۴ ویژگی شرکت های مورد علاقه کارکنان، که فراهم کردنشان هزینه چندانی ندارد

جذب، آموزش و حفظ استعدادهای برتر کار آسانی نیست، به ویژه در عصر اطلاعات که بازخورهای آنی و انگیزش حرف اول را می زنند. متقاعد کردن نامزد احتمالی یک فرصت شغلی نه تنها به جذابیت، کاریزما و نفوذ، بلکه به پاداش های ملموس و غیر ملموسی نیاز خواهد داشت، تا افراد بدانند در صورت پیوستن به این جمع چه مزایایی در اختیارشان قرار خواهد گرفت.

فهرست بهترین شرکت های سال ۲۰۱۵ برای کار کردن منتشر شده است و نام غول هایی نظیر گوگل و گروه مشاورین بوستون نیز در آن به چشم می خورد. اما ترکیب جادویی این شرکت ها برای جلب علاقمندی کارمندان خود چیست؟ هرچه باشد زندگی یک مشاور نمی تواند چندان جذاب به نظر برسد.

در ادامه ی این مطلب با دیجیاتو همراه باشید.

یکی از نهادهای ذی صلاح برای شناسایی ۱۰۰ شرکت برتر از دیدگاه کارمندان، میان شرکت های بزرگ امریکا نظرسنجی گسترده ای انجام داد. دو سوم نظرسنجی مذکور حول محور اعتماد می چرخید و به سنجش نگرش کارکنان نسبت به مدیران، اعتمادپذیری مدیران، رضایت شغلی به طور کلی و حس کار گروهی در آنان می پرداخت.

یک سوم باقیمانده نیز به سؤالاتی درباره ی فرهنگ اختصاص داشت، از جمله برنامه های مزایای کارمندان، رویه های استخدامی، شیوه های ارتباطیِ درون شرکتی، آموزش، برنامه های شناسایی استعداد و تنوع.

اما همه ی این شاخص ها قرار است به یک سؤال پاسخ دهند: بهترین شرکتی که کارمندان بیشترین علاقه را به کار کردن در آن دارند چه ویژگی هایی دارد؟ با توجه به نتایج نظرسنجی مذکور، ۴ ویژگی زیر از جمله مواردی هستند که شرکت ها را محل بهتری برای کار کردن می کنند و در عین حال هزینه ی چندانی هم در بر ندارند.

۱- فراهم کردن فرصت رشد برای کارکنان

نیاز به شکوفایی یکی از نیاز های اساسی انسان هاست. به این ترتیب هرچه شرکت فرصت های بیشتری برای بهبود فردی در اختیار کارکنانش قرار دهد بهتر است. هیچکس دوست ندارد شغلی برای خود انتخاب کند که به هیچ جایی نمی رسد. فرصت با خودش اختیار می آورد، چرا که هرچه افراد آزادی بیشتری داشته باشند، تصمیماتی که می گیرند معنای بیشتری برای خود و شرکتشان خواهد داشت. این، لا اقل در حالت ایده آل، به معنای آن است که انگیزه ی آنها برای بهتر کار کردن نیز بیشتر خواهد شد.

۲- شنیده شدن نظرات و دغدغه ها

هر کسی دوست دارد صدایش شنیده شود. سریع ترین راه برای دور کردن کارکنان از اخلاق این است که به حرفهایشان گوش ندهید. هیچ چیز مثل برگرداندن سر به یک سمت دیگر حین مکالمه، و یا حتی بدتر از آن، با دست اشاره کردن به افراد برای پایان دادن به سخنانشان، به آنها تا این حد احساس بی اهمیت بودن نمی دهد.

برای آنکه حمایت دیگران را برای شروع طرح یا پروژه ای جدید بر انگیزید، به آنها اجازه دهید حرفهایشان را بزنند. یعنی هنگامی که از دغدغه های خود برای شما می گویند به صحبتهایشان گوش کنید. اینکه نقطه نظرات آنها تا چه حد مفید واقع می شود چندان اهمیت ندارد. آنچه که بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد این است که حرفهایشان شنیده شود، چون گوش کردن این پیام را برای آنها در بر دارد که به مشارکتشان ارج نهاده می شود. حتی ده دقیقه گوش کردن به صحبت های یک نفر، می تواند معجزه کند.

۳- برخورداری از یک هدف مشخص و تأثیرگذار

سیمون سینک در سخنرانی تد و کتاب پرفروش خود توضیح می دهد چرا درک منطق پشت پرده ی تصمیم گیری ها مهم است. او می گوید: «اگر برای دیگران توضیح دهید چه کار می خواهید بکنید، در مقایسه با اینکه صرفاً تقاضا یا دستور خود را مطرح کرده باشید، بلافاصله اعتماد آنان را جلب خواهید کرد، حتی شده برای مدتی کوتاه».

با این حال، شفافیت برای ایجاد حس رضایت یا ترغیب کارکنان به اقدامی عملی کافی نیست. هدف باید از لحاظ احساسی، با یک نیاز شخصی که با ارزش ها و چشم انداز افراد همخوانی دارد هماهنگی و در نتیجه هم افزایی داشته باشد.

۴- تشویق کار تیمی

شرکت هایی که کارمندان خود را به کار تیمی تشویق و در مقابل منیت افراد، حس «ما» بودن را در میان آنان تقویت می کنند، در مقایسه با شرکت هایی که به دستاوردهای فردی کارکنان خود پاداش می دهند، مشارکت بسیار بیشتری از جانب کارکنان خود دریافت می کنند. اما فقط کار کردن در کنار یک تیم نیست که نقش محرک کار تیمی را در این میان بازی می کند، محیط فراهم شده توسط این شرکت ها نیز کنار هم بودن و کار گروهی را تسهیل می کند.

شرکت ها برای تطبیق خود با تیپ های شخصیتی درونگرا و برونگرا، باید هم فضای کاری بسته داشته باشند و هم فضای کاری باز، تا افراد بتوانند محیط کار خود را با هدف به حد اکثر رساندن برونداد حرفه ایِ خود انتخاب کنند.