صرف زمان بیشتر برای کار به معنی افزایش بهرهوری نیست
برخی افراد تصور می کنند اگر ساعتهای بیشتری مشغول کار باشند، به موفقیت بیشتری دست پیدا میکنند. حال آنکه این نظریه همیشه هم درست نیست و نتیجه معکوس میدهد. در این مطلب قصد داریم در ...
برخی افراد تصور می کنند اگر ساعتهای بیشتری مشغول کار باشند، به موفقیت بیشتری دست پیدا میکنند. حال آنکه این نظریه همیشه هم درست نیست و نتیجه معکوس میدهد.
در این مطلب قصد داریم در مورد موقعیتهایی صحبت کنیم که در آن کارکردن برای ساعات طولانی نه تنها مفید نیست بلکه میتواند مضر هم باشد. همچنین به این سوال پاسخ میدهیم که چگونه میتوانیم متوجه شویم که چند ساعت کار کردن در روز و در هفته برای ما مناسب و ایدهآل است؟
موقعیتهایی وجود دارد که در آنها کمتر زمان گذاشتن برای کار یا به عبارتی کمتر کار کردن اتفاقا بهرهوری بیشتری به همراه دارد. در برخی موارد، با صرف ساعات کمتری برای یک کار میتوانید کارهای بیشتری انجام دهید و خروجی بیشتری هم داشته باشید.
آیا شما از آن دسته افرادی هستید که ساعتهای زیادی مشغول کار کردن هستید؟ سعی میکنید زودتر به محل کار برسید و دیرتر از بقیه محل کار خود را ترک میکنید؟ و در واقع جزو افرادی هستید که استاندارد ساعت کاری ۴۴ ساعت در هفته را رعایت نمیکنید؟
چه مسئولیتی برعهده دارید؟
وقتی بحث ساعات کاری به میان میآید، مهمترین موضوع، مسئولیتی است که برعهده شما است. برای مثال افرادی که در بخش تولید فعالیت میکنند، افزایش زمان کار به تولید محصولات بیشتر منجر میشود. اما این موضوع برای افرادی که کار فکری میکنند صادق نیست و با گذشت زمان، میزان بهرهوری کاهش پیدا میکند.
به صورت کلی، معمولا افراد در پنج حوزه شغلی مشغول فعالیت هستند:
- انتقال اطلاعات در سازمان (جلسات، ایمیل، تماس ها)
- تعامل با مشتریان
- توسعه محصولات (گزارشها، سفارشات، کدگذاری، تجزیه و تحلیل)
- ایده پردازی
- افزایش دانش و مهارت
با توجه به استفاده روزافزون از فناوریهای ارتباطی و وجود روشهای مانند ارسال ایمیل و برنامههای پیامرسان گروهی، زمان کمتری برای برگزاری جلسات و اطلاع رسانیها گذاشته میشود. با وجودی که چنین روشهای ارتباطی مزایایی دارد، اما میتواند باعث دورتر شدن کارمندان در برخی موارد از یکدیگر شود.
بهترین کار استفاده ترکیبی و بهینه از ابزارهای ارتباطی جدید است. با این رویکرد میتوان به نتایج بهتری دست پیدا کرد.
مهم ترین چالش کاری را بشناسید
در محیط کار ممکن است چالشهای مختلفی وجود داشته باشد که باید مهمترین آنها مورد توجه قرار گیرند. اگر چالشها به خوبی شناسایی شوند میتوانند ایدههای جدیدی را شکل داده و محصولات و نتایج ارزندهای را به همراه داشته باشند. گاهی اوقات جرقه بهترین ایدهها پشت میز کار زده نمیشود. بلکه ممکن است حین ورزش کردن یا پیاده روی ایدهای جذاب به ذهن شما بیاید. پس لزوما نشستن پشت میز و خیره شدن به برگهها به معنی رسیدن به نتیجه مطلوب نیست.
زمانی که اتفاقا در فضای کار دور هستید و ذهن باز و آزادی دارید، ایدههای جدید برای حل مشکلات خود را نشان میدهند. در این صورت بازده کلی شما افزایش پیدا میکند و مسیرهایی را طی میکنید که پیش از این به آنها توجهی نمیکردید.
رشد و پیشرفت شخصی را دست کم نگیرید
مهم نیست چند سال کار میکنید، همواره روی رشد و پیشرفت شخصی خود تمرکز کنید. دنیای کسب و کار به سرعت در حال تغییرکردن است و برای سازگاری با آن به دانش و مهارتهای جدیدی نیاز خواهید داشت. اما، بسیاری از چیزهایی که باید بدانید و بدانید چگونه انجام دهید، فراتر از آن چیزی است که مستقیما به شغل شما مرتبط باشد.
در واقع، مواقعی وجود دارد که چیزهایی که در حال حاضر نوعی سرگرمی محسوب میشوند، میتوانند به زندگی حرفهای شما قدرت ببخشند. به عنوان مثال ممکن است ساز بزنید و ظاهرا این موضوع ارتباطی با شغل شما نداشته باشد. اما در همین ساز زدن چیزهایی را فرابگیرید که در کار به شما کمک کند.
باید بدانید گاهی مهارتهایی که در پروژه فعلی شغلی مورد استفاده قرار میگیرند، بیشتر از طریق برخی سرگرمیها کسب شدهاند. پس نگران زمان گذاشتن برای انجام برخی فعالیتهای جانبی نباشید. ساعات طولانی کار صرفا از شما فردی قدرتمند نمیسازد. بخشی از زمان خود را صرف کسب تجربههای جدید از طریق سایر فعالیتها کنید تا بهرهوری شما افزایش پیدا کند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.