8 نکته که پیش از تجربه بازی Marvel’s Spider Man باید بدانید
نیازی به معرفی شخصیت اسپایدرمن یا همان مرد عنکبوتی نیست. در همین ایران کافی است بخواهید برای کودک خود وسیلهای بخرید؛ از کیف و جامدادی گرفته تا پتو یا لحاف، همه جا میتوان اثری از ...
نیازی به معرفی شخصیت اسپایدرمن یا همان مرد عنکبوتی نیست. در همین ایران کافی است بخواهید برای کودک خود وسیلهای بخرید؛ از کیف و جامدادی گرفته تا پتو یا لحاف، همه جا میتوان اثری از این ابرقهرمان محبوب پیدا کرد. هیبت مرد عنکبوتی روی بسیاری از اشیا چینی بازار نقش بسته. ظاهر پسرانه و در عین حال ابرقهرمانی آن شاید یکی از مهم ترین دلایل محبوبیت بیش از حد مرد عنکبوتی باشد.
حال به راستی مرد عنکبوتی کیست؟ آیا دو رسانه سینما و بازی ویدیویی توانستهاند دین خود را به شخصیتی که در کمیک هایش غوغا به پا کرده ادا کنند؟ شاید 10 یا 15 سال پیش به لطف سه گانه معروف سری اسپایدرمن این جواب یک بله نصفه و نیمه بود، اما در حال حاضر یک نه بزرگ است.
سری بازیهای اسپایدرمن هیچ وقت باید و شاید خوب ظاهر نشدند. گهگاهی عناوین خوبی از آن منتشر می شد که محبوب ترین آن مربوط به کنسول پلی استیشن 1 است. بعد از آن، بازی های اسپایدرمن همیشه زیرسایه بازیهای همزمان خود قرار می گرفت.
بعد از انتشار سری عناوین بتمن آرکهام، استانداردهای جدیدی در صنعت بازی های ویدیویی معرفی شد. استودیو راک استدی، سازنده سری بازی بتمن پیام مهمی را به بازی سازان داد: ابرقهرمان ها می توانند در یک بازی ویدیویی «شاهکار» ظاهر شوند.
خیلی ها آن را به واسطه پتانسیل بالای شخصیت بتمن می داستند؛ به هر حال سه گانه معروف بتمن با کارگردانی کریستوفر نولان جز بهترین فیلم های تاریخ سینما محسوب می شود. سه گانه نولان و سه گانه استودیو راک استدی، تصویر فوق العاده ای از بتمن و شهر گاتهام به نمایش گذاشته که هنوز هم می توان از آن لذت برد.
هنوز هم این عقیده وجود دارد که به لطف بتمن و شخصیت های منفی اش، چنین آثاری ساخته شده و همانند آن برای ابرقهرمان های دیگر رخ نخواهد داد. بازی Marvel's Spider-Man که قرار است تا 2 هفته دیگر منتشر شود، می خواهد ثابت کند که می تواند شخصیتی فراتر از نقشی روی حوله یا کیف، و شخصیتی فراتر از یک فیلم سینمایی هالیوودی داشته باشد. این بازی می تواند اعتبار از دست رفته این ابرقهرمان فوق العاده دوست داشتنی را بازگرداند. مرد عنکبوتی می خواهد «شاهکار» عمل کند.
اما چگونه؟ با دیجیاتو همراه باشید.
نیویورک علیه اسپایدرمن؛ حضور تعداد بسیاری ضد قهرمان
هر پیش زمینه فکری که از فیلم های سینمایی سری مردعنکبوتی به یادتان مانده را دور بریزید. اما آن هایی که از طریق سینما با مرد عنکبوتی آشنا شده اند با تصویر جدیدی از پیتر پارکر و شخصیت «اسپایدرمن» روبرو خواهند بود.
بازی با یک شروع طوفانی از مبارزه بین اسپایدرمن و ویلسون فیسک یا همان گینک پین شروع می شود؛ به حدی که بازیکن انگار در حال تجربه پایان یک عنوان دیگر است. بعد از نفوذ به برج فیسک و یک مبارزه چند مرحله ای با کینگ پین، اسپایدی موفق به دستگیری ویلسون می شود.
تنها چیزی که در یک بازی اسپایدرمن وجود دارد و در هیچ عنوانی مشاهده نمی شود، قابلیت تاراندازی مرد عنکبوتی است.
هنگام دستگیری کینگ پین، او هشدار می دهد که شهر تا یک ماه دیگر وارد هرج و مرج بزرگی خواهد شد زیرا تعداد بسیاری از مجرمان زیر دست او هستند. اسپایدرمن حرف او را به شوخی می گیرد و نمی داند قرار است چه بلایی سرش بیاید.
از گروه Inner Demons به رهبری Mr.Negative گرفته تا ده ها ضد قهرمان دیگر، همه و همه به دنبال نابودی اسپایدرمن هستند؛ تا جایی که خود اسپایدی در این باره می گوید:«کسی تو این شهر هست که قصد مرگ منو نداشته باشه؟»
سوال مهم این است که چگونه سازندگان می خواهند از این پتانسیل برای روایت یک داستان جذاب استفاده کنند؟ وجود تعداد زیادی ضد قهرمان به هیچ وجه نمی تواند تضمینی برای موفقیت یک داستان سوپرهیرویی باشد.
برای آنکه بازیکن بتواند با اسپایدرمن و شخصیت های دیگر بازی ارتباط برقرار کند باید المان های دیگری را هم در روایت بازی تاثیر داد که مهم ترین آن خود پیتر پارکر است.
در مسیر پختگی؛ چیزی که یک اسپایدرمن کم داشت
در بازی Marvel's Spider-Man، پیتر پارکر 23 سال دارد و در یک آزمایشگاه به عنوان اینترن کار می کند. او که در حال فارغ التحصیل شدن از کالج است، 8 سال به عنوان اسپایدرمن در خیابان های نیویورک حضور دارد. باتوجه به تجربه 8 ساله او، دیگر با اسپایدرمن نوجوان با اعمال بچگانه طرف نیستیم. پیتر پارکر می خواهد شخصیت پخته تری از خود به نمایش بگذارد.
بیل روزمان، رئیس اجرایی شرکت Marvel Games نکاتی را درباره پیتر گفته بود که برایان اینهیتار، کارگردان خلاق بازی آن را در مصاحبه ای عنوان کرد:
هیچ وقت یادم نمی رود، او همیشه روی یک نکته تاکید داشت؛ بهترین داستان های مردعنکبوتی مربوط به آن هایی است که دنیای پیتر پارکر با دنیای مردعنکبوتی رابطه بسیار نزدیکی دارد. این همان چیزی است که سعی کردیم در تک تک جزئیات بازی به اجرا در آوریم.
پیتر پارکر 8 سال به عنوان اسپایدرمن شهر را نجات می دهد، اما برای اولین بار او متوجه می شود که از طریق شغلش، می تواند تغییری در شهر خود، و دنیا ایجاد کند؛ نه به عنوان اسپایدرمن، بلکه به عنوان پیتر پارکر.
پیتر در پروژه های آزمایشگاهی کار می کند و برخلاف گذشته، دیگر آن گزارشگر فروتن قدیمی نیست که تنها برای پول کار کند؛ بلکه به پیشه اش ایمان دارد. اینهیتار ادامه داد:
او متوجه می شود که می توان به مردم تکیه کرد. هیچ اشکالی ندارد تا از بقیه کمک بخواهی، حتی اگر یک ابرقهرمان باشی.
یکی از افراد بسیار تاثیرگذار در روند زندگی پیتر پارکر، مربی اش است که هنوز نامی از آن به میان نیامده. رابطه بین پیتر و مربی، چیزی است که استودیو اینسومنیاک می خواهد روی آن تمرکز کند. به مرور زمان، پیتر پارکر تبدیل به فردی می شود که خودش توانایی تربیت دیگران را دارد. او یاد می گیرد که چه زمانی به حرف بقیه گوش کرده و به آن ها اعتماد کند.
بازی Marvel's Spider-Man در برهه ای از زمان رخ می دهد که پیتر پارکر به این موضوع فکر می کند که آیا به عنوان یک دانشمند می تواند بیشتر به بشریت کمک کند یا به عنوان یک اسپایدرمن؟
سوالی است که یک جواب قانع کننده و درست، می تواند پختگی و عمق داستان را چندبرابر کند.
نزدیکان پیتر پارکر به کمک اسپایدرمن می آیند
همانطور که گفته شد، سازندگان می خواهند لایه های بیشتری از شخصیت پیتر پارکر را به نمایش بگذارند. یکی از بهترین راه ها برای اینکار، قراردادن پیترپارکر کنار شخصیت های دیگر است. مری جین، معشوقه پیتر پارکر، مایلز مور، دوست صمیمی او و در نهایت May Parker یا همان عمه می جزو افراد نزدیک به پیتر پارکر به حساب می آیند که در داستان نقش کلیدی دارند.
مری جین، برخلاف چیزی که در فیلم های سینمایی اسپایدرمن مشاهده شده، شخصیتی پیچیده و جذاب دارد. او دخترکی نیست که اسپایدرمن به نجات او بیاید. رابطه پیچیده او با پیترپارکر مسئله ای است که چندان به آن در فیلم ها پرداخته نشده.
مری جین که گزارشگر روزنامه Daily Bugle است، در ماموریت ها به مردعنکبوتی کمک می کند. در کمیک ها، مری جین کسی بود که پیتر را به پوشیدن لباس اسپایدرمن به شدت تشویق می کرد، و از او می خواست دست به کار شود.
همین موضوع در بازی ویدیویی مردعنکبوتی نیز صدق می کند. شما در Marvel's Spider-Man کنترل مری جین را به عهده گرفته، در ماموریت های خاصی به اسپایدرمن کمک می کنید. گیم پلی مخفی کارانه، به همراه المان های معمایی و پازل می تواند مکمل خوبی برای گیم پلی پر زد و خورد اسپایدرمن باشد.
مایلز مورالز یکی از مهم ترین شخصیت های دنیای اسپایدرمن است. افرادی که کمیک این سری را خوانده اند به خوبی بر نقش او واقف اند. برای دیگر افراد، باید عنوان کرد مورالز یکی از دوستان نزدیک پیتر پارکر به حساب می آید و در ساخت گجت ها و تجهیزات به شما کمک خواهد کرد.
عمه داغدار پیتر پارکر یعنی عمه می، در شرکت F.E.A.S.T کار می کند؛ همان شرکتی که مارتین لی رئیس آن است. می پرسید مارتین لی چه کسی است؟ همان Mr.Negative که جزو ضدقهرمان های کلیدی بازی به حساب می آید. این قضیه احتمال وجود یک سری اتفاقاتی جذاب برای ما، و ترسناک برای پیتر پارکر را بیشتر خواهد کرد.
تمام تلاش سازندگان بر این است تا روایت درستی از شخصیت های نامبرده داشته باشند تا علاوه بر غنای داستانی، به شخصیت پیترپارکر ارزش بیشتری بدهند.
بتمن به خاطر ضدقهرمان هایش دوست داشتنی تر شد. خوشبختانه، پیترپارکر دوستان زیادی هم دارد؛ پس چه بهتر که روی آن ها هم تمرکز کرد.
... و نیویورک زیر تارهایتان است
تنها چیزی که در یک بازی اسپایدرمن وجود دارد و در هیچ عنوانی مشاهده نمی شود، قابلیت تاراندازی مرد عنکبوتی است. او همانند یک عنکبوت با پرتاب تار به اشیا برای جلو رفتن و حرکت کردن استفاده می کند. همانطور که یک عنکبوت بین درخت های بزرگ تار خود را درست می کند، مرد عنکبوتی هم بین آسمانخراش های بزرگ نیویوک به بقا و فرمانروایی می پردازد.
وجود تعداد زیادی ضد قهرمان به هیچ وجه نمی تواند تضمینی برای موفقیت یک داستان سوپرهیرویی باشد.
اسپایدرمن تارهایش را به سمت ساختمان ها پرتاب کرده، از آن ها برای بالاتر رفتن استفاده می کند یا از تار متصل به پلتفرم استفاده کرده خود را به سمت آن پرتاب می کند. این قابلیت شاید مهم ترین رکن گیم پلی بازی اسپایدرمن را تشکیل دهد.
بیش از 60 الی 70 درصد بازی شما معلق در هوا و در حال «تار سواری» هستید. بخش اعظم جذابیت صحنه های سینمایی بازی نیز به حرکات آکروباتیک اسپایدرمن با تارهایش وابسته است. اگر این بخش مشکلی داشته باشد یا جذاب نباشد، کل زحمات سازنده تحت الشعاع قرار می گیرد.
سازندگان کاملاً بر این موضوع واقف بوده و توانستند بهترین خروجی ممکن را در بازی اسپایدرمن به نمایش درآورند؛ به گفته آنهایی که نسخه دموی بازی را تجربه کردند، تار سواری در نیویورک فوق العاده لذت بخش است.
در هر ثانیه از بازی انتخاب هایی در بخش های مختلف صفحه به نمایش در می آید و به شما می گوید که با زدن کدام دکمه به کدام پلتفرم تار پرتاب کنید.
خوشبختانه اینکه چگونه پلتفرم ها را انتخاب کرده یا چگونه تارسواری کنید به مهارت خاصی بستگی دارد. علاوه بر سرعت عمل بالا در انتخاب بهترین پلتفرم، شما باید نحوه و زمانبندی صعود و سقوط خود را درست معین کنید.
با اتصال تار به ساختمان و به سمت بالا پرتاب شدن، هنگامی که به نقطه اوج رسیدید باید به سمت زمین سقوط کنید و به لطف جاذبه، سرعت خود را زیاد کنید. شدت و مدت زمان اوج گیری درست می تواند شما را زودتر به مقصدتان برساند.
«چگونه همانند بتمن همه را از پای درآوریم: ویرایش عنکبوتی»
از همان اول که مبارزات بازی به نمایش درآمد همه از شباهت بیش از حد آن به سری بازی بتمن آرکهام گلایه کردند. با وجود آنکه اساس مبارزه با دشمنان از همان بازی بتمن برداشته باشه، اما ساز و کار متفاوت و حتی بهتری دارد.
در ظاهر مبارزات به گونه ای است که بدون تفکر دکمه ها را پشت هم می زنید اما ناگهان دشمنان به شما ضربه می زنند و شما باید جاخالی بدهید. سرعت و چابکی بسیار بالای اسپایدرمن ضربآهنگ مبارزات را زیاد می کند و تعدد دشمنان موجب می شود تا جاخالی دادن ضربات سخت تر از قبل شود.
اشیا محیط مبارزه نقش کلیدی در از بین بردن دشمنان دارد. اسپایدرمن می تواند آن ها را به سمت دشمن پرت کند یا با تار خود دشمنان را با اشیا بزرگ نابود کند. در ماشین، کپسول گاز یا بسته سیمان می تواند سلاح خوبی برای اسپایدرمن به حساب بیاید. خود اسپایدرمن نیز بسیار ماهر است و در انجام حرکات آکروباتیک کم نمی گذارد. حرکات بسیاری برای آزاد شدن وجود دارد که با کسب تجربه و ارتقای شخصیت خود می توانید به مبارزات تنوع بخشید.
چه چیزی غیر از ماموریت های اصلی وقت مان را پر می کند؟
همانطور که گفته شد شما می توانید در بازی تجربه کسب کنید و با استفاده از تجربه، قابلیت های متفاوتی کسب کرده یا مهارت خود را ارتقا دهید.
هر بار که سطح تان بالاتر می رود، در بخش منو تعدادی شرایط برای باز کردن لباس جدید نشان داده می شود. لباس هایی که تا حالا دیده شده شامل لباس نویر، اسکارلت اسپایدر، جنگ مخفی و تعدادی دیگر بودند.
افرادی که موفق به تجربه دموی بازی شدند می گویند هنوز حس می کنند دنیای اسپایدرمن آنقدر زنده نیست.
بیش از 10 ها لباس مختلف وجود دارد که هر کدام قابلیت مخصوصی دارند؛ مثلاً لباس اسکارلت اسپایدر می تواند تصویر هولوگرافیک از شما درست کند تا حواس دشمنان پرت شود.
برای بازکردن لباس ها باید Token جمع آوری کنید. مثلاً، با نابود کردن تبهکاران خیابانی تعداد Crime Token شما بیشتر می شود. برای کسب Landmark Token باید از جاذبه های توریستی و معروف نیویورک عکس بگیرید. اگر مقر دشمنانتان را پیدا کرده و آن ها را نابود کنید به شما Base Token تعلق می گیرد.
یک سری کوله پشتی در جای جای نیویورک وجود دارد که پیتر خیلی وقت پیش آن ها را مخفی کرده بود. با پیدا کردن آن ها می توان Backpack Token به دست آورید.
بعضی از این Token ها طرح های خاصی دارند که می توانند برای طرفداران جذاب باشد؛ مثلاً یکی از آنها مربوط به منوی رستورانی است که پیتر و مری جین برای اولین بار همدیگر را ملاقات کردند.
اسپایدرمن با من سلفی می گیری؟
تا حالا فکر کرده اید چه چیزی باعث می شود تا یک عنوان جهان باز موفق شود؟ جدا از تمام مسائل همچون گیم پلی یا گرافیک، محیط بازی باید واقعاً زنده باشد؛ گویی شما کنترل اسپایدرمن را در یک شهر واقعی با موجودات زنده برعهده گرفته اید. مردم باید نسبت به حرکات و رفتارتان واکنش نشان دهند و طوری طراحی شوند که در حال انجام کارهای روزمره خود هستند.
هنگامی که اسپایدرمن در خیابان ها تاب می خورد، مردم از پایین او را تماشا می کنند. اگر اسپایدرمن به آن ها نزدیک شد به او دست تکان می دهند یا حتی می خواهند با او سلفی بگیرند.
سازندگان اعلام کرده اند که اتفاقات رخ داده در ماموریت بازی، مستقیماً در اتمسفر نیویورک تاثیر می گذارد. با توجه به اینکه بسیاری از بازیکنان برای به دست آوردن Token وقت زیادی را در نیویورک می گذرانند، پس اهمیت آن کم نیست.
این شاید کوچک ترین قدم برای زنده کردن شهر بزرگی همچون نیویورک باشد. افرادی که موفق به تجربه دموی بازی شدند می گویند هنوز حس می کنند دنیای اسپایدرمن آنقدر زنده نیست. باید منتظر ماند و نظر مخاطبان را دید.
ناجی اسپایدرمن بی خوابی است
استودیو آمریکایی اینسومنیاک گیمز یکی از حرفه ای ترین استودیوهای بازی سازی مستقر در کالیفرنیا است. قدیمی ها آن را با سری بازی اسپایرو برای پلی استیشن 1 می شناسند. افرادی که کنسول پلی استیشن 3 داشتند مطمئناً با سری Resistance و Ratchet & Clank آشنایی دارند. همه موارد گفته شده جزو انحصاری های بسیار خوب به حساب می آمدند و در سبک خود حرفی برای گفتن داشتند.
آخرین اثر قابل توجه این استودیو بازی Sunset Overdrive است که عملکرد بسیار خوبی روی کنسول ایکس باکس وان داشت و نظر منتقدان را جلب کرد.
سپردن عنوانی همچون اسپایدرمن به این استودیو و سرمایه گذاری سونی روی آن به هیچ وجه بی راه نبوده و مطمئناً تیم خوش ذوق کالیفرنیایی می داند چگونه قهرمان نیویورکی را به دوران اوج خود بازگرداند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.