به انتشار DOOM نزدیک می شویم؛ 8 نکته که باید قبل از تجربه بازی بدانید
دووم اولین شوتر اول شخص نیست. حتی اولین عنوان تیراندازی استودیو اید سافتور هم محسوب نمی شود. اما این بازی یه قدری جریان بازی های ویدیویی را تغییر داد که در پی آن، عده از ...
دووم اولین شوتر اول شخص نیست. حتی اولین عنوان تیراندازی استودیو اید سافتور هم محسوب نمی شود. اما این بازی یه قدری جریان بازی های ویدیویی را تغییر داد که در پی آن، عده از بازیکنان به تفکرات اشتباه گریبان گیر شدند. همان طور که می دانید، ساعاتی دیگر به صورت رسمی شاهد انتشار جدیدترین نسخه از این فرنچایز هستیم؛ عنوانی که سعی دارد با بازگشت ریشه ها، جهنمی خونین و لذت بخش تر از همیشه برپا کند. در این مطلب به هشت نکته ای که قبل از انتشار بازی باید بدانید نگاهی انداختیم. بنابراین اگر می خواهید با آگاهی بیشتر به دروازه های جهنم وارد شوید، توصیه می کنیم آن را از دست ندهید. قبل از شروع مقاله، لازم است بگوییم نقدها تا پیش از عرضه بازی به انتشار نخواهند رسید. چون بتسدا اجازه این کار را به منتقدان نداده و گفته هنگامی که سرورها مملو از بازیکن شدند، تازه می توان لذت واقعی بخش چند نفره دووم را چشید. بیش از این مقدمه را طولانی نمی کنیم. به جهنم خوش آمدید.
با ادامه انقلابی ترین شوتر تاریخ طرف هستید
نیمه شب دهم دسامبر 1993 فرا رسید. بازیکن های زیادی بیدار مانده بودند تا با مودم های کند و گران قیمت کیلوبایتی خود دموی DOOM را دانلود کنند. همه جا زمزمه آن بود. می خواستند ببینند آیا آوازه بازی در حد یک کلاغ، چهل کلاغ های مردم است یا واقعا انقلابی دیگر در دنیا به راه خواهد افتاد؛ انقلابی از نوع واقعی، نه مجازی! البته دیدار اولیه گیمرها با ساخته استودیو id Software آنچنان که فکر می کنید محترمانه برگذار نشد. دووم از انتظارات پایین بازیکن ها خیلی تعجب کرد با این وجود آن ها را بخشید تا نشان دهد برای ورود به جهنم هم به آمرزش نیاز است. بنابراین دروازه ها باز شدند و انسان ها خود را در جهنمی خونین یافتند؛ جهنمی که هیچگاه به اندازه آن موقع لذت بخش نبود.
متن بالا برگرفته از مقدمه مقاله پنج و نیم سوار آخرالزمان است. همان طور قبلا اشاره کردیم، شاید در طول تاریخ آثار زیادی مانند Half-Life ،System Shock یا Wolfenstein 3D توانستند به نوعی جریان شوترهای اول شخص را تغییر دهند، اما هیچ کدام به اندازه شاهکار جان کارمک و تیم نابغه اش انقلابی در صنعت گیمینگ پدید نیاورند. دووم ویژگی های زیادی داشت که بعدها از سوی سازندگان دیگر مورد استفاده قرار گرفت. ساختار استاندارد مراحل بازی تا تکنولوژی های فراتر از زمان به کار رفته در بخش گرافیکی، تنها نمونه های کوچکی برای اثبات حرف هایمان هستند.
همچنین شروع محبوبیت بسیار بالای بخش های چند نفره و مادسازی با همین بازی آغاز شد. بگذارید رک بگوییم، شاید میان انتشار ولفنشتاین 3D و دووم تنها چند ماه فاصله زمانی بود، اما از دیدگاه ساختاری و بصری این دو بازی به قدری تفاوت داشتند که انگار تیم id Software سال ها روی دووم فعالیت می کرده است. ویژگی های نوآورانه بازی آن قدر زیاد هستند که قرار دادن آن ها در این مطلب امکان پذیر نیست. اما تا این حد بدانید موفقیت های دووم آنچنان بالا بود که در تا چند سال پس از انتشار، استودیوهای سازنده سعی می کردند با چنگ زدن به ریسمان این بازی و ساخت کلون های گوناگون سری میان سر ها بلند کنند. اگر می خواهید بیشتر شاهکار انقلابی اید سافتور آشنا شوید، توصیه می کنیم این مقاله را بخوانید.
بازگشت به ریشه ها؛ سریع
با وجود موفقیت های دووم بسیار طبیعی به نظر می رسید که استودیو اید سافتور بخواهد با ساخت نسخه های بعدی جیب گرامی خود را سنگین تر کند. بنابراین آن ها بلافاصله پس از انتشار نسخه اول، کار ساخت دووم 2 را آغاز نمودند. برخلاف دووم 1، قسمت دوم تحولی اساسی در صنعت سرگرمی ایجاد نکرد و استودیو اید سافتور تنها بهبود المان های قسمت قبلی را سر لوحه اصلی کار خود قرار داد. پس از انتشار این بازی، آن ها تصمیم گرفتند فرنچایز دووم را به یک تعطیلات طولانی فرستاده و تنها با بسته های الحاقی طرفداران را راضی نگه دارند.
بدین ترتیب اید سافتور کار روی عنوان جدیدی با نام Quake را آغاز نمود؛ بازی که در سال 1996 منتشر شد و توانست انقلابی بسیار کوچک تر از دووم در صنعت گیمینگ ایجاد کند. اگر بخواهیم نگاهی به ویژگی های بدیع بازی بیندازیم، باید بگوییم برای اولین بار در یک شوتر اول شخص بازیکنان می توانستند موس را به دلخواه خود حرکت دهند. قبل از انتشار این بازی، کاربران تنها توانایی حرکت موس به سمت چپ و راست را داشتند. در صورتی که کویک این قابلیت را فراهم کرد تا سر شخصیت اصلی به جهت های بیشتری بچرخد.
آزادی عمل بسیار بالای بازیکن در طول گیم پلی و استفاده از تکنولوژی سه بعدی از دیگر ویژگی هایی بود که در بازی استفاده شد. با انتشار کویک، نه تنها اید سافتور به سلطان بی چون و چرا شوتر بدل گشت، بلکه محبوبیت سبک شوتر هم روز به روز افزایش یافت. همین عامل باعث شد تا آن ها در چند سال آینده تمرکز خود را تنها روی فرنچایز کویک معطوف کنند. به گونه ای که تا سال 2000، چهار نسخه دیگر از بازی به انتشار رسید.
البته این نکته را بگوییم که سندروم اخراج ستارگان ایدسافتور در همین زمان ها رخ داد. نابغه هایی مانند American McGee و John Romero از استودیو رفتند تا فروغ ستاره های این استودیو کمتر از همیشه شود. با این وجود آن ها همچنان سعی داشتند با خلق عناوین دیگر قله های پیشرفت بیشتری را فتح کنند. پس از انتشار بسته الحاقی کویک 3، اید سافتور کار ساخت دووم 3 را شروع کرد و اولین نمایش کامل بازی را در E3 سال 2002 شاهد بودیم. روی «کامل» تاکید کردیم، چون قسمت سوم دووم قبل از آن هم نمایش داشت. اما تریلر پانزده دقیقه ای بازی در E3 دید بسیار بهتری نسبت به این عنوان داد.
دووم کاملا تغییر کرده بود. همان طور که جان کارمک در گذشته گفت آن ها ریمیکی برای قسمت اول خلق کردند. برخلاف دووم 1 که بازی بسیار سریع بوده و داستان از اهمیت کمتری برخوردار بود، دووم 3 تمامی معادلات قدیمی را بر هم زد. بازی بیشتر سبک ترسناک به خود گرفته و محیط ها بسته و تاریک تر از قبل شدند. گیم پلی هم به همین دلیل، آن سرعت همیشگی خود را نداشت. شاید بازی از ریشه ها فاصله گرفته بود، اما نمایش آن در E3 با بازخوردهای بسیار مثبتی مواجه شد و جوایزی زیادی هم از به دست آورد.
دو سال پس از این اتفاق دووم 3 به صورت رسمی انتشار یافت. با وجود این که انقلاب قسمت های اول دووم و کویک تکرار نشد، ولی بازی توانست با اتمسفر گیرا، گرافیک استثنایی و المان های خود مثبت به پرفروش ترین عنوان ایدسافتور در آن زمان تبدیل گردد. بیش از یک دهه از این اتفاقات می گذرد و بازیکنان می تواند تنها چند روز دیگر دوباره با قسمت جدید دووم خاطرات گذشته را زنده کنند. یکی از ویژگی هایی که از همان ابتدا بازیکنان را به خود جلب می نمود بازگشت سرعت و خشونت همیشگی سری بود؛ چیزی که در شوترهای امروزی کاملا مرده است.
بگذارید خیالتان را راحت کنیم، استودیو سازنده هیولاهای عجیب و غریب، سلاح های قدرتمند و دویدن را اصلی ترین المان های ریبوت دووم نامیده است. در بازی می توانید هنگام دویدن به دشمنان حمله کرده و آن ها را از بین ببرید. علاوه بر این قابلیت پرش های بلند را نیز خواهید داشت. نکته مهم اینجاست حتی اگر خواهان انجام این کار نباشید، به واسطه حضور دشمنان گوناگون، بازی شما را مجبور خواهد کرد. همچنین هوش مصنوعی بازی به گونه ای است که هر لحظه باید انتظار اتفاق جدیدی را داشته باشید.
یکی دیگر از قسمت هایی که باعث شده ریبوت دووم سریعتر از همیشه شود به کامل شدن میزان سلامتی باز می گردد. خسته نشدید در شوترهای امروزی وقتی میزان سلامتی شخصیت اصلی کاهش پیدا می کند، تنها کافی است تا به یک محل آرام رفته و خود را بازیابی کنید؟ ما که واقعا دلمان برای بسته های سلامتی کلاسیک تنگ شده، شما را نمی دانیم. خوشبختانه دووم در این قسمت هم سنت ها را حفظ کرده و بازیکن برای افزایش جان خود باید از بسته های سلامتی استفاده کند.
این قسمت را داشته باشید تا یک نکته خیلی جالب بگوییم. برخی آیتم هایی که از آن ها حرف می زنیم، خود از طریق کشتن دشمنان به دست می آید. جالب شد، نه؟ اید سافتور تمام تلاش خود را کرده تا ریتم بازی را بالا نگه دارد. این نکته را هم فراموش نکنید که به واسطه مهمات زیاد، نیازی به گشتن برای پیدا کردن تیر ندارید. در ادامه بیشتر به این موضوع و سلاح های مرگ بار دووم می پردازیم.
بازگشت به ریشه ها؛ و خشن
روزی از حکیمی پرسیدند: ای دانای عالم، خشونت یعنی چه؟ حکیم که با شنیدن سوال دستانش را بر قامت ریش هایش کشید، گفت: Glory Kill.
برخلاف قسمت سوم دووم که سرعت از آن رخت بست، خوشبختانه دوباره شاهد خشونت همیشگی در بازی بودیم. ریبوت دووم آمده تا استقبال بسیار بیشتری از این المان بکند. در تمامی نمایش ها، خون یکی از عناصر کلیدی بازی بوده و گیمر می تواند اعضای بدن این موجودات شیطانی را با خاک یکسان کرده یا به بیان واضح تر روی او تمام کننده اجرا نماید. اکنون شما به این مسئله افکت های پرکیفیت خون و طراحی بی نظیر دشمنان را اضافه کنید تا کم کم آب از دهان تان خارج شود.
یکی از جذاب ترین بخش هایی که تاکنون در ریبوت دووم دیده ایم، کلمه آخر جمله حکیم بالا است. به واسطه قابلیت Glory Kill بازیکن می تواند هنگامی که میزان سلامتی دشمنان به حداقل رسیده، به آن ها نزدیک شده و با حرکات بسیار وحشیانه ای نابودشان کند. خرد کردن سر، قطع نمودن اعضا و کور کردن چشم ها تنها نمونه های کمی از این ویژگی هستند. چون Glory Kill از انیمیشن و حرکات متفاوتی پشتیبانی می کند که می تواند تنوع زیادی به بازی بخشد. حضور این ویژگی باعث شده تا پیش از بیش به طبیعتا خونین این عنوان پی ببریم.
اما سوال اینجاست دووم یک بازی سریع بوده و وجود این قابلیت می تواند در سرعت بازی تاثیر منفی بگذارد، نکته ای که بالاتر خیلی روی آن مانوور دادیم. خوشبختانه اصلا از این خبرها نبوده و تمام کننده ها با سرعت بسیار بالایی انجام می شوند. به گونه ای که بازیکن می تواند در کمتر از چند ثانیه سراغ طعمه بعدی خود برود. البته Glory Kill تنها برای زیبایی [از نوع خونین] کارایی ندارد و با انجام آن ها به مزایایی مانند تیر بیشتر، افزایش سرعت و نمونه های مشابه دست پیدا خواهید کرد.
هیس، عناوین دارای بخش تک نفره کوتاه فریاد نمی زنند
یکی از بزرگترین مشکلات شوترهای امروزی به بخش تک نفره بسیار کوتاه آن ها باز می گردد. کار به جایی رسیده که استودیوهای بازیسازی تنها برای خالی نبودن عریضه این قسمت را در عنوان خود جای می دهند. ما با دووم این تعارفات را نداریم و پس از چند سال بازگشت خشونت آمیز، می خواهیم دلی از عزا در بیاوریم. خبر خوشحال کننده این است که اید سافتور خود می تواند در دل طرفداران چه می گذرد.
بر اساس گفته این استودیو، برای اتمام بخش داستانی به بیش از سیزده ساعت زمان نیاز خواهید داشت. اکنون شما به این مسئله ویژگی های که در ادامه همین مطلب می گوییم را هم اضافه کنید تا بهتر بتوانید عدد یاد شده را درک نمایید. قبل از آن بگذارید نکته ای را بازگو کنیم. همان طور که می دانید، تجربه خطی گریبان گیر بسیاری از شوترهای امروزی شده است. در صورتی که عناوین قدیمی تر روی معقوله اکتشاف بیشتر مانوور می دادند.
دو قسمت ابتدایی دووم هم از این قاعده پیروی می کرد و بازیکن می توانست با کمی صبر و حوصله آیتم های جذابی را به دست آورد. در ریبوت دووم دوباره شاهد بازگشت این ویژگی هستیم. به عنوان نمونه در بازی می توانید با Keycards یا کلیدهای رنگی [بله، این ها هم از سفر برگشتند] درهایی را باز کنید که به واسطه آن ها مناطق جدیدتر و آیتم های ویژه ای را به دست آورید. البته اید سافتور قول داده تا حضور این المان در قسمت چهارم کمرنگ تر از همیشه باشد، به نظر می رسد آن ها نمی خواهند مکان های مخفی سرعت بازی را کاهش دهد.
یکی دیگر از المان های هیجان انگیز و جذاب بخش تک نفره وجود دشمنان تصادفی است! امکان دارد در طول بازی با شیاطینی مواجه شوید که قبلا آن ها در مکانی که هستید، ندیده اید. این ویژگی بدون شک در تنوع بالا بازی نقش بسیار مهمی را ایفا کرده و برخلاف بازی های امروزی که پس از شروع دوباره با دشمنان تکراری مواجه می شوید، چالش های جدیدتری را به ارمغان می آورد.
همان طور که می دانید، اغلب استودیوهای سازنده در بخش تک نفره آثار خود، درجه های سختی گوناگون قرار می دهند تا بازیکن بتواند بسته به توانایی های خود یکی از آن ها را انتخاب کند. اگر بخواهیم هیجان انگیز ترین قسمت های بازی را دسته بندی کنیم، بدون شک یکی از گزینه ها پیرامون موضوعی که صحبت کردیم می چرخد. در بازی درجه سختی با نام Ultra Nightmare وجود دارد که بازیکن با دریافت تنها یک ضربه مرده و به ابتدا باز می گردد.
نکته جالب قضیه اینجاست اعضای اید سافتور هم اعتراف کردند نتوانستند بازی را با Ultra Nightmare به اتمام برسانند. طبیعی هم هست، بازیکنان خیلی کمی دووم های قبلی را روی درجه های سختی بالا به اتمام رسانند. به نظر می رسد Ultra Nightmare ریبوت دووم، طعمه خوبی برای یوتیوبرها خواهد بود تا تواناهایی خود را به رخ صنعت گیمینگ کشانده و محبوبیت بیشتری میان گیمرها به دست آورند.
داستان سر راست و موسیقی خشن
طرح های اولیه دووم نشان می دادند، ابتدا اید سافتور قصد داشت تا یک داستان پیچیده تر را چاشنی بازی کند. اما بعدها اینیده از سوی اعضا استودیو کار گذاشته شد و شاهد یک روایت بسیار ساده در نسخه های ابتدایی دووم بودیم. در قسمت سوم، این معقوله تغییر کرد و داستان بازی رنگ و روی جدی تری به خود گرفت. در ریبوت دووم دوباره این بخش از اهمیت بسیار کمتری برخوردار بوده و کاملا در اختیار گیم پلی [مقصود افزایش ریتم بازی] است.
همانند دووم 1، این بار هم روایت بازی در مریخ خواهد بود. تنها چیزی که از داستان می دانیم، این است که پایگاه UAC [اتحادیه هوا و فضا] توسط نیروهای جهنمی مورد حمله قرار گرفته و شخصیت اصلی باید در طول بازی با آن ها دست و پنجه نرم کند. بر اساس گفته اید سافتور علت عصبانیت این موجودات به آزمایش های وحشتناکی که UAC روی شان انجام داده باز می گردد. البته شخصیت اصلی هم فردی ناشناخته است که ابتدای بازی در یکی از زیر زمین های پایگاه بیدار شده و فرار می کند. به نظر می رسد، داستان ریبوت دووم ادامه دهنده دووم 3 باشد.
نکته ای که ابتدای معرفی بازی خیلی به آن امید داشتیم، حضور Graham Joyce بود. ولی متاسفانه این نویسنده معروف در سال 2014 از دنیا رفت. اید سافتور هم چند ماه پیش اعلام کرد تیم سازنده تمرکز زیادی روی داستان نگذاشته است. نمی خواهیم ابراز نامیدی کنیم، ولی ترکیب گیم پلی سریع بازی با یک داستان پیچیده تر واقعا طعم بسیار دلنشینی می شد که متاسفانه حالا حالاها نباید منتظرش باشیم. با این وجود وقتی که به ریتم تند بازی فکر می کنیم، کمی دل مان آرام می شود.
اما این قدر از سرعت بالای ریبوت دووم صحبت می کنیم، یک چیز خیلی مهم را فراموش نکردیم؟ موسیقی! بله، ریتم بالای بازی مگر بدون موزیک های الکترونیک و متال می شود؟ خوشبختانه در قسمت چهارم شاهد حضور Mick Gordon هستیم، موزیسینی که در ساخت ترک های Wolfenstein: The New Order مهمترین نقش را ایفا کرد. اگر این بازی را انجام داده باشید، مطمئنا موزیک های اتمسفریک آن را به خاطر دارند. او با دووم بازگشته تا به واسطه قطعه های متال و خشن خود تا مغز استخوان بازیکن ها پیش برود. واقعا لذت تجربه خونین بازی با موزیکی که میک گوردون ساخته مو به تن آدم سیخ می کند.
البته اید سافتور در اقدامی تحسین برانگیز برخی قطعه های دووم قدیمی را هم در بازی قرار داده تا احساس نوستالژی بازیکن ها را بر می انگیزد. بد نیست یادی هم بکنیم از بابی پرینس، مرد افسانه ای که پشت موسیقی دو قسمت ابتدایی دووم بود. شاید میک گوردون کار بسیار سختی در پیش داشته باشد، اما ما که حداقل از کار اون مطمئن هستیم.
کال آف دیوتی و بتلفیلد را فراموش کنید، بخش چند نفره واقعی اینجاست
به به، میبینیم که دست به کنترلر یا موس منتظر مانده اید تا بخش چند نفره دووم را تجربه کنید. حق می دهیم، بالاخره پس از چند سال انجام یک شوتر سرعتی با دوستان لذت خاص خود را دارد. همانند بخش تک نفره، در مولتی پلیر هم شاهد همان المان های سریع اما با قابلیت های ویژه تری هستیم که در ادامه به آن ها خواهیم پرداخت. یکی از جذاب ترین قسمت های این بخش، قابلیت انجام بازی در نقش شیاطین است. نمایش ها را که نگاه می کردیم، به نظر می رسد این کار با حضور در قسمت خاصی صورت گرفته و بازیکن تغییر شکل می دهد.
هر شیطان هم دارای قابلیت و قدرت های خاص خود است. به عنوان نمونه با یکی از آن ها می توانید پرواز کرده و به سمت بازیکن ها موشک ارسال کنید. یا در نقش یکی دیگر، سرعت خود را افزایش دهید. بدون شک این ویژگی باعث خواهد شد تا گیمرها، علاوه بر اهدافی که در هر مد وجود دارد، برای تغییر شکل و قدرتمند کردن خود تلاش کنند؛ المانی که چالش بسیار بیشتری را چاشنی بخش چند نفره بازی خواهد کرد. از مدهای بخش چند نفره گفتیم، بیایید اکنون نگاهی کوتاه به تمامی آن ها بیندازیم.
-
Soul Harvest: این مد مشابه Team Deathmatch است. هدف اصلی در Soul Harvest تنها کشتن بازیکنان مقابل نبوده و باید روح آن ها را هم به دست آورید. به عبارت دیگر، پس از مرگ هر بازیکن، روح او روی زمین باقی می ماند. اکنون تیم حریف می تواند آن را کسب کرده و امتیازی را به نفع خود ثبت نماید. در طرف مقابل، بازیکن ها وظیفه دارند با به دست آوردن روح های هم تیمی های خود، مانع پیروزی حریف شوند.
-
Freeze Tag: مدهای سرگرم کننده با به اصطلاح فان هم در بازی هست که Freeze Tag را می توان یکی از آن ها قلمداد کرد. در این مد هدف اصلا کشتن گیمرهای حریف نیست. بلکه باید آن ها را با سلاح ویژه بازی منجمد کنید. هر تیمی که بتواند تمام گیمرها مقابل را منجمد نماید، پیروز خواهد شد. البته نگران نباشید، پس از انجماد اگر هم تیمی هایتان نزدیک شما بوده یا هنوز زنده باشند، قابلیت بازگشت بازیکن به حالت اولیه را دارند.
-
Warpath: در این مد، نقطه ای در نقشه مشخص خواهد شد و تیم ها باید برای به دست آوردن آن با یکدیگر مبارزه کنند.
-
Domination: در این مد، سه نقطه در نقشه مشخص شده و بازیکنان باید برای رسیدن به آن ها تلاش کنند. اگر تا پایان زمان بازی، سه نقطه به تصرف در نیامدند، تیمی پیروز می گردد که بیشترین مکان ها را در اختیار خود در آورده باشد.
-
Team Deathmatch: در این مد بازیکن های دو حریف رو به رو هم قرار گرفته و باید همدیگر را بکشند.
-
Clan Arena: این مد هم مشابه Team Deathmatch است، با این تفاوت که در بازی هیچ گونه بسته سلامتی یا آرمور وجود نداشته و بازیکن هنگامی که میمیرد، دوباره به بازی برنخواهد گشت. همچنین قابلیت تبدیل شدن به هیولا را هم ندارید. برای پیروزی در Clan Arena باید بازیکن های یک تیم به صورت کلی نابود شود یا تیمی که بیشتری تعداد نفرات را تا پایان زمان معمول دارد، می تواند به این مهم دست یابد. اگر صفر کیلومتر هستید، اصلا سراغ Clan Arena نروید، بیشتر برای حرفه ها در نظر گرفته شده است.
این از توضیحات مدها. بازی هم دارای نه نقشه در زمان عرضه خواهد بود که بدون شک با انتشار بسته های الحاقی، شاهد افزایش آن ها خواهیم بود. یکی دیگر از نکات جذاب بخش چند نفره بازی به قابلیت شخصی سازی وسیع آن باز می گردد. شاید دووم دارای عناصر زیادی از شوترهای قدیمی باشد، اما این قسمت شباهت زیادی با عناوین امروزی دارد. در بازی با کسب تجربه یا XP لول آپ شده و آرمور [زره] یا قدرت های جدیدی به دست می آورید. نکته جالب اینجاست در ریبوت دووم بیش از 300 آرمور مختلف با رنگ ها و نقش های گوناگون هست. باور می کنید؟ 300 تا!
برای قسمت پایانی این بخش بیایید نگاهی به نحوه پیشرفت بازیکن بیندازیم. سقف لول بازی 50 است. با رسیدن به این سطح، رنک یا درجه به خصوصی گرفته و لول شما ریست می شود تا پیشرفت خود را از ابتدا آغاز کنید. البته نگران نباشید، چیزهایی که به دست آورده اید از بین نمی روند. پس از این اتفاق دوباره به لول 50 رسیده و رنک جدیدتری دریافت خواهید کرد. این روند تا پایان ادامه دارد. بدون شک وقتی بازیکنان ببینند درجه خاصی دارید، کمتر با شما شوخی می کنند!
خونین، همانند اره برقی که شیطانی را دو نیم کرد
سلاح های دووم همیشه زبان زد و خاص عام بودند. یکی از دلایل خشونت بالای بازی به همین مسئله باز می گشت. طبیعتا در ریبوت دووم هم باید شاهر حضور دوباره آن ها باشیم که خوشبختانه این اتفاق هم افتاده است. بازی دارای سلاح های قدیمی مانند اره برقی یا BFG بوده و از تجهیزات جدیدی هم بهره می برد. اره برقی معروف را که به خاطر دارید؟ این بار با ظاهری متفاوت بازگشته و شیاطین کوچک تر با یک ضربه از بین می روند. نکته جالب بازی اینجاست اره برقی ها از مهمات هم پشتیبانی می کنند.
همچنین عنوان شده بازیکن محدودیتی در حمل سلاح نداشته و هنگام تعویض آن ها، بازی کمی آهسته می شود تا بهتر بتوانید تصمیم بگیرید. علاوه بر این هر سلاح دارای قدرت هایی ویژه هستند که با پیشروی بیشتر می توانید به آن ها دسترسی پیدا نمایید. به عبارت دیگر، سلاح ها دارای حالت دیگری خواهند بود که تنوع بیشتری به گیم پلی می بخشد. نمایش ها را که می دیدیم،به نظر می رسید بخش چند نفره سلاح های اختصاصی هم داشته باشد.
هر چه می خواهید در SnapMap بسازید
به یکی از هیجان انگیز ترین بخش های بازی خوش آمدید. SnapMap یک ویرایشگر بسیار قدرتمند و وسیع برای ریبوت دووم محسوب می شود. در این قسمت می توانید بدون داشتن دانش فنی بالا، نقشه هایی را بسته به دلخواه خود طراحی کنید. پازل، موزیک، حضور دشمنان در نقاط خاص یا هر چیزی که قابل تصور است، در اختیار شما قرار دارد. تنها محدودیت این بخش را می توان قوه تخیل خودتان تجسم کرد. نکته جالب اینجاست، نقشه های SnapMap تنها محدود به بخش تک نفره نبوده و در جاهای دیگر هم می توان استفاده نمود. همچنین قابلیت اشتراک گذاری آن ها با دیگر بازیکنان وجود دارد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
از این دست مقالات درمورد دو بازی Half-Life 2 و Garry's Mod هم بنویسید.?
شخصا طرفدار این بازیها نیستم و خوشم نمیاد نمیگم بد چون به طرفداراش بی احترامی میشه ولی بیشتر طرفدار بازیهای ریلیتی هستم تا تخیلی
پس مبارک طرفداراش
Ino bedon alan hamechiz shode takhyoli
اکنون شما به این مسئله افکت های پرکیفیت خون و طراحی بی نظیر دشمنان را اضافه کنید تا کم کم آب از دهان تان خارج شود. / اینو راجب من نوشتم ، برای یه بازی خونین مثل این خیلی وقته انتظار کشیدم کی فردا بشه که بشینم یه دل سیر کیف کنم