.
6- به بازخوردها توجه کنید و برایشان فکری بکنید
وقتی پای نوآوری در میان باشد گوش کردن به حرف مشتریان همیشه مفید نیست. اما در مورد بازخورد ها موضوع فرق می کند. گوش کردن به حرف های مشتریان و اهمیت دادن به بازخورد های آنان برای کسب و کار شما یک ضرورت همیشگی است. به قول کوبان، «مشتریان خودشان مشکلات کار را به شما نشان می دهند و به شما می گویند چگونه راضی می شوند. به صحبت هایشان گوش کنید و آنها را راضی نگه دارید».
این کار سختی نیست، اما اغلب اوقات از قلم می افتد. شرکت های متعددی هستند که مبالغ هنگفتی برای تحقیقات بازار خرج می کنند در حالی که تمام آنچه باید انجام دهند این است که نگاه دقیق تری به خانه ی خود بیندازند. اغلب مشتریان وقت می گذارند تا نظراتشان را با شما در میان بگذارند و به شما بگویند مثلاً چه چیزی خوب کار می کند و چه چیزی نه، یا اینکه از کدام جنبه ی کار شما خوششان می آید و کدام جنبه ی آن را نمی پسندند.
مشتریان، یکی از ارزشمندترین دارایی های شما هستند. قدر آنها را بدانید و نظرات آنها را به طور مرتب جویا شوید. می توانید با شنیدن نظرات مشتریان، از خلال صحبت های آنان درس های زیادی فرا بگیرید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
چه توصیه های خوبی .
ممنون از پست هایی که میزارید آقای ادیب.
شرکتی که به بازخورد ها توجه میکنه برام از هزار تا شرکت بزرگ و مغرور با ارزش تره
آفرین بهش.کاش گوش شنوا بود