بررسی بازی Soulcalibur VI؛ احیای تیغه شمشیر
شاید بتوان یک سال اخیر را بار دیگر دوران طلایی بازیهای رزمی نامید و با نگاهی به عرضه عناوینی چون اینجاستیس ۲، دراگون بال و... به این نکته پی برد که ناشرین به سبک Fighting ...
شاید بتوان یک سال اخیر را بار دیگر دوران طلایی بازیهای رزمی نامید و با نگاهی به عرضه عناوینی چون اینجاستیس ۲، دراگون بال و... به این نکته پی برد که ناشرین به سبک Fighting توجه ویژهای کردند و سعی در احیای این ژانر نسبتا مرده دارند.
Namco که از دیرباز در این میدان حرفی داشته هم بیکار ننشسته و با عرضه قسمت هفتم سری تکن، راه خود را شروع کرد که البته به گمان عدهای کولاک چندانی در کار نبود. حال این ناشر به مناسبت ۲۰ سالگی یکی از فرنچایزهای رزمی خود یعنی سری Soulcalibur بار دیگر شمشیرها را از نیام برکشیده و مبارزان و سلاحهای عجیب و غریب آنها را به جان همدیگر انداخته تا سعی کند این سری را بار دیگر زنده کند.
خوشبختانه باید اعلام کرد که برخلاف نسخه هفتم تکن، Soulcalibur VI بازگشت آبرومندانهای برای این سری به حساب میآید.
- سازنده: Bandai Namco Studios
- ناشر: Bandai Namco Entertainment
- پلتفرم ها: پیسی، پلی استیشن ۴، ایکس باکس وان
- پلتفرم بررسی: پی سی
بازی Soulcalibur 6 بعد از وقفهای ۶ ساله نسبت به شماره پیشین خود عرضه شده و طرفداران این مجموعه از زمان لحظه ساخت این بازی، نگاه ویژهای به آن داشتند. نسخه پنجم بازی که برای کنسولهای نسل قبل عرضه شده بود، نتوانسته بود آنطور که باید دل هواداران را به دست بیاورد (بازی به خط داستانی بیست سال بعد رفته بود و تقریبا اکثر شخصیتهای قدیمی فراموش شده بودند و آیندهای که برای کاراکترها به تصویر کشیده شده بود، بسی مزخرف بود!).
فروش نسبتا ضعیف شماره پنجم نسبت به نسخ قبلی، این شایبه را به وجود آورده بود که دیگر خبری از این سری بازی نخواهیم شنید. بازی Soulcalibur 6 اما این شایعهها را ویران ساخته و با توجه به درسهایی که از شکست نسبی نسخه قبلی آموخته، توانسته پتانسیلهای خود را بهتر رونمایی کند.
بازی همانند چند سری قبلی خود دارای دو بخش داستانی است که یکی روایت اصلی بازی به شمار میرود و دیگری با نام فرعی Libra of Souls با ساخت یک قهرمان توسط گیمر و ورود آن به جهان بازی Soulcalibur 6 آغاز میشود.
بخش اصلی حالت داستانی بازی با توجه به ۲۰ سالگی این فرنچایز و مخاطبین جدیدی که شاید برای اولین بار به سمت دنیای این سری بازی میآیند، حالتی نیمه ریبوت به خود گرفته است! این ادعا به این معنی است که ناشر به زیرکی تمام داستان بازی اصلی را از ابتدا تاکنون دوباره بازگو میکند و با آوردن زوایای جدیدی به این خط داستانی، هم طرفداران قدیم را خوشنود نگه داشته و هم گیمرهای جدید و ناآشنا به سری را به خود جذب کرده است.
کاپیتان سروانتس در زمانهای قدیم (که در بازی به آن دوره Ancient Times گفته میشود، شمشیری موسوم به Soul Edge را یافته و بعد از دو تکه شدن این شمشیر (به علت سبک مبارزهای خود سروانتس) روحیه شیطانی این شمشیر جهنمی را نیز از آن خود میکند.
شمشیر Soul Edge در بازی همانند حلقه انگشتری سری ارباب حلقههاست و صاحب خود را به نیروهای پلید خود و استفاده از آنها نزدیک میکند و نیروی شیطانی خود را تا جایی که میتواند روی صاحب خود پیاده سازی میکند. برخی در برابر شمشیر و انرژی سیاهش میتوانند مقابله کنند و بیشتر افراد مغلوب شمشیر میشوند، حال یا به خواسته خود و برای رسیدن به هدفی و یا با سست شدن خوی انسانیشان.
افرادی در برابر سروانتس قد علم کردند و با او به مبارزه پرداختند اما هیچ کدام نتوانستند تا به امروز شمشیر را از بیخ نابود کنند و قدرت شیطانی این شمشیر بعد از رسیدن به شوالیهای به نام زیگفرید، در همه جای دنیا پخش شد.
با تبدیل زیگفرید و تبدیل شدنش به شوالیهای جهنمی به نام Nightmare، کمتر کسی میتواند جلودار شمشیر و صاحبش باشد، هرچند شاید بهتر باشد بگوییم که شمشیر خودش صاحب خانه است و فردی که او را حمل میکند، یک برده مطیع!
این نکته در طراحی و ساخت این سری بازی هم همیشه رعایت شده و اساسا فرنچایز Soulcalibur حول محور اسلحههای کاراکترها میچرخد و داستان شمشیرها را روایت میکند تا دستان حمل کننده آنها را. حتی در طراحی بازی، اول از همه یک اسلحه ساخته و پرداخته میشود و سپس تصمیم گرفته میشود که چه شخصیتی با چه جنسیت و سن و خصوصیتی، حامل آن باشد.
این ویژگی، وجه تمایز بازیهای Soulcalibur با تمامی همطرازان خود در بازیهای رسمی است و نبردی را که به گیمر ارائه میکند، عاری از مشت و لگد است و چکاچک شمشیرها و دیگر اسلحههای سرد را عرضه میکند.
- تاریخچه بازی SoulCalibur در اصل به بیش از ۲۰ سال پیش بازمیگردد، زمانی که یک بازی به نام Soul Edge برای دستگاههای ارکید در سال ۱۹۹۵ منتشر شد و نسخه بهبودیافته آن نیز با نام Soul Blade در بازار بینالمللی روی کنسول پلی استیشن ۱ عرضه شد. اما شروع اصلی تاریخ سری را اکثریت عنوان Soulcalibur میدانند که برای کنسول دریمکست عرضه شد و باید اذعان داشت که یکی از بهترین بازیهای این کنسول ناکام به شمار میرفت. با اینکه ناشر در آن زمان سعی کرد نسخه اول را برای کنسول پلی استیشن ۱ هم عرضه کند، اما عدم توانایی پردازندههای گرافیکی این کنسول باعث شد که گیمرهای طرفدار سونی هیچگاه نتوانند نسخه اول سری Soulcalibur را تجربه کنند.
تا پیش از نسخه ششم، باید اعتراف کرد که این سری بازی از یک گیمپلی سطحی (به مراتب آسانتر و کژوالتر از تکن) بهره میبردند و عموما هر گیمر ساده و حرفهای که کنترلر را بر دست میگرفت، بعد از نیم ساعت کلنجار رفتن با مکانیزم بازی، میتوانست تبدیل به اوستاکار شود.
نسخه ششم از این نقص فاصله گرفته و هرچند همچنان با دیگر بازیهای رزمی حرفهای همچون Street Fighter و یا سری دراگون بال فرسنگها اختلاف دارد، اما بازهم قدمی بزرگ به سوی حرفهای تر شدن برداشته و بازی را از آن حالت ناپختگی و سادگی همیشگی بیرون کشیده است.
مهارت اصلی سازندگان بازی اما نه لحاظ کردن این نکته، بلکه حفظ کردن روحیه قدیم حاکم در سری بازی بوده است. بازی Soulcalibur 6 کماکان برای گیمرهای نه چندان آشنا و مسلط به ژانر تجربه بسیار خوبی را رقم میزند و گیم پلی آن حس کاملا حرفهای بودن را به گیمر میدهد؛ این ویژگی در برخی بازیهای دیگر مثل DOOM کاملا حس میشود و از آن به عنوان یک حس خوب میتوان یاد کرد.
بازی Soulcalibur 6 المانهای تازهای به سیستم مبارزهای سه بعدی خود افزوده که برخی از آنها وامدار بازیهای جدید رزمی همچون مورتال کمبت و اینجاستیس هستند و عدهای نیز انحصار خود این اثر به شمار میروند.
به عنوان مثال مکانیزم Reversal Edge وارد بازی شده و دیگر مثل نسخههای قبلی، هیچ گیمری نمیتواند با عزلت نشینی و کنج میدان رفتن و صرفا دفاع کردن، برنده میدان باشد. در این حالت میتوان ضربهای جانانه به حریف وارد کرد و او را وادار کرد که از حالت دفاع در بیاید.
با فعالیت ویژگی Reversal Edge دو طرف دعوا در یک حالت اسلوموشن قرار گرفته و هر یک انتخاب میکنند که به کدام سمت حریف ضربه خود را پرتاب کنند و برنده این نیمچه دوئل جانانه، میزان سلامتی کاراکتر خود را حفظ میکند. جدا از این مورد، حالت Soul Charge را داریم که با پر شدن نواری خاص روشن میشود و برای مدتی کوتاه، ضربات کاراکتر شما را تا چند برابر مهلکتر میکند.
و در نهایت به Critical Edge میرسیم که چیزی شبیه به حرکات ویژه بازیهای جدید رزمی است و فنونی حرفهای و مرگبار به همراه کات سینی کوتاه روی حریف اجرا میشود. این ویژگیهای جدید در سبک و سیاق قدیم و کلاسیک بازی ترکیب شده و توانستهاند گیمپلی بازی را به سمت بهتر شدن پیش ببرند و تا حد زیادی نقصان آن را برطرف کنند.
خوشبختانه تمامی 22 کاراکتر (یا به بیانی بهتر 20 کاراکتر، چرا که سیاست طمع ورزی در اینجا هم اعمال شده و برخی کاراکترهای حاضر و آماده به صورت DLC قابل فروش هستند و در همان ابتدای امر قابل انتخاب نیستند) استایل و ضربات خاص خود را دارند و در هیچ یک از آنها موردی تکراری مشاهده نمیشود.
اسلحههای سرد این مبارزین آنقدر تنوع دارد که دل هر گیمری را به دست میآورد و حالت رئال بودن سبک مبارزات (که همگی با تکنیکهای طاقت فرسای موشن کپچر ضبط شده است) بازی را از آن روحیه تخیلی خود کمی دور کرده است. این سورئال بودن در کمتر بازی رزمی به چشم میآید و دنیای فانتزی و مبارزین واقعی Soulcalibur ترکیب ناهمگون زیبایی را پدید میآورند.
گیمپلی و مکانیزم بازی در بخش داستانی دوم یعنی Libra of Souls کمی تا قسمتی تفاوت به روی خود میبیند و با اضافه کردن یک سری چاشنی،سعی در بهبود این بخش نسبت به نسخههای قبلی دارد (بخش داستانی دوم از نسخه سومی که به بازی اضافه شده، همیشه مورد شماطت و سرزنش هواداران قرار گرفته است) اما در این بخش سازندگان نتوانستند رسالت خود را عملی سازند و همچنان با نقاط ضعف فراوانی روبرو هستیم.
اضافه نمودن المانهای RPG (نقش آفرینی) در این بخش و LevelUp شدن کاراکترها، دردی را درمان نکرده و کماکان خط داستانی بازی بسیار کسل کننده است. ماموریتهای فرعی که در حین سفر دور و دراز کاراکترتان در سراسر دنیا به تورتان میخورد نیز از اهمیت خاصی برخوردار نیستند و به علت محیط خشک و رسمی این بخش، هیچ جذابیتی در آن باقی نمانده است (برعکس عنوان Dragon Ball FighterZ که دقیقا همین بخش و گردش در دنیای داستانیاش، برگ برنده اصلیاش محسوب میشد) اصولا با اینکه داستان بازی Soulcalibur 6 زیباست ولی نوع روایت آن در هر دو بخش، نحوه غلطی را پیش میگیرد و با تمرکز بیش از حد روی دیالوگ محوری و روایت نوشتاری، مخاطب را خسته میکند. کمتر کات سینی در بازی دیده میشود (مگر در موارد خیلی خاص) و همین نکته تا حد زیادی به محتوا و قصه بازی لطمه وارد کرده است.
- از سری Soulcalibur تاکنون حدود ده بازی روی کنسولهای مختلف و موبایل عرضه شده و بر اساس آمار تمامی نسخههای اصلی این سری، به جز آخرین شماره آن یعنی همین عنوان ششم، در بازار بیش از یک میلیون نسخه فروش داشتهاند. نسخه ششم اما تا لحظه نوشتن این مطلب، فروش مطلوبی که ناشر انتظارش را میکشید نداشته و وضعیت مارکت آن، تبدیل به زنگ خطری برای آینده مبهم این سری شده است.
گرافیک بازی Soulcalibur 6 چشمنواز است و موتور Unreal Engine 4 توانسته این اثر را از منظر گرافیکی به حد اعلایی برساند. انیمیشنهای مبارزات و اجرای فنون روان هستند و طراحی کاراکترها همراه با حفظ موارد کلاسیک و رویکردی مدرن بوده و از آنها بهتر، محیطهای مبارزات (Stageها) است که به زیبایی هرچه تمامتر ساخته شدهاند؛ هرچند میتوان کوچک بودن و نقلی بودن برخی از این میادین مبارزه را نقطه ضعف دانست، به خصوص آنکه قابلیت Ring Out (بیرون کردن حریف و پرت کردن او به خارج از میدان) در این بازی گنجانده شده است.راستی تا یادم نرفته بگویم که در برخی مبارزات شاهد تبدیل روز به شب و یا تغییرات آبوهوایی هستیم که محیط بازی را بسیار پویا میسازد و از آنسو ایراد دیگری که میتوان به این میادین نبرد گرفت، چند بخشی نبودن آنها و عدم رعایت درست و حسابی قوانین فیزیک در آنهاست.
صداگذاری بازی تعریف چندانی ندارد و تنها حسنی که در آن دیده میشود استفاده از برخی صداهای آشنا برای طرفداران سری است و البته دیالوگهایی که قبل از شروع مبارزات بین دو طرف رد و بدل میشود و هم سرنخی داستانی از پیشینه هر دو دارد و هم کل کلهای بامزهای از داخل آنها در میآید. موسیقی حماسی بازی مثل همیشه بینظیر است و برای هر مکان مبارزه یک قطعه موسیقی ساخته شده که نبرد را حماسیتر میکند.
بازی Soulcalibur 6 توانسته با بازگو کردن داستان اصلی و هسته این سری که برای بسیاری از گیمرهای امروزی ناآشناست، دوران جدیدی را برای این فرنچایز در آستانه بیست سالگی خود رقم بزند و سازندگان بازی موفق شدند که به معنای واقعی کلمه «پیشرفت» را در نسخه ششم پیاده سازی کنند و آن را یک سر و گردن بالاتر از نسخه قبلی در بیاورند.
حضور کاراکترهای قدیمی و چند کاراکتر جدید که جملگی به روحیه کلاسیک این سری وفادار هستند هم طرفداران قدیم را راضی نگه میدارد و شاید اگر برخی سیاستهای طمعکارانه در ارائه کاراکترهای قابل انتخاب در بازی نبود، طرفداران از سر و کول بازی بالا هم میرفتند!
در نهایت باید گفت که اگر به ژانر مبارزهای علاقه دارید، Soulcalibur 6 را از دست ندهید، به ویژه آنکه بخش آنلاین بازی نیز به هیچ وجه مشکلات تکن ۷ و اعتراضاتی که در پی به همراه داشت را ندارد و میتواند ساعتها سرگرمتان کند و یا به تعبیر من از مبارزه آنلاین بهتر، نبرد با دوستتان در کنار همدیگر است. کل کل بازیهای رزمی مزهای دارد که در بازی Soulcalibur 6 نهایت طعم خود را ندارد، ولی به اندازه کافی لذتبخش است.
- گرافیک خوب
- موسیقی بینظیر
- اضافه کردن المانهای جدید و حفظ شاخصههای کلاسیک بازی
- وجود بخش Museum و آشنایی با تاریخچه این سری
- کنترل نرم و روان
- ساخت شخصیت دلخواه با کلی Option
- بخش آنلاین قوی
- مشکلات نوع روایت داستان بازی که بیشتر بر مبنای نوشتار است
- صداگذاری نه چندان خوب
- محیطهای کوچک مبارزه
- فاصله داشتن با استاندارد بازیهای مبارزهای چالشی
- نبود برخی کاراکترها و فروش مجزای آنها
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
برسی ویدئو یی چرا قرار نمیدین
سعیمونو خواهیم کرد که برای اکثر بازی های مطرح بررسی ویدئویی هم بگذاریم خواننده گرامی
عکساش حوصلمو سر برد چه برسه به بازیش
عکسا اگر تکراری هستند برای اینه که بازی سبکش فایتینگ هست و زیاد تنوع نمیشه توش داد به جز طراحی کاراکترها و طراحی مکان های مبارزه که این بازی توی بخش کاراکتر کم داره ولی از حیث مکان های مبارزه و.... انصافا خوب عمل کرده
شاید آمار فروش پایین باشه اما به تجربه ش می ارزه، یادم نمیاد توی این بیست سال بازی فایتینگی اومده باشه و نخریده باشم، تا آخری که تکن هفت و اینجاستیس دو بود، اما اینو نگرفتم، میدونی چرا؟ Dollar ?
دراگون بال فایترز رو این وسط فراموش نکنین که از بهترین بازی های فایتینگ هست.
والله من نسخه کرک شدش رو برا pc دانلود کردم کارکترشو درست کردم یکی دوتا راند باهاش بازی کردم خسته شدم ازش یه مرحله رو که رد میکنی انقد سوال ازت میپرسه خسته میشی. گرافیکشم چنگی به دل نمیزنه اگه کنسول داری زیاد دنبالش نباش اونطوری که فکر میکنی نیست.
از قدیم هم جذابیت این بازی به روایت داستانی اصیل ژاپنیش، شخصیت پردازی های واقعی قهرماناش با قدرت های ماورایی و سورئالشون بود که یه ناهمگنی جذاب و رویا گونه رو بوجود میاورد! برای من دراپ کردن حریف از زمین مبارزه همیشه جذاب ترین بخشش بوده :)