ابعاد نادیده همهگیری کرونا: تاثیر اختلالات افسردگی بر اقتصاد
اختلالات افسردگی پس از شیوع ویروس کرونا تا سه برابر افزایش یافته است. اما نکته اینجاست که زمینه این اختلالات به مدتها پیش از شروع همهگیری بازمیگردد. از سال 1990 تاکنون، محققان بسیاری در حال ...
اختلالات افسردگی پس از شیوع ویروس کرونا تا سه برابر افزایش یافته است. اما نکته اینجاست که زمینه این اختلالات به مدتها پیش از شروع همهگیری بازمیگردد. از سال 1990 تاکنون، محققان بسیاری در حال بررسی جنبههای اقتصادی زندگی افرادی هستند که به اختلالات افسردگی مزمن (MDD) مبتلا هستند.
از آن زمان تاکنون، تغییرات رفتاری و سبک زندگی بیمارانی مورد بررسی قرار گرفته که به صورت مستقیم از MDD رنج میبرند و یا به اختلالاتی همچون پرخاشگری و اضطراب دچار هستند که خود، زمینهساز MDD است. سپس از اطلاعات بدست آمده، به عنوان مبنایی برای محاسبه میزان فشار اقتصادی وارد بر شخص بزرگسال مبتلا به MDD استفاده شده است.
منظور از فشار اقتصادی، هزینههای پرداختی برای درمان بیماری است، درحالیکه این اختلال بر روی تمرکز، توانایی و درنهایت درآمد شخص در محیط کار نیز تاثیر میگذارد.
آخرین مطالعه مرتبط که در یک شماره ویژه از مجله PharmacoEconomics به چاپ رسید، نتایج آخرین تحقیقات با موضوع اقتصاد و MDD را اعلام میکند. با تمرکز بر 2010 که آن را دوران رکود اقتصادی بزرگ مینامند و سپس سال دیگری که در آن شاهد شرایط مشابه بودهایم (2018)، نشان داده شده که اقتصاد رابطه مستقیمی با میزان گستردگی و تخریب این اختلال دارد. تخمینها نشان میدهند که فشار اقتصادی در سال 2018 در بزرگسالان در حدود 326 میلیارد و 38 درصد بیشتر از سال 2010 بوده است.
اما در پشت پرده این نتیجه ساده، مفهوم عمیقتری نهفته است. در این تحقیق میتوان درک بهتری از چگونگی بروز آثار بیشمار این اختلال در زندگی را مطالعه کرد. در سویی دیگر از این مطالعات در مییابیم که تنها 11 درصد از هزینهها، مرتبط با هزینههای درمانی است. درحالی که هزینههای درمانی سایر بیماریهای اختلالی در حدود 24 درصد است.
4 درصد دیگر از هزینهها مرتبط با موارد منجر شده به خودکشی است و در نهایت 61 درصد نیز ناشی از غیبت در محل کار و یا کاهش کیفیت کارمند مبتلا به MDD است. این عدم تعادل چشمگیر میان هزینههای پزشکی برای MDD و سایر بیماریهای اختلالی و همچنین هزینههای مرتبط با محل کار نشان میدهد که از سال 2010 تاکنون تغییرات گستردهای روی نوع فشار اقتصادی MDD صورت گرفته است.
موارد دیگری نیز بر فشار اقتصادی اثرگذار هستند. به عنوان مثال با شروع همهگیری کرونا از اوایل سال 2020، جهان ما دچار تغییرات عمده شد. با اینکه این تغییرات و اثراتی که بر MDD باقی میگذارند، تا مدتها مخفی است، اما مراکز کنترل و پیشگیری از MDD که به CDC ملقب هستند، تخمین میزنند که میزان ابتلا به این دسته اختلالات تا 27 درصد افزایش یابند.
در مقایسه با سال 2019 که میزان ابتلا در حدود 7 درصد بوده است، این افزایش حدود سه برابری جای نگرانی دارد. البته مشخص نیست که آیا چنین رشد بیسابقهای تا پس از پایان همهگیری کرونا دوام خواهد داشت یا خیر، اما به نظر میرسد همین میزان رشد میتواند فشار اقتصادی را نیز چند برابر کند.
دومین تغییر قابل توجهی که در این مطالعات مستند شده، این است که پس از همهگیری کرونا، افراد جوان بیشتر از سایرین به MDD مبتلا میشوند. از 15.5 میلیون مبتلا به این دسته از اختلالات در سال 2010، حدود 5.4 میلیون (35 درصد) جوانان در رده سنی 18 تا 34 سال بودهاند.
در مقابل، از میان 17.5 میلیون نفر مبتلا به MDD در سال 2018، جمعیتی در حدود 8.3 میلیون نفر (47 درصد) را جوانان تشکیل دادهاند. این تغییر در میزان ابتلای جوانان به اختلالات افسردگی، باعث افزایش فشار اقتصادی در محیط کار، خانه و دانشگاه میشود. از آنجا که جوانان در شروع مسیر ساختن زندگی خود هستند، ابتلا به این دسته اختلالات سبب ترک تحصیل از دبیرستان یا دانشگاه، بیثباتی شغلی و ازدواج ناموفق میشود.
پارامتر سوم که در نتیجه این تحقیقات دیده شده، کاهش نرخ درمان MDD با گذر زمان است. اگرچه میزان نرخ درمان از سال 1990 که در حدود 28 درصد بود، به 56 درصد در سال 2018 رسیده است، اما باید این نکته را در نظر داشت که میزان ابتلا با این روند پیشروی نکرده است. در حالیکه میزان ابتلا رو به افزایش است، در 15 سال گذشته نرخ درمان تغییری نکرده است.
در میان مبتلایان، نزدیک به 44 درصد افراد به مراقبتهای بهداشتی در درمان اختلالات دسترسی ندارند. اگر دامنه گستردهتری از هزینههای پزشکی را به درمان اختلالات عمده افسردگی اختصاص دهیم، قطعا بیماریهای جسمی و روانی دیگر نیز کاهش مییابند.
چهارمین پارامتر مهم مشاهده شده بر شرایط اشتغال مطلوبتر در سال 2018 نسبت به 2010 تمرکز دارد. در صورتی که افراد مبتلا در گروههای فعال اقتصادی کشور شاغل باشند، کیفیت کار آنها (به خصوص افراد بالای 50 سال) اثرات منفی هنگفتی بر نتایج اقتصادی دارد.
یک نتیجه عمده از تحقیقات ما این است که تعامل پیچیدهای میان ابتلا به MDD، شدت آن، روند درمان، میزان اشتغال فرد و در نهایت چرخه تجاری آن وجود دارد. با اینحال، همیشه یک تنش ذاتی میان منافع اجتماعی و فردی کارفرما در برخورد با کارمند مبتلا به MDD وجود دارد. حتی در بهترین شرایط اقتصادی نیز، این مسئله یک چالش مستمر به حساب میآید.
بهطور کلی، فشار اقتصادی یک بیماری به میزان شیوع آن در جامعه، میزان ناتوانی فرد در افزایش تمرکز و کیفیت در حین کار و میزان درمان توسط کادر پزشکی بستگی دارد. یافتههای جدید تحقیقات، به درک ما از مفهوم فشار اقتصادی افزوده است. از آنجا که هنوز عوارض همهگیری کرونا بر MDD مشخص نیست، جمعآوری دادهها و سپس تحلیل آنها چندین سال طول میکشد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.