اولین نگاه به Death Stranding؛ نهنگ های به گل نشسته
از دیر باز مطرح سازی ایده های نو، خلاقانه و همچنین دخیل کردن راز و رمزهای فراوان جزئی از خصوصیات هیدئو کوجیما به شمار می رفته است. این بازی ساز بزرگ در ابتدا به سراغ ...
از دیر باز مطرح سازی ایده های نو، خلاقانه و همچنین دخیل کردن راز و رمزهای فراوان جزئی از خصوصیات هیدئو کوجیما به شمار می رفته است. این بازی ساز بزرگ در ابتدا به سراغ Penguin Adventure، دنباله ای نسبتاً موفق برای Antarctic Adventure می رود و با بالا کشیدن خود در این عرصه یکی از افسانه ای ترین عناوین صنعت بازی های ویدیویی را خلق می نماید.
سری متال گیر سالید (Metal Gear Solid) قطعاً یکی از جاه طلبانه ترین بازی هایی است که توانست با فروش کم نظیر و ایجاد فن بیس بی سابقه، هیدئو کوجیمای بزرگ را به این سطح از شهرت برساند. احتمالاً همگی قضایای معرفی شدن شماره ی پنجم این فرانچایز را یادتان هست.
کوجیما همیشه سعی داشته کارهایی که انجام می دهد خاص جلوه کند؛ از این رو تریلر تمامی عناوینش را به صورت مستقیم و به دقت کارگردانی می نماید. او حتی حاضر شد برای معرفی متال گیر سالید 5 برای آن استودیویی جعلی تدارک ببیند، با چهره ای مبدل و ناشناس روی صحنه حاضر شود و قسمتی از تریلر شماره پنجم را به عنوان یک بازی مستقل جا بزند.
سال گذشته بود که خبر جدایی کوجیما از کمپانی کونامی به گوشمان رسید. این بدان معنا بود که این بازی ساز شرقی دیگر روی هیچ یک از نسخه های فرانچایز متال گیر سالید کار نخواهد کرد. پس از این خبر، هیدئو اعلام کرد همراه با استودیوی کوجیما پروداکشنز (Kojima Productions) در حال ساخت عنوانی جدید هستند.
مدتی پس از این واقعه هیدئو کوجیما خبر از همکاری مجدد او و تیمش با سونی داده و اعلام می کند که اولین عنوان در دست ساخت آن ها به صورت انحصاری برای نسخه استاندارد پلی استیشن 4 و پلی استیشن 4 پرو عرضه و شاید پس از مدتی در اختیار پی سی گیمرها قرار می گیرد.
این در حالی است که دارندگان کنسول اکس باکس وان باید فکر عرضه این اثر روی کنسول هایشان را از سر بیرون کنند. جدا شدن کوجیما از کونامی حکم جدا شدن فرزند از مادر را داشت؛ پس از این اتفاق هیچ کس نمی دانست وی برای عناوین آینده خود چه برنامه ای دارد.
تا بدین لحظه که این مقاله را می خوانید 2 تریلر مرموز از جدیدترین ساخته هیدئو کوجیما برای عموم به نمایش در آمده. یکی از آن ها در نمایشگاه E3 سال 2016 و دیگری در مراسم The Game Award 2016 منتشر شد که در ادامه قصد داریم به ترتیب به بررسی آن ها بپردازیم.
حضور کوجیما در رویدادها و کنفرانس های مختلف همواره یکی از پر سر و صداترین اتفاقات چنین مراسم هایی به شمار می رود. صنعت بازی های ویدیویی در سال 2016 کم کم خود را برای بزرگترین رویداد این عرصه به نام E3 آماده می کند. سرانجام کنفرانس سونی فرا می رسد و کوجیما با حضور شکوهمندانه ی خود روی صحنه و گفتن عبارت «هی، من برگشتم» حضار را به وجد می آورد.
پس از صحبت های لذت بخش او با آن لهجه زیبا، تیزری از جدیدترین بازی وی به نمایش در می آید. نام این بازی جدید دث استرندینگ (Death Stranding) بوده و نورمن ریداس بازیگر شهیر سریال The Walking Dead در نقش پروتاگونیست آن ظاهر خواهد شد. تیزر نمایش داده شده از این اثر علاوه بر آن که کوتاه بود، مخاطبان را نیز در بهت و حیرت فرو برد.
پیش از هرچیزی بد نیست بدانید که این تیزر تریلر تماماً با استفاده از تکنولوژی فتوگرامتری در مرکز خدمات هنرهای بصری کمپانی سرگرمی های تعاملی سونی واقع در شهر سن دیگو ایالت کالیفرنیا و در طی 2 روز سخت کاری ساخته شده است. استفاده از تکنولوژی فوق به سازنده این امکان را می دهد تا اطلاعات دریافتی از آناتومی کاراکتر را به صورت سه بعدی و دقیق در نمایش خود پیاده کند.
پس از این نمایش بود که کوجیما در جریان اولین مصاحبه ی خود چند نکته را مشخص کرد:
- نورمن ریداس نقش اساسی در ساخت بازی ایفا می کند اما هیچ همکاری نزدیکی با گیرمو دل تورو (Guillermo del Toro)، تهیه کننده و فیلم نامه نویس مکزیکی وجود ندارد.
- هیدئو کوجیما قصد ندارد اطلاعات بیشتری از این اثر فاش شود و سخنی نیز از سبک آن به زبان نیاورده است. اما با توجه به گفته ها و برداشت های موجود همین قدر بدانید که بازی درون مایه های اکشن داشته و در آن همچون قبل با صحنه های سینمایی مواجه هستیم.
- دث استرندینگ که به عنوان اسم اصلی بازی از آن یاد می شود کنایه از خودکشی و پایان دادن به زندگی است.
- بازی ربطی به دموی P.T نداشته و عنوانی مستقل به شمار می رود.
- لوگوی استودیوی کوجیما پروداکشنز هیچ ارتباطی با بازی ندارد.
مورد بعد آن که می توان گفت واژه دث استرندینگ برگرفته شده از کلمه Cetacean Stranding به معنای خودکشی دست جمعی نهنگ ها است. اگر تریلر را به خوبی نگاه کرده باشید پس از در آغوش کشیدن کودک توسط نورمن ریداس و سپس غیب شدن وی، با صحنه دلهره آوری مواجه شدیم.
سطحی مملوء از اجساد جانوران آبزی با حضور پر رنگ نهنگ های غول پیکر که ابهامات زیادی را برایمان به وجود می آورد. خودکشی دست جمعی نهنگ ها به پدیده ای گفته می شود که در آن آب بازسانان به صورت عمدی و یا سهوی اقدام به کشتن خود می نمایند. آب بازسانان پستانداران دریایی هستند که خود را با شرایط زیست محیطی در آب منطبق کرده اند.
کوجیما معتقد است این تیزر دارای نقاط ناشناخته زیادی بوده که باید همانند قطعات یک پازل حل شده و به سرانجام برسند.
دلفین ها، گراز ماهی ها و نهنگ های غول پیکر نیز جزو همین دسته هستند. به صورت کلی می توان گفت که علت خودکشی نهنگ ها هنوز امری کشف نشده برای دانشمندان است. عده ای این امر را به دلیل خطای فردی و یا اشتباه رهبر گروه می دانند. دلفین ها و وال ها از طریق ارسال امواج صوتی و انعکاس آن مسیر خود را پیدا می کنند.
گاهی رهبر گروه در دریافت امواج منعکس شده اشتباه می نماید و با گم کردن مسیر آب های عمیق گروه خود را به سمت ساحل هدایت می کند. همین نیز علتی واضح و روشن است که به هنگام جزر دریا سبب به گل نشستن نهنگ ها و به اصطلاح خودکشی آن ها می شود. اما مورد حیرت انگیز دیگر آن است که این موجودات بدون هیچ دلیل خاصی به این عمل تعمد دارند.
این بدان معناست که اگر نهنگ ها و دلفین ها دوباره به آب های عمیق فرستاده شوند، دیری نمی پاید تا دوباره خود را به نزدیکی ساحل رسانده و اقدام به خود کشی آگاهانه نمایند. اما به راستی ارتباط خودکشی دسته جمعی نهنگ ها با دث استرندینگ و جریانات آن چیست؟ آیا این مورد از دیدگاه کوجیما مفهوم جدیدی برای مرگ است؟
نخستین تریلر منتشر شده از ساخته استودیوی کوجیما پروداکشنر به راستی که کارگردان فوق العاده ای داشت به صورتی که علاقه کوجیما به سینما و فلسفه و مفاهیم موجود در این صنعت به روشنی در این نمایش به چشم می خورد. در همین خصوص او از طرفداران درخواست کرده که ایده های خود را راجع به روایت داستانی دث استرندینگ بیان کنند.
کوجیما معتقد است این تیزر دارای نقاط ناشناخته زیادی است که باید همانند قطعات یک پازل حل شده و به سرانجام برسند. اما یکی دیگر از نقاط مبهم تریلر به نمایش در آمده گردنبندهایی بود که نورمن ریداس با خود به همراه داشت. اگر خوب به این گردنبندها توجه کرده باشید حتماً متوجه شده اید که روی دو تا از آن ها معادلاتی آشنا حک شده بود.
شعاع شوارتزشیلد اولین معادله ای است که با آن مواجه شدیم. این معادله توسط ستاره شناس آلمانی، کارل شوارتزشیلد و در پاسخ به نظریه عام نسبیت انیشتن به وجود آمد که بیانگر وجود سیاه چاله های کروی بود؛ شعاعی که بر طبق قوانین متریک و فیزیک برای سیاه چاله های فضایی مورد استفاده قرار می گیرد.
سیاه چاله در تعریفی ساده ناحیه ای از فضا-زمان است که هیچ ذره ای حتی نور توانایی گریز و عبور کردن از آن را ندارد. جرمی که به اندازه کافی فشرده شده باشد، مثل یک ستاره در حال فروپاشی که جرم آن به سمت صفر میل می کند توانایی این را دارد تا فضای اطراف خود را تغییر شکل داده و سبب خمیدگی فضا-زمان و در نتیجه آن ایجاد سیاه چاله شود. مرز این ناحیه از فضا-زمان نیز که هیچ چیزی پس از عبور از آن توانایی خروج ندارد را افق رویداد می نامند.
اما معادله دیراک دیگر معادله ای است که با توجه به تصویر بالا به آن دست می یابیم. معادله دیراک با تعمیم معادله شرودینگر و با در نظر قرار داردن نظریه نسبیت خاص انیشتن برای محاسبه تابع موجی ذرات استفاده می شود. معادله ای مهم در علم کوانتوم و فیزیک که ضمن تعبیر حالت هایی با انرژی منفی به صورت مستقیم مکان و زمان را نیز در دستور کار خود قرار می دهد.
در پوستر مذکور عبارت «I'll Keep Coming» را مشاهده می کنید. این دقیقاً نام آهنگی است که در ساخت تیزر اول بازی از آن استفاده شده بود.
وجود این نشانه ها آن هم در تیزری که به گفته کوجیما در نسخه ی اصلی بازی نیز با آن ها مواجه هستیم چه معنایی می دهد؟ آیا قرار است در پی جریانات بازی با سفرهای فضا-زمانی در قلب کهکشان ها و درگیری های فضایی مواجه باشیم یا چیز دیگر؟ اگر هنوز هم متعجب هستید که از کجا به این فرضیه رسیده ایم، باید بگوییم که نقاط روشن و واضحی در این باره وجود دارد.
وجود دو معادله بالا و ارتباط مستقیمشان با سیاه چاله ها، فضا، مکان و زمان دلیل روشنی بر به وجود آمدن چنین احتمالی هستند. اما دلیل دیگر لوگوی استودیوی کوجیما پروداکشنز است. کوجیما بارها در مصاحبه های خود عنوان کرده که هیچ یک از رازهای موجود در تریلر به لوگوی استودیوی آن ها و یا کمپانی کونامی مربوط نیست.
با این حال وی را فردی مرموز می دانیم که حتی با انکار موارد صحیح قصد شگفت زده کردن طرفداران را دارد. اگر پوستر معرفی لوگو و نشان استودیوی کوجیما پروداکشنز را یادتان باشد، فردی به اسم لودنز (Ludens) را در لباسی عجیب و غریب شبیه به لباس های فضایی مشاهده می کنیم. لباس های فضایی برای شرایطی که حیات ممکن نیست ساخته شده اند.
با بهره مندی از این تجهیزات می توانید در مکان هایی که جو و اتمسفر وجود خارجی ندارد و یا به حدی رقیق است که امکان حیات را از انسان و دیگر موجودات سلب می کند، به راحتی دوام آورید. مطمئناً از خود می پرسید که چرا با وجود تأیید هیدئو کوجیما مبنی بر غیر مرتبط بودن لوگوی استودیوی سازنده به بازی آن را همچنان جزوی از این اثر می دانیم؟
اگر به شخصیت لودنز (Ludens) و چشم های او در زیر کلاهخود توجه کرده باشید منکر شباهت زیادش با سیمای نورمن ریداس نیستید. رنگ چشم های لودنز و همچنین فرم ایستادن وی از نیم رخ را نیز به این مورد اضافه کنید. کوجیما طی مصاحبه های خود پس از منتشر شدن تیزر رونمایی از نماد استودیو گفته بود که شخصیت زیر این لباس خودش است و مربوط به هیچ یک از کاراکترهای دث استرندینگ نمی شود.
علاوه بر این در پوستر مذکور عبارت «I'll Keep Coming» را مشاهده می کنید. این دقیقاً نام آهنگی است که در ساخت تیزر اول بازی از آن استفاده شده بود. آهنگ از گروه اسکاتلندی Low Roar و متعلق به آلبوم صفر بوده که می توانید نام ها و مفاهیم روشنی را در رابطه با ساخته های پیشین کوجیما و یا حتی دث استرندینگ در آن پیدا کنید. همین نشانه دلیل دیگری است که بگوییم شخصیت لودنز که نماد کوجیما پروداکشنز به شمار می رود آن چنان هم به بازی بی ربط نیست.
در ادامه می توانید آهنگ I'll Keep Coming از گروه ایسلندی Low Roar را گوش دهید:
کوجیما همیشه سعی داشته عناصری که بیشترین نقش را در زندگی او ایفا کرده اند وارد آثار خود کند. فلسفه، سیاست و المان های روان شناختی جزو عظیم ترین منابعی هستند که وی همواره از آن ها بهره می گیرد. در ابتدای تیزری که در کنفرانس E3 2016 به نمایش در آمد قطعه شعری از ویلیام بلیک جزو مواردی بود که کلیه حواس ها را به سمت خود جلب کرد:
متأسفانه کارهای کوجیما آن قدر دارای مفاهیم عمیق فلسفی، کنایه ها و استعاره های چند پهلو هستند که نمی توانیم برداشت کاملاً درستی از آن ها داشته باشیم. مواردی که ممکن است تا زمان زیادی پرسش های ما را بی پاسخ بگذارند و به ابهامی بزرگ در ذهنمان تبدیل شوند. ویلیام بلیک شاعر بزرگ و مشهور انگلیسی بود که در قرن 18 زندگی می کرد.
شاید انسان ها با دست یابی به تکنولوژی جدیدی از موجودات زنده برای افزایش قدرت ماشین آلات و همچنین نامیرا کردن خود استفاده می نمایند.
انسان دوستی، صلح جویی و آزاده خواهی جزو اندیشه هایی به شمار می روند که او بی تابانه به دنبال آن ها بود. اندیشه هایی که ردپای آن ها به روشنی در سروده های وی قابل مشاهده است. بلیک سعی می کرد تا این دغدغه ها را به بیانی رمانتیک، عارفانه و به شکلی دوستانه در آثار خود بیان کند و آن را به عنوان وصیتی برای زمینیان به جای بگذارد.
اما شاید بزرگترین معمای بازی وجود بند نافی است که به کرات از آن استفاده شده. صحنه به آغوش کشیدن یک کودک در حالی که بند نافش به نورمن ریداس متصل است و پس از آن نشان دادن زخم هایی به شکل صلیب روی شکم او قطعاً بیانگر انسانی در بند و محدودیت است. به این موارد دستبندی نیمه باز شده و گردنبندی که شامل چند قفل می شود را اضافه کنید.
همین چند سرنخ می تواند مخاطب را به سمت تئوری جدیدی به نام جاودانگی و زندگی پس از مرگ سوق دهد. جهانی که کاراکتر با ورود به آن در حال آزادی از بند اسارت و رها شدن است. اما به راستی غیب شدن یک باره کودک و به جا ماندن ردی سیاه گونه از او که می تواند استعاره از چیزی مانند نفت باشد، نشانه چیست؟
آیا انسان ها با استفاده بی رویه خود از منابع سوخت های فسیلی زمین را نابود کرده اند؟ علاوه بر این وجود بند ناف هایی که به تمام عناصر موجود در محیط وصل است می تواند نشانه روشنی از تغذیه انسان ها از چیزی باشد. شاید آن ها با دست یابی به تکنولوژی جدیدی از موجودات زنده برای افزایش قدرت ماشین آلات و همچنین نامیرا کردن خود استفاده می نمایند.
به عقیده کوجیما در این اثر مرگ معانی دیگری دارد. او می گوید در بیشتر بازی ها وقتی مأموریت شما با شکست مواجه می شود، دوباره آن را شروع کرده و به پیش می روید. همچنین عدم موفقیت مأموریتی در برخی آثار به عنوان مرگ کاراکتر اصلی بازی قلمداد می شود. مرگ قصد دارد در دث استرندینگ معنای تازه ای به خود بگیرد.
احتمالاً برایتان جالب است که بدانید کوجیما علاقه فراوانی به کتاب Rope اثر Kodo Abe داشت و آن را در زمان دبیرستان تمام کرد. شالوده ی این کتاب درباره ی اولین اختراعات نسل بشر بود که در نهایت به توضیح نقش مهم چوب دستی و طناب ختم می شد. وی در این باره می گوید:
چوب دستی انسان را یک مرحله بالا برد و سبب شد تا بشر بتواند توان مواجهه با خطرات و دور کردن آن ها را داشته باشد. طناب نیز به او در گرفتن چیزهای جدید کمک کرد. در واقع چوب دستی و طناب علاوه بر نقششان دو واژه بسیار مهم و کلیدی به شمار می روند.
او در ادامه اضافه می کند:
شما با چیزی همچون چوب خطرات را از خود دور می کنید؛ اما سوال اینجاست که چگونه می خواهید به وسیله یک طناب (که احتمالاً استعاره ای از بند ناف های موجود در نمایش های بازی باشد) انسان های سراسر جهان را به هم متصل کنید. در دث استرندیگ چوب و طناب مکمل یکدیگر بوده و باید از آن ها در موازات هم استفاده نمایید.
به گفته ی هیدئو نخستین ساخته کوجیما پروداکشنز یک بازی جهان باز است. پیشرفت تکنولوژی در امر بازی سازی محدودیت ها را از سر راه برداشته و سبب شده است تا مرز بین سبک های مختلف کم رنگ تر از قبل شود. تریلر اول با آن که کوتاه بود اما تماشاگران را در جای خود میخکوب کرد.
در نگاهی دیگر شاید کوجیما می خواهد تأثیر عظیم انسان را در تخریب زیست زمین نشان دهد.
با به نمایش در آمدن این تیزر چند دقیقه ای دیری نپایید تا تئوری های مختلفی که بخشی از آن ها را خواندید پیرامون آن به وجود آید. به راستی در دث استرندینگ قرار است پا را فراتر از زمین بگذاریم و با موجودات ناشناخته ای مواجه شویم؟ تئوری سفرهای کیهانی، وجود موجودات فرا زمینی، سفر در زمان، دیدن زندگی پس از مرگ و انقراض نسل از محتمل ترین تئوری ها به شمار می روند.
با این حال مکانی که تیزر در آن به وقوع می پیوند به نظر نمی رسد جایی جز زمین باشد چرا که این محیط بیشتر ما را یاد منطقه ای از کشور ایسلند می اندازد تا چیز دیگر. به این مورد ایسلندی بودن گروهی که از آهنگ آن ها در ساخت تریلر استفاده شده بود را نیز اضافه کنید.
در نگاهی دیگر شاید کوجیما می خواهد تأثیر عظیم انسان را در تخریب زیست زمین نشان دهد. به گل نشستن نهنگ ها، وجود لوله هایی به شکل بند ناف که به تمامی موجودات حاضر در تیزر متصل بود و ماده ای سیاه رنگ شبیه به نفت احتمالاً قصد دارد به ما استفاده بی رویه از منابع فسیلی و در نتیجه آن آلودگی بی حد و حصر زمین و زیست آن را نشان دهد.
به هر حال هرچه که باشد نشان دادن نورمن ریداس همچون انسانی در بند با آن دستبند عجیب و غریبی که به صورت نیمه باز شده در دستانش قرار دارد، کودکی که از یک فرد مذکر تغذیه می کند و پس از محو شدنش شاهد به جا ماندن ردهایی سیاه گونه از او هستیم و همچنین نمایش زخم های غیر متعارف روی شکم ریداس گزینه های مختلف و عجیب و غریبی را پیش پایمان می گذارد.
دث استرندینگ مدت کمی است وارد پروسه ساخت شده اما کوجیما توانست با نشان دادن همین تیزر چند دقیقه ای همه را در بهت و حیرت فرو ببرد. با گذر از نمایشگاه E3 و فرارسیدن مراسم مهم دیگری به نام The Game Award 2016 هیدئو و تیم کوجیما پروداکشنز بار دیگر توجه ها را به خود و ساخته شان جلب کردند.
تریلر دوم بازی دث استرندیگ به جرأت جزو بمب های خبری مراسم TGA امسال به شمار می رفت. کافیست یک بار دو تریلر را مشاهده کنید تا بفهمید کوجیما تا چه حد برای ساخته های خود ارزش قائل است. او ثانیه به ثانیه نمایش هایش را به دقت کارگردانی می کند و در هر لحظه نکته ای مرموز قرار داده تا برای مدت ها طرفداران را به آن سرگرم کند.
شاید نمایش های منتشر شده تا به الان حتی یک خط دیالوگ هم نداشته باشند، اما همان صحنه های خفقان آور و ثانیه های دلهره آوری که یکی پس از دیگری طی می شوند خبر از داستان سرایی قوی و دیوانه وار کوجیما می دهند. روایتی مبهوت کننده که انتظار ما را از دث استرندینگ بیش از پیش بالا برده و احتمال می دهیم در آن با میان پرده های جذاب و طولانی همراه باشیم.
تریلری که به نمایش در آمد هم طولانی تر بود و هم نقاط جدیدی از بازی را به نمایش می گذاشت. نمایش درست مثل تیزر پیشین این اثر با یک نمای مشابه از خرچنگ های مرده که بندهایی سیاه آن ها را به هم متصل کرده است شروع می شود. پس از مدتی با کمال تعجب و بر خلاف تکذیب همکاری با کارگردان مکزیکی، شاهد ایفای نقش گیرمو دل تورو در این اثر هستیم.
جو تریلر مذکور به راستی با نخستین نمایش بازی تفاوت های فاحشی داشت و با محیطی مملوء از نهنگ ها و ماهیان کشته شده طرف نبودیم. حالا با مکانی جنگ زده مواجه هستیم که گویا به تسخیر نیروهای دشمن در آمده است. پرواز هواپیماهای جنگی از بالای سر کاراکتر نیز مهر تأییدی بر این ادعاست.
اما نکته عجیب در این خصوص آن است که این هواپیماها یکی از نسخه های سری F نیروی هوایی ایالات متحده نبوده و در مقابل تداعی گر ابزار آلات جنگ جهانی دوم به شمار می روند. همچنین در نقطه ای دیگر نیز به این ماشین های زرهی لوله ای شبیه به بند ناف متصل است که تئوری استفاده از موجودات زنده برای قدرت بخشیدن به ماشین آلات و سوداگران جنگ را بیش از پیش تقویت می نماید.
از این مورد که بگذریم اگر به دل تورو توجه کرده باشید مشخصاتی مشابه با نورمن ریداس در تیزر اول دارد. دستبندی الکترونیکی با نور قرمز چشمک زن به همراه اتصال بند ناف و وجود زخم های غیر متعارف روی بدن همه و همه جزو مواردی هستند که نشان می دهند نورمن و دل تورو احتمالاً در یک تیم به سر می برند.
با این تفاوت که نورمن ریداس به صورت کاملاً برهنه به نمایش در آمد اما دل تورو ملبس به کت و شلوار و همراه با مدالی روی سینه به تماشاگران معرفی شد. وضعیت ظاهری دل تورو به ما می گوید که چه بسا این فرد دانشمندی است که پس از دیدن فاجعه های به بار آمده از اکتشافاتش، قصد دارد جلوی گسترش آن را بگیرد.
از این ها گذشته با متمرکز شدن به مدال نصب شده روی سینه دل تورو متوجه می شویم که به احتمال زیاد نام او Bridges (و یا شاید هم نام سازمانی باشد که تمامی این اتفاقات از آن نشأت می گیرد!) بوده و این نشان را از سازمانی واقع در United Cities of America دریافت کرده است. نقشه ی موجود در مدال نیز به هیچ عنوان به نقشه ی ایالات متحده ی آمریکا شباهتی ندارد.
به ادعای کوجیما این تریلر پر از نکته های مختلف است که می تواند طرفداران را به اشتباه بیاندازد. درست پس از آن که دل تورو قصد دارد وارد تونل شود، گروهی از سربازان دشمن از روی پل رد می شوند. نگاهی به ظاهر سربازهای دشمن کافیست تا حسابی گیج شوید. آن ها موجوداتی اسکلت مانند هستند که با یک لوله به تانکی آغشته به موجوداتی لزج متصلند.
با کمی دقت روی این تانک سیستم تعلیق آن به تانک های جنگ جهانی دوم می خورد و روی بدنه اش شاهد استخوان های دست و دنده هستیم. امعاء و احشاء لزج موجود نیز به نظر می رسد از داخل اتاقک تانک نشأت گرفته که فرضیه ای دیگر را پیش رویمان می گذارد؛ آیا همچون بازی هایی چون استارکرافت با ساخته های بیولوژیکی طرف هستیم؟
از سلاح ها گرفته تا ماشین آلات زرهی همه و همه ما را یاد جنگ جهانی دوم می اندازند اما مدس میکلسن به تجهیزات و لباس نظامی پیشرفته مجهز است.
تمام تجهیزاتی که این گروه از آن استفاده می کنند قدیمی بوده و به جنگ جهانی دوم مربوط می شود. دل تورو نیز همانند نورمن ریداس دارای کودکی است که درون یک رحم پیشرفته نگهداری می شود؛ او پس از متصل کردن لوله ای شبیه بند ناف به این محفظه سبب می شود تا کودک جانی تازه گرفته و حرکات کنترل شده ای از خود نشان دهد. غیر از این مورد اگر به لحظه متصل شدن بندناف توجه کنید، از رحم مصنوعی فعالیتی مشابه کلاهخود لودنز در تریلر رونمایی از نشان استودیوی کوجیما پرداکشنز را مشاهده خواهید کرد.
دقیقاً در همین هنگام است که نوزادی عروسک مانند شناور روی آب به پاهای دل تورو می خورد و پس از آن گویا بندهایی سیاه رنگ به وی متصل شده و او را به سمت خود می کشند. نوزادی که دل تورو با خود به همراه دارد نیز در اقدامی عجیب چشم چپ خود را بسته و چشم راست را باز نگه می دارد.
در همین حین که دل تورو در حال ورود به تونل است کودک شناور در آب از خود به صورت منظم نورهای قرمز تولید می کند. این نورهای قرمز را دقیقاً روی دستبند نورمن ریداس و در کنار برخی نهنگ های به گل نشسته در تریلر قبلی دیده بودیم. اما مفهوم رد دست ها چیست؟ برای چه در جای جای بازی و به شکلی مرموز به نمایش در می آیند؟
آیا این ردها که با مایعی سیاه گونه نشان داده می شوند، استعاره ای از افراد تباه شده در راه اهداف شوم انسان های پلید هستند؟ در ادامه شاهد ظاهر شدن 5 سرباز هستیم که گویا به دنبال دل تورو و نوزادی که در اختیار دارد می گردند. 4 تن از این سربازان اسکلت مانند بوده و با آن لوله های مرموز به فرمانده ی خود که به نظر می رسد یک انسان باشد متصل شده اند.
پارادوکس های متعدد در این دو نمایش باز هم خود را نشان می دهند؛ آن فرد که به نظر می رسد آنتاگونیست بازی باشد، مدس میکلسن (Mads Mikkelsen) بازیگر مشهور سریال هانیبال است و تجهیزات متفاوتی با آن سربازهای اسکلتی دارد. نکته جالب اینجاست که تا به اینجای کار از سلاح ها گرفته تا ماشین آلات زرهی همه و همه ما را یاد جنگ جهانی دوم می اندازند اما مدس میکلسن به تجهیزات و لباس نظامی پیشرفته مجهز است.
از وجود بند ناف ها و اتصالشان به میکلسن نیز می توانیم اینگونه برداشت کنیم که آن ها برای هجوم به دشمن از وی انرژی می گیرند و پس از آن که میکلسن فرمان حمله را صادر می کند لوله ها جدا می شوند. کودک شناور را یادتان هست؟ کارمان هنوز با او تمام نشده؛ پس از آن که این نوزاد عروسک مانند به نزدیکی فرمانده می رسد با صحنه های عجیبی مواجه می شویم.
پیش از هرچیزی باید بگوییم این نوزاد همانند کودکی که در اختیار دل تورو بود چشم چپ را بسته و چشم راستش را باز نگه داشته است. مورد دیگر نیز آن که روی شکم او زخمی صلیب مانند دقیقاً شبیه به همان چیزی که روی شکم نورمن ریداس دیده بودیم قرار دارد؛ به تمامی این شواهد رنگ چشمش با ریداس را اضافه کنید تا به نکات عجیب و غریبی برسید.
پس از آن نیز گویا مدس میکلسن با تغذیه از این نوزاد روحی تازه به خود بخشیده و نیرویی دوباره می گیرد. علاوه بر این اگر تریلر اول را با کمی تأخیر نسبت به تریلر دوم و به صورت هم زمان اجرا کنید، لحظه ی متصل کردن بند ناف توسط دل تورور به رحم مصنوعی با غیب شدن کودکی که در آغوش نورمن ریداس قرار داشت، هم زمان می شود؛ موردی غیر مستدل اما به شدت هیجان انگیز!
یکی از تئوری های پیچیده ای که با آن مواجه هستیم جهان های موازی است. اگر استدلال بالا درست باشد باید بگوییم که هر دو نمایش هم زمان بوده و در جایی متفاوت اتفاق می افتند. شاید هم با پروسه ی سفر در زمان مواجه هستیم! جالب تر آن که آن 4 سرباز و فرماندهشان به شدت ما را یاد آن 5 شئ پرنده در پایان تیزر اول می اندازند.
همانطور که گفته شد متأسفانه بازی در مراحل ابتدایی ساخت خود به سر می برد و حتی به تازگی تأیید شده است که دث استرندینگ قرار است با موتور گرافیکی استودیوی Guerrilla games به نام Decima ساخته شود. موردی که به تنهایی می تواند عرضه ی بازی روی رایانه های شخصی را منتفی کند چرا که این موتور بازی سازی تنها برای ساخت عناوین پلی استیشن 4 تهیه شده و عملاً روی پلتفرم های دیگر کارایی ندارد.
انسان ها در نهایت چه بر سر خود می آورند؟ این موجودات قادر به درک مفاهیم پیچیده ی دنیا هستند و در هر لحظه می توانند کارهای شگفت انگیز و در عین حال مخرب از آن ها سر بزند. کوجیما می گوید دث استرندینگ بهترین ساخته او تا به حال به شمار می رود. به عقیده اش آزادی عملی که در ساخت این اثر دارد را روی هیچ عنوان دیگری تجربه نکرده است.
تمامی حدس و گمان های ما در عین منطقی بودن ممکن است غلط از آب در بیایند. اصلاً شاید در خوابی نزدیک به واقعیت سیر می کنیم و جریانات بازی بسیار متفاوت تر از چیزهایی باشند که در این دو نمایش دیدیم. به هر روی کیفیت بصری بسیار خوب بازی (طبق اطلاعات منتشر شده دو تریلر عرضه شده با کیفیت 4K Native و روی یک پلی استیشن 4 پرو اجرا شده است) به همراه فضا سازی و اتمسفر فوق العاده ی آن به ما نوید یکی از بهترین آثار ساخته شده در عرصه بازی های ویدیویی را می دهد.
بیش از آن که منتظر عرضه ی بازی باشیم تشنه نمایشی دیگر هستیم؛ به هر حال این جادوی کوجیما است. حال اگر دو تریلر منتشر شده برایتان جالب است و تئوری های مختلفی را در ذهنتان ایجاد کرده بدمان نمی آید آن ها را بدانیم. بخش نظرات در اختیار شماست!
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
خدایی وقتی از یک دقیقه فیلم این همه تحلیل در آوردید و ریم و روم و بغداد رو به هم بافتید. دیگه کسی نباید از حسن عباسی گیر بده که برای ۶۰ قسمت لاست پنج ساعت تحلیل میده
با کمی دقت بیشتر میشه متوجه شد که لوله های بند ناف مانند توی تصاویر به حروف a و n و d در خط دوم متصل نشدن و صرفا از پشتشون عبور کردن و همچنین با سایر حروفی که بهشون لوله های بند ناف مانند وصل شده میشه ۲ کلمه eat و sting رو تشکیل داد که به معنی تغزیه کن(بخور) و بگز (نیش بزن) هستند و اگر از سه حرف a و n وd هم در وسط این 2 کلمه استفاده کنیم تا این مرحله کلمات با هم تشکیل عبارت eat and sting رو میدن(این سه حرف میتونن تشکیل کلمه dna رو هم بدن که البته غیر محتمل تره) و ۳ حرف h و d و r هم که هیچ خط و لوله ای از نزدیکی شون عبور نکرده میتونن عبارت rdh که مخفف شده عبارت real desperation hours هست رو تشکیل بدن که برای این عبارت توی دیکشنری urban این توضیخ اومده
Real Depression Hours:that feeling at the end of the day that makes you want to kill yourself
یا هم که به عنوان hr-diagram باشه که رابطه بین رنگ و دمای ستاره رو با روشنایی و میدان مغناطیسی مطلق ستاره نشون میده که این مورد با توجه به اشاره به معادلات فضا زمان روی گردنبند های نورمن ریدوس احتمالش بیشتر هست.
برو بابا خله .. البته بهت مثبت دادم
کاش کل صنعت گیم داشت به این سمت حرکت می کرد و از بزن بزن های سطحی به سمت هنر های عمیق تر سوق پیدا می کرد.
البته تا حدی هم اینطوری هست و الان ارزش داستان بازی ها خیلی بیشتر از گذشته شده. ولی روندش کنده و هنوز از این جهات با هنر هایی مثل سینما خیلی فاصله داره.
مرز بازی و سینما خیلی باید کمتر از این بشه!
من احتمال می دم که بند ناف دو مفهوم کنترل کردن و منبع تغذیه رو با خودش میاره.
در مورد جنگ جهانی دوم هم شاید سرباز های آینده، دارن از نیرو های مرده ی جنگ جهانی دوم برای اهداف خودشون استفاده می کنن.
شاید زخم روی سر دل تورو هم به خاطر این باشه که می خواستن دانش خطرناکی که بدست آورده رو ازش بگیرن!!