
نه رؤیاست، نه کابوس؛ فقط استانبول است
استانبول در نگاه اول برای دانشجویی که جیبش به اندازه دانشگاههای اروپای غربی پر نیست، فرصتی بزرگ بهنظر میرسد.

سلب مسئولیت: دیجیاتو صرفا نمایشدهنده این متن تبلیغاتی است و تحریریه مسئولیتی درباره محتوای آن ندارد.
سال ۲۰۲۱ که از منچستر اومدم استانبول، قصد کردم که اینجا آخرین مقصد مهاجرت باشه. مهمترین دلیلش هم این بود و همچنان هست که تغییر شهر و کشور زندگی، ریشههای آدم رو قطع میکنه. مثال خیلی سادهاش، اینه که وقتی میری فروشگاه استارباکس که چای بخوری، اسمت رو که میگی، با تعجب میگن «میشه دوباره بگید؟» همین مثال ساده تا بانک و اداره اتباع خارجی و حتی دانشگاه که قرار محل امنی برای زندگی دوران دانشجویی باشه، عیناً وجود داره. هویتی که در کشور خودت داری، در مقصد جدید برای هیچکس شناختهشده نیست. ولی استانبول آنقدر برای من که بارها بهعنوان توریست سفر کرده بودم، جذاب بود و هست که همه این استرسها رو تحمل میکنم و همچنان از زندگی در این شهر لذت میبرم.
استانبول تو نگاه اول برای دانشجویی که جیبش به اندازه دانشگاههای اروپای غربی پر نیست، فرصتی بزرگ بهنظر میرسه: شهری زنده، نسبتاً مقرونبهصرفه و دانشگاههایی که پذیرششان -دستکم روی کاغذ- سادهتر از اروپاست. اما کسی اگر ندونه که زندگی در ترکیه با سفر توریستی چند هفتهای خیلی متفاوته، ممکنه حتی نتونه یک سال هم دووم بیاره و این تفاوت در دونستن قوانین پنهانی هستش که روی کاغذ شفافه، ولی برای زندگی کردن باهاشون، دونهدونهاش مثل هفتخوان رستم میشه. چون اینجا هم مثل خیلی از کشورهای دیگه خاورمیانه، قانون روی ورق با عمل خیلی متفاوته.
برای من انگیزه نوشتن این متن، دیدن آمار حیرتآوری بود که دولت ترکیه بهتازگی منتشر کرده از تعداد دانشجوهای ایرانی که سال گذشته اینجا ثبتنام کردند. حدود ۳۰ هزار تا سال ۲۰۲۴ و سال قبلش ۲۴ هزار نفر دیگه.
و وقتی تو ذهنم میارم که ۸۰ درصد اینها — نوجوونهایی هستند که در مقطع لیسانس ثبتنام کردن و حتی تجربه زندگی مستقل دور از خانواده در همون ایران هم نداشتن و حالا اینجا با زبون ترکی که حتماً خیلیهاشون بلد نبودن، چطوری با صاحبخونه و بانک و سازمان اتباع خارجی طرف شدن، نوشتن حداقل چند سطر در مورد تجربه زندگی و تحصیل تو استانبول، یه جورایی نهتنها کمک به دانشجوهای سال آینده بلکه کمک به خودم هم هست.
اولین موضوعی که هر کسی که قصد داره بیاد ترکیه تحصیل کنه خوبه تو ذهنش داشته باشه، اینه که وقتی تبلیغات مؤسسات اعزام دانشجو رو میبینه، که عموماً روی تخفیفات خیلی زیاد در مورد شهریه پرداختی و یا رایگان بودن ثبتنام دانشجوها تمرکز دارن، کمی فکر کنه که آیا اینها واقعاً هدف از تحصیل و زندگی در کشور دیگه برای چندین سال هست؟ و یا آیا اینها فرصتهای شغلی و اجتماعی برای بعد از تحصیل فراهم میکنه؟ سرنوشت تحصیلی و کاری یک دانشجو رو در یه کشور دیگه چه معیارهایی تعیین میکنه؟ حتی اگه به وبسایتهای معتبر جهانی که رتبهبندی دانشگاهها رو اعلام میکنند، نگاه کنیم، چیز زیادی درباره کیفیت آموزش یا موانع قانونی و فرهنگی کشور مقصد نمیگن، چه برسه به اینکه در مورد یه کشور خاص، مثل ترکیه، تحلیل خاصی داشته باشن و اینها دقیقاً پارامترهایی هست که آینده زندگی فرد رو چه در دانشگاه و چه بعد از دانشگاه میسازه.
یه مثال خیلی کوچیکش اینه که در کل ترکیه که دانشگاههایی داره که دولتی هستن و در سطح جهانی اعتبار زیادی دارن، فقط چند دانشگاه محدود -اون هم بیشتر خصوصی- سیستم آموزشی تماماً انگلیسی دارن. و حتی همینها هم از اساتیدی استفاده میکنند که بعضیهاشون با داشتن دانش خیلی وسیع تو زمینه تخصص خودشون، به سختی انگلیسی صحبت میکنند. و خب این یکی از مسائلی هست که یه مقدار جای فکر و تحقیق داره برای کسی که ممکنه بخواد بعد از تحصیل در ترکیه به کشور انگلیسیزبان دیگهای بره.

اگه فرض رو بر این بذاریم که کسی که قصد تحصیل در ترکیه رو داره، دانشگاه رو با هدف روشن و اطلاعات کافی انتخاب کرده، و شهریه رو هم پرداخت کرده، در قدم بعدی برای گرفتن کارت اقامت، نیاز به اجارهنامه رسمی و تأییدشده از دفترخونه در ترکیه داره. و اینجا اولین مرحلهایه که ندونستن زبون ترکی، آشنایی نداشتن به قوانین مالک و مستأجر، و حتی نداشتن یه وکیل متبحر در این زمینه میتونه چالشبرانگیز بشه، اونم وقتی که دانشجو زمان محدودی داره که آدرس خونهاش رو مشخص و برای دریافت کارت اقامتش اقدام کنه، و قطعاً استرس زیادی داره و همهچیز رو در نظر نمیگیره، و ممکنه قراردادی رو امضا کنه که نه فقط از نظر مالی شدیداً متضرر بشه، حتی حق و حقوق اولیه و بارزی که براش پول پرداخت کرده بهعنوان مستاجر هم نداشته باشه، و مجبور باشه دوباره و یا چندباره همین مسیر رو تکرار کنه و کلی با صاحبخونه و دانشگاه و اداره مهاجرت درگیر بشه، و باز هم نتیجه نگیره. اینجا اولین جاییه که داشتن یه نفر که قوانین رو میدونه و ترکی رو خوب بلده، و به نیازهای یک دانشجو برای تکمیل فرایند اداری برای اقامت قانونی در ترکیه مسلط هست، خودش نشون میده.
ولی قبل از اینکه بخواد اینجا هر اقدامی بکنه، مخصوصاً پرداخت اجاره خونه یا هزینههای قرارداد مربوط به اون، و بعدش حتی خرید بیمه و هزینههای اداره مهاجرت برای گرفتن اقامت، هر دانشجو باید حساب بانکی در ترکیه افتتاح کنه. که واقعاً با تأسف باید گفت در طی یکی دو سال اخیر، فقط در مورد دانشجویان ایرانی، افتتاح حساب در اکثر بانکهای ترکیه از نظر قانونی تقریباً غیرممکنه؛ هم به خاطر تحریم، هم به دلیل قوانینی که مرتب تغییر میکنه. و در عمل، دانشجویی که با هزار امید با اعضای خانوادهاش اومده ترکیه، تقریباً در همون قدم اول پشیمون میشه که با داشتن برگه ثبتنام دانشگاه، اگر واسط و یا یه نفر آشنا با تیم اون بانک مشخص نداشته باشه، متوقف میشه.
ولی خب همونقدر که در ظاهر مشکله، در واقع یه نفر که با راه و چاه اینجا آشناست، میدونه چطوری و کدوم شعبه حساب باز کنه و مشکل رو برای همیشه حل کنه. و برای شخصی مثل من که تجربه تحصیل تو اروپا رو داشته، خیلی آزاردهنده است، چون اونجا وقتی ویزای ورود به کشور رو گرفتی و رفتی دانشگاه، همون روز اول کارت اقامت تو دانشگاه آماده هست، و بلافاصله حتی آنلاین با همون میتونی حساب بانکی باز کنی. بدون هیچ چون و چرایی. و وقتی خودم رو میذارم جای یه نوجوون ۱۸ سالهای که از ایران میاد برای تحصیل لیسانس و با همچین صحنهای روبهرو میشه، خب اینکه تازه برم یه کسی رو پیدا کنم و بهش اعتماد کنم که برام حساب بانکی باز کنه، خودش یه چالش بزرگه.
موضوع بعدی دونستن اینه که با رویاها و شنیدهها نمیشه خرج زندگی در ترکیه رو تأمین کرد. اگر دانشجویی میاد اینجا بدون اینکه تخمین درستی از هزینهها، براساس همه اطلاعات لازم، نه فقط بخشی از اونها، داشته باشه و دلش رو به این خوش کرده باشه که در آینده کار پیدا میکنه، و میتونه هزینه زندگیش رو تأمین کنه، به تجربه من بهتره که قبل از هر تصمیمگیری، دوباره همهچیز رو ارزیابی کنه. درسته که ترکیه در مقایسه با اروپا و آمریکا، خیلی ارزونتره، ولی همونقدر هم با اونها در مورد اقتصاد و فرصتهای کاریابی برای خارجیها، مخصوصاً اونهایی که ترکی بلد نیستن، متفاوته. اگه در اروپا دستمزد یه دانشجوی پارهوقت مشخص هست، اینجا پیدا کردن کار مناسب برای دانشجو تازهوارد و هم دستمزدش، با اون چیزی که از بیرون از اینجا گوش به گوش میرسه، تجربه متفاوتی برای همه ایجاد میکنه، که قبل از اینکه هر کسی کولهاش رو ببنده به مقصد استانبول، اگه ندونه، به پشیمونی میرسه.

همه اینها گوشهای از خاطرات اقای سیامک اذران بود، که در سال ۱۳۸۹ از دانشگاه گرینویچ در رشته مدیریت برند در مقطع کارشناسی ارشد فارغالتحصیل شده، یکسال در هلند در دانشگاه در زمینه برندهای پیشرو تدریس کرده، از سال ۱۳۹۱ به مدت هشت سال در دفتر سامسونگ تهران واقع در برج کیان مدیر مارکتینگ محصولات صوتی و تصویری بوده و بعد از تحریم آمریکا در سالهای گذشته برای ادامه تحصیل دکتری در همان زمینه تخصصی مدیریت برند به منچستر انگلیس و سپس به استانبول رفته و درحالحاضر استادیار دانشگاه در همین زمینه هست. همچنین ایشان بهطور تخصصی، برای بهبود عملکرد برندهای صنعت پزشکی در ترکیه همکاری داشته است.
برای گرفتن مشاوره تحصیلی میتونید با یکی از روشهای زیر باهاشون در تماس باشید.
ایمیل: Siamak.azaran@stu.khas.edu.tr
شماره واتساپ: 905316252190+
صفحه اینستاگرام: https://www.instagram.com/siamakaazaran
صفحه لینکدین: https://www.linkedin.com/in/siamakazaran/
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.