برای رسیدن به موفقیت گاهی باید ایده هایتان را زیر پا له کنید

لابراتوآر X یا Google X سابق، جایی است که قدرتمند ترین استارتاپ دنیا در آن به تحقیق و توسعه می پردازد. شرکت های بزرگ معمولاً پس از کسب چند موفقیت محتاط تر می شوند، اما استرو تلر (Astro Teller)، رهبر X در تازه ترین سخنرانی خود در کنفرانس تد گفت گوگل از مسیر شکست است که به پیروزی می رسد. اگر بخواهیم این گفته ی او را به شکل دیگری بازگو کنیم باید به زبان ساده بگوییم تیم او سعی می کند ایده ها را تا جایی که می شود به شکست بکشاند.

تلر در سخنرانی خود گفت: «ما بخش اعظمی از زمان خود را صرف شکستن چیزهای مختلف و اثبات اشتباه بودن ایده هایمان می کنیم. اول از همه به سراغ دشوار ترین بخش های مسئله می رویم. هیجان زده می شویم و با خود می گوییم امروز چگونه قرار است پروژه ی خود را زیر پا له کنیم؟ ما تعادل جالبی داریم: اجازه می دهیم نوعی خوش بینی بدون پشتوانه، پیشران چشم اندازمان شود، سپس شک گرایی ناشی از اشتیاق خود را به کار می گیریم تا روح واقعیت را نیز به کالبد آن چشم انداز ها بدمیم».

به بیان ساده راز موفقیت گوگل این است: گوگل این را می داند که اکثر ایده ها، یا از اساس و یا در اجرا ایده های بدی هستند. این، همه ی ایده ها را شامل می شود. در واقع هرچه زودتر این را بفهمید و بپذیرید، کسب و کارتان شکوفا تر خواهد شد.

دیمون براون کارآفرین نیز در همین راستا می گوید: «وقتی شرکتم را فروختم، برای تلاش مجدد فشار فوق العاده ای روی خودم احساس کردم؛ ما اپلیکیشنی درجه یک داشتیم و روی جلد وال استریت ژورنال بودیم. من به ایده های متعددی فکر کردم، اما هفته ها طول کشید تا متوجه شدم اغلب آنها ایده های بدی هستند. علت اینکه به خاطر ایده های متوسط و معمولی هیجان زده می شدم این بود که می ترسیدم ایده ی دیگری به ذهنم نرسد. وقتی طعم موفقیت را چشیده باشید این احساس برایتان آشنا خواهد بود. خوشبختانه، آنقدر شجاعت پیدا کردم که پیش از تحمیل وقت تلف شده ی بیشتر بر خود، ایده هایم را در هم شکستم».

بنابراین پیش از آنکه ایده هایتان را به اجرا در بیاورید، این نکات را مد نظر داشته باشید:

از ایده نداشتن نترسید

هیچکس نمی تواند خودش را به باهوش بودن مجبور کند؛ شکوفایی شما تنها بر پایه ی ایده هایتان استوار نیست، بلکه زمانبندی محیط و منابعی که در اختیار دارید نیز در آن نقش دارند. صرفاً به این دلیل که ایده ی دیگری ندارید وقت خود را صرف ایده ای نکنید. فاصله ای که بین ایده ها می افتد به شما اجازه می دهد ایده های بهتری داشته باشید.

خودتان را در آینده قرار دهید

آیا مثلاً یک سال دیگر هم با همین عشق و علاقه به کار ادامه می دهید؟ پیش از آن که تا ته خط را بروید به فکر یک نمونه ی اولیه یا اجرای آزمایشی باشید. بازخور گرفتن از دیگران خوب است اما آزمون واقعی ایده های شما آن است که ببینید وقتی شروع به پوشاندن جامه ی عمل به ایده ی خود می کنید چه حسی به آن دارید.

تا جایی که می شود دیگران را وارد ماجرا نکنید

به ازای هر ایلان ماسکی که چشم انداز خود را بی کم و کاست به اجرا در می آورد، کانیه وستی نیز وجود دارد که با وجود بیانیه های متعدد، از پس قول و قرار هایش بر نمی آید. اغلب اوقات بهترین کار این است که حداقل تا وقتی نسبت به ایده ی بزرگ خود تا حدی اطمینان خاطر پیدا نکرده اید دیگران را از ماجرا بیرون نگه دارید. اگر در میانه ی راه احساس کنید ایده تان چنگی به دل نمی زند چه؟ داشتن تعهدی عمومی برای اجرای آن ممکن است شما را به طی مسیری وادار کند که می دانید نتیجه ای برایتان در بر نخواهد داشت.