شفافیت فیسبوکی به سبک زاکربرگ در برابر توانایی اپل در بهره گیری از عامل غافلگیری
تیم کوک، مدیرعامل شرکت اپل رازداری خود و شرکت تحت رهبری اش را خیلی دوست دارد. او در مصاحبه ی اخیر خود با واشنگتن پست در این باره گفته است: «ما همیشه شاهد آن بوده ...
تیم کوک، مدیرعامل شرکت اپل رازداری خود و شرکت تحت رهبری اش را خیلی دوست دارد. او در مصاحبه ی اخیر خود با واشنگتن پست در این باره گفته است: «ما همیشه شاهد آن بوده ایم که مردم از غافلگیر شدن خوششان می آید؛ چیزی که دیگر به اندازه ی کافی در زندگی مان نداریم».
به گفته ی کوک و دست راستش ادی کیو، این علاقه به غافلگیر کردن مردم باعث می شود در مورد توانایی اپل در رقابت دچار تصورات نادرستی بشوند.
مقایسه ی اپل با رقبایی که مدام در حال صحبت کردن از دستاورد های آینده شان در حوزه های هوش مصنوعی و غیره هستند، باعث می شود اپل شرکتی کند و از قافله جا مانده به نظر برسد.
برای مثال گوگل بیش از یک سال است که مدام از هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی حرف می زند، در حالی که مایکروسافت نیز رویکرد مشابهی در پیش گرفته و در کنار آن، حتی سخت افزار های نوآورانه ای همچون هولولنز را نیز روی صحنه برده تا بلکه بتواند مانند دهه های گذشته، ضربان قلب طرفداران خود را بالاتر ببرد. در این میان اما به نظر می رسد آیفون همچنان تنها محصول پر طرفدار و نقطه ی تمرکز اصلی اپل باشد.
کوک هفته ی گذشته در مصاحبه ای با یک رسانه گفته است: «ما برای به رخ کشیدن نقشه ی راه چند سال آینده مان کنفرانس برگزار نمی کنیم. ما آن چیزی که در حال حاضر در دسترس مردم قرار می گیرد را به آنها نشان می دهیم و سعی می کنیم توجه توسعه دهندگان را نسبت به کار هایی که همین الان می توانند انجام دهند جلب کنیم».
به نظر می رسد عبارت «نقشه ی راه چند ساله» در صحبت های کوک، چه عمدی و چه غیر عمدی طعنه ای به مدیرعامل فیسبوک یعنی مارک زاکربرگ باشد که اخیراً در آغاز کنفرانس F8، نقشه ی راه ۱۰ ساله ی فیسبوک برای آینده را به رخ همگان کشید.
با این مقدمات اجازه دهید ببینیم چرا فیسبوک تا این حد دوست دارد در مورد همه چیز حرف بزند، اما اپل ترجیح می دهد همه چیز را مثل یک راز در خود حفظ کند.
کل مدل فیسبوک حول محور تشویق مردم به در میان گذاشتن تمام جنبه های زندگی شان با یکدیگر می چرخد. با این حساب ریاکاری است اگر فیسبوک نیز راز های خود را با میلیارد ها نفر کاربر خود که برای ارتباط با یکدیگر به این شبکه ی اجتماعی وابسته اند در میان نگذارد.
حتی ظاهر ریاکاری نیز برای برند فیسبوک مثل سم است. این شرکت برای آوردن جمعیت میلیاردی کاربران جدید به دنیای اینترنت، بلندپروازی های خاص خود را دارد. اگر موفق نشود و نتواند ذهن و قلب کاربرانش را از آن خود نگه دارد، این بلندپروازی ها شروع نشده تمام خواهند شد.
به علاوه، کاربران فیسبوک هر روز برای خیلی کار ها به این شبکه ی اجتماعی وابسته اند: ارتباط با دوستان و خانواده، حفظ وجهه ی عمومی کسب و کارشان، ثبت و به یادآوری خاطرات شخصی مهم و کار های متعدد دیگر. به این ترتیب دستخوش تغییر شدن فیسبوک و رویه هایش ممکن است موجب رنجش برخی کاربران شود یا آنها را به یادآوری خاطرات دردناکی وادار کند.
فیسبوک روز به روز این حقیقت را بیشتر درک کرده است که غافلگیر کردن مردم با همه ی جذابیتی که ممکن است داشته باشد، هیچگاه نمی تواند جای شفافیت حداکثری را برای این شرکت بگیرد.
گرچه شبکه ی اجتماعی مذکور نشان داده تکرار درس های فراگرفته ی خود را ادامه می دهد. اواخر سال ۲۰۱۴، انجام یک آزمایش روانی محرمانه روی کاربران توسط فیسبوک لو رفت. این شبکه ی اجتماعی پس از آن اتفاق نیز مجبور شد به خاطر اتهام سانسور برخی خبر ها، ساز و کار بخش «موضوعات داغ» خود را توضیح دهد. هر دوی این موارد برای فیسبوک رخداد های دردسرساز و خجالت آوری بودند.
فیسبوک از زمانی که کم کم به قدرت خود پی برد، این را نیز به خوبی درک کرد که نمی تواند هم راز هایش را حفظ کند و هم اعتماد کاربرانش را.
اما از سوی دیگر، شرکت اپل تلفن هوشمند، تبلت، رایانه و ساعت می سازد. با این حال هر چیزی که در پی ساختنش باشد، از سوی کاربران (و نه رسانه ها) متحمل فشار چندانی نمی شود. به این ترتیب وقتی صحبت از عرضه ی یک موبایل یا هر گجت جدید دیگر به میان می آید، غافلگیری حاصل از عرضه ی یک محصول جدید برای مخاطبان لذتبخش خواهد بود.
موضوع رازداری اپل و سیاست باز فیسبوک صرفاً از جنبه ی مشتریان صدق نمی کند. این دو شرکت از لحاظ محیط کار کارکنان خود نیز شرایط مشابهی به وجود آورده اند. برخی از مهندسینی که فرصت کار کردن در هر دو شرکت را داشته اند تجربه های جالبی از این تفاوت ها کسب کرده اند. بر اساس توصیف آنها، محیط کار فیسبوک نیز در تضاد کامل با شرکتی همچون اپل قرار دارد.
کارکنان فیسبوک دید نسبتاً خوبی از برنامه ها و طرح های این شرکت برای آینده دارند و مدام در جریان اتفاقاتی که در سرتاسر شرکت در حال رخ دادن هستند قرار می گیرند. در فیسبوک همه در فضا های باز کار می کنند که این، برای همکاری و تعامل آنها با یکدیگر بسیار مفید واقع می شود.
این در حالی است که در اپل، هر کسی تنها در حوزه ی کار خودش اطلاعات کسب می کند و همه ی اطلاعات شرکت محرمانه تلقی می شود. کارکنان اپل برای عبور از بخش های مختلف این شرکت باید از چندین درِ محافظت شده عبور کنند و شاید نتوانند به اغلب بخش های شرکت دسترسی پیدا کنند. سطح تعامل کارکنان در بخش های مختلف این شرکت به یک یا دو نفر هم اتاقی شان محدود می شود و به طور کلی می توان محیط کاری اپل را نیز مثل سیاستش بسته دانست.
به هر صورت صحبت ما چه بر سر یک آیفون جدید باشد و چه بر سر یک خودروی واقعی، ارزش غافلگیری مذکور برای اپل از شفافیتی به سبک فیسبوک بیشتر است. طبق منطق کوک، معنای این حرف آن است که اپل هیچگاه کسی را به خاطر توانایی های فرضی اش در آینده ی دور هیجان زده نمی کند، بلکه همه را متوجه آن چیز هایی می کند که اکنون و نهایتاً در آینده ی بسیار نزدیک می توانند در اختیار داشته باشند.
با اینکه می توانیم تا فردا در مورد اثرگذاری خالص اپل و فیسبوک روی زندگی انسان صحبت کنیم، شاید بتوان با خیال راحت گفت فیسبوک تأثیر روزمره ی بیشتری بر نحوه ی تعامل انسان های کره ی زمین با یکدیگر داشته است؛ مدیریت کردن این قدرت خارق العاده در اختفا کار آسانی نیست.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
مقاله خوبی بود
«تیم کوک، مدیرعامل شرکت اپل رازداری خود و شرکت تحت رهبری اش را خیلی دوست دارد.»
این جمبه رو که خوندم ، خندم گرفت.
زمان استیو خدا بیامرز اوج چیزی که میومد بیرون ، عکس چیپ آنتن بود. اون وقت از وقتی ایشون مدیر عامل شده ، چیزایی میاد بیرون که خود اپل هم توی مراسمش اشاره ای نمیکنه (مثل مقدار رم) :|
راستشو بخواین سه بار تیتر رو خوندم تا فهمیدم یعنی چی