داستان تولد اپل؛ شرکتی که کارش را از گاراژ شروع کرد و به باارزشترین شرکت دنیا تبدیل شد
اپل اولین شرکتی در تاریخ است که توانسته به ارزش ۱ تریلیون دلار دست پیدا کند و هنوز هم به ادامه مسیر موفقیت خود با عرضه محصولات و سرویسهای متنوع ارائه میدهد. اما داستان این ...
اپل اولین شرکتی در تاریخ است که توانسته به ارزش ۱ تریلیون دلار دست پیدا کند و هنوز هم به ادامه مسیر موفقیت خود با عرضه محصولات و سرویسهای متنوع ارائه میدهد. اما داستان این برند با فراز و نشیبهای بسیاری همراه بوده است و شکستهای متعددی موجب پدید آمدن ساختار فعلی اپل و دستگاههای مختلف آن گشته است. در این مقاله به روایت تاریخچه تاسیس اپل، مهمترین محصولات آنها در دهههای گذشته و تغییر مدیران آن در حدود ۵۰ سال اخیر خواهیم پرداخت.
تاریخچه اپل و تاسیس شرکت
مانند بسیاری از شرکتهای بزرگ فناوری، داستان اپل هم از یک گاراژ کوچک و سه دوست علاقهمند به دنیای رایانهها شروع میشود. از میان این سه نفر، «استیو جابز» (Steve Jobs) و «استیو وزنیاک» (Steve Wozniak) از شهرت بسیار بیشتری برخوردار هستند؛ درحالی که بدون تلاشهای نفر سوم یعنی «رونالد وین» (Ronald Wayne)، ممکن بود امروزه شاهد محصولاتی مثل آیفون، آیپد و آیمک نباشیم. جابز توانست وین را متقاعد سازد تا ۱۰ درصد از سهام شرکت را بردارد و به عنوان ناظر روی فعالیتهای وی و وزنیاک نظارت داشته باشد. اما روند گفته شده تنها برای دو هفته ادامه پیدا کرد و در نهایت وین تصمیم گرفت تا سهام خود در اپل را به مبلغ ۸۰۰ دلار به فروش برساند؛ مقداری که با ارزش امروزی سهام اپل به حدود ۱۰۰ میلیارد دلار میرسد.
آشنایی جابز و وزنیاک
جابز و وزنیاک برای اولین بار از طریق یک دوست مشترک به نام «بیل فرناندز» (Bill Fernandez) در اواسط سال ۱۹۷۱ با هم مقالات کردند؛ فردی که در آینده به یکی از اولین کارمندان اپل تبدیل شد. در زمان ملاقات گفته شده، جابز ۱۶ سال و وزنیاک ۲۱ سال داشت. وزنیاک در آن زمان توانسته بود با دنبال کردن علاقه خود به یک مهندس الکترونیک تجربی تبدیل شود و جعبههای آبی (Blue Boxes) اختصاصی خود را تولید کند؛ وسیلهای که برای برقراری تماسهای صوتی راه دور بدون هزینه، مورد استفاده قرار میگرفت. جابز توانست حدود ۲۰۰ واحد از دستگاه مذکور را به قیمت ۱۵۰ دلار برای هر کدام به فروش برساند و سود آن را با وزنیاک تقسیم کرد تا اولین همکاری تجاری میان آنها شکل بگیرد. جابز سالها بعد در یکی از مصاحبههای خود اشاره کرد که اگر جعبههای آبی وزنیاک وجود نداشت، امروزه اپل هم در کار نبود.
وزنیاک در ابتدا به دلیل گرانی ریز تراشهها، تنها روی کاغذ کامپیوتر طراحی میکرد.
در سال ۱۹۷۵ هر دو استیو تصمیم گرفتند تا از تحصیل در کالج Reed و دانشگاه کالیفرنیا برکلی انصراف دهند. در این زمان جابز در شرکت آتاری مشغول به کار شد؛ درحالی که وزنیاک به HP پیوسته بود. جابز توانست با کمکهای وزنیاک، تعداد تراشههای منطقی مورد استفاده در بردهای الکترونیک آتاری را کاهش دهد و پاداش خوبی به خاطر موفقیت خود کسب کند؛ پاداشی که در نهایت مقدار کمی از آن هم به وزنیاک رسید. در همان سال هردوی آنها تصمیم گرفتند تا در جلسات باشگاه کامپیوتر هومبرو شرکت (Homebrew) کنند؛ محلی که موجب شد ریزپردازندههای مورد استفاده در میکرو کامپیوترهایی مثل Altair 8800 و IMSAI توجه وزنیاک را جلب کند.
در این زمان وزنیاک یک ویدیو ترمینال طراحی کرده بود و تصمیم داشت به کمک استفاده از ریز پردازندهها آن را به یک کامپیوتر کامل تبدیل کند. ریزپردازنده قابل خرید در بازار شامل اینتل ۸۰۸۰ با قیمت ۱۷۹ دلار (معادل ۸۶۰ دلار کنونی) و موتورولا ۶۸۰۰ با برچسب ۱۷۰ دلار میشد. اگرچه وزنیاک محصول توسعه یافته توسط موتورولا را ترجیح میداد؛ اما هر دو مورد گفته شده خارج از توان مالی آنها بود؛ در نتیجه تصمیم به یادگیری بیشتر و طراحی کامپیوترها روی کاغذ گرفت تا روزی بتواند از یک پردازنده مقرون به صرفه استفاده نماید.
تنها یک سال بعد شرکت MOS Technology اقدام به معرفی تراشه ۲۰ دلاری (معادل ۹۱ دلار امروزی) خود با نام ۶۵۰۲ کرد. این تراشه شباهتهای بسیار زیادی به مدل ۶۸۰۰ موتورولا داشت؛ زیرا توسط همان تیم سابق طراحی شده بود که اکنون تصمیم به ترک سیلیکون ولی و تاسیس شرکتهای مستقل خود را گرفته بودند. وزنیاک توانست برای محصول مذکور نسخهای از زبان BASIC را بنویسد و سپس طراحی کامپیوتر خود را بر مبنای آن شروع کرد. به دلیل شباهتها، طراحیهای قبلی وزنیاک برای تراشه ۶۸۰۰ به تغییرات اندکی نیاز داشت تا بتواند روی محصول جدید هم عمل کند. او توانست به سرعت پروژه کامپیوتر خود را تکمیل کند و نمونهای از آن را به باشگاه کامپیوتر هومبرو ببرد. وقتی جابز کامپیوتری که در آیند به اپل ۱ (Apple I) معروف شد را دید، به سرعت نسبت به پتانسیل تجاری آن امیدوار شد.
وزنیاک در ابتدا قصد داشت طرحهای کامپیوتر خود را به صورت رایگان برای عموم منتشر کند؛ اما جابز اصرار داشت تا آنها مدار الکترونیک آن را ساخته و به فروش برسانند. البته وزنیاک تلاشهایی برای فروش کامپیوتر اشاره شده به شرکت کارفرمای خود یعنی HP نیز کرد؛ اما این پیشنهاد از سوی غول بزرگ فناوری آن زمان به دفعات متعدد رد شد. در نهایت جابز توانست وزنیاک را متقاعد سازد تا با تاسیس یک شرکت، همکاری مشترک خود را شروع کنند. آنها برای تامین سرمایه مورد نیاز جهت تولید مدارهای الکترونیک، اقدام به فروش ماشین جابز و ماشین حساب قابل برنامهریزی HP-65 وزنیاک کردند تا حدود چند صد دلار بدست آورند.
تاریخچه اولین کامپیوتر اپل
در اول آوریل ۱۹۷۶ و دقیقاً یک ماه پس از تکمیل اولین رایانه توسط وزنیاک، شرکت اپل توسط جابز، وزنیاک و وین به ثبت رسید. همانطور که در ابتدا اشاره کردیم، همکاری با وین بسیار کوتاه بود و تنها پس از ۱۲ روز سهام خود را به دو استیو واگذار نمود. جابز در زندگینامه خود اشاره کرده که نام اپل (به معنای سیب) در یکی از دورههای رژیم گیاهخواری به ذهن وی خطور کرده است و نهتنها بامزه به نظر میرسید؛ بلکه موجب میشد تا نام آنها در دفترچه تلفن بالاتر از آتاری قرار بگیرد.
طراح لوگوی اپل ادعا دارد که شمایل آن ارتباطی با مرگ الن تورینگ ندارد.
اولین لوگوی اپل هم طراحی پیچیده از نیوتن در زیر درخت سیب معروف بود که با نام شرکت همخوانی داشت. کمی بعد اپل به سراغ لوگوی سادهتری رفت و سیب گاز زده را انتخاب نمود. گفته میشود که الهامبخش این لوگو، «آلن تورینگ» (Alan Turing) بوده است که پس از موفقیت در شکستن کد انیگما، با سیب آغشته به سیانور خودکشی کرد. البته «راب جنف» (Rob Janoff) طراح اصلی لوگوی اپل، موضوع گفته شده را رد کرده و آن را تنها یک شباهت تصادفی و باور غلط عموم قلمداد کرده است.
نمایش رایانه اپل ۱ در باشگاه کامپیوتر هومبرو توانست نظر «پاول ترل» (Paul Terrell) مالک فروشگاههای زنجیرهای رایانه Byte Shop را به خود جلب کند. جابز در ابتدا سعی داشت مدارهای الکترونیک خالی رایانه را به ترل بفروشد؛ اما ترل تاکید کرد که تنها رایانههای مونتاژ شده را خریداری میکند و حاضر است سفارش ۵۰ دستگاه با قیمت ۵۰۰ دلار به ازای هر واحد (برابر با ۲۳۰۰ دلار کنونی) را به آنها بدهد.
جابز توانست مدیر اعتبارات کارخانه Cramer Electronics را متقاعد سازد تا قطعات لازم برای تولید رایانه اپل ۱ را با شرط پرداخت پس از تحویل محصولات به ترل، بسازد. هر دو استیو و تیم کوچک آنها شبانه روز مشغول ساخت و آزمایش رایانههای خود بودند و در نهایت توانستند در موعد مقرر دستگاهها را به ترل تحویل دهند. البته ترل انتظار رایانهای کامل با کیس، نمایشگر و صفحه کلید را داشت، اما جابز تنها تعدادی مدار الکترونیک مونتاژ شده به وی تحویل داد؛ ولی در نهایت این موضوع مانع پرداخت مبلغ وعده داده شده به جابز نشد.
عرضه رایانه اپل ۱ به بازار تنها دو ماه پس از شکلگیری رسمی شرکت اپل با قیمت ۶۶۶.۶۶ دلار شروع شد. وزنیاک در مصاحبهای اعلام کرد که هیچ وقت نمیدانسته ارتباطی بین برچسب قیمت اپل ۱ و عدد شیطان وجود داشته است و تنها به تکرار ارقام یکسان علاقهمند بوده است. اپل ۱ ویژگیهای جالبی داشت که از میان آنها میتوان به استفاده از تلویزیون به عنوان نمایشگر اشاره نمود. همچنین کد راهاندازی رایانه روی حافظه رام (ROM) قرار گرفته بود که اجرای آن را آسانتر میکرد.
رایانه اپل ۱ با قیمت جالب ۶۶۶.۶۶ دلار به بازار عرضه شد.
چندی بعد با اصرار ترل، وزنیاک اقدام به طراحی کاستهایی برای بارگذاری و ذخیره برنامهها مخصوص این رایانه نمود. اگرچه اپل ۱ دستگاه نسبتاً سادهای بود، اما به دلیل استفاده کمتر از قطعات الکترونیک نسبت به تمامی نمونههای مشابه تا آن زمان، توانست در مرکز توجه قرار گیرد و وزنیاک را به عنوان یک طراح خبره کامپیوتر به شهرت برساند. در نهایت ۲۰۰ دستگاه از رایانه مذکور به فروش رسید که موفقیت بزرگی برای جابز و و وزنیاک محسوب میشد.
جابز که اکنون با موفقیت بدست آمده از عرضه اپل ۱ بسیار انگیزه بیشتری نسبت به گذشته پیدا کرده بود، به دنبال سرمایهگذار برای گسترش کسب و کار خود میگشت؛ اما هیچ بانکی حاضر به اعطای پول به او نبودند، زیرا ایده کامپیوترها برای افراد معمولی در آن زمان کاملاً دور از ذهن و پوچ جلوه میکرد. او در نهایت توانست با جلب نظر یک سرمایهگذار خصوصی به نام «مایک مارکولا» (Mike Markkula)، مبلغ ۹۲ هزار دلار را جمعآوری کند. در قبال این هزینه، یک سوم سهام اپل به سرمایهگذار تعلق گرفت و شرکت جابز و وزنیاک در اوایل سال ۱۹۷۷ به زیرمجموعهای از Apple Computer, Inc. بدل گشت.
یک ماه بعد، مارکولا فردی به نام «مایکل اسکات» (Michael Scott) را از شرکت نشنال سمیکنداکتر برای برعهده گرفتن سکانداری اپل، استخدام نمود. در آن زمان جابز و وزنیاک از تجربه کافی برای مدیریت شرکت برخوردار نبودند و هیچ کدام هم علاقهای به کسب سمت مدیرعامل نداشتند. در همان ماه وزنیاک از شغل خود در HP استعفا داد تا بتواند به صورت تمام وقت در اپل فعالیت داشته باشد.
تاریخچه اولین اپلیکیشن با ظهور اپل ۲ و ۳
با گذشت مدتی کوتاهی از آغاز فروش رایانه اپل ۱، وزنیاک به سراغ طراحی محصول جدیدی با نام اپل ۲ (Apple II) رفت و اولین نمونه آزمایشی آن در اواسط سال ۱۹۷۶ آماده شد. البته رونمایی عمومی از رایانه جدید اپل حدود یکسال بعد و در اواسط سال ۱۹۷۷ طی نمایشگاه کامپیوتر ساحل غربی ایالات متحده صورت گرفت. در این نمایشگاه جابز رایانه جدید خود را به یک شیمیدان ژاپنی معرفی کرد که در ادامه به اولین نماینده فروش محصولات اپل در ژاپن تبدیل شد. فروش اپل ۲ کمی بعد و با برچسب قیمت ۱۲۹۸ دلار شروع شد.
برنامه VisiCalc تاثیر بسزایی روی افزایش فروش رایانه اپل ۲ داشت.
رایانه اپل ۲ به رابط تلویزیونی بازطراحی شده مجهز شده بود که میتوانست دادههای نمایشگر را در حافظه ذخیره کند و سپس با الحاق گرافیک به آن، قادر بود رنگهای متفاوت را نمایش دهد. همچنین بدنه دستگاه از پلاستیک باکیفیت ساخته شده بود که صفحه کلید اختصاصی روی آن قرار میگرفت. نمونههای اولیه اپل ۲ از نوار کاستهای معمول به عنوان ابزار ذخیرهسازی استفاده میکردند؛ اما در سال ۱۹۷۸ فلاپی دیسکهای پنچ و یک چهارم اینچی و سیستم دیسک ۲ (DISK II) توسط وزنیاک ساخته و معرفی شد که با قیمت ۴۹۵ دلار به فروش میرسید.
«دان بریکلن» (Dan Bricklin) دانشجوی مدرسه کسب و کار دانشگاه هاروارد بود و رویای نرم افزاری را در سر داشت که بتواند مانند یک جدول بزرگ دیجیتال تمامی اعداد را درون خود ذخیره کند و تنها با فشردن چند کلید امکان تغییر ارقام آن به سادگی وجود داشته باشد. اگرچه امروزه مفهوم گفته شده در قالب صفحات اکسل در اختیار کاربران قرار گرفته است؛ اما در دهه ۷۰ خبری از هیچ نمونه مشابهی نبود و تنها امکان رسم چنین جداولی روی کاغذ وجود داشت. او موفق شد با قرض گرفتن یک رایانه اپل ۲ و نوشتن کدهای لازم، نرم افزار خود را بسازد؛ ولی محدودیتهای سخت افزاری موجب شده بود تا نسخه نهایی با تصورات او کمی فاصله داشته باشد.
اپل ۲ از نمایشگر اختصاصی بیبهره بود و اگرچه در آن زمان موس اختراع شده بود، اما همراه با رایانههای اپل عرضه نمیشد. در نهایت برنامه مشهور VisiCalc در سال ۱۹۷۹ به عنوان ابزاری برای انجام محاسبات در قالب صفحه دیجیتال معرفی گردید. این نرم افزار کمک بسزایی به گسترش بازار رایانههای اپل کرد و دلیلی دیگر برای خرید محصول توسط کاربران خانگی به وجود آورد. در آن زمان محصولات رقبایی مثل کومودور فروش بسیار بالاتری را تجربه میکردند و نرم افزار مذکور توانست کاملاً شرایط را به نفع اپل تغییر دهد. تا توقف تولید اپل ۲ در سال ۱۹۹۳، شش میلیون دستگاه از مدلهای مختلف آن به فروش رفت و طبق ادعای اپل، برنامه VisiCalc به تنهایی عامل یک پنجم از این میزان فروش بوده است.
نرم افزار VisiCalc حدود ۱۰۰ دلار قیمت داشت؛ ولی علاقهمندان جهت استفاده از آن باید اقدام به خرید رایانههای اپل میکردند که حدود ۱۰۰۰ دلار گرانتر بودند. اگرچه موفقیت این برنامه به دلیل غفلت توسعهدهندگان آن چندان دوام نیاورد و در نهایت توسط یکی از شرکتهای رقیب تصاحب شد؛ اما تمرکز اپل را روی محتوا و ساخت محصولاتی مناسب برای رفع نیاز کسب و کارها قرار داد. توسعه رایانه اپل ۳ در همین راستا و برای رقابت رقابت با محصولات IBM در اواخر سال ۱۹۷۸ شروع شد. محصول نهایی در اواسط سال ۱۹۸۰ رونمایی شد که قیمت خردهفروشی آن بین ۴۳۴۰ تا ۷۸۰۰ دلار در نظر گرفته شده بود و در اواخر همان سال به بازار عرضه شد.
با وجود این که طراحی اپل ۳ نسبت به محصولات مشابه در آن زمان از نوآوری چندانی بهرهمند نبود؛ اما جابز اصرار داشت که محصولی بدون فن خنککننده را عرضه کند که از شاسی خود برای دفع حرارت استفاده میکرد. متاسفانه طراحی بدنه جهت دفع تمامی حرارت تولید شده توسط قطعات داخلی کافی نبود و گرم شدن بیش از حد محیط درون آن موجب جدا شدن تراشهها از مادربرد میشد. اپل در اقدامی عجیب به مشتریانی که با مشکل مواجه شده بودند، توصیه میکرد تا دستگاه خود را حدود ۱۵ سانتیمتر بلند کنند و سپس به زمین بیندازند تا تراشهها دوباره در محل خود قرار بگیرند. در نهایت هزاران دستگاه معیوب از بازار جمعآوری شد و مدل جدیدی در سال ۱۹۸۳ برای رفع مشکل گفته شده عرضه گردید.
عرضه سهام و تاریخچه رقابت اپل با IBM
سهام اپل در اواخر سال ۱۹۸۰ با نماد AAPL و قیمت ۲۲ دلار به ازای هر سهم وارد بورس آمریکا شد. ۴.۶ میلیون سهم در آن زمان توانست بیش از ۱۰۰ میلیون دلار سرمایه جمعآوری کند که از زمان عرضه سهام شرکت خودروسازی فورد در سال ۱۹۵۶ بیسابقه بود. در انتهای روز قیمت هر سهم اپل به ۲۹ دلار رسیده بود و ارزش نقل و انتقالات سهام آن در همان روز به ۱.۷۸۸ میلیارد دلار دست یافت. اولین مجمع عمومی سهامداران اپل در ابتدای سال ۱۹۸۱ برگزار شد که جابز قصد داشت در آن یک سخنرانی را ارائه دهد؛ اما به دلیل وقفههای ناشی از رایگیری در نهایت منصرف شد و صحبتهای طولانی و احساسی درباره خیانت، عدم رعایت احترام و موضوعات مرتبط کرد.
رایانههای شخصی در مدت کوتاهی به تهدید جدی برای محصولات اپل تبدیل شدند.
در اواسط ۱۹۸۱ اپل در میان سه تولیدکننده برتر میکرو کامپیوترها قرار گرفته بود و به نظر میرسید محدودیت در تولید دستگاهها به جلوگیری از فروش بیشتر منتهی شده است. در همین زمان IBM تصمیم گرفت وارد بازار رایانههای شخصی شود و اولین محصول خود در این رده را معرفی نمود. درحالی که IBM تنها یک مدل به بازار عرضه کرده بود و سخت افزار و نرم افزار محدود در کنار تعداد کمی فروشگاه داشت؛ اپل بیش از پنج برابر آنها در ایالات متحده فروشنده در اختیار داشت و شبکه وسیعی از نمایندگیهای خود در سایر کشورها را هم ایجاد کرده بود. برای مثال حداقل ۱۰ پایگاه داده و ۱۰ پردازشگر متن برای رایانههای اپل منتشر شده بود؛ درحالی که هیچ پایگاه دادهای برای رایانههای شخصی IBM وجود نداشت و تنها از یک نرم افزار پردازشگر متن بهره میبرد. «بیل گیتس» (Bill Gates) که در زمان معرفی رایانه شخصی IBM در مقر اصلی اپل حضور داشت، بعداً اشاره کرد که اپلیها به این موضوع هیچ اهمیتی نمیدادند و یکسال کامل زمان نیاز بود تا بفهمند چه اتفاقی رخ داده است.
اگرچه اپل برتریهای اولیه زیادی داشت؛ اما رایانه شخصی توانست تقریباً فروش اپل ۳ را متوقف سازد. البته اپل ۲ همچنان به فروش خوب خود ادامه داد و در بازه بین سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۲ حدود ۷ میلیون دستگاه رایانه اپل در ایالات متحده به فروش رسید؛ میزانی که اپل را به شرکت پیشرو بازار تبدیل کرده بود. اما در ۱۹۸۳ ورق برگشت و رایانه شخصی توانست از اپل ۲ سبقت بگیرد. همچنین استراتژیهای فروش جدیدی توسط IBM اتخاذ شد که توانست ضربه مهلکی به اپل وارد کند. در سال ۱۹۸۴ اپل و IBM رقبای هم حساب میشدند؛ اما درآمد ۴ میلیارد دلاری IBM از رایانههای شخصی حدود دو برابر بیشتر از اپل بود. در طی یک نظرسنجی مشخص شد که ۵۶ درصد از شرکتهای آمریکایی از رایانههای شخصی IBM استفاده میکنند؛ درحالی که سهم اپل از این بازار به ۱۶ درصد رسیده بود. با این حال کسب و کارهای کوچک، مدارس و برخی کاربران خانگی همچنان به استفاده از اپل ۲ ادامه میدادند.
همکاری با زیراکس و تاریخچه مکینتاش اپل
با وجود تمرکز واحد رایانه اپل روی محصولات متن محور مثل اپل ۳، گروهی موسوم به لیزا (Lisa) درحال کار روی دستگاهی با محیط کاملاً جدید بودند و توانستند مفاهیم جدیدی مثل موس، آیکن و دسکتاپ را به فرهنگ لغت دنیای کامپیوتر اضافه نمایند. اپل طی یک قرارداد حق خرید مقداری از سهام خود به ارزش یک میلیون دلار را به زیراکس بخشید و در قبال آن دسترسی سه روزه به تاسیسات PARC این شرکت پیدا کرد. پس از مشاهده تجهیزات موجود در این مجموعه، ایدههای جدیدی به ذهن تیم توسعه لیزا رسید که شالوده مورد نیاز برای ساخت اولین رایانه اپل با رابط کاربری گرافیکی را تکمیل کرد. در نهایت رایانه در سال ۱۹۸۳ با قیمت ۹۹۹۵ دلار (معادل ۲۶ هزار دلار امروزی) معرفی شد؛ ولی به دلیل قیمت بسیار بالای آن، نتوانست شانس چندانی در بازار پیدا کند.
اغلب فروشندگان کامپیوتر در اوایل دهه ۸۰ میلادی، تنها محصولات اپل را به عنوان جایگزین رایانههای IBM محسوب میکردند و حتی برخی از آنها برای جلوگیری از نفوذ بیشتر رایانههای شخصی، سعی میکردند تا رایانههای اپل را میان مشتریان ترویج دهند. در اواخر سال ۱۹۸۳ رایانه مکینتاش 128k معرفی گردید و چندی بعد بروشوری ۱۸ صفحهای درباره آن در مجلات منتشر شد. همچنین یک تبلیغ تلویزیونی با هزینه ۱.۵ میلیون دلار (معادل ۳.۷ میلیون دلار کنونی) پخش گردید که توسط کارگردان مشهور سینما، «ریدلی اسکات» (Ridley Scott) ساخته شده بود. این تبلیغ با اشاره به رمان محبوب ۱۹۸۴ توانست توجه رسانهای بسیاری را به سوی محصول جدید اپل سرازیر کند و اکنون به عنوان یکی از شاهکارهای دنیای تبلیغات محسوب میشود.
فروش مکینتاش از اوایل سال ۱۹۸۴ با قیمت ۲۴۹۵ دلار شروع شد. همراه با رایانه، دو برنامه هم با نامهای MacWrite و MacPaint هم عرضه میشدند که جهت نمایش قابلیتهای گرافیکی دستگاه در نظر گرفته شده بودند. نطفه مکینتاش توسط «جف راسکین» (Jef Raskin) بنیان گذاشته شده بود؛ اما جابز از سال ۱۹۸۱ به صورت مستقیم هدایت و نظارت بر پروژه را برعهده گرفت.
بسیاری از ویژگیهای آن از رایانه لیزا و رابط کاربری گرافیکی زیراکس قرض گرفته شده بود و در ابتدا فروش خوبی را تجربه کرد؛ اما پس از گذشت مدت زمان کوتاهی مشخص شد که محصول جدید اپل از توان پردازشی چندان بالایی برخوردار نیست و طیف محدود نرم افزارهای قابل استفاده در آن باعث کاهش سریع میزان فروش در نیمه دوم همان سال شد. همچنین بسیاری معتقد بودند که مکینتاش چیزی فراتر از یک اسباببازی نیست؛ زیرا تمامی قابلیتها در آن با محوریت رابط کاربری گرافیکی طراحی شده بودند. به دلیل عدم بهرهگیری از رابط متن محور، برنامههای مبتنی بر خط فرمان باید دوباره بازنویسی میشدند و این مسئله به چالش جدی برای توسعهدهندگان تبدیل شده بود؛ در نتیجه تعداد محدودی برنامه برای مکینتاش عرضه گردید.
تاریخچه اپل: خروج جابز و وزنیاک
تا سال ۱۹۸۵ مشخص شد که مکینتاش توان رقابت با رایانههای شخصی توسعه یافته توسط IBM را ندارد. همین مسئله موجب شد تا جدال قدرت میان جابز و مدیرعامل وقت اپل، «جان اسکالی» (John Sculley) شدت بگیرد؛ درحالی که اسکالی حدود دو سال قبل از این تاریخ توسط خود جابز استخدام شده بود. در سوی دیگر وزنیاک معتقد بود که اپل در طی پنج سال گذشته مسیر اشتباهی را طی کرده است و تصمیم داشت به دنبال ماجراجوییهای شخصی خود برود. او بیشتر سهام خود در اپل را به فروش رساند؛ اما تا به امروز رابطه خوبی با شرکت داشته است و در برخی مصاحبهها و مراسمها به عنوان نماینده اپل حضور پیدا کرده است.
در نتیجه اختلافهای پیش آمده، اسکالی تصمیم گرفت تا در اواسط ۱۹۸۵ اقدام به برکناری جابز از سمت مدیر بخش مکینتاش کند. اسکالی در طی این مدت توانسته بود نظر تمامی اعضای هیئت مدیره اپل را با خود همسو کند و تلاشهای جابز برای فشار به او بیثمر باقی ماند. اگرچه جابز میتوانست به عنوان عضو ارشد هیئت مدیره در اپل باقی بماند؛ اما دیگر سمت مدیریتی نداشت و قادر نبود تاثیر چندانی روی مسیر آتی شرکت و محصولات آن بگذارد. به همین دلیل تصمیم گرفت تا از اپل استعفا دهد و با همراه کردن تعدادی از کارمندان توانای اپل با خود، شرکت NeXT را تاسیس نمود. همچنین به نشانه اعتراض تمامی ۶.۵ میلیون سهم خود در اپل به جز یک سهم را به قیمت کلی ۷۰ میلیون دلار به فروش رساند.
چندی بعد جابز اقدام به تصاحب شرکت Pixar به مبلغ ۵ میلیون دلار کرد که در زمینه جلوههای گرافیکی فعالیت میکرد. شرکت NeXT رایانههایی با طراحی خاص تولید میکرد که به سیستم عامل NEXTSTEP مبتنی بر یونیکس مجهز بودند؛ سیستم عاملی که در آینده به مک اواس تبدیل شد. البته محصولات شرکت جدید جابز به دلیل قیمت بالا نتوانستند موفقیت تجاری چندانی را بدست آورند؛ اما مفاهیم جدیدی توسط آنها به دنیای کامپیوترهای شخصی معرفی شد. اسکالی هم توانست با تغییر ساختار اپل و ادغام بخشهای مختلف در کنار شروع همکاری با ادوبی و ارائه محصولات و سرویسهای جدید، مکینتاش را به یک موفقیت بزرگ تبدیل کند.
زنگ هشدار با افزایش محبوبیت ویندوز
در اواخر دهه ۸۰ میلادی، پلتفرمهای آمیگا و آتاری ST به عنوان رقبای اپل از دید فناوری مورد استفاده، شناخته میشدند. اما کامپیوترهای مبتنی بر پلتفرم رایانههای شخصی IBM از محبوبیت بسیار بیشتری میان کاربران برخوردار بودند و در دهه ۹۰ به لطف انتشار ویندوز ۳.۰ بالاخره به رابط کاربری گرافیکی مجهز شدند؛ مسئلهای که زمینه را برای شکست اپل در این عرصه فراهم میساخت. همچنین با وجود عرضه مدلهای مختلف مکینتاش مثل مک پلاس در سال ۱۹۸۶، مک SE و مک ۲ در سال ۱۹۸۷، مک کلاسیک و مک LC در سال ۱۹۹۰، هنوز بخش زیادی از فروش رایانههای این شرکت به مدل اپل ۲ اختصاص داشت. البته اپل نسخهای جمع و جورتر از این محصول قدیمی را با نام IIc هم به بازار عرضه کرد و در نهایت با مجهز کردن آن به محیط نزدیک به مک، مدل IIGS را هم توسعه داد. برخی از نمونههای جدید هم مثل مکینتاش پرتابل (۱۹۸۹) با شکست مواجه شدند؛ اما در نهایت پایهگذار ظهور محصولاتی موفق مثل پاوربوک در سال ۱۹۹۱ گشتند که تاثیر بسزایی روی طراحی لپتاپها در دهههای اخیر داشته است.
اپل در پاسخ به تهدید روزافزون رایانههای شخصی، اقدام به معرفی مدلهای مختلف مک مثل Quadra و Centris در کنار Performa کرد؛ اما تمامی این محصولات به دلیل ضعف مدیریتی و بازاریابی نامناسب، نتوانستند فروش چندانی را تجربه کنند. از جمله مشکلات مدیریتی میتوان به معرفی مدلهای متعددی اشاره کرد که از نظر فنی، تفاوتهای بسیار کمی با هم داشتند و موجب میشد تا مشتریان در هنگام خرید سردرگم شوند؛ مسئلهای که با شعارهای اپل و تاکید بر سادگی کاملاً در تضاد بود. همچنین خردهفروشیهای همکار اپل مثل Sears و CompUSA نمیتوانستند رایانههای این شرکت را به خوبی به فروش برسانند یا به صورت ترغیبکننده در فروشگاههای خود به نمایش بگذارند.
در نهایت اپل در سال ۱۹۹۱ با رقبای دیرینه خود، یعنی موتورولا و IBM وارد همکاری شد و اتحاد AIM را تشکیل داد. هدف از این همکاری، ساخت پلتفرم پردازشی جدیدی با نام PReP بود که از سخت افزار دو شرکت دیگر در کنار نرم افزار اپل بهره میبرد. در اولین قدم برای دستیابی به اهداف پروژه، اپل خط پاور مکینتاش را در سال ۱۹۹۴ راهاندازی نمود که از پردازندههای PowerPC موتورولا و IBM استفاده میکرد.
پردازندههای جدید مورد استفاده اپل، مبتنی بر معماری RISC بودند که کاملاً با معماری رایج سری 680X0 موتورولا متفاوت بود؛ به همین دلیل قسمتهایی از سیستم عامل اپل نیاز به بازنویسی داشت تا برنامههای نوشته شده برای مکهای قدیمیتر بتوانند از طریق امولاتور در دستگاههای جدید هم اجرا شوند. در این میان اپل درخواست خرید از سوی IBM را هم رد کرد و حتی یکبار در نزدیکی تصاحب توسط سان مایکروسیستمز قرار داشت؛ اما در آخر همچنان به حیات مستقل خود ادامه داد. اپل در کنار تولید رایانه به سراغ تولید محصولات دیگر نیز رفت و در سال ۱۹۹۳ دستیار دیجیتال شخصی (PDA) نیوتن را معرفی نمود که در آینده الهامبخش محصولاتی مانند پالم پایلوت و پاکت پیسیها شد.
خطر ورشکستگی و تصاحب NeXT
دامنه اپل دات کام در اوایل سال ۱۹۸۷ به ثبت رسید و هفت سال پس از آن، سرویس eWorld از سوی اپل معرفی شد که شامل ارائه خدمات ایمیل و اخبار میگردید. سرویس مذکور همچنین به عنوان یک بولتن جایگزین برای سرویس AppleLink هم محسوب میشد که در سال ۱۹۹۶ از دسترس خارج گردید. چنین ابزارهایی به نفوذ اپل در بازار کمک چندانی نکردند و به همین دلیل مدیریت شرکت در سال ۱۹۹۵ تصمیم گرفت تا مجوز استفاده از مک اواس و رامهای مکینتاش را به سایر تولیدکنندگان بفروشد؛ بلکه بتواند از این طریق سهم بیشتری را در بازار بدست آورد و درآمد خود را هم افزایش دهد.
جابز دوباره در سال ۱۹۹۶ به عنوان مشاور بخش مک به اپل بازگشت.
در آن زمان تعدادی از سازندگان کامپیوتر درحال تولید نسخههای کلون شده مک با قیمت کمتر بودند، اما فروش مجوز نرم افزاری به آنها وضعیت را بسیار دشوار میساخت؛ زیرا موجب کاهش فروش سخت افزار اپل میشدند. دو سال پس از اتخاذ تصمیم اشاره شده، سهم اپل در میان سیستم عاملهای بازار به بیش از ۱۰ درصد رسیده بود و در همین زمان جابز دوباره به عنوان مدیرعامل موقت جهت جایگزینی «گیل آملیو» (Gil Amelio) استخدام شد. او به سرعت توانست یک خلاء قانونی در قراردادهای فروش مرتبط با مجوز استفاده از نرم افزارهای اپل پیدا کند و با فسق آنها، بهرهگیری از مک اواس توسط سایر تولیدکنندگان را دوباره غیر ممکن ساخت. نتیجه پایان یافتن دوران کلونهای مک، کاهش سهم اپل از بازار به حدود ۳ درصد بود.
شکستهای پیاپی اپل در توسعه سیستم عامل جدید و قطع همکاری با سایر شرکا موجب شد تا این شرکت در معرض ورشکستگی قرار بگیرد. اکنون اپل چارهای جز خرید سیستم عامل از توسعهدهندگان دیگر نداشت و سولاریس در کنار ویندوز NT از کاندیداهای بالقوه محسوب میشدند. البته کمی قبلتر و در سال ۱۹۹۶، شرکت NeXT که توسط جابز پس از ترک اپل تاسیس شده بود هم وضعیت چندان خوبی نداشت. اپل تصمیم گرفت تا شرکت جابز را خریداری کرده تا بتواند از سیستم عامل NeXTstep آن که توانسته بود BeOS را شکست دهد، استفاده نماید. این خرید در اواخر همان سال با صرف هزینه ۴۲۹ میلیون دلار و همراه با انتقال ۱.۵ میلیون واحد از سهام اپل صورت گرفت. جابز که از ۱۹۸۵ در سیستم مدیریتی اپل جایگاهی نداشت، دوباره توانست سکاندار شرکت شود و فناوریهای لازم جهت توسعه Mac OS X را هم از شرکت دوم خود به اپل منتقل کند.
بازگشت دوباره اپل به اوج
جابز در سال ۱۹۹۷ اعلام کرد که اپل در قالب یک قرارداد پنج ساله شروع به همکاری با مایکروسافت خواهد کرد. در نتیجه این همکاری، مایکروسافت نسخه اختصاصی مک از مجموعه آفیس خود را برای دستگاههای اپل منتشر میکرد و سرمایهگذاری ۱۵۰ میلیون دلاری هم در این شرکت انجام میداد. همچنین جدال حقوقی اپل و مایکروسافت بر سر نقص پتنتهای اپل توسط ویندوز هم خاتمه پیدا کرد و مرورگر اینترنت اکسپلورر نیز به عنوان گزینه پیشفرض در مکینتاش تعریف گردید. البته سرمایهگذاری مایکروسافت در اپل جنبه نمادین داشت؛ زیرا اپل سهم ۲.۴۶ میلیارد دلاری از بازار را در اختیار داشت و آخرین فصل مالی خود را هم با درآمد ۱.۷ میلیارد دلاری پشت سر گذاشته بود.
یکی دیگر از اقدامات اولیه جابز پس از برعهده گرفتن دوباره سمت مدیریت در اپل، توسعه رایانه آیمک بود. اولین نسخه از این دستگاه همراه با یک نمایشگر CRT متصل به سایر قطعات در کنار بدنه پلاستیکی شفاف به بازار عرضه شد. تنها زمان کوتاهی نیاز بود تا آیمک به موفقیت بزرگی تبدیل شود و فروش یک میلیون واحدی را در هر سال به ثبت برساند. همچنین اپل بار دیگر به عنوان شرکتی که تمرکز ویژهای روی طراحی و زیبایی دارد، در نزد عموم و رسانهها شناخته شد. در سال ۱۹۹۹ اپل از پاور مک G4 رونمایی کرد که به پردازنده پیشرفته موتورولا مجهز شده بود. در همان سال آیبوک هم معرفی شد؛ اولین لپتاپ مصرفکننده محور تا آن زمان که اولین رایانه مکینتاش با پشتیبانی از قابلیت وایرلس LAN به کمک کارت توسعه اختیاری AirPort نیز محسوب میشد. این دستگاه توانست نقش بسزایی در گسترش محبوبیت وایرلس LAN برای اتصال به شبکه در میان رایانهها داشته باشد.
در سال ۲۰۰۱ اپل به صورت رسمی از سیستم عامل جدید خود با نام Mac OS X رونمایی کرد که امروزه با اسم مک اواس شناخته میشود. این سیستم عامل که هر دو دسته از کاربران معمولی و حرفهای در نظر گرفته شده بود؛ توانست پایداری و امنیت یونیکس را همراه با رابط کاربری چشمنواز به ارمغان بیاورد. همچنین واسط برنامهنویسی کاربردی کربن اپل به توسعهدهندگان اجازه میداد تا بتوانند نرم افزارهای نوشته شده برای Mac OS 9 را به سیستم عامل جدید این شرکت منتقل کنند. در همان سال اپل در نهایت تصمیم گرفت تا خردهفروشیهای خود را در سراسر ایالات متحده راهاندازی کند. این کار میتوانست از کاهش سهم اپل در بازار جلوگیری کند و راهحلی برای مشکل دیرینه بازاریابی ضعیف توسط خردهفروشیهای دیگر باشد.
ظهور آیپاد، آیتونز و رایانههای مبتنی بر پردازندههای اینتل
در اواخر سال ۲۰۰۱ اپل از اولین نسل آیپاد به عنوان یک دستگاه پخش موسیقی قابل حمل رونمایی نمود. نسخه ابتدایی با حافظه داخلی ۵ گیگابایت، توانایی ذخیرهسازی ۱۰۰۰ قطعه موسیقی را داشت و از آن زمان نسخههای مختلفی از آن شامل مینی، تاچ، شافل، کلاسیک و نانو ساخته شده است. طبق گفتههای استیو جابز، اپل در سال ۲۰۰۵ موفق به تصاحب ۷۶ درصد از سهم بازار پخشکنندههای موسیقی قابل حمل شده بود و این دستگاه درآمد شرکت را به شدت افزایش داد. در اوایل ۲۰۰۲ آیمک بازطراحی شده با پردازنده G4 و صفحه نمایش LCD پا به میدان گذاشت؛ اما پس از چندین سری تغییرات، در نهایت جای خود را به آیمک G5 در سال ۲۰۰۴ داد.
از دیگر محصولات معرفی شده در اوایل هزاره جدید میتوان به سرور Xserve 1U اشاره نمود که از دو تراشه G4 استفاده میکرد و قیمت پایینتری نسبت به نمونههای مشابه از دیگر رقبا داشت. کمی بعد پاور مک G5 با پردازنده IBM روانه بازار گردید که از بدنه تمامی آلومینیومی بهره میبرد و پایانی بر استفاده از پلاستیکهای رنگی در رایانههای اپل بود. در این زمان تلاشهای مهندسین IBM برای ساخت پردازندههای قدرتمند با کارایی بهتر نسبت به محصولات موتورولا از نظر اپل کافی به نظر نمیرسید و امکان استفاده از آنها در محصولاتی مثل آیبوک و پاوربوک وجود نداشت. در نتیجه اپل مجبور شد به جای استفاده از دو پردازنده مجزا، به سراغ پردازندههایی با دو هسته پردازشی برود و از آنها در پاورمک G5 استفاده نمود. هر هسته با فرکانس ۲.۰ و ۲.۳ گیگاهرتز فعالیت میکرد و در آخر هم نسخههای چهار هستهای با فرکانس ۲.۵ گیگاهرتز معرفی شدند.
اپل بسیار سریعتر از پیشبینیها توانست مهاجرت به سوی پردازندههای اینتل را به اتمام برساند.
جابز در اواسط سال ۲۰۰۵ اعلام کرد که اپل از سال آتی اقدام به تولید رایانههای مک با پردازندههای اینتل میکند. همچنین وی تایید کرد که اپل در سالهای اخیر درحال تولید نسخه مخصوص محصولات اینتل از Mac OS X در کنار نسخه پاورپیسی بوده است. انتظار میرفت که مهاجرت به سوی پلتفرم اینتل تا اواخر ۲۰۰۷ به اتمام برسد. در دهمین روز از سال ۲۰۰۶، اولین آیمک و مکبوک پرو مبتنی بر پردازندههای اینتل رونمایی شدند. آنها از سری Core Duo استفاده میکردند و حتی اعلام شد که اپل تصمیم گرفته با تسریع فرایند مهاجرت، آن را تا انتهای همان سال به اتمام برساند.
در سال ۲۰۰۰ اپل سرویس تحت وب iTools را در اختیار کاربران قرار دارد که مجموعهای از ابزارهای آنلاین مانند خدمات ایمیل، کارتهای تبریک اینترنتی و محلی برای ثبت نقد و بررسی سایتها (iReview) بود. البته از میان امکانات ارائه شده، تنها دو سرویس اول در قالب حق اشتراک مک از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۸ به حیات خود ادامه دادند و در آخر هم با طرح MobileMe جایگزین شدند.
فروشگاه موسیقی آیتونز یکی دیگر از سرویسهای آنلاین اپل بود که در سال ۲۰۰۳ ظاهر شد و تنها در طی ۱۶ روز ابتدایی فعالیت خود توانست رکورد ۲ میلیون دانلود را به ثبت برساند. کاربران مکینتاش میتوانستند موسیقیهای دلخواه خود را از طریق این سرویس خریداری کنند و کمی بعد هم نسخه مخصوص ویندوز منتشر شد. البته به دلیل مسائل حقوقی، تنها در ایالات متحده امکان استفاده از آن وجود داشت. یکسال بعد، آیتونز وارد بازارهای اروپایی و کانادا هم شد. تا اوایل ۲۰۰۶ اپل موفق شد تا ۱ میلیارد آهنگ در پلتفرم خود به فروش برساند و چهار سال بعد به رکورد ۱۰ میلیارد فروش دست پیدا کند. درحال حاضر انواع دیگری از محتوا مانند فیلم و سریال هم در آیتونز ارائه میشود.
شروع حکمرانی آیفون و آیپد و خداحافظی با جابز
در سال ۲۰۰۷ اپل از محصولی کاملاً انقلابی به نام آیفون را رونمایی کرد که امکانات آیپاد در قالب صفحه نمایش بزرگ همراه با قابلیت تماس صوتی و اتصال به اینترنت را فراهم میساخت. در سالهای آتی مدلهای پیشرفتهتر 3G و 3GS در اختیار علاقهمندان قرار گرفتند و در نهایت مدل محبوب آیفون ۴ در ۲۰۱۰ در کنار اولین نسل از تبلتهای این شرکت عرضه شد. اکنون اپل طی گستردهای از محصولات بیسیم و لمسی را برای فروش در اختیار داشت و در عرصههایی فراتر از کامپیوتر و لپتاپ به رقابت میپرداخت. همین مسئله موجب شد تا در اواسط ۲۰۱۰ ارزش سهام اپل از مایکروسافت سبقت بگیرد و برای اولین بار طی ۲۰ سال، درآمد مایکروسافت کمتر از اپل شد.
درست در زمانی که آینده بسیار روشنی پیش روی اپل قرار داشت، جابز از سمت مدیرعاملی این شرکت استعفا داد و تیم کوک جانشین وی شد. در ساعت ۳ بعد از ظهر به وقت ساحل غربی ایالات متحده، جابز در پالوآلتو به دلیل ایست تنفسی ناشی از تومور پانکراس درگذشت. پس از مرگ وی، پرچم اپل، دیزنی و مایکروسافت در مقرهای مختلف به صورت نیمه برافراشته درآمدند و سایت اپل به مدت دو هفته در صفحه اصلی تصویری سیاه و سفید از او را نشان میداد. طبق درخواست خود جابز، پیکر او در مقبرهای بدون نام و نشان دفن گردید. با شروع سکانداری تیم کوک، تغییرات اساسی در سیستم مدیریتی اپل صورت گرفت تا همکاری بین واحدهای سخت افزاری، نرم افزاری و ارائهکننده سرویسها افزایش پیدا کند. کمی بعد iOS 7 با طراحی کاملاً متفاوت منتشر شد و در ادامه OS X Yosemite مسیری مشابه را در پی گرفت.
اپل در سالهای اخیر همچنان به نوآوری در زمینههای مختلف ادامه داده است و محصولات گوناگونی مثل ساعت هوشمند و دستیار صوتی خانگی را به لیست دستگاههای خود اضافه کرده است. تیم کوک در سال ۲۰۲۰ اعلام کرد که این شرکت قصد دارد پس از حدود دو دهه با پردازندههای اینتل خداحافظی کند و به سمت تراشههای اختصاصی خود در رایانههای مک برود. انتظار میرود در دهه جاری مهمترین تمرکز اپل روی توسعه تراشههای قدرتمندتر با قابلیتهای گستردهتر باشد تا بتواند قدرت نرم افزاری بیشتری را با دسترسی به سخت افزار یکپارچه و بهینه فراهم سازد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.