بررسی نسخه سوییچ بازی Bayonetta 2؛ نقش خاطره می زند
اگر بخواهیم لیستی از برترین و به یاد ماندنی ترین بازی های هک اند اسلش تاریخ تهیه کنیم، نینجا گایدن، دویل می کرای، کسلوانیا و گاد آو وار احتمالاً نخستین نام هایی هستند که به ...
اگر بخواهیم لیستی از برترین و به یاد ماندنی ترین بازی های هک اند اسلش تاریخ تهیه کنیم، نینجا گایدن، دویل می کرای، کسلوانیا و گاد آو وار احتمالاً نخستین نام هایی هستند که به ذهن می آیند. اما در بازی بایونتا 2، استودیوی پلاتینیوم گیمز دست به حرکتی شگرف زده و آمیزه ای بی بدیل از بهترین المان های تمام این فرنچایزها خلق کرده که در کنار ابداعات بی نظیر خودش در گیم پلی، به توسعه یکی از خالص ترین هک اند اسلش های تاریخ منجر شده اند.
بازی های زیادی نیستند که مثل بایونتا 2 از همان دقیقه نخست گیمر را وارد اکشنی بسیار پر زد و خورد کرده و همین ضرباهنگ را تا ثانیه پایانی حفظ کنند. پلاتینیوم گیمز با دومین نسخه از این سری، هنر خود را به اوج رسانده و نیاز به وجود بالانسی فکر شده میان داستانی سرایی و گیم پلی سراسر اکشن را به زیباترین شکل ممکن درک کرده.
- سازنده: Platinum Games
- ناشر: Nintendo
- پلتفرم ها: Wii U (سال 2014) - نینتندو سوییچ (سال 2018)
- پلتفرم بررسی: نینتندو سوییچ
بزرگ ترین و مهم ترین هدف گذاری سازندگان بایونتا 2، ارائه تجربه ای 10 ساعته یا بیشتر بوده که حتی برای یک دقیقه از آن هم احساس نمی کنید در حال تلف کردن وقت تان هستید. همواره دشمنی برای از بین بردن وجود دارد و کاری برای انجام دادن. داستان سرایی کاملاً در خدمت گیم پلی است و درگیر نگه داشتن گیمر، در اولویت هر چیز.
نمود واضح این موضوع درست در همان بخش های ابتدایی گیم پلی نمایان می شود؛ زمانی که بازی به ناگاه در میانه یک نبرد عظیم آغاز شده و به جای روایت سینماتیک داستان، یک راوی آنچه لازم است بدانید را در حالی که به قلع و قمع دشمنان مشغولید شرح می دهد. همین رویکرد تا اواخر بازی هم حفظ می شود و اگرچه پلاتینیوم گیمز داستان را فدای گیم پلی نکرده، اما به خوبی درک کرده که باید چه زمانی به داستان بپردازد و چه زمانی به کات سین ها پایان دهد تا همچنان گرم بازی باقی بمانید.
مشغول نگه داشتن دائمی گیمر کار چندان آسانی نیست؛ خصوصاً برای بازی های هک اند اسلش که همیشه در خطر افتادن به ورطه تکرار هستند. بازی هایی مثل گاد آو وار، دویل می کرای یا بسیاری از عناوین مشابه دیگر، برای جلوگیری از برانگیختن حس تکرار در گیمر، معمولاً به پلتفرمینگ و پازل های محیطی روی می آورند و سیستمی خلق می کنند که دائماً گیمر را در سه فاز مبارزه، پلتفرمینگ و حل پازل سرگرم نگه می دارد؛ هر فاز که به پایان می رسد، می توانید منتظر بعدی باشید.
اما عجیب اینکه پلاتینیوم گیمز توانسته این قاعده را به کلی برهم بزند و گیم پلی بایونتا 2 را به گونه ای طراحی کند که هر چقدر هم تلاش کنید نمی توانید از آن لذت نبرید. اصلی ترین چالش سازندگان بازی های هک اند اسلش که آنها را به طراحی المان های پلتفرمینگ و پازل های محیطی وا می دارد، مبارزاتی است که خیلی زود شکلی تکراری به خود می گیرند؛ مگر چند انیمیشن و چند دشمن می توان برای یک بازی 10-15 ساعته طراحی کرد؟
راهکار هوشمندانه پلاتینیوم گیمز برای سرگرم نگه داشتن گیمر دقیقاً همین جا مشخص می شود. این استودیوی ژاپنی راه سخت را انتخاب کرده و به جای استفاده از این راهکارها برای افزایش تایم گیم پلی که از خلوص ژانر هک اند اسلش می کاهند، ده ها باس به بازی آورده که با فاصله چند دقیقه از یکدیگر ظاهر می شوند و طبیعتاً هرکدام راه و روش متفاوتی در مبارزه با شما دارند؛ در این بین، المان های پلتفرمینگ اگرچه تماماً کنار گذاشته نشده اند، اما نقش بسیار کمرنگی دارند.
طی 16 چپتر بازی، به جرئت با بیش از چند ده باس فایت روبرو خواهید شد که در کنار دشمنان کوچکتر (یا به اصطلاح مینیون ها)، تنوع غیرقابل باوری به بازی می بخشند. در این بین، دشمنان تنها عامل تنوع بخشی به گیم پلی نیستند و تنوع انیمیشن ها و کمبوهای شخصیت بایونتا در کنار محیط ها و شرایط مختلفی که هر مبارزه در آن جریان دارد، حجمی عظیم از محتوا به وجود آورده که با در نظرگیری درجه های سختی گوناگون و سلاح های متعدد بایونتا، تکرارپذیری بازی را شدیداً افزایش می دهند.
بایونتا 2 به همان اندازه که باب میل طرفداران سرسخت ژانر هک اند اسلش است، به مذاق افرادی که هیچوقت این سری را تجربه نکرده اند نیز خوش خواهد آمد. سیستم کنترل بازی از طریق نمایشگر لمسی، یکبار دیگر راهش را از Wii U به سوییچ باز کرده و می توانید گیم پلی را بدون حتی فشردن یک دکمه و صرفاً با لمس صفحه یا کشیدن انگشت تان روی آن به پایان برسانید. البته کنترل لمسی بایونتا 2، حتی ذره ای به اندازه تجربه آن به شیوه سنتی سرگرم کننده نیست؛ اما قابلیت ارزش افزوده مناسبی برای آن دسته از افرادی است که نمی توانند کمبوهای پی در پی بزنند اما به دنبال تجربه ای کامل از گیم پلی هستند.
مدتی پیش از اینکه بایونتا 2 را روی سوییچ تجربه کنم، جوی کان سمت چپ سوییچ ام آسیب دید و هر از چندگاهی کنترل شخصیت را دچار مشکل می کرد. در همین بین، دقیقاً قابلیت کنترل لمسی بازی بود که نجاتم داد و سبب می شد حتی خرابی کنترلر هم من را از کسب تجربه ای حقیقتاً لذتبخش محروم نکند. این قابلیت لزوماً یک برتری نسبت به سایر عناوین به حساب نمی آید، اما قطعاً موافق هستید که وقتی با چنین مشکل بزرگی مواجه می شوید و بازی راهکاری بسیار ساده پیش پایتان می گذارد، واقعاً به وجد می آیید.
نسخه سوییچ بایونتا 2، به هیچ وجه یک ریمستر نیست و صرفاً دوباره روی سوییچ عرضه شده است؛ با این حال، عرضه مجدد روی سوییچ به معنای ایجاد چند تغییر مهم نیز بوده. پیش از هر چیز، بازی حالا با فریم ثابت 60 به اجرا در می آید و خبری از افت فریم های شدید و ناگهانی نسخه Wii U نیست؛ از طرف دیگر بازی حالا از مجسمه های Amiibo هم پشتیبانی می کند که می توانید آنها را تا سقف 30 بار در روز اسکن کنید و آیتم های اضافه و مقداری پول رایج داخل بازی را دریافت نمایید.
اما مهم ترین تفاوتی که سوییچ در گیم پلی بایونتا 2 ایجاد کرده، حمل پذیری همیشگی بازی است که باعث می شود ساخته پلاتینیوم گیمز به سطوح بالایی از سرگرم کنندگی دست یابد؛ درست مثل تمام بازی های دیگر سوییچ. حقیقت اینست که با گذشت بیش از یک سال از عرضه سوییچ، هنوز هم باور اینکه قادر به تجربه چنین عناوین بزرگی روی چنین کنسول کوچکی هستیم سخت است. و از آن جایی که ماهیت بایونتا 2 به گونه ایست که می توانید برای دقایقی کوتاه میان کار، درس یا هر فعالیت دیگری به پای تجربه اش بنشینید، سوییچ پلتفرمی بی نظیر برای آن تلقی می شود.
از نظر گرافیکی، بایونتا 2 آنقدرها که انتظارش را دارید پر زرق و برق نیست و چه در حالت داک و چه در حالت پرتابل، با رزولوشن 720p به نمایش در می آید؛ البته این محدودیت، به ثبات فریم ریت کمک شایانی کرده و در ازای گرافیک اندک عقب مانده، به گیم پلی بسیار روان و سریعی دسترسی خواهید داشت که لازمه مبارزات هر عنوان هک اند اسلشی است.
به طور کل، بایونتا 2 در صورتی که صرفاً به دنبال اتمام داستان باشید بالغ بر 10 الی 12 ساعت سرگرم تان می کند. اما وقتی چالش های محیطی و قابلیت های کوآپ آنلاین را به معادله اضافه کنید و خودتان نیز به دنبال اتمام همه مراحل با بیشترین امتیاز ممکن باشید، این مدت زمان تا 50 الی 60 ساعت هم افزایش می یابد و از این نظر، هزینه ای که برای بازی خواهید کرد کاملاً مقرون به صرفه خواهد بود.
به عنون سخن پایانی باید گفت که بایونتا 2 به خاطر عرضه انحصاری روی کنسول ناکام Wii U، یکی از مورد اجحاف واقع شده ترین بازی های تمام دوران بود و فن بیس کوچک Wii U هم باعث شد هیچوقت به موفقیتی که لیاقتش را داشت نرسد؛ حداقل نه از نظر تجاری. اما نینتندو با کنسول جدیدش، فرصتی دوباره برای درخشش انحصاری های Wii U به وجود آورده و بایونتا 2 حالا خیلی ساده در جمع بهترین عناوین سوییچ -درست کنار زلدا و ماریو ادیسه- جای گرفته. هنوز هم به دلایل بیشتری برای خرید کنسول سوییچ نیاز دارید؟
- تمرکز شدید بر ارائه اکشنی خالص و پرهیز از اضافه کاری
- پرفورمنس بهبودیافته و باثبات بازی
- محتویات بسیار فراوان که می توانند برای بیش از 50 ساعت سرگرمتان کنند
- یکی از بهترین سیستم های مبارزه تمام دوران
- گرافیک نسبتاً عقبمانده در قیاس با عناوین سال 2018
- اجرای بازی با رزولوشن 720p روی حالت داک
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
پلاتینوم گیمز، بایوتنا، NieR Automata...
ممنون بابت نقد