بررسی بازی Splatoon 2؛ فستیوال رنگ ها
به عنوان کسی که از مزیت تجربه Splatoon روی کنسول ناکام وی یو برخوردار نبوده، با انتظارات بسیار بالا به سراغ نسخه دوم سری موفق و محبوب نینتندو رفتم و باید بگویم انتظاراتم، تنها قطره ...
به عنوان کسی که از مزیت تجربه Splatoon روی کنسول ناکام وی یو برخوردار نبوده، با انتظارات بسیار بالا به سراغ نسخه دوم سری موفق و محبوب نینتندو رفتم و باید بگویم انتظاراتم، تنها قطره ای در دریای ایده های نوآورانه این بازی بود. اسپلتون 2 اگر به معنای واقعی کلمه ژانر خود را از نو تعریف نکند، حداقل یکی از برترین شوترهای رقابتی تمام دوران به حساب می آید که همان هیجان و آدرنالین بازی های شوتر رقابتی خشن را به شکلی متفاوت و صلح آمیزتر پیاده سازی کرده است.
اسپلتون 2 گرچه برخلاف قسمت قبلی از یک بخش کمپین داستانی شامل و کامل بهره مند شده، اما ذاتاً یک بازی چندنفره به حساب می آید و بهترین تجربه، از همین بخش حاصل می شود. گیمرها در قالب دو تیم 4 نفره، کنترل نوجوانانی را به دست می گیرند که نوعی نژاد هیبریدی میان انسان و ماهی مرکب به حساب می آیند و به همین خاطر، قابلیت های گوناگونی دارند.
این نوجوانان که Inkling Boy و Inkling Girl نامیده می شوند، می توانند در هر زمان به ماهی مرکب تغییر شکل دهند و با شنا در دریای رنگ ها، از دیوار راست بالا بروند یا از میان حصار های مشبک عبور کنند. همین توانایی ساده در کنار ماموریت ساده تری که گیمر برعهده دارد، یعنی رنگ آمیزی کردن محیط، گیم پلی چنان سرگرم کننده ای فراهم آورده که ساعت ها و ساعت ها به پای بازی می نشینید و احتمالاً بقیه شوترهای رقابتی مثل رینبو سیکس را حداقل برای مدتی به دست فراموشی می سپارید.
با این که اسپلتون 2 تا حدودی ماهیت بازی های معمولی را حفظ کرده و تیراندازی به حریفان، همچنان عنصری مهم برای بُرد در هر بازی به شما می آید، اما هدف غایی که بازیکن دنبال می کند اصلاً تیراندازی به حریف و کشتن آن ها نیست؛ بلکه چهار بازیکن هر تیم باید با استفاده از سلاح های رنگ پاش خود، نقشه مسابقه را به رنگ تیم خود درآورند.
اسپلتون 2 از این لحاظ کاملاً انقلابی به حساب می آید که توانسته جنبه های خشونت آمیز بازی های رقابتی را بسیار کمرنگ کند؛ حتی با این وجود که گرافیک چشم نواز بازی به اندازه کافی این خشونت را پس زده است. به عنوان مثال، بازیکنان عملاً هیچ دلیلی برای کشتن یکدیگر در طول مسابقه ندارند و تیراندازی به یکدیگر، تنها اندکی به امتیاز نهایی شما می افزاید که به کمک آن لول آپ می شوید؛ بنابراین هیچکس هیچوقت از شما نمی خواهد که فلان تعداد از دشمنان را بکشید تا برنده بازی باشید.
در دوره و زمانه بازی های رقابتی واقع گرایانه که ماموریت هایی مانند کشتن اعضای تیم مقابل، خنثی کردن بمب، نجات گروگان و مسائلی از این دست را به گیمر محول می کنند، باید بپذیریم که تیم توسعه دهنده اسپلتون 2 به دستآوردی شگرف دست پیدا کرده که این فرمول جا افتاده و مورد پسند گیمرها را کنار زده و در عین حال، همچنان بازی سرگرم کننده ای به دستمان رسانده.
هنگامی که برای اولین بار به سراغ اسپلتون 2 می روید، احتمالاً بهترین ایده آن خواهد بود که کارتان را با بخش کمپین شروع کنید که در واقع بسیاری از بنیادی ترین مکانیک های بازی را به شما آموزش می دهد و برای رقابت با دیگر بازیکنان در بخش چندنفره آماده می شوید. برخلاف کمپین نسخه قبلی، در این نسخه می توانید از سلاح های گوناگونی استفاده کنید و با کارکرد هرکدام آشنا شوید.
گفتنی است که بیش از ده ها نوع سلاح مختلف وجود دارد؛ از سلاح های معمولی به سبک پینت بال و قلم مو بگیرید تا غلتک و اسنایپ و سطل هایی پر از رنگ. هرچه به لول های بیشتری دست پیدا می کنید، سلاح های بیشتری هم آزاد می شوند و سبک بازی تان را دستخوش تغییر می کنند.از طرف دیگر، کمپین اسپلتون 2 المان هایی در پلتفرمینگ دارد که به هیچ وجه انتظارشان را ندارید و دائماً غافلگیر می شوید که بازی، چه پتانسیل های نهفته ای را در خود جای داده است.
گذشته از حرکت روی دیوارها یا میان حصارها، در بخش کمپین می توانید روی ریل های رنگی سر بخورید یا حتی با استفاده از پلتفرمینگ، باس فایت ها را شکست دهید. نوعی پیشرفت دائمی در طراحی مراحل وجود دارد و هر مرحله، براساس آنچه در مرحله پیش یاد گرفته اید طراحی شده؛ اما با ابعاد وسیع تر و به گونه ای که شما را به فکر درباره استراتژی هایتان وا می دارد. هرچند که متاسفانه بسیاری از این ایده ها، در بخش چندنفره پیاده سازی نشده اند.
پس از اتمام بخش کمپین که 5 هاب، 5 باس فایت و ده ها مرحله مختلف را در خود جای داده، می توانید تازه به سراغ بخش چندنفره بروید. اولین حالت بخش چندنفره، Turf War است که تا پیش از دستیابی به سطح 10، تنها باید به آن بسنده کنید. در Turf War، تیم ها سه دقیقه فرصت دارند تا محیط را به رنگ تیم خود در آورند و تیمی که بیشترین رنگ آمیزی را کرده باشد، برنده است.
بعد از اینکه چند ساعت از زمان تان را در Turf War سپری کردید، تازه می توانید به سراغ Ranked Battles بروید که مودهای بیشتری به بازی می آورد و تازه متوجه می شوید عمیق گیم پلی اسپلتون 2 چقدر می تواند فراتر از Turf War باشد. نخستین ماد، Rainmaker است که در واقع شباهت زیادی به Capture the Flag در بازی های امروزی دارد اما به صورت بالعکس.
دو تیم باید آیتمی که در میانه نقشه قرار گرفته را برداشته و به بیس حریف ببرند. نکته اصلی Rainmaker اینجاست که شخص حامل آیتم، قادر به تیراندازی نیست و به همین دلیل، هم تیمی هایش باید از او مراقبت کنند؛ بنابراین در این مود، همکاری با تیم حرف اول را می زند؛ هرچند که در صورت بازی با غریبه ها، آنقدرها که انتظار دارید دلچسب نخواهد بود. در آخر بازی، تیمی که موفق به حمل آیتم تا بیس حریف شود (یا تیمی که پس از به اتمام رسیدن زمان، آیتم را بیشتر به بیس نزدیک کرده) برنده بازی خواهد بود.
مود دیگر، Splat Zone است که احتمالاً در بازی های دیگر، با نام King of the Hill می شناسیدش. در این حالت، تیم شما باید نقاط مشخصی از نقشه را به رنگ تیم خود رنگ آمیزی و سپس کنترل شان کند و هر تیمی که زودتر به امتیاز 100 برسد، برنده خواهد بود. این مود یکی از محبوب ترین مودهای من بود، زیرا با در نظرگیری مقیاس کوچک نقشه ها، می تواند یک آشوب حسابی راه بیندازد. البته این آشوب گاهی به حدی می رسد که با خودتان فکر می کنید «نه من، نه هیچکس دیگر نمی داند دارد چی کار می کند!» اما همین شلوغی، بخشی از سرگرم کنندگی بازی است.
و در نهایت، نوبت به Tower Control می رسد که از جهت حمل یک آیتم به نقطه ای مشخص از نقشه، شباهت زیادی به Rainmaker دارد؛ اما با این تفاوت که شما و هم تیمی هایتان باید برج هایی را روی مسیر مشخصی حرکت دهید. این سه مود، به صورت همیشگی در دسترس نیستند، بلکه هر دو ساعت یک بار، به روزرسانی هایی در نقشه ها و مودهای Ranked Battle به وجود می آید و در واقع هر مود، در زمان مشخصی قابل بازی است.
این مسئله، شاید یکی از بزرگ ترین مشکلات بازی باشد که به شما اجازه نمی دهد در هر لحظه مود دلخواهتان را تجربه کنید؛ خصوصاً برای افرادی که احتمالاً وقت کمی دارند و می خواهند برای مدتی کوتاه، وارد بازی شده، لذت ببرند و دوباره به سراغ کارهای دیگرشان بروند. البته مشخصاً این تصمیم از آن جهت اتخاذ شده که هم بتوانید همیشه به سرورها متصل شوید و همیشه بازیکنانی برای همراهی تان وجود داشته باشد و هم تمام مودها را تجربه کرده باشید و خودتان را محدود به تنها یک مود نکنید.
گذشته از مودهای مختلف، آیتم های شخصی سازی بسیار گسترده ای هم در بازی به چشم خورند که صرفاً جنبه فانتزی به بازی نمی بخشند و در واقع کارکردهای مشخصی می دارند. هنگامی که در لابی بازی حضور دارید، می توانید به فروشگاه های مختلف بروید و کفش و شلوار و لباس های خاصی را با استفاده از پول رایج بازی -که در بخش چندنفره و تک نفره به دست می آیند- خریداری کنید.
این لباس ها، هرکدام ویژگی خاصی دارند و می توانند جنبه های مختلف کاراکترتان را بهبود ببخشند. به عنوان مثال، هیچ محدودیتی در تعداد تیر سلاح ها وجود ندارد، اما باید در رنگ ها شنا کنید تا تیرتان مجدداً افزایش پیدا کند و فلان پیراهن، می تواند سرعت بارگذاری مجدد تیرها را افزایش دهد؛ برخی دیگر هم به همین شکل، سرعت کاراکتر به هنگام شنا، تعداد تیرهای قابل تیراندازی پیش از اتمام خشاب و چیزهایی از این دست را تحت تاثیر قرار می دهند.
یکی از خط مشی های اصلی اسپلتون 2 -که باید اعتراف کنم در ابتدا آزارم می داد و بعد از مدتی، تازه آن را درک کردم- جمع و جور بودن بازی است. هر دست از بازی های آنلاین بیشتر از 5 دقیقه طول نمی کشند و پیش از اینکه متوجه شوید در نقشه چه خبر است، بازی به پایان می رسد. این مسئله در ابتدا احتمالاً شما را نیز آزار خواهد داد و احساس می کنید خیلی زودتر از آنکه وارد اتمسفر بازی بشوید، از آن به بیرون کشیده شده اید.
اما حقیقت اینجاست که اسپلتون 2 اساساً می خواهد در مدتی کوتاه، هیجانی غیرقابل وصف را به شما منتقل کند و شاید اگر مدت زمان بازی ها افزایش می یافت، این هیجان از تب و تاب فعلی می افتاد. اگر اوورواچ را بازی کرده باشید، قطعاً متوجه هستید چه می گویم؛ اما اسپلتون 2 حتی یک قدم فراتر از اوورواچ رفته و نمی خواهد شما را مجبور به تعهد به هم تیمی هایتان و دنبال کردن بازی هایی که مدت زیادی به طول می انجامند مجبور کند.
در عوض، ممکن است به استراحتی در میان کار نیاز داشته باشید یا بخواهید در فاصله میان دو ایستگاه اتوبوس، یک دست بازی را تجربه کنید؛ در این صورت هیچ محدودیتی وجود ندارد و در همان مدت زمان کوتاه، حسابی شارژ می شوید. البته این بدان معنا نیست که گیمرهایی که وقت بیشتری دارند از بازی لذت نمی برند، هرچند که به خاطر مشکلات کمابیش سرور و اتصال به بازی ها، شروع مجدد بازی اندکی طول می کشد و وقفه ای قابل توجه میان هر دست می اندازد.
اما اجازه ندهید ظاهر جمع و جور بازی فریب تان بدهد؛ کوتاه بودن هر دست از بازی یا جلوه خوش رنگ و لعاب آن به هیچ وجه به این معنا نیست که با یک بازی سطحی برای سنین پایین طرف هستیم. هرچه بیشتر اسپلتون 2 را بازی می کنید، بیشتر متوجه عمق آن می شوید. به عنوان مثال تغییر شکل به ماهی مرکب، نه تنها پلتفرمینگ را به نقشه های پر پیچ و خم بازی آورده، بلکه المان های مخفی کاری را نیز به گیم پلی افزوده؛ چون در این حالت، به صورت مخفیانه تر و با سرعت بیشتر حرکت می کنید و می توانید به ناگاه در مقابل دشمنان از دریای رنگ به بیرون بپرید و غافلگیرشان کنید.
یکی از مسائلی که هنگام تجربه اسپلتون 2 قطعاً آزارتان خواهد داد، هیچ ارتباطی به خود بازی ندارد و بیشتر نقدی است که باید به کنسول سوییچ وارد شود. با توجه به اینکه اسپلتون 2 یک بازی اساساً چندنفره است، این انتظار را دارید که در هر زمان و مکان قادر به تجربه اش باشید، نه فقط در دفتر کار، منزل یا هر جای دیگری که وای فایی با سرعت قابل قبول وجود دارد.
بنابراین وقتی که در دو روز ابتدایی، بخش کمپین را به اتمام رساندم و در اتوبوس، مترو یا هرجای دیگری قادر به تجربه اسپلتون 2 بدون راه اندازی هات اسپات روی موبایل نبودم، به این فکر کردم که ای کاش نینتندو، پشتیبانی از سیم کارت ها و شبکه LTE را هم به کنسول هیبریدی اش اضافه می کرد که قطعاً هزینه چندانی روس دستشان نمی گذاشت اما در عوض دسترسی آنی به بازی های آنلاین را فراهم می کرد.
علاوه بر این ها مسئله دیگری هم وجود دارد که به روان بودن تجربه بازی آسیب مهمی وارد کرده است. کمترین انتظاری که از اسپلتون 2 به عنوان یک بازی تماماً آنلاین می رود، امکان دسترسی آنی به تجهیزات مختلف و شخصی سازی آن هاست. با این حال، بنا به دلایلی نامشخص، هنگام جوین شدن بازیکنان به یک سرور، به تنظیمات شخصی سازی دسترسی ندارید و چیزهایی مانند سلاح ها و لباس ها را باید در لابی و پیش از پیوستن به بازی های آنلاین شخصی سازی کنید؛ و این مراجعه به لابی و بارگذاری های دائمی، می تواند بعد از مدتی حسابی کلافه تان کند.
و در آخر، شاید تنها نقد دیگری که می توان به بازی وارد کرد، عدم پشتیبانی از چت صوتی است که فقط از طریق یک اپلیکیشن جداگانه روی موبایل میسر می شود. نینتندو از آن جهت چنین تصمیمی گرفته که گیمرها، خصوصاً بازیکنان کم سن و سال تر مورد آزار سایبری قرار نگیرند اما حقیقت آن است که از همین حالا هم تدابیر کافی برای جلوگیری از چنین مسئله ای در نظر گرفته شده و حیف است در چنین بازی درگیرکننده ای، از چت صوتی محروم باشیم.
البته همانطور که گفتیم کماکان می توان از اپلیکیشن جداگانه نینتدو برای صحبت با هم تیمی ها و دوستان استفاده کرد، اما می توان حدس زد که اکثر گیمرها اصلاً به سراغ آن نمی روند یا اینکه به استفاده از اپلیکیشن های بهتر مثل اسکایپ یا واتس اپ روی می آورند.
فارغ از این مشکلات کوچک که به صورت کلی، خلل چندانی به گیم پلی وارد نمی کنند، در مجموع باید گفت تا به این لحظه، کمپانی نینتندو انحصاری های خارق العاده ای روی کنسول سوییچ عرضه کرده و بعد از زلدا، ماریو کارت 8 و آرمز، حالا این ترند با اسپلتون 2 ادامه می یابد. اسپلتون 2 یک بازی سرگرم کننده با گرافیک دیدنی است که قطعاً با گیم پلی متفاوتش، شما را برای حداقل مدتی کوتاه معتاد خود می کند.
اسپلتون 2 برخلاف چیزی که انتظار می رفت، توانسته ایده های کلی نسخه اول ر برداشته و گیم پلی را حول محور آنها بسط بدهد. و با وعده نینتندو برای اضافه کردن محتویات هرچه بیشتر به گیم پلی (که گاه به صورت روزانه از راه می رسند)، انحصاری جدید سوییچ قطعاً دلیلی قانع کننده برای خرید کنسول هیبریدی ژاپنی ها به حساب می آید.
- گیم پلی بسیار متفاوت بازی نسبت به سایر عناوین رقابتی
- محتویات گوناگون بخش چندنفره که روز به روز به آنها اضافه می شود
- گرافیک مثال زدنی
- بخش کمپین داستانی که پیش درآمدی عالی برای بخش چندنفره است
- مشکلات فعلی سرورها
- عدم پشتیبانی از چت صوتی
- پیچیدگی بیش از حد منوها به عنوان یک بازی تماماً آنلاین
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
این بازی فوق العادس
ممنون بابت نقد...
همیشه وقتی میبینم قسمت کامنت بازی های نینتندو خالیه اعصابم خورد میشه....
اعصابم خورد میشه از اینکه همه اسم خودشونو گذاشتن گیمر و چشماشون فقط گرزاوار4 و انچارتد4 رو میبینه فکر میکنن خیلی حالیشونه....
توی این 30 سالی که عمر کردم همیشه نینتندو بهترین بوده
واقعا که همین طور دوست من
منم به تازگی سوییچ گرفتم قبلا ps4 داشتم ولی تازه الان معنی بازی و انحصاری و عناوین ناب فهمیدن به نظرم سوییچ دوست داشتنی ترین و بهترین کنسولی که تا حالا داشتم