یادداشت: بومیسازی و آنچه به آن چسبیده است!
نویسنده این یادداشت «امیر ناظمی» رییس سازمان فناوری اطلاعات و معاون وزیر ارتباطات است. میراث رفتار دولتها در ایران به گونهای است که وقتی صحبت از هر امری میشود، واژهها به اندازهی کافی میتواند مخاطب ...
نویسنده این یادداشت «امیر ناظمی» رییس سازمان فناوری اطلاعات و معاون وزیر ارتباطات است.
میراث رفتار دولتها در ایران به گونهای است که وقتی صحبت از هر امری میشود، واژهها به اندازهی کافی میتواند مخاطب را موافق یا مخالف سازد.
به عنوان مثال کافی است از واژه «بومی» یا «بومیسازی» در پست خود در شبکههای اجتماعی استفاده کنید تا میزان مخالفتها را و نوع مخالفتها را مشاهده کنید. مخالفتها با استناد به رفتار گذشتهی دولتها است. در ذهن مخاطب «بومیسازی» معادل میشود با رانتدهی به تیمها و گروههایی که میتوانند با دولتیها ارتباط برقرار کنند!
امروز استفادهی کاربران از برخی از اپهای موبایلهای اندرویدی نیز مشابه با آیفون دچار مشکل شدند. برخی از افراد این چالش را به گونهای گسترش دادند که میتوانست تا حد بحران پیش رود. این ایده که اگر چنین رفتاری برای سایر اپها نیز ادامه یابد، این پرسش را طرح میکرد که در صورت تحقق چنین عملی، آیا کلیهی اپها ناکارآمد خواهد شد؟
بر اساس چالش پیش آمده لازم بود تا این اطمینان به شهروندان داده شود که در بدترین حالت، بر اساس فعالیتهایی که در سالهای پیش بر روی نسخه اپن سورس اندروید انجام شده است، سیستم عاملی که رفع کننده حداقل نیازها باشد، هماکنون وجود دارد؛ هر چند به این معنا نیست که خود به استقبال خودتحریمی برویم.
برای پرهیز از آنکه بخش خصوصی و غیردولتی که فعالیتهایی را نیز در این خصوص انجام داده است، از بازی حذف نشوند، و بازی تبدیل به یک بازی صرفا دولتی نشود، تلاش کردم تا در توییت از تمامی گروهها بخواهم به صورت مشارکتجویانه محصولات جایگزین خود را نیز اعلام نمایند. بر اساس این فکرها بود که توییتی نوشتم با این متن:
«دوسال است که پژوهشگاه فاوا در حال طراحی سیستم عامل بومی است تا تابآوری فضای مجازی کشور در برابر تروریسم اقتصادی آمریکا تقویت شود.
تا ساعاتی دیگر، فراخوانی برای همکاری متخصصان در این زمینه منتشر میشود تا #همهباهم از کسبوکارهای بومی در برابر یکجانبهگراییها دفاع کنیم. راه سخت اما ناگزیر است!»
اما پاسخهایی متنوع در توییتر دریافت کردم. توییتهایی که بخش عمدهی آنها صرف نظر از ادبیات متنشان که توهین یا حمایت باشد، متمرکز بر مواردی بود که بیش از هر چیز حاصل تجربیات نامطلوب گذشتهشان بود.
خود را که جای این مخاطبان و هموطنان میگذارم، حق را به آنها میدهم تا دغدغههایشان را با صدای بلندتر بر من مدیر دولتی فریاد بزنند. به همین دلیل لازم بود تا توضیحات زیر را برای آن که هم خودم یادم نرود و هم من و همکارانم در وزارتخانه به آن پایبندتر شویم مکتوب نمایم:
۱-تابآوری: توسعهی نرمافزارها، سیستمهای عامل یا اپلیکیشنها بیش از هر عاملی تابع کاربران آن است. بدیهی است که هر چه کاربران یک اپلیکیشن افزایش مییابد، ظرفیت بالاتری برای ارتقاء کیفیت مییابد.
به عنوان مثال اصلیترین الگوریتمهایی که گوگل را از سایر موتورهای جستجو برجسته و متمایز میسازد، متکی بر رفتار تعداد بالای کاربران است، و این امر گوگل را غیرقابل رقابت کرده است.
به این ترتیب بدیهی است که وقتی سیستم عاملی با تعداد کمی کاربر روبهرو میشود، امکان توسعه کمتر مییابد. به همین دلیل بدیهی خواهد بود که این سیستم عامل به اندازهی سیستم عاملهایی با بازار جهانی کاربرپسند نخواهد بود، اما ویژگی آن افزایش تابآوری است؛ یعنی وقتی راهها بسته میشود، میدانیم که سیستم عاملی وجود دارد که میتواند مشکلات پایه را حل کند. کسی نه ادعای آن را دارد که میتواند جایگزینی جهانی باشد، نه اساسا اگر کسی چنین ادعایی کند، در دنیای فناوری معنایی خواهد داشت.
۲-اختراع چرخ: برای ایجاد یک سیستم عامل بومی نیاز نیست تا از ابتدا آغاز کنیم. آن چیزی که امروز هم آماده شده است، متکی بر نسخه متنباز اندروید بوده است. سالها واژهی بومیسازی یادآور برنامههایی بوده است که چرخ را از ابتدا اختراع میکردهاند.
پرهیز از اختراع چرخ در خصوص این پروژه پیشفرض ما خواهد بود. همچنین استفاده از متنبازها و تخصص فعالان آنها.
۳-پولپاشی: پروژههای بومی اما یادآور توزیع پولهای دولتی نیز بوده است. به همین دلیل است که برخی از انتقادات و پیشبینیها چشم دارند به پیامد این حرف در توزیع پول به نورچشمیها!
به همین دلیل سخنی از پروژه دادنها و پول دادنها نبود و نیست. این توییت فراخوانی بود برای شناسایی آنها که کاری انجام دادهاند، آنها که امروز محصولشان آماده است و میتواند در شرایط خاص مورد استفاده قرار گیرد.
هرچند چنین سیستمهای عاملی به دلیل کنترلپذیر بودن ارتباطات و اطمینان از نداشتن درهای پشتی میتواند در فعالیتهای خاص یا برای افراد سیاسی مورد استفاده قرار گیرد. به عبارت دیگر کارکردهایی فراتر از شرایط تحریمها نیز دارد.
۴-دخالت دولتیها: بومیسازی در ذهن مخاطب یادآورد مداخله دولت نیز هست. فراخوان یاد شده اما به دلیل استفاده از محصولات بخش خصوصی بود که منتشر شد؛ یعنی حداقل مداخلهی دولت.
در مجموع واژهها تاریخ خود را در جوامع پیدا میکنند. متاسفانه رفتارهای تاریخی در کشور ما به گونهای شده است که «بومیسازی» تبدیل به واژهای شده است که میتواند موضعگیریهایی همراه با مخالفت را ایجاد نماید.
امیدوارم روزی با رفتارهای صحیح بشود این تجربیات نامطلوب را پاک کرد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
شما فقط اینقدر دست اندازی نکنید برای شرکت ها. خودشون میدونن چطور کار ها رو پیش ببرند. دولت مثل یک پیر خرفت میمونه که نمیتونه پاشه . بعد حتی میخواد در رو باز کنه برای آدم . حتی همون در باز کردنش هم وقت آدم رو میگیره
اگه بحث استقلال کامل وسط باشه اول باید یه زبان ماشینی و برنامه نویسی تعریف بشه از ابتدا و بعدش برمبنای اون سیستم عامل نگاشته بشه وگرنه چه فایده داره بر اساس همون اندروید ما سیستم عامل ارائه بدیم دسترسی به کاربردهای حیاتی اندروید هم برامون محدود بشه و بریم پورت و ای پی برای تحریم نشدن محدود کنیم
والا خیلی از مواردی که عنوان شده در واقع دارای مشکل هست:
اول از همه تاب آوری که شاید منطقی ترین بخش این یادداشت باشه. اما اون هم در واقع به معنای جدا شدن از جامعه جهانی هست. مثل سیستم عامل کامپیوتر یا سیستم عامل موبایل بومی. این ها اگر قرار باشه در شرایط سخت تحریمی اطمینان بخش باشن باید در واقع اتصالی به اینترنت جهانی نداشته باشن که در عمل میشه همون اینترانت ملی که خب چند ساله که به همه مدل مخالفت از طرف جامعه باهاش شده. مسئله فقط روشن شدن گوشی نیست. این گوشی باید استانداردهای مورد نیاز جامعه رو هم تامین کنه.
در مورد اختراع چرخ هم توضیحات کافی هست و خودش نشون دهنده این هست که بومی سازی به این معناست که ما بیایم یه چیزی رو از وسط برداریم توسعه بدیم تا فقط همون نیازهای اولیه رو پاسخگو باشه. اما ذات بومی سازی به این معنی نیست. بومی سازی یعنی به نحوی این نرم افزار رو ویرایش کنیم که نیازهای مردم ایران رو به خوبی پاسخگو باشه. اون هم نیازهایی که تا الان با نرم افزارهای موجود رفع نشده باشه.
در مورد پول پاشی هم که در واقع نویسنده داره خودش رو گول میزنه. پول پاشی هم می تونه قبل از توسعه نرم افزار انجام بشه هم بعدش. چه فرقی داره. وقتی یه نرم افزار کامل نیست یا مشکلاتی داره که به واسطه اون مشکلات نمی تونه در بازار آزاد جهانی رقابت کنه، حمایت ازش در هر حال تبعیض قائل شدن هست. در مورد اینکه در پشتی نداره هم که بهترین نرم افزار های دنیا هم براشون در پشتی درست میشه و اصلاً منطقی نیست فک کنیم دولتی حاضر تمام سرمایه گذاری رو انجام بده و از اون طرف هیچ ابزار اعمال فشار حاکمیتی نخواد. پس نرم افزارهای تولید شده هم در صورتی که از طرف دولت مورد حمایت قرار بگیرن حتماً به نحوی ویرایش میشن که دولت بتونه روشون نظارت داشته باشه.
نهایتاً، دخالت دولت هم که جز جدایی ناپذیر این سیستم ها هست. اصلاً ممکن نیست توی ایران توسعه دهنده خصوصی باشه که مثلاً یه اپلیکیشن پیام رسان توسعه بده و دولت هم هیچ نظارتی بهش نداشته باشه. در واقع برای نظارت نداشتن فقط باید سرورها خارج از ایران باشه که این هم با پیش فرض اصلی در تضاد هست.
پروژه های بزرگ حتما یه پای دولت داخلش هست واین یعنی در پشتی