آیا آنقدرها که تصور میکنید در کارتان موفق هستید؟
بسیاری از ما خودمان در شغلی که داریم چیره دست و موفق میدانیم اما گاهی رکود و در جا زدن با موفقیت اشتباه گرفته میشود. این موفقیت پوشالی زمانی خودش را نشان میدهد که درخواستتان ...
بسیاری از ما خودمان در شغلی که داریم چیره دست و موفق میدانیم اما گاهی رکود و در جا زدن با موفقیت اشتباه گرفته میشود. این موفقیت پوشالی زمانی خودش را نشان میدهد که درخواستتان برای افزایش حقوق یا ارتقای شغلی با بن بست مواجه میشود. دیروز به نشانههایی پرداختیم که نشان میدهد بیش از آنچه تصویر میکنید موفق هستید و امروز سراغ علائمی میرویم که مشخص میکند آنقدرها که فکرش را میکردید، موفق نیستید.
۱. حداقل انتظارات را برآورده میکنید
اگر تصور میکنید انجام کارها در سطح حداقل برای دست یافتن به اعتبار و ارتقای شغلی کافی است باید بدانید که در اشتباه هستید. همانطور که «استفانی براوو»، متخصص مشاغل میگوید دورهای که فقط ارشدیت برای دستیابی به اعتبار کافی بود گذشته و حالا فراگرفتن مهارتهای جدید، ارائه ایدههای نوآورانه و رهبری پروژههای چشمگیر می تواند شما را در چشم همکاران، مدیر و دیگران فردی موفق جلوه دهد.
۲. به اهداف نمیرسید
همه در کارشان اهدافی دارند که یا از سوی مدیریت تعیین شده و یا خود فرد آنرا ترسیم کرده است. اگر در رسیدن به اهداف ناکام ماندهاید، وقتش رسیده دست به کار شده و خودتان را به سطحی بالاتر بکشانید. از نظر براوو بهترین راه برای اینکه خود را از نظر موفقیت شغلی محک بزنید، بررسی این است که آیا در پروژهها و ماموریتهای کاری به اهداف رسیدهاید یا خیر.
۳. همیشه به راهنمایی نیاز دارید
اگر برای انجام دادن وظایف کاری همیشه منتظر راهنمایی، توصیه و تذکر از طرف رییس هستید پس یک جاری کار میلنگد و آنقدرها که فکر می کنید در کارتان خوب نیستید.
۴. گارد دفاعی دارید
هیچ کس کامل نیست و همیشه جا برای رشد وجود دارد. اگر به جای گوش دادن به انتقادات سازنده در مقابل آنها جبهه میگیرد، در کارتان شک کنید. رفتن به لاک دفاعی، نادیدن گرفتن بازخوردها و ماست مالی کردن مشکلات نشان میدهند که علاقهای به ارتقا، پیشرفت و بهبود مهارتها ندارید و در سطحی که هستید باقی خواهید ماند.
۵. به کارتان علاقه ندارید
از نظر باستفانی براوو شغلتان باید نقاط قوت و تواناییهایتان را به نمایش بگذارد اما اگر علاقهای به کارتان نداشته باشید، تلاشی هم که صرف آن میکنید، چندان مثمر ثمر نخواهد بود. اشتغال شما در این کار مثال همان خشت کجی است که از روز اول گذاشته شده و بهتر است به جای دو چندان کردن تقلاها، شانستان را در زمینهای که به آن علاقه دارید محک بزنید. اگر کسی هم علیرغم صرف زمان، تلاش و هزینه فراوان در شغلش به موفقیت چندانی دست پیدا نکرده، وقت آن رسیده از خود بپرسد آیا اصلا به این شغل علاقه دارد یا خیر.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.