به بهانه پنجمین افتتاح موتور جستجوی ملی پارسی جو ؛ پیکان ۱۷۰ میلیارد تومانی
در سال ۸۹ برای اولین بار رضا تقی پور به عنوان وزیر وقت ارتباطات و فناوری اطلاعات، بحث موتور جستجوی ملی را مطرح کرد. در آن زمان تقی پور معتقد بود که موضوع امنیت، مهم ...
در سال ۸۹ برای اولین بار رضا تقی پور به عنوان وزیر وقت ارتباطات و فناوری اطلاعات، بحث موتور جستجوی ملی را مطرح کرد. در آن زمان تقی پور معتقد بود که موضوع امنیت، مهم ترین عاملی است که به خاطر آن باید چنین سیستمی در کشورمان راه اندازی شود.
تقی پور در آن مقطع در رابطه با ضرورت راه اندازی موتور جستجوی ملی چنین گفت: «در اینکه موتورهای جست و جوی خارجی ابزارهای جاسوسی بیگانگان است شکی نیست و این را می توان به راحتی از آمارهایی که منتشر می کنند، متوجه شد. انتشار اطلاعاتی مثل اینکه مردم ایران در هفته یا روز مشخصی از کدام کلمات بیشتر استفاده کرده اند، یکی از مصادیق سرقت اطلاعات توسط شرکت های ارائه دهنده این آمار است.»
بر همین اساس در سال ۹۰ اولین اقدامات در این زمینه صورت پذیرفت، اما در نهایت مانند بسیاری از پروژه های دیگر در دولت دهم، این موضوع نیز نیمه کاره رها گشت و سرمایه گذاری انجام شده بر روی این موضوع، عاقبت مشخصی پیدا نکرد.
در ادامه مطلب با دیجیاتو همراه باشید.
اما این اتفاق باعث نشد تا بحث موتور جستجوی ملی یا به قولی جویشگر بومی، از یادها فراموش شود. با روی کار آمدن دولت یازدهم، محمود واعظی بار دیگر این موضوع را بر سر زبان ها انداخت و اعلام کرد که قرار نیست این بار نیز همچون ۱۱ سال گذشته، همه چیز در حد شعار باقی بماند. واعظی در صحبت های خود راه اندازی شبکه ملی اطلاعات را از الویت های مجموعه تحت نظر خود دانست و بیان داشت که موتور جست و جوی بومی، یکی از ملزومات این پروژه محسوب می شود.
چندی پس از شروع به کار دولت یازدهم، واعظی در راستای برآورده کردن وعده های خود، بودجه ای ۱۷۰ میلیارد تومانی را برای جویشگر های بومی اختصاص داد و در ادامه راهش از سه موتور جستجو پرده برداشت. یوز، گرگر و پارسی جو سرویس هایی بودند که توسط وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات رونمایی شدند و هر یک با حاشیه های بسیاری همراه گشتند.
در رابطه با کیفیت پروژه های پرده برداری شده، اولین حرف و حدیث ها را یوز و گرگر با خود به همراه آوردند. اندکی پس از شروع به فعالیت این دو سایت، مشخص شد که سورس کد آن ها دقیقا مشابه یکدیگر است و در واقع یک سیستم با دو نام متفاوت مشغول به فعالیت است. هرچند که بعدها اعلام شد یوز در واقع بازآفریده شده موتور جستجوی قدیمی تر گرگر به حساب می آید که می خواهد با نام و امکاناتی جدید به فعالیت خود ادامه دهد، اما همین موضوع کافی بود تا منتقدان پیکان انتقادات خود را به سوی دولت نشانه روند.
اندکی پس از اینکه جار و جنجال راه افتاده بر سر یوز و گرگر پایان گرفت، بار دیگر سوژه ای جدید باعث شد تا حساسیت ها بر روی بحث موتور جست و جوی ملی بالا بگیرد. این بار پارسی جو بود که با افتتاح چند باره خود، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات را به دردسر انداخت.
روز شنبه هفته جاری محمود واعظی برای پنجمین بار موتور جست و جوی پارسی جو را افتتاح کرد و با این کار باعث شد تا خاطرات تلخ پروژه هایی مثل سیستم عامل ملی، در ذهن بسیاری از افراد مرور شود و این سؤال مطرح گردد که چرا پس از رونمایی های چند باره آن هم توسط عالی ترین مقام کشور در حوزه ICT، این سرویس نتوانسته به موفقیت چندانی دست پیدا کند؟
پیش از اینکه به بحث ضرورت صرف هزینه برای راه اندازی یک موتور جستجوی ملی بپردازیم، بیایید وضعیت کنونی پارسی جو را به صورت خلاصه مرور کنیم.
پارسی جو در حال حاضر بر اساس سیستم رتبه بندی الکسا، در میان سایت های ایرانی رتبه ۳۵۹ را به خود اختصاص داده است. هرچند که الکسا معیار دقیقی برای تعیین ترافیک یک وبسایت به شمار نمی رود، اما به صورت تخمینی به وسیله آن می توان عدم استقبال کاربران از پارسی جو را نتیجه گرفت. بر همین اساس شاید بد نباشد به آمار ورودی دیجیاتو از این موتور جستجو نیز نگاهی بیندازیم:
همانطور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، از ۱۰ ماه پیش تا به امروز از جانب بخش «اخبار پارسی جو» که در آن مانند بسیاری از سایت های ایرانی دیگر، خبرها در قالب لیستی به نمایش در می آیند، بالغ بر ۱۳۰۰ کاربر جدید روانه دیجیاتو شده اند. اما نکته جالب این آمار مربوط به بخش جست و جوی این سرویس می گردد که تنها ۱۸۹ کاربر تازه را روانه دیجیاتو کرده است. چنین رقمی گرچه مربوط به سایت ما می شود، اما می تواند مقیاسی کوچک باشد برای اینکه بگوییم، جستجوی پارسی جو چندان به مذاق کاربران خوش نیامده است.
از بخش اخبار که گذر کنیم، نگاهی دیگر به الکسا نشان می دهد که قسمت ترجمه پارسی جو، یکی از پر بازدیدترین صفحات این سایت به شمار می رود و نزدیک به ۱۶ درصد از ترافیک این سرویس را به خود اختصاص داده است. امکان یاد شده عملکرد قابل قبولی دارد و متون را با دقت مطلوبی ترجمه می کند، اما تکنولوژی به کار رفته در آن ربطی به پارسی جو ندارد و قدرت آن توسط موتور ترجمه ترگمان تامین می شود. بد نیست اشاره کنیم که قسمت اعظمی از ترافیکی که از سمت گوگل برای پارسی جو فرستاده می شود، مربوط به این قسمت می گردد.
پارسی جو البته خدمات دیگری را نیز ارائه می دهد. برای مثل یکی از سرویس های این مجموعه، کافه کجا نام گرفته که بنا دارد همچون اپلیکیشن Foursquare، به بررسی و معرفی مکان های تجاری و تفریحی در شهرهای مختلف بپردازد. این سرویس که اطلاعات آن باید توسط کاربران وارد شود، به شدت ناقص است و مکان های ثبت شده در آن به هیچ وجه نیازهای شما را برآورده نمی کند. انتقادی که در این زمینه می توان به پارسی جو وارد کرد این است که چرا بانک اطلاعاتی از قبل به این سرویس اضافه نشده است؟ هرچه باشد پارسی جو سایتی ملی به شمار می رود و با در نظر گرفتن حمایت دولت، دسترسی به بانک جامع اطلاعاتی مکان های تفریحی و تجاری کشور، برایش کارش چندان دشواری محسوب نمی شود.
نقشه نیز یکی دیگر از سرویس های پارسی جو به شمار می رود. همانطور که مطلع هستید Google Maps یکی از کاملترین نمونه های موجود در این حوزه است، اما به هر ترتیب با توجه به اینکه شرکت مذکور در خارج از کشور فعالیت دارد، ممکن است ضعف هایی در سرویس آن وجود داشته باشد. همین موضوع این امکان را به مجموعه های داخلی می دهد تا سرویسی را ارائه کنند که کاربرد بیشتری برای کاربران ایرانی داشته باشد. اما پارسی جو در این قسمت نیز عملکرد قابل قبولی نداشته و بخش نقشه آن نه تنها قابلیت ویژه ای را ارائه نمی دهد، بلکه جزییات خیابان ها را نیز به درستی در اختیار افراد نمی گذارد. همانطور که در تصاویر بالا نیز می توانید مشاهده کنید، میزان جزییات نقشه پارسی جو حتی از نقشه کتاب اول نیز کمتر است.
پس از بررسی وضعیت کنونی پارسی جو، بگذارید یکبار دیگر این سؤال را مطرح کنیم که آیا واقعا راه اندازی یک جویشگر بومی، ضرورت دارد؟
بسیاری از منتقدین این ماجرا باور دارند که با حضور سرویس درجه یکی همچون گوگل، هیچ پروژه ای در این حوزه نمی تواند در زمینه تجاری سازی و کسب درآمد موفق شود و بر همین اساس سرمایه گذاری بر روی آن یک شکست به تمام معنا محسوب می گردد. چنین اظهار نظری را می توان یک تسلیم زود هنگام دانست. موتورهای جست و جو هم اکنون از اهمیت بسیاری در فضای وب برخوردار هستند؛ این سرویس ها ابزاری ایده آل برای هدایت جریان ترافیک به شمار می روند و قادر به جمع آوری اطلاعات ارزشمندی هستند. کشورهای بسیاری به این موضوع پی برده اند و تلاش کرده اند تا چنین جریان کلیدی را خود در دست گیرند. روسیه با یاندکس، کره جنوبی با ناور و چین با بایدو از جمله نمونه های موفق این امر محسوب می شوند.
پس فارغ از اینکه در سال ۸۹ رضا تقی پور با چه فلسفه ای بحث راه اندازی جویشگر بومی را مطرح کرد، می توان گفت که این موضوع، بحثی حائز اهمیت در حوزه ICT کشور به حساب می آید. موتورهای جست و جو از جمله حوزه های مادر در صنعت IT هستند و سرمایه گذاری بر روی آن ها می تواند مباحث ارزشمندی همچون Big Data، یادگیری ماشینی و... را تقویت کند و در نهایت پیشرفت کلی صنعت IT کشور را به همراه بیاورد.
دولت یازدهم نیز با علم بر این موضوع، بحث موتورهای جست و جو را از ابتدای فعالیت خود دنبال کرد، و همانطور که اشاره کردیم بودجه ای ۱۷۰ میلیارد تومانی را نیز به آن اختصاص داد. از این بودجه تا کنون نزدیک به ۱۰ درصد خرج شده، اما آیا نتیجه کار رضایت بخش بوده است؟
برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید اهداف دولت از این سرمایه گذاری را مورد بررسی قرار دهیم. اگر فرض کنیم وزارت ارتباطات به دنبال ساخت بنگاهی اقتصادی و سود ده بوده، باید بگوییم که پارسی جو و دیگر موتور های جستجوی ملی، در این امر تا کنون موفق نشده اند و نتوانسته اند سرمایه کلانی که در اختیارشان قرار گرفته است را به نحو درستی خرج کنند.
اما حداقل آنطور که از ظاهر حرف مسئولین وزارت ارتباطات بر می آید، دولت به دنبال تولید دانش در این حوزه بوده و اهداف اقتصادی چندان برایش در الویت قرار نداشته است. با در نظر گرفتن این موضوع و بررسی مختصری که بر روی وضعیت پارسی جو در قسمت قبلی این مطلب انجام دادیم، می توانیم نتیجه بگیریم که این مسیر نیز به موفقیت منجر نشده است.
پیش از این خسرو سلجوقی، رئیس شورای راهبری جویشگر بومی، در مصاحبه ای (نشریه پیوست-شماره ۲۵) ضمن مقایسه گوگل با بنز اعلام کرده بود که شاید امکان ساخت بنز برای مجموعه های داخلی فراهم نباشد، اما آن ها قطعا از پس ساخت پیکان بر می آیند.
چنین اظهار نظری تا حدودی نشان می دهد که دولت نیز به ساخت محصولی با کیفیت امید چندانی ندارد و به سرویسی در حد و اندازه های پیکان رضایت می دهد. حال سؤالی که مطرح می شود این است که آیا ساخت پیکان نیاز به بودجه ای ۱۷۰ میلیارد تومانی دارد؟ حداقل تجربه و عملکرد برخی از شرکت های دانش بنیان و خصوصی داخلی ثابت کرده که پاسخ این سؤال منفی است.
اما چه اتفاقی می افتد وقتی که هیچکس سوار پیکان ۱۷۰ میلیارد تومانی نشود؟ طبعا واردات بنز ممنوع خواهد گشت تا شاید بدین شکل بخشی از خسارت وارد شده، توسط کاربران جبران گردد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
باحاله
به نظر میاد بعضی از دستاندرکاران یا از دور دستی بر آتش داران اینجا کامنت گذاشتن که خیلی هم خوبه
من اصلا فرض هم میگیرم که این مقاله مغرضانه بوده!
همین ۱۷ میلیارد هم خیلی خیلی زیاده و حیف و میل پوله (میدونم میاد از دیتاسنتر حرف میزنین و از ارتباطات زیرساختی و....) ولی خود من تا حالا چندین پروژه به اسم تحقیقاتی واسه ارگانهای مختلف انجام دادم و همشون همین ان بیشتر از نصف پول که صرف دلال بازی و رانت میشه و اون بخشیش هم که میرسه به شرکت یا افرادی که واقعا کار رو انجام میدن اصولا نظارت درست و حسابی روش نیست. یه دلیلش اینکه خود ناظر و کارفرما توان علمی و فنی ارزیابی و مدیریتش رو ندارن اغلب و حتی اگر کسی هم چیزی این بین حالیش باشه تو فشار جمعی رانتی و دلال خفه میشه. یه پروژه رو که خیلی راحت اگر مدیریت داشت با ۸۰ میلیون جمع میشه، تو رنج میلیارد میبندن نگاه نکنین معدود جزایری تو ایران کم و بیش تحقیقات درست و درمونی دارن بقیه جاها همینه.
تو بخش نرم افزار که خدا پدر اپن سورس رو بیامرزه خیلی از پروژه ها بزک شدهی همون پروژههای متن باز هست که میفروشن (بعضا دوتا دوتا میفرونش!)
آخر سر هم اگه دغدغه امنیت باشه موتور duckduckgo هست که دابل بلایند هست و هیچی ترک نمیشه
یه نگاه به آلمان، ژاپن، انگلیس، فرانسه و کلی کشور پیشرفته با امکانات متفاوت بندازین و بعد ازین کیسهها بدوزین