راهنمای جامع از بین بردن انگیزه کارکنان و از هم پاشاندن یک تیم فوق العاده
نگهداشت کارکنان، حتی پس از دستچین کردن بهترین نیرو ها و آموزش آنها، در دنیای امروز برای خودش چالش بزرگی محسوب می شود. کارمندان ما پر هزینه ترین «دارایی های انسانی» شرکت های ما هستند ...
نگهداشت کارکنان، حتی پس از دستچین کردن بهترین نیرو ها و آموزش آنها، در دنیای امروز برای خودش چالش بزرگی محسوب می شود. کارمندان ما پر هزینه ترین «دارایی های انسانی» شرکت های ما هستند و از دست دادن کارکنان شرکت، به ویژه متعهد ترین ها، با استعداد ترین ها و با سابقه ترین های آنها، یکی از ویرانگر ترین اتفاقاتی است که می تواند برای هر شرکتی رخ دهد.
مدیران باید برای حفظ بهترین کارکنانشان، به طور پیوسته نگاه دقیقی به خود و فرایند های شرکت خود بیاندازند. وقتی یکی از بهترین کارمندان شما شرکتتان را ترک می کند یا حداقل چنین قصدی در وجودش شکل می گیرد، شما به عنوان مدیر برای بهبود و تغییر این اوضاع باید تا جایی که می توانید از ماهیت و علل نارضایتی او آگاهی پیدا کنید.
از دست دادن بهترین کارکنان شرکت می تواند علل مختلفی از جمله علل شخصی، حرفه ای و حتی پزشکی داشته باشد. در برخی موارد کاری از دست کسی بر نمی آید اما در اغلب مواقع می توان نرخ نگهداشت کارکنان را با اقداماتی بالا برد و از جدا شدن بهترین نیروهای شرکت از بدنه ی آن جلوگیری کرد. کارمندان، بزرگ ترین دارایی و اولویت هر شرکتی محسوب می شوند، حتی رضایت مشتریان نیز بعد از رضایت کارکنان شرکت و در مرتبه ی دوم قرار می گیرد. تا کارکنان شما رضایت نداشته باشند، دستیابی به رضایت مشتری افسانه ای بیش نخواهد بود.
فهرستی که در ادامه خواهید خواند، لیستی جامع از مهم ترین و پر بسامد ترین عللی است که می توانند بهترین کارکنان شما را وادار به ترک شرکتتان کنند. شماره گذاری آنها صرفاً با هدف آسان تر کردن مطالعه ی آنها انجام شده و ارتباطی با درجه ی اهمیت هر یک ندارد. اگر می خواهید انگیزه ی کارکنان خود را از بین ببرید و تیم فوق العاده ی خود را از درون متلاشی کنید، می توانید به بی توجهی نسبت به این موارد ادامه دهید:
۱- گوش نکردن به صحبت ها و دغدغه های نیروها
آیا به حرف ها و درد دل های اعضای تیم خود گوش می کنید؟ آیا به نکاتی که در جلسات و ملاقات هایشان با شما در میان می گذارند توجه کافی کرده اید؟ اصلاً برایتان مهم هست که آنها چه می گویند؟
گوش نکردن به دغدغه ها و درد دل های نیروی انسانی شما، باعث استیصال و از بین رفتن ایمان آنها به رهبر سازمانشان خواهد شد
از آنجایی که مدیران بنا به اقتضای جایگاه خود با افراد زیادی در تماس هستند و با شخصیت ها و سبک های مختلفی سر و کار پیدا می کنند، لازم است به دغدغه ها، نگرانی ها، موفقیت ها و چالش های پیش روی هر یک از اعضای تیم خود توجه مضاعف داشته باشند. یک مدیر کاربلد به خوبی می داند هر یک از اعضای تیمش چه اوضاعی دارد، در زمان مناسب راهنمایی های لازم را به او می کند و در صورت نیاز پشت او می ایستد. توجه نکردن به موارد یاد شده به انفعال اعضای تیم و از دست رفتن ایمان آنها به رهبر سازمانشان منجر خواهد شد.
۲- استفاده نکردن از استعداد های فردی هر یک
هر یک از اعضای تیم شما استعداد و توانایی های منحصر به فردی دارد که به نوبه ی خود می توانند برای شرکت شما ارزش آفرین شوند. آیا از استعداد ها و توانایی های اعضای تیم خود آگاهی دارید؟ آیا تا به حال با آنها در مورد به کارگیری این استعداد ها در شرکتتان صحبت کرده اید؟ آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چگونه می توان با استفاده از این استعداد ها سازمان خود را بهبود ببخشید؟
نیروی با استعداد شما در صورتی که احساس کند استعدادهایش بلااستفاده مانده اند، در نهایت شرکت شما را به دنبال عرصه ی بهتری برای درخشش بیشتر ترک خواهد کرد
یک رهبر کارکشته، هر یک از اعضای تیم خود را به انجام کاری می گمارد که با استعداد ها و توانایی های منحصر به فرد وی همخوانی داشته باشد تا از این طریق هم به او انگیزه ی بیشتری بخشیده باشد و هم ارزشی برای سازمان خود فراهم کند. ناتوانی در انجام این کار و بی پاسخ گذاشتن این استعداد ها با به کارگیری آنها در اموری که انجامشان نیازی به استعداد های یاد شده ندارد، به دلزدگی، از بین رفتن انگیزه و افت بهره وری نیرو ها و در نتیجه سازمان شما منجر خواهد شد. نیروی شما در نهایت به دنبال عرصه ی بهتری برای بروز استعدادهایش شرکت شما را ترک خواهد کرد.
۳- ناسپاسی بابت کارهای انجام شده
آخرین باری که بابت عملکرد بالای اعضای تیم خود از آنها تشکر کرده اید کی بوده؟ هر چند وقت یک بار از آنها بابت زحمتی که برای پیشرفت سازمان می کشند تقدیر می کنید؟ چقدر به سهم منحصر به فرد هر یک از اعضای تیم تان در موفقیت هایی که کسب می شود اشاره می کنید؟
به رسمیت شناختن تلاش ها و زحمات اعضای تیم، وفاداری و توانمندسازی آنها را در پی خواهد داشت
یک رهبر خوب برای شناخت و به رسمیت شناختن زحمات و موفقیت های اعضای تیمش زمان می گذارد. به رسمیت شناختن تلاش ها و زحمات اعضای تیم، وفاداری و توانمندسازی آنها را در پی خواهد داشت و ادامه ی تلاش هایشان در این جهت را تضمین خواهد کرد. توجه نکردن به این زحمات و قدرناشناسی نسبت به تلاش هر یک از اعضای تیم، عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و در نهایت بر پیشرفت سازمان شما اثر منفی خواهد داشت.
۴- پنهان کاری و دریغ کردن اطلاعات
برای در جریان قرار دادن اعضای تیم خود نسبت به آنچه که در سازمان می گذرد چه کار کرده اید؟ دریغ کردن واقعیت از کارکنان مساوی خلق نسخه های ساخته و پرداخته شده ی خود آنان از واقعیت خواهد بود.
دریغ کردن واقعیت ها از کارکنان، مساوی خلق نسخه های ساخته و پرداخته شده ی خود آنان از واقعیت خواهد بود
رهبران کاربلد به اعضای تیم خود وفادارند، و برای از میان برداشتن هر عاملی که بر عملکرد بالای آنان تأثیر می گذارد، هرآنچه در توان دارند به کار می بندند. عدم انتقال اطلاعات حیاتی و مهم به کارکنان و دور نگه داشتن آنها از آنچه در سازمان می گذرد، تنها به از بین رفتن وفاداری آنها نسبت به شما و کل سازمان منجر خواهد شد.
۵- ارائه ی پاسخ های سربالا
تا چه حد به سؤالاتی که از شما می پرسند و پاسخ هایی که از شما طلب می کنند صادقانه جواب می دهید؟ تا چه حد در مورد مسائلی مشخص از ارائه ی پاسخ های صریح و روراست به پرسش های آنان طفره می روید؟ اگر تمایلی به ارائه ی پاسخ های شفاف به سؤالات نیروهای خود ندارید، اطلاعاتی را از آنها دریغ می کنید و این، مسیر ارزشمند ارتباطی میان شما و آنها را خدشه دار خواهد کرد.
عدم توانایی در ارائه ی پاسخ درست در زمان درست، به بی اعتمادی اعضای تیم نسبت به رهبر خود منجر خواهد شد
رهبران موفق، از ارائه ی پاسخ های صریح و سرراست و اطلاعات مثبت یا منفی به کارکنان خود ترسی ندارند. عدم توانایی در ارائه ی پاسخ درست در زمان درست، به بی اعتمادی اعضای تیم نسبت به شما منجر خواهد شد و راه ارتباطی آنان با شما را مسدود خواهد کرد. این بی اعتمادی عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و به کل سازمان آسیب خواهد رساند.
۶- عدم انتقاد پذیری
ممکن است یکی از اعضای تیم، در مورد تصمیمی با شما مخالفت کند یا به دلیلی شما را مورد انتقاد قرار دهد. آیا این انتقاد ها یا مخالفت ها باعث می شود موضوع را به خودتان بگیرید و نسبت به آنها حس بدی پیدا کنید؟ اگر اینطور است و نمی توانید به اصطلاح «پوست کلفت» باشید، نباید در جایگاه رهبری قرار بگیرید.
رهبران کاربلد از انتقادات اعضای تیم خود استقبال می کنند و به خوبی می دانند اجازه ی اظهار نظر دادن به اعضای تیم تا چه حد اهمیت دارد. دریغ کردن حق نظر از اعضای تیم، اعتماد آنان را از بین خواهد برد و باعث می شود در زمان لازم همراهی آنان را نداشته باشید.
۷- مقایسه ی اعضای تیم با یکدیگر
مقایسه کردن اعضای تیم با یکدیگر به ویژه پیش روی خودشان منصفانه نیست و در اغلب مواقع به ایجاد رقابت ناسالم، کینه توزی و دلخوری در میان آنان منجر خواهد شد. به رخ کشیدن موفقیت های برخی اعضای تیم پیش اعضای دیگر، یا نشان دادن عملکرد ضعیف برخی از آنها به دیگران غیر از نابود کردن انگیزه ی کارکنان شما نتیجه ی دیگری در بر نخواهد داشت.
۸- سوگلی داشتن در میان اعضای تیم
توجه بیش از حد به کارکنان محبوب، مشارکت دیگر کارکنان را به شدت کاهش خواهد داد
امتیاز دادن مداوم به برخی اعضای مشخص و دعوت از آنها در جلسات و نظرخواهی ها، یا تقدیر های چندباره از تلاش های آنان، حس بدی در دیگر اعضای تیم شما که فکر می کنند جزو سوگلی های رئیس خود نیستند به وجود خواهد آورد.
از طرف دیگر این کار مشارکت دیگر کارکنان را به شدت کاهش خواهد داد.
۹- غرق کردن کارکنان در کاغذبازی
هرچه انجام کارهایی مثل مرخصی گرفتن یا تأیید فرایند های کاری سخت تر باشد، انگیزه ی کارکنان شما پایین تر خواهد بود. پیچیده و زمانبر کردن کارها در هر مرحله ای، شتاب کار و اشتیاق کارکنان شما را از بین خواهد برد.
۱۰- متهم کردن کارکنان
متهم کردن و انداختن تقصیر ها به گردن دیگران، یکی از مخرب ترین عادات انسانهاست. متهم کردن کارکنان در مواقعی که اوضاع خوب پیش نمی رود ریسک پذیری، خلاقیت و توان حل مسأله ی آنان را از آنها خواهد گرفت و به خلق یک محیط کاری منفی و خالی از احترام دامن خواهد زد.
به یاد داشته باشید، بزرگ ترین مسئولیت در آن سازمان، متوجه شما به عنوان رهبر تیم است.
۱۱- بی عدالتی و تبعیض در پرداخت حقوق
مطالعات نشان می دهند حقوق ناکافی، ناعادلانه یا نابرابر، علت شماره ی یک ترک محل کار در میان کارکنان است
نامتناسب بودن حقوق کارمند شما به نسبت کاری که انجام می دهد، یک مسئله ی مشکل آفرین است. نارضایتی کارمند از حقوق خود معمولاً با احساس ناعادلانه بودن دستمزد شروع می شود و زمانی خود را نشان می دهد که به موارد بالا رسیدگی نشود. مطالعات نشان می دهند حقوق ناکافی، ناعادلانه یا نابرابر، علت شماره ی یک ترک محل کار در میان کارکنان است.
حواستان به پرداختی کارکنان خود و تناسب آن با دیگر کارکنان سازمان و حجم کاری که از آنها می خواهید باشد.
۱۲- فراهم نکردن فرصت رشد و پیشرفت
هر کاری جنبه های تکراری و حوصله سر بر خود را دارد اما کارمندان، به ویژه ستاره های نیروی انسانی شما دوست دارند احساس کنند به طریقی در مسیر رشد و پیشرفت قرار دارند. مشکل از جایی شروع می شود که به کارکنان شما احساس خستگی و دلزدگی دست می دهد.
به محض آنکه کارمند شما به فکر ترک محل فعلی خود بیافتد، عملکردش افت خواهد یافت
ساختار سازمان خود را طوری بنا کنید که هر کسی بتواند به مسیر رشد و پیشرفت دسترسی داشته باشد. گیر انداختن نیروی انسانی در بن بست های شغلی، آنان را به فکر ترک شرکت شما خواهد انداخت. به محض آنکه کارمند شما به فکر ترک محل فعلی خود بیافتد، عملکردش افت خواهد یافت.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
موارد بسیار خوبی رو اشاره کردید
عه !
این 12 مورد که همگی توی مجموعه های ما وجود داره ؟؛ پس چرا دارن به کارشون ادامه میدن ؟
یا ما خیلی پوست کلفتیم یا اونا سوسولن !
محسن جان علت عدم موفقیت ما در کار تیمی و بهره وری پایین شرکتها و سازمانهامون همینه خب! ادامه به کار مهم نیست، مهم اینه که با چه شرایطی دارن به کار ادامه میدن
حق با شماست آقای ادیب .
#فقط_مزاح_بود
ما تو شرکتمون 11 موردش رو داریم فقط مورد متهم کردن مونده که اونم شرکت تلاش میکنه بهش برسه
همه این موارد رو به صورت یک جا میتونید توی دو.لت ببینید خصوصا اون مورد ۱۱ رو ??
مقاله جالب و متفاوتی بود