دیجیکالا دیگر به نیروهای فنی خارجی متکی نیست
دیجیکالا پلتفرم «سوپرنوا» را توسعه داد تا بتواند گسترش پذیری داشته باشد؛ گسترسی که هدف آن جذب ۲۰۰ میلیون کاربر و ۱۰۰ هزار فروشنده است. ولی شخصی که دیجیکالا را به سمت توسعه پلتفرمی جدید ...
دیجیکالا پلتفرم «سوپرنوا» را توسعه داد تا بتواند گسترش پذیری داشته باشد؛ گسترسی که هدف آن جذب ۲۰۰ میلیون کاربر و ۱۰۰ هزار فروشنده است. ولی شخصی که دیجیکالا را به سمت توسعه پلتفرمی جدید و توسعهپذیر سوق داد کسی نیست جز «سهیل مقدم»؛ شخصیتی کاریزماتیک که علیرغم ۵۰ سال سن، خوب میداند چطور با جوانترها کنار بیاید.
او یک سالی میشود که معاون ارشد فناوری دیجیکالاست. البته از سال ۹۱ که سرآوا در دیجیکالا سرمایه گذاری کرد هم معاون فناوری سرآوا بود و میگوید همواره عملکرد دیجیکالا را زیرنظر داشته است. مقدم فارغالتحصیل رشتههای فیزیک الکترونیک از دانشگاه تهران است اما در جوانی به آمریکا مهاجرت میکند و کارش را در ایالات متحده آغاز میکند. او در زمان ایجاد حباب داتکام، در فضای استارتآپی آمریکا مشغول به کار بوده است. ۷ سال پیش به ایران سفر میکند تا در مراسمی شرکت کند؛ سفری که باعث میشود هم با همسرش آشنا شود و هم با «سعید رحمانی»، مدیرعامل سرآوا پارس.
دو آشنایی، باعث ماندگار شدن مقدم در ایران میشود
این دو آشنایی، علت ماندگار شدنش در ایران و البته آغاز حضورش در سرآوا به عنوان معاون تکنولوژی این شرکت سرمایهگذاری بود و از آن به بعد، کارش میشود کمک به استارتآپهایی که سرآوا در آنها سرمایهگذاری میکند؛ هرچند میگوید از همان ابتدا دیجیکالا برایش چیز دیگری بوده است. به گفته خودش عاشق سعید و حمید محمدی و البته سعید رحمانی است چون اینجا فرصت ایجاد یک تغییر بزرگ در اختیارش قرار گرفته؛ فرصتی که در این ابعاد در آمریکا برایش وجود نداشته است:
«درست است که در آمریکا آدم خوب پول در میآورد اما آمازون، کریگلیست، توییتر و فیسبوک آنجا انجام شدهاند. برای انجام دادن کارهای بزرگ، فرصتها در مکانهایی است که این شرکتها آنجا حضور ندارند. علاقهام این بود که بتوانم دستاوردی داشته باشم و حالا هم به نظرم بزرگترین کاری که در زندگیام انجام دادم، تغییر پلتفرم دیجیکالاست.»
«بزرگترین دستاورد زندگیام، تغییر پلتفرم دیجیکالاست»
مقدم یکی از صریحترین و شاید بتوان گفت صادقترین افرادی است که در اکوسیستم استارتآپی ایران کار میکنند؛ خصوصیتی که شاید دلیل آن، تجربه چندین سال زندگی خارج از ایران باشد. برای مثال وقتی از او میپرسم چرا نام پلتفرم جدید دیجیکالا «سوپرنوا» (ابرنواختر) انتخاب شده که در اصل به معنای زمانی است که یک ستاره با انفجاری بزرگ به زندگیاش پایان میدهد، خیلی ساده میگوید که اصلاً در ابتدای این پروژه در مفهوم این نام عمیق نشده بودند:
«هر کار بزرگی که قرار است دستهجمعی انجام شود، باید نام داشته باشد. در نهایت یک اسم نیاز است تا آدمها حول محور آن متمرکز باشند. بله، ابتدا متوجه نشده بودیم که این نام به مرگ یک ستاره اشاره میکند. واقعیت هم این است که صرفاً یک نام زیبا و باحال برایمان مهم بود.»
توسعه پلتفرم سوپرنوا
سهیل مقدم عقیده دارد که شفافیت، یکی از اصول بزرگ زندگی است و به همین دلیل خیلی ساده میگوید که دیجیکالا در تمام این سالها رشد خوبی داشت اما تکنولوژیاش قابل قبول نبود: «تکنولوژی ما پابهپای عملیات، مارکتینگ و بقیه بخشها پیش نمیرفت. برای دو دیپلوی باید یک هفته برنامهریزی میکردیم و ۲ کدچنج انجام میدادیم. اما امروز به نقطهای رسیدهایم که روزانه ۳۰۰ دیپلوی انجام میدهیم. البته هنوز ابتدای کار هستیم، اما عقیده دارم امروز تکنولوژی ما واقعاً خوب است؛ چون پایه و زیرساخت قوی داریم.»
معاون ارشد فناوری دیجیکالا عقیده دارد که تغییر پلتفرم دیجیکالا باید زودتر انجام میشد و محدودیتهای پلتفرم قدیمی، بارها تبدیل به عوامل محدود کننده کسبوکار شده است. این محدودیت به حدی بوده که برای یک تغییر ساده در مارکتپلیس، همه تیمهای دیجیکالا باید با هم هماهنگ میشدند. این در حالیست که مقدم میگوید در تجارت الکترونیکی اگر گسترش نداشته باشید جا را برای رقیب باز کردهاید:
«ابتدای سال ۹۶ که من هنوز رسماً در سرآوا بودم، مدیران سرآوا و دیجیکالا برای برنامهریزیهای آتی و گسترش فعالیت دیجیکالا جلسهای تشکل دادند. در آنجا پیشنهادهایی در مورد مارکتپلیس مطرح میشد، و سپس من و حمید محمدی توضیح میدادیم که پلتفرم نرمافزاری دیجیکالا منسوخ شده است. در واقع هر کار فنی که میخواستیم انجام بدهیم پلتفرم قدیمی سد راه میشد. پلتفرم به جایی رسیده بود که ریفکتور هم نمیشد. هارد کد داشت و با یک تغییر، استدلالهای کسبوکار به هم میریخت. در زمانهای پروموشن، سایت ساعتها از کار میافتاد. از کار افتادن به دلیل این بود که پلتفرم قدیمی موارد خیلی مهمی مثل Monitoring، Alerting و Error Handling را اصلاً نداشت.»
«یک ترابایت رم، نشان دهنده پرچم قرمز است»
در واقع تیمی که پلتفرم اولیه دیجیکالا را پشتیبانی میکردند، پلتفرم بعدی را با دانش و توانایی خودشان ساخته بودند؛ پلتفرمی که اگرچه برای دیجیکالا در سال ۹۴ هنوز قابل قبول و کارکرد بود اما در سال ۹۶ و زمانی که مارکتپلیس فعالیت رو به رشدی داشت، تبدیل به یک عامل محدودکننده شده بود:
«در نهایت هم به نتیجه رسیدیم که این پلتفرم کشش ندارد. در زمانهایی که پروموشن داشتیم سرور با رم ۱ ترابایت میخریدیم. یک ترابایت رم، خودش نشان دهنده پرچم قرمز است؛ یعنی ما تا آخر اسکیل آپ کردهایم. تمام ایندکسهای دیتابیس در حافظه است و باز هم سایت از کار میافتاد. سعی کردیم که مشکلات پلتفرم قبلی را حل کنیم اما واقعاً نشد. در نتیجه بهترین مکانیزم ممکن، بیگبنگ یعنی ساختن و جایگزین کردن پلتفرم بود.»
«اگر وارد حوزه مارکتپلیس نمیشدیم، معلوم نبود امروز اولین کسبوکار تجارت الکترونیکی کشور باشیم»
سوال مهم اینجاست که چرا دیجیکالا پیش از راهاندازی مارکتپلیس، پلتفرم نرمافزاری خودش را تغییر نداده بود؟ مقدم در پاسخ به همین پرسش میگوید:
«مارکت پلیس باید انجام میشد چون باید وارد آن بازار میشدیم. فروشگاههای اینترنتی دیگر در ایران همین رویکرد را در پیش گرفته بودند و ما اگر همین کار را نمیکردیم معلوم نبود امروز هنوز هم اولین کسبوکار حوزه تجارت الکترونیکی کشور باشیم. مشکلات هم به هر حال وجود داشتند. سایت هم قبل از مارکتپلیس از کار میافتاد و هم بعدش. امروز اما آنقدر DevOps و Monitoring ما حرفهای است که چنین اتفاقی نمیافتد. در آن زمان سایت از کار میافتاد چون ElasticSearch به جای برداشتن بار، خودش روی سایت بار میگذاشت و پلتفرم از کار میافتاد. Error Handling وجود نداشت؛ وقتی که با Kibana بررسی میکردیم میدیدیم که ۵ هزار خطا وجود دارد. اینجاست که از خودتان میپرسید من چه چیزی را میخواهم حل کنم؟ اما امروز خطاها درست مانیتور میشود، خطاها برای توسعهدهندگان ارسال و حل میشوند. در واقع ما امروز یک پلتفرم تکنولوژی ۱۰۰ درصد حرفهای هستیم.»
پلتفرم سوپرنوا حالا این فرصت را برای دیجیکالا به وجود آورده که در حراجهای مربوط به جمعه سیاه یا پروموشن یلدا، ۵ برابر حجم ترافیک سالهای گذشته را تحمل کند. این در حالیست که یک سال پیش، جمعه به خرید (بلک فرایدی) دیجیکالا به مشکل خورد و سایت از کار افتاد. آنجا بود که مدیران این فروشگاه متوجه شدند صرفاً سه هفته تا یلدا و پروموشن اصلی دیجیکالا در سال، فرصت دارند تا مشکل را حل کنند:
«جمعه به خرید سال گذشته من و حمید محمدی در اتاق قدم میزدیم و منتظر بودیم تا زمان پروموشن شروع شود. سه دقیقه بعد از شروع، سایت از کار افتاد. فقط سه هفته تا یلدا زمان داشتیم تا مشکلات پلتفرم قدیمی را برطرف کنیم. در این سه هفته با تیم دات.نت که تخصصاش پلتفرم قبلی بود و امروز بیشترشان اینجا نیستند، کارمان شد استفاده از ابزارهای مانیتورینگ برای رفع خطاها. در این زمان کوتاه بعضی از مشکلات مهممان را حل کردیم و در یلدا هم سایت از کار نیفتاد.»
استفاده از فناوری متنباز
دیجیکالا علاقه دارد تا واژههای «سوپرنوا» و «Open Source» را کنار همدیگر بچیند. در خرداد ماه، زمانی که دیجیکالا در مراسمی رسماً اعلام کرد که خصوصیات سوپرنوا چه هستند و حالا دیجیکالا ظرفیت سرویسدهی به ۲۰۰ میلیون کاربر را پیدا کرده، اسلایدی به نمایش کشیده شد که واژه Open Source بزرگترین کلمه در آن است.
در ماههای بعدی هم اگر در رویدادهای مختلف از جمله «کنفرانس تکنولوژی دیجیکالا» شرکت میکردید باز هم پاسخ مشخصی در خصوص متن باز بودن یا نبودن پلتفرم سوپرنوا به دست نمیآوردید.
مقدم اکنون در پاسخ به این سوال که باید سوپرنوا را متن باز بدانیم یا خیر، میگوید که کل پلتفرم هیچ زمان به شکل متن باز منتشر نمیشود و درست نیست اگر از لفظ «پلتفرم متن باز سوپرنوا» استفاده کنیم. در واقع، خود پلتفرم است که با فناوریهای متن باز توسعه پیدا کرده و میکند:
«یکی از نکات اصلی این پلتفرم، استفاده از تکنولوژیهای متن باز است. به این دلیل که Open Sourceها جوامع بزرگی دارند. منظور ما این نبود که کل پلتفرم سوپرنوا را Open Source میکنیم اما تکههایی از این پلتفرم را متن باز میکنیم و اولین کاندیدا برای اینکار، ORM ماست. متن باز کردن بخشهایی از پلتفرم چیزی است که واقعاً به آن علاقه داریم. اما اینکه تمام کسبوکارمان را Open Source کنیم، احتمالاً هیچوقت اتفاق نمیافتد. به هر حال برخی موارد، خصوصیات رقابتی ما هستند.
سوپرنوا پلتفرمی است که با ابزارهای متن باز توسعه پیدا کرده و حالا راحتتر میتوان از آن نگهداری کرد. از طرفی به شکل دائم بهبود پیدا میکند. شاید آن اسلاید درست نبوده باشد اما من هیچوقت نگفتهام که کل پلتفرم Open Source خواهد بود. ما در واقع بخشهایی از پلتفرم را منتشر میکنیم تا وظیفه خودمان نسبت به جامعه متن باز را انجام داده و در واقع به همین جامعه، چیزی پس داده باشیم.»
«امروز من فکر میکنم دیجیکالا یک برند تکنولوژی شده است»
در پلتفرم سوپرنوا، دیجیکالا ORM خودش را طراحی کرده است. این یکی از مواردی است که مورد انتقاد جامعه برنامه نویسان ایرانی قرار گرفته بود چرا که آن را هدر دادن وقت و پول میدانستند. با این حال مقدم در پاسخ به چرایی توسعه یک ORM اختصاصی میگوید نسخه فعلی با توجه به نیازهای دیجیکالا توسعه پیدا کرده و نسخه قبلی، دارای مواردی بوده که این فروشگاه به آنها نیازی ندارد. همین مسئله باعث شده تا زمان پاسخ (Response Time) به میانگین ۲۰ میلیثانیه برسد:
«شاخص عملکردی که من برای زمان پاسخ تعریف کردهام ۲۰ میلی ثانیه است. این البته به معنای آن نیست که شما در خانه با هر اینترنتی چنین سرعتی را دریافت کنید؛ به معنای آن است که وقتی درخواست به سرور رسید، پاسخ به بیرون به شکل میانگین در ۲۰ میلیثانیه داده شود. برای همین کنترلرها باید بهینه سازی شود و از هر کجا که میتوانید باید وزن را کاهش دهید. بله ORM وجود دارد اما آنها موارد اضافهای دارند که به درد ما نمیخورد. از طرفی کاستیهایی هم دارند که ما به آنها نیاز داریم.
ORM فعلی ما، کش ما را هم مدیریت میکند. بالای ۹۵ درصد Readهای ما از کش است. دیتابیس ما اصلاً جوین ندارند. تمام دیتابیس ما، از دید من، بیشتر یک بکآپ سیستم است. این را مقایسه کنید با سال گذشته که دیتابیس سرور ما یک ترابایت رم داشت و ایندکسها همه در حافظه لود شده بود. امروز در این دیتابیس جوینی وجود ندارد. پس احتیاج داشتیم تا ORM خودمان را داشته باشیم و حتی فریمورک خودمان را هم داریم و از فریمورک فالکون یا لاراول استفاده نکردهایم.»
انتقال تجربه از خارجیها
دیجیکالا بیشتر از یک سال است که چند نیروی خارجی در بخشهای مختلف استخدام کرده است که مخصوصاً در ماههای اخیر میتوان آنها را در مراسمهای این شرکت دید. اما چطور شد که دیجیکالا علاقهمند شد تا نیروهای خارجی فنی استخدام کند و امروز، پس از توسعه پلتفرمی به اسم سوپرنوا، دیجیکالا همچنان چقدر به نیروهای خارجیاش متکی است؟ مقدم در پاسخ میگوید:
«نیروی خارجی آمد چون ما که خودمان قدیمیهای این حوزه در ایران بودیم به آخر خط رسیده بودیم»
«علاقه وجود داشت اما همین علاقه از یک مرحلهای به بعد، تبدیل به ناچاری شد. دیجیکالا بزرگترین شرکت در حوزه تجارت الکترونیکی کشور است و تکنولوژی یکی از پایههای آن است. همین شرکت به چالشهایی میخورد که باید حل شوند؛ همه تلاشمان را میکنیم و مشاوره میگیریم تا مشکل را حل کنیم اما در نهایت میبینیم که ما خودمان قدیمیهای این حوزه در ایران هستیم، در حالی که نیاز به کسی داریم که تجربه بیشتری از خودمان داشته باشد. وقتی به آخر تجربه رسیدیم و نمیتوانستیم مشکلات را حل کنیم، به دنبال کسانی گشتیم که بتوانند چنین تغییری را بیگبنگی ایجاد کنند. گشتن از داخل شروع شد. من به دلیل داشتن تجربهای مشابه در یکی دیگر از استارتآپهای ایرانی، توانایی راهبری بیگ بنگ را داشتم اما به دنبال کسانی بودیم که از نظر فنی بتوانند کار را جلو ببرند.
وقتی در داخل به نتیجه نرسیدیم به سراغ بیرون رفتیم. در نهایت هم زمان زیادی طول کشید تا آنچه به دنبالش بودیم را پیدا کنیم چون حتی بیرون از ایران چنین تجربهای به شکل گسترده وجود نداشت. با افراد زیادی مصاحبه کردم؛ از معاون مهندسی فلیپکارت گرفته تا مدیر فنی Olmart. نتوانستم کسی را پیدا کنم که چنین کاری را به این شکل انجام داده باشد اما ۴ نفر از بهترینهایی که میتوانستیم را استخدام کردیم.»
او اکنون عقیده دارد که کلید موفقیت، هماهنگ کردن و انتقال تجربه کارمندان خارجی به کارمندان ایرانی است. مقدم به ۴ نیروی فنی برتر خارجی و همچنین قراردادهای کوتاهمدت آنها اشاره میکند و میگوید که از اواخر سال گذشته تا کنون ۴ نفر نیروی قدیمی دیجیکالا آموزشهای لازم را برای جایگزینی نیروهای خارجی دیدهاند:
«این اشتباه بسیار بزرگی است که کسبوکارتان را به نیروی خارجی گره بزنید. واقعیت هم این است که اینجا محدودیتهایی وجود دارد. واقعیتِ کسبوکاری هم این است که باید تجربه را به داخل منتقل کنیم و اگر غیر از این باشد، لنگ میمانیم. یکی از چالشهای اصلی من، ایجاد حس رضایت و موفقیت در تمام نیروهاست؛ چه خارجی و چه داخلی. ماموریت من امروز این است که اتکای ما به نیروی خارجی به صفر برسد. این سیاست در کل دیجیکالاست نه فقط در قسمت فناوری. ما باید از تجارب نیروهای انسانی کشورهای دیگر استفاده کنیم و این تجارب را به کشور منتقل کنیم. چطور آمریکاییها و اروپاییها و حتی چینیها میتوانند مغزهای ما را جذب کنند و بهترین استعدادهای ما را به خدمت بگیرند؟ ما هم باید بتوانیم چنین کاری را انجام دهیم و مغزهایشان را جذب کنیم.»
مقدم وارد نشدن تجربه به ایران را یکی از مشکلات راکت اینترنت میداند: «این دقیقاً یکی از مشکلات بامیلو است. بامیلو بکاند و فرانتاند مشخصی دارند که به آلیس و باب معروفند و متعلق به راکت اینترنت است. در واقع توسعهدهندگانی که در آن مشارکت میکنند در برلین هستند. آنجا مشغول توسعه چیزی هستند که هم برای بازار ایران باشد هم نیجریه و مالزی. اینطور نمیشود و به نظر میرسد آنها اصلاً برنامه بلند مدت ندارند. اما ما دیجیکالا هستیم و خودمان از صفر با توجه به نیازهای همین کشور پلتفرم را طراحی کردهایم و میخواهیم آمازون ایران باشیم.»
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
این همه امکانات و دفتر مجهز برای شرکتی که 10 تا گوشی از برندهای متفرقه داره و رو اورده به فروش مواد غذایی یکم زیاده. نمیدونم چه بلایی سر دیجی کالا اومده ولی ای کاش به جای تبلیغ در دیجیاتو یک تیم خوب تشکیل میدادین نه چند تا کارمند با عروسک و لیوانهای رنگی. ادای گوگل و امازون رو در اوردن خیلی فرق داره تا مثل اونها بودن. فقط مونده فروش کبریت و چسب زخم با دکمه پیراهن تکی یا خلال دندون تکی
۲۰۰ میلیون کاربر؟ یعنی چند نفر پریشب اومده بودن تو سایتتون که تا ساعت ۲ نمیشد هیچ کاری کرد؟ احتمالاً از کشورای همسایه اومده بودن انار بخرن مثلاً :))))
۲۰۰ میلی