اضطراب چگونه از شما رهبر بهتری می سازد

اکنون که این مطلب را می خوانید بسیاری از اطرافیانتان یا حتی خود شما درگیر اضطراب هستید. بعد از آنکه پاندمی کووید ۱۹ آغاز شد دلهره و اضطراب به خاطر بی اطلاعی از آنچه قرار است رخ دهد تمام وجود ما را فرا گرفت. حالا محیط های کاری در حال برنامه ریزی برای بازگرداندن نیروهای انسانی خود به محیط کار هستند و بار دیگر ابهام و سردرگمی پیش روی ما قرار دارد.

البته اضطراب ناشی از کرونا ویروس اثرات منفی زیادی روی ما داشته است اما این دلهره می تواند باعث بهبود مهارتهای مدیریتی هم بشود. مورا آرونز میله نویسنده کتاب «پنهان در حمام: نقشه راه درونگرایانه برای خروج» تجربیات خود در این باره را با مخاطبانش به اشتراک گذاشته که در ادامه بخشی از آن را می خوانیم.

دلهره و اضطراب نوعی احساس طبیعی بشری است، خصوصا حالا. ترس و آسیب پذیری که ما احساس می کنیم کاملا طبیعی است. نکته کلیدی در این باره درک چیزهایی است که باعث دلهره شما میشوند و در ادامه واکنش به آنها. فرایند مدیریت دلهره در نهایت میتواند شما را قوی تر کرده و حس همدلی را درون تان تقویت کند.

آگاه بودن از شرایط می تواند تمرکز تان را بالا ببرد و رهبر موثرتری از شما بسازد. این خصیصه همچنین به شما کمک خواهد کرد که دلهره خود را مدیریت کنید. خودپرسشگری ابزاری بسیار قدرتمند است اما وقتی بخش هایی از درونمان را که احساس ترس و تاریکی دارند نادیده می گیریم (مثلا گرایش مان به اضطراب) این مساله میتواند روی دیگر مسائل نیز تاثیر بگذار. برای مثال رهبرانی که علل دلهره و اضطراب خود را نادیده می گیرند معمولا تاثیر بدی روی اعضای تیم خود  می گذارند.

در این موارد افراد به اقدامات ناسالمی برای مدیریت دلهره خود روی می آورند. مثلا ممکن است سر همکار خود داد بزنند، زیاد کار کنند، به نوشیدنی های الکلی روی بیاورند یا با وجود درد زانو چندین کیلومتر بدوند. این اقدامات بدون آگاهی میتوانند بسیار سمی و زیان بار باشند.

وقتی احساس دلهره دارید بهتر است نقش یک کارآگاه را ایفا کنید و در محیط پیرامون و شرایط خود کنکاش کنید. در این شرایط چندین جنبه مدیریتی در شما برانگیخته می شوند و برای مدیریت شان لازم است که به شکل معکوس کار کنید تا متوجه شوید که چه چیزی باعث دلهره شما شده و چرا؟

نگرانی شما میتواند به خاطر بیماری یا نداشتن پول باشد. شاید شما به عنوان مدیر یک شرکت مسئول تامین بودجه آن هستید و باید گزارشات مالی را در اختیار دیگران قرار دهید. در این صورت گزارش های مالی شرکت ممکن است زمان و مکانی را در ذهنشان تداعی کند که در آن، اوضاع از کنترل شان خارج شده است. در چنین شرایطی توصیه میشود که به جای طی کردن مسیر مارپیچ دلهره نفس بکشید و بدانید که پول باعث دلهره شما می شود و میتواند باعث شروع افکار منفی در ذهنتان شود.

روشن است که نمیتوانید دلهره خود را کنترل کنید اما مدیریت آن برایتان امکان پذیر است. درست همانطور که دیگر جنبه های وجودی خود را مدیریت میکنید. زیرساختی را ایجاد کنید که پشتیبان و حامی شماست و روی ارتباطاتی تمرکز کنید که نتیجه بخش هستند و حتی به دیگران از اضطراب خود بگویید.

آرون میله می گوید:

در فرهنگ موفقیت، ما بر این باور هستیم که هرچیزی در رابطه با سلامت روان نوعی ضعف محسوب می شود و نمی خواهیم که اجازه بروز یافتن به آن بدهیم. تایید اینکه شما اضطراب دارید مانند این است که بگویید من کنترلم را از دست داده ام که این  خطرناک است و به همین خاطر مردم خجالت می کشند که اضطراب خود را بر زبان بیاورند.

اما یادتان باشد که اضطراب نوعی واکنش طبیعی انسانی است. اگر بتوانیم آن را درک کنیم، در موردش حرف بزنیم و مدیریتش کنیم هیچ نکته بدی در مورد آن وجود ندارد. در واقع زمانی اضطراب از کنترل خارج میشود که ارتباطمان را با آن قطع کنیم.

از دیگر روش ها برای مدیریت اضطراب میتوان به پیاده روی و انجام تمرینات تنفسی اشاره کرد. در نظر داشته باشید افرادی که عوامل انگیزه بخش یا برانگیزنده خود را می شناسند می توانند به مدیران موثرتر تبدیل شوند.

اگر بتوانید به صورت مستقل به درک درستی از میزان بهره وری خود در زمان های اضطراب دست پیدا کنید آنگاه راحت تر میتوانید به عقب برگردید و واکنش ها را مشاهده کنید. شما میتوانید یک مهارت های ارتباطی خوب داشته باشید اگر سیگنال ها را به درستی دریافت کنید. کافیست بیشتر گوش دهید و این همان مهارت کلیدی برای رهبری است.

دلهره و اضطراب بخشی از زندگی است و قطعا بخشی از زندگی افرادی با دستاوردهای بزرگ هم هست. برای رسیدن به این نقطه باید خطرپذیر باشید، خود را به جلو هُل دهید و به سمت یک هدف مشخص حرکت کنید. در نظر داشته باشید که دلهره داشتن در این مسیر امری طبیعی است و مساله صرفا به واکنش های شما بر می گردد.