رابط مغزی-کامپیوتری ایلان ماسک با تمرکز بر کامپیوتر ساخته شده، اما تکلیف مغز چیست؟
گفتنش اندکی احمقانه به نظر میرسد، اما جاهطلبانهترین پروژه ایلان ماسک راجع به فرستادن یک فضاپیمای کامل و پر از انسان به سیاره مریخ نیست، به هیچ وجه. آن پروژه در قیاس با «نورالینک» مثل ...
گفتنش اندکی احمقانه به نظر میرسد، اما جاهطلبانهترین پروژه ایلان ماسک راجع به فرستادن یک فضاپیمای کامل و پر از انسان به سیاره مریخ نیست، به هیچ وجه.
آن پروژه در قیاس با «نورالینک» مثل باد هوا میماند، استارتاپ زیست تکنولوژیکی که او در سال ۲۰۱۶ میلادی تاسیس کرد و هدفش متصل کردن مغز انسان به کامپیوترها است.
ماسک در روز جمعه اخیر همراه چند تن از دانشمندان، جراحان و متخصصین حیوانات در نورالینک، پا به صحنه گذاشت و طی یک لایو استریم به صحبت راجع به آخرین پیشرفتها در رابط مغزی-کامپیوتری خود که تحت عنوان «Link» شناخته میشود پرداخت. ماسک در سخنان خود مدعی شد که «به طرق بسیار زیادی، این مثل یک فیتبیت درون جمجمه شماست که سیمهایی بسیار ریز دارد».
در این ارائه شاهد آخرین ورژن از ربات جراحی و خیاط نورالینک هم بودیم که میتواند سیمها را درون مغز شما ایمپلنت کند و در جایی دیگر هم سه خوک ظاهر شدند. به تماشاچیان گفته شد که ایمپلنت نورالینک درون مغز یکی از این خوکهاست.
ماسک در بیرون از نمایش گفت که هدف اصلی از برگزاری این رویداد، جذب استعدادهای تازه و ترغیب آنها به کار کردن در نورالینک بود، اما این باعث نشد که او بار دیگر نمایشی دیدنی در اختیار تماشاگران نگذارد. این ارائه بحث برانگیز -که یک تریلر بسیار پر زرق و برق هالیوودی هم داشت- در نهایت به یک جلسه پرسش و پاسخ عمیق منتهی شد که ابعاد فنیتر برنامه نورالینک را برای تعبیه قطعهای کوچک درون مغز شما که میتواند ذهنتان را بخواند در بر میگرفت.
ماسک زمان بسیار زیادی را صرف جزییات مربوط به نورالینک و پتانسیلهایی که با خود به همراه میآورد کرد، اما به هیچ وجه اطلاعاتی دقیق راجع به آزمایشهایی که توسط کمپانی انجام شده است ارائه نکرد. در عوض او عمدتا از صحبت راجع به آیندهای علمی-تخیلی که در آن میتوانیم خاطرات را دوباره پخش کنیم، با هوش مصنوعی به همزیستی برسیم و به مردم قدرت بینایی فرابشری بدهیم که منجر به دیدن طول موجهایی خاص از نور میشود که دیدنشان امروز میسر نیست لذت برد. یکی از کارمندانش هم به صحبت راجع به اکتشاف، درون بخش ناخودآگاه مغز پرداخت.
تصاویری که نورالینک از آینده برایمان ترسیم کرد، به شکل قابل توجهی با واقعیت آنچه نورالینک روی آن کار میکند متفاوت است. بله، تکنولوژی آینده به طور یقین زندگی ما را به شکلی اساسی تغییر خواهد داد. اما ارائهای که با سرعت برق و باد انجام شد، نشان میداد که نورالینگ چقدر بر ابعاد «کامپیوتری» در «رابط مغزی-کامپیوتری» متمرکز است. از زمانی که کنفرانس معرفی نورالینک در سال ۲۰۱۹ برگزار شد، استارتاپ ایلان ماسک به پیشرفتهای چشمگیر در توسعه دستگاه رسیده و برخی از مهمترین چالشهای فنی که میتوانستند در روند ایمپلنت اختلال ایجاد کنند را از سر راه برداشته.
اما به نظر نمیرسد که آنها به اندازه ابعاد فنی کار، به «مغز» هم فکر کرده باشند.
خوک کافیست
درست همانطور که از ارائههای بزرگ و پرشکوه ایلان ماسک انتظار داریم -چه موضوع صحبت اسپیس اکس باشد و چه تسلا و چه هرچیز دیگر- بعد از توییتهای هیجانانگیزی که او برای ۳۸ میلیون فالوئر خود منتشر کرد، بسیاری تمایل داشتند ببینند که او قرار است از چه چیزی رونمایی کند. صدها هزار نفر مراسم نورالینک را به صورت زنده تماشا کردند و میلیونها نفر دیگر هم به تماشای آن در یوتوب پرداختهاند.
ستارههای نمایش روز جمعه، سه خوک آزمایشگاهی بودند. در جریان استریم، ماسک به معنای واقعی کلمه پرده را کنار زد تا شاهد خوکهایی باشیم که سوژههای آزمایش آخرین دستگاه نورالینک بودهاند. ماسک توضیح داد که یکی از این خوکهای کوچک هیچوقت Link را درون مغزش نداشته، یک خوک کوچک قبلا Link را در مغز داشته (و اکنون بیرون آورده شده) و سومین خوک هم همچنان ایمپلنت را در مغز دارد.
گرترود یا خوک شماره ۳، پوزه خود را اندکی تکان داد و تماشاگران قادر به دیدن و شنیدن چیزی روی صفحه نمایش بودند که ماسک آن را سیگنالهای بلادرنگ سلولهای مغزی حیوان توصیف میکرد. به گفته ماسک، رابط کامپیوتری-مغزی درون جمجمه خوک، به سلولهای درون پوزه او متصل است. هر زمان که گرترود پوزه خود را به چیزی میمالید، سیگنالها سر به فلک میکشیدند و برای تماشاگران سر و صدا میکردند.
در بخش بعدی ارائه، ماسک یک ویدیوی کوتاه و از پیش ضبط شده را نشانمان داد که در آن یک خوک (احتمالا همراه با رابط مغزی-کامپیوتری لینک) روی تردمیل قدم میزد. همینطور که حیوان به قدم زدن ادامه میداد، دستگاه در حال خواندن فعالیتهای مغزیاش بود.
ماسک توضیح داد که «ما تفسیرها را از عصبها به دست میآوریم و سعی میکنیم که محل قرارگیری مفصلهای بدن او را پیشبینی کنیم.» او سپس اعلام کرد که دیوایس نورالینک میتواند این کار را «با دقت بسیار بالا» انجام دهد. اما ویدیو تفاوتهایی چشمگیر میان نقطه پیشبینی شده و نقصه واقعی را به نمایش درمیآورد. منظور این نیست که ایلان ماسک دروغ میگوید یا نورالینک ارائهای برای فریب دادن افکار عمومی ترتیب داده، منظور اینست که حتی در این ویدیو هم میتوان دید که رمزگشایی مغز کاری چقدر دشوار است.
در حال حاضر مشخص نیست که این تفاوتها چقدر بزرگ هستند. اگر نورالینک داشت حرکات خوک را کنترل میکرد، آیا با شکستی کاملا مواجه میشد؟ آیا منجر به شکستن یکی از پاهای خوک میشد؟ اصلا خوک چطور گام برمیداشت؟ ما خیلی ساده پاسخ هیچکدام از این سوالات را نمیدانیم چون خیلی ساده هیچ اطلاعاتی در اختیارمان قرار نگرفته است. ما نمیدانیم که سیمهای باریک نورالینک به کدام نقاط از مغز خوک متصل شدهاند، چقدر از خود مقاومت نشان میدهد، برای چه مدتی میتوانند درون مغز ایمپلنت باقی بمانند و اینکه معنای واقعی سیگنالهایی که دیدهایم چیست.
نورالینک از پاسخ دادن به سوالات مطرح شده در این مقاله نیز سر باز زده است.
البته این امکان وجود دارد که ماسک و نورالینک در نهایت اطلاعات خالص مربوط به ارائه روز جمعه را در یک ژورنال علمی معتبر چاپ کنند، مانند همانکاری که بعد از کنفرانس معرفی نورالینک در سال ۲۰۱۹ انجام دادند. اما ماسک در همان کنفرانس به ادعاهایی بزرگ مانند اینکه «یک میمون توانسته یک کامپیوتر را با مغز خود کنترل کند» زد و هنوز نه اطلاعاتی راجع به این موضوع به دست آوردهایم نه اطلاعاتی که اندکی از این ادعا پشتیبانی کند. عجیب اینکه بعد از اتمام این مراسم، وبسایت نورالینک آپدیت شد و جزییات مربوط به رویداد معرفی سال گذشته و همینطور مقالهای که در ماه اکتبر ۲۰۱۹ منتشر شده بود را به کل حذف کرد.
انگوس مکمورلند، یک مهندس زیستی در دانشگاه اوکلند نیوزلند است که به نظرش تئوری پشت کار نورالینک جای بحث و جدل چندانی باقی نمیگذارد و میگوید که نگرانی چندانی راجع به صحت اطلاعات ندارد. اما در عین حال او معتقد است که بهتر خواهد بود اگر از جزییات مربوط به کیفیت و ثبات دیوایس لینک باخبر شویم.
ذهن شما همراه با نورالینک
میزان پیچیدگی ذهن انسان واقعا سرسامآور است. آنقدر پیچیده که تقریبا میتوانیم بگوییم هیچ درکی از ساز و کارش نداریم.
مکمورلند توضیح میدهد که «ما در ذهنمان بیشتر از ۸۰ میلیارد عصب داریم و اتصالات میان آنها به مراتب از این رقم بیشتر است».
تمام این اتصالات که به جهش تکانههای الکتریکی از یک سوی مغز به سوی دیگر منجر میشوند، مسئولیت کنترل شما را برعهده دارند. افکار شما. حرکات شما. سخنان شما. باورهای شما. تعاملات اجتماعی شما... و ناخودآگاه شما. شما صرفا سلولهایی درون مغز هستید که از جایی به جای دیگر شلیک میشوید. این سلولهای مغزی شماست که دارد این مقاله را میخواهد.
اما متخصصینی که به پژوهش روی مغز میپردازند، دانشی بسیار ابتدایی راجع به این اتصالات دارند و محل دقیق آنها شدیدا وابسته به فاکتورهای دیگر است. عصبشناسان میتوانند به شما بگویند که هنگام اسکرول این مقاله، کدام بخش از ذهنتان فعال میشود، اما نمیتوانند بگویند که چه چیزی دارد این اتفاق را کنترل میکند. همان متخصصین به مرور زمان درک بهتری از این مییابند که کدام بخش از ذهن مسئول کدام تکانه است، اما ما خیلی ساده هیچ «نقشه» خوبی از مغز انسان نداریم.
کاری که احتمالا نورالینک قادر به انجام آن است، یافتن راهی بهتر برای خواندن سیگنالهای مغز شماست و در نهایت به پیشرفت سریع در این حوزه منجر خواهد شد. اما درک آن سیگنالها کاریست بسیار دشوارتر. دستکاری کردن آن سیگنالها هم از همه اینها سختتر.
مکمورلند مثالی خوب برای این ماجرا دارد. در جریان ارائه نورالینک، به ما گفته شد که شاید یک روز بتوانیم صرفا با فکر کردن، یک اتومبیل تسلا را به سمت خودمان فرا بخوانیم. اما عمل فراخواندن تسلا ممکن است هر بار که دست به این کار میزنید متفاوت باشد. بسته به شرایطی که در آن به سر میبرید، احتمالا مغز نیازمند استفاده از بخشهای گوناگون و الگوهای منحصربهفرد خود باشد.
و آن الگو کاملا بستگی به پسزمینه شرایط دارد: آیا شما در رستوران هستید؟ آیا عجله دارید؟ آیا کنار خیابان ایستادهاید و میخواهید بعد از سرقت از یک بانک فرار کنید؟
آیا چنین سوالاتی در حال حاضر و با گذشت چهار سال از لحظه تاسیس نورالینک اهمیتی دارند؟ احتمالا نه برای ماسک.
همانطور که مکمورلند به درستی اشاره میکند، این رویکرد شباهت بسیار زیادی به کاری دارد که ایلان ماسک با اسپیس اکس و تسلا به انجام رساند. برداشتن تکنولوژیهایی که از پیش موجود بودند، دستکاری آنها، ایجاد بهبودهای اندک و بعد بستهبندی آنها در قالب محصولاتی بسیار پریمیوم و فکرشده.
آیا این نقشه راه برای نورالینک هم جواب خواهد داد؟
شاید. اما رمزگشایی مغز یک چالش غولآسا است و پیش از اینکه ماسک و همکارانش دیوایس خود را روانه بازار کنند، باید حل شود. و این چالش هزاران مرتبه دشوارتر از ساختن موشک و ماشینهای الکتریکی است.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
اصل داستان همینه .دانشمندان میتونن عملکرد رو متوجه بشن که چجوری کار میکنه ولی علت کار کردنشو نمیتونن هیچوقت متوجه بشن.دقیقا مثل اصل داستان کیهان بیگ بنگ.اینکه بیگ بنگ چجوی آغاز شده و چجوری منجر به اتفاقات بعدی شده قابل اندازه گیری و کشفه ولی چرایی این اتفاقات هیچوقت انسان نمیتونه متوجه بشه حالا اسمشو هرچی میخواید بذارید بذارید .خدا یا هرچی.درهرصورت همون علمی ک باعث آتئیست شدن خیلی از ادم ها بخصوص ایرانیان غیور شده خودش یجاهایی گیر کرده که جزپذیرش همونا هیچ راه دیگه ای نداره
نویسنده اسکل عزیز(مقاله اصلی ن دیجیاتو)ایمپلنت مکان تقریبی مفصل هارو از روی تصور خوک از مکان مفصل هاش میخونه،شما توی مغز خودت یه درکی از مکان اعضای بدنت داری ولی قطعا این تخمین دقیق نیست و تقریبیه،بعد چطور انتظار داری ایمپلنتی ک این اطلاعات رو داره از روی تصور تو میخونه نتیجش دقیق باشه،این ایمپلنت نیست ک دقیق نیست،بلکه تصور مغز از مکان اعضای بدنه ک دقیق نیست و ایمپلنت هم دقیقا داره همین غیر دقیق بودن تصور مغز رو نشون میده