ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

تکنولوژی

Google X استاد پیدا کردن مشکلات دنیای حقیقی برای حل کردن

Obi Felten، مسئول آماده سازی پروژه های گوگل برای رویارویی با دنیای واقعی، در Google X است. مسئولیت وی مدیریت پروژه های گوگل در مراحل اولیه و همراهی با مهندسین و دانشمندان و سایرین جهت ...

سامه گل زاده
نوشته شده توسط سامه گل زاده | ۱ آبان ۱۳۹۳ | ۲۲:۰۰

Obi Felten، مسئول آماده سازی پروژه های گوگل برای رویارویی با دنیای واقعی، در Google X است. مسئولیت وی مدیریت پروژه های گوگل در مراحل اولیه و همراهی با مهندسین و دانشمندان و سایرین جهت به ثمر رساندن تکنولوژی علمی-تخیلی به محصول دنیای واقعی و تجاری است. شغلش آنقدرها که عنوان آن نشان می دهد ساده نیست.

اگر علاقمند به شناختن این پروژه های هستید می توان به چند نمونه از آنها اشاره کرد. لنزهای هوشمند، سیستم حمل بار هوایی و اتومبیل بدون راننده که این روزها بسیار در مورد آن صحبت می شوند، برخی از پروژه های گوگل هستند که دیر یا زود به دنیا معرفی می شوند.

در ادامه در مورد صحبت های Obi Felten و اهداف و پروژه های گوگل ایکس بیشتر بخوانید.

فِـلتِن هفته گذشته در کنفرانس سالانه Wired حضور داشت و درباره همه پروژه ها صحبت کرد. پروژه هایی که از الکتروشوک قلیی تا هلیکوپترهای بدون خلبان متغیرند. وی درباره استارت‌آپ هایی صحبت کرد که در سراسر دنیا با این هدف که مشکلات را حل کنند، بوجود آمده اند.

Photo-16-10-2014-17-21-15-730x500

جالب است بدانیم که Google X چطور درباره پروژه هایی انتخابی اش تصمیم گیری می کند. چرا لنز و سیستم حمل بار را انتخاب کرد؟ این دو موضوع کاملا مجزا از هم هستند پس آنها را چطور به هم ربط می دهد؟

به گفته فِـلتِن «هیچ چیزی وجود ندارد که این پروژه ها را به هم وصل کند جز این که آنها قرار است مشکلات بسیار بزرگی را حل کنند.» تنها هدف گوگل ایکس حل کردن مشکلات بزرگ و واقعی است که گوگل آنها را «Moonshot» می نامد. بعنوان مثال اتوموبیل بدون راننده که گوگل ابتدای سال ۲۰۱۴ معرفی کرد از نمونه فعایت های این شرکت در زمینه تکنولوژی است. در دیجیاتو بیشتر از آن بخوانید.

[videojs mp4="http://cdn.digiato.com/A First Drive.mp4"]

 

فِـلتِن اظهار داشت که «مشکلات بسیاری در حمل و نقل جاده ای وجود دارد که یکی از آنها «ترافیک» است. اما بزرگترین مشکل امنیت جاده است. هر ساله ۱،۳ میلیون نفر در تصادفات جاده ای کشته می شوند و تقریبا همه این تصادفات به دلیل اشتباه راننده است. اتومبیل بدون راننده هرگز حواسش پرت نمی شود، هرگز در هنگام رانندگی اس‌ام‌اس نمی دهد، آرایش نمی کند، با سایر راننده ها جر و بحث نمی کند و هرگز مست نمی شود.

موضوعی که در این میان ممکن است مطرح شود این است که با وجود این که معضل امنیت حمل و نقل جاده ای یک مساله جهانی است اما بی شک مسائل و مشکلات مهم تری نظیر خشکسالی و قحطی نیز در جهان وجود دارند که قابل توجه تر هستند.

فِـلتِن در ادامه اضافه کرد که «۱۱ درصد جمعیت جهان به آب بهداشتی دسترسی ندارند و از هر ۹ نفر یک نفر از گرسنگی رنج می برد. این موضوعات واقعا درد آور هستند زیرا همه ما می دانیم که غذا و خوراک به اندازه کافی در جهان وجود دارد اما ما با آنها چه کار می کنیم؟ به حیوانات می دهیم، سوخت بیو درست می کنیم، اسراف می کنیم و یا در یک کلام در محل مناسب و در دسترس برای مصرف کننده وجود ندارند. ۹۰ درصد انرژی جهان هنوز از سوخت های فسیلی تهیه می شود و این نشان می دهد که راهی طولانی برای اعمال این تغییرات در پیش داریم. ۱۵ میلیون از جمعیت جهان هر ساله دچار سکته می شوند و ۶ میلیون از این تعداد می میرند.»

jpeg

بسیاری از این موضوعات را می دانیم و در مورد آنها شنیده ایم و خوانده ایم و حتی موارد بسیار دیگری نیز هستند که می توانند به این لیست اضافه شوند و از اولویت بالاتری هم برخوردارند. پس چرا گوگل به جای کار کردن بر روی موضوعاتی که به مردم غذا و آب می رساند، به موضوع کایتهای انرژی پرداخته است؟

[videojs mp4="http://cdn.digiato.com/Makani Airborne Wind Turbine.mp4"]

 

به گفته فِـلتِن « در شرکت گوگل به برخی از این معضلات مانند انرژی بادی و دسترسی به اینترنت پرداخته می شود و به برخی مانند مسائل غذا و آب پرداخته نمی شود. دلیل اش آن نیست که این موضوعات از اهمیت برخوردار نیستند بلکه منظور این است که آنها هنوز موفق نشده اند برای حل آنها به تکنولوژی مورد نظر دست یابند.»

مشکل ِ مشکلات

فِـلتِن می گوید وی یک مربی استارت‌آپ و یک محافظ سرمایه دار است و در بیشتر موارد وقتی با بنیانگذاران شرکت های تازه تاسیس صحبت می کند متوجه می شود اغلب آنها کارهایی را شروع کرده اند و مشکلاتی را برای حل کردن انتخاب کرده اند که توانایی حل کردن آن را دارند، به جای آنکه پروژه هایی را انتخاب کنند که ارزش حل کردن داشته باشند. این شاید یکی از دلایلی باشد که تعداد بی شماری اپلیکیشن برای ارسال پیام و عکس وجود دارد.

او می گوید که پدرش به تازگی سکته کرده است و با وجود این که تکنولوژی هایی مانند هنگ اوت امکان دیدن و گفتگوی از راه دور را با عزیزان فراهم می کنند، اما چیزی که او بیش از پیش به آن احساس نیاز می کند این است که وسیله ای باشد که به مچ دستش ببندد و پیش از بروز حمله بعدیِ پدرش از حال او با خبر شود. البته او می داند که «ساختن چنین وسیله ای بیشتر از ساختن اپلیکیشن بعدی موبایل طول خواهد کشید اما ارزش آن را دارد.»

بنابراین، باید افراد بیشتری را جذب کنیم که بر موضوعاتی کار کنند که ارزش کار کردن داشته باشد. اما در این میان چند عامل باز دارنده وجود دارد.

او در توضیح این عوامل می گوید: «پروژه های بزرگ ترسناک و دشوارند. آنها ریسکی و پرهزینه هستند. و یک مساله دیگری که کمتر به چشم می آید این است که ما اغلب کسانی را تشویق می کنیم که راه حل هایی برای حل مشکلات ارائه می دهند و به کسانی که مشکلات را پیدا می کنند و آنها را شرح می دهند کمتر بها می دهیم. واقعیت این است که اغلب افراد مشکلات را دوست ندارند در حالیکه ما باید همیشه زمان بیشتری برای فهمیدن مشکلات سپری کنیم.»

پروژه Loon یک نمونه خوب است که نشان می دهد تشریح مشکل (درک مشکل درست برای حل کردن) چقدر ضروری است.

0cc1fb0

سال گذشته گوگل از یکی از بلندپروازانه ترین پروژه ها، یعنی پروژه Loon را پرده برداری کرد. این پروژه برای آوردن اینترنت بالونی به نقاطی از دنیا بود که تا کنون موفق به دستیابی به اینرنت نشده اند. آزمایش این پروژه ابتدای امسال در نزدیکی خط استوا آغاز شد.

[videojs mp4="http://cdn.digiato.com/Project Loon- The Technology.mp4"]

 

فِـلتِن در ادامه افزود: «اگر شما قصد دارید که اینترنت را به روستایی در آفریقا ببرید به سه چیز نیاز دارید: اول به تجهیزاتی نیاز دارید که به اندازه کافی ارزان باشند دوم به الکتریسیته نیاز دارید تا برق آنها را تامین کند و در نهایت به اتصال نیازمندید. پس وقتی گروه Loon به بررسی این مشکل پرداخت، تصمیم گرفت که مشکل قسمت اتصال را رفع نماید. چرا که از نظر آنها این قسمت دشوارترین بخش کار بود که کسی تا کنون سعی در رفع آن نکرده. دیگران برای کاهش قیمت تلفن های هوشمند و هزینه های تامین انرژی برق با استفاده از پنل های خورشیدی کارهایی انجام داده اند اما هزینه های اتصال همچنان سرسام آور هستند.»

در واقع همه آنچه که خانوم فِـلتِن در این مراسم مطرح کردند در این خلاصه می شود که در استارت‌‌آپ ها چه پروژه های و مشکلاتی باید مورد بررسی قرار گیرند و چه راه کارهایی برای آنها می تواند ارائه شود.

مشکل اولیه استارت‌آپ ها این است که مرحله های ابتدایی کار آنها زمان کافی برای درک مشکل و برقراری ارتباط با افرادی که با مشکل دست و پنجه نرم می کنند، صرف نمی کنند. در نتیجه درک صحیحی از آنچه باید حل کنند ندارند.

گرداننده پروژه ها

گوگل ایکس، با کیف پر از پول و منابعش، پروژه های بسیاری نظیر پروژه بال که سروبسی برای حمل بار توسط درون ها است را می گرداند. این پروژه در ابتدا با هدف رساندن الکتروشوک به کسانی که از حمله قلبی آسیب دیده بودند مطرح شده بود. بدین ترتیب به فاصله ۹۰ ثانیه پس از تماس با مرکز اورژانس هواپیما سر میرسد.

b55791b9f

به گفته فِـلتِن آنها از این پروژه بسیار هیجان زده بودند، زیرا هم جان افراد را نجات می داد و هم این که رساندن سریع چیزی به افراد یک مشکل تکنولوژی بسیار دشوار است. اما آنها متوجه شدند که مشکل درستی را برای حل کردن انتخاب نکرده اند زیرا وقتی تیم تحقیق با دکترها و افراد دیگر به گفتگو پرداخت، به این نتیجه رسیدند که حتی اگر یک نفر همراه در کنار فرد بیمار وجود داشته باشد باز هم چندین دقیقه وقت برای خواندن دستورالعمل آن وسیله نیاز است. تصور کنید که شخص پیری بر روی زمین افتاده است، او هرگز نمی تواند دفترچه راهنمای استفاده از وسیله را بخواند. بدین ترتیب پروژه در مراحل اولیه به طور نیمه کاره رها شد. هرچند گوگل امیدوار است با استفاده از این تکنولوژی در آینده به نقاط دور از دسترس بسته ها و کمک های اولیه را در شرایط حساس برساند.

پروسه بررسی و تشریح مشکل بسیار ملال آور است. اگر به آن به شکل نردبان نگاه کنید، متوجه می شوید که بالا رفتن از نردبان سخت و دردناک است اما هنگامی که به بالای بالا رسیدید جایزه شما منظره زیبایی است که زیر پایتان فرار دارد. حالا شما به خوبی بر مشکل اشراف پیدا می کنید و می توانید نردبان را به کناری بگذارید.

فیلسوف آمریکایی John Dewey می گوید مشکلی که به خوبی درک شود مانند آن است که نیمی از آن حل شده باشد. البته اندازه مشکل فهمیدن آن را دشوارتر می کند و معمولا مسائل زیادی وجود دارند که به یکدیگر متصل هستند.

سرو کله زدن با مشکلات بزرگ نیاز به تلفیقی از بی پروایی، باور به غیرممکن ها و انسانیت دارد. و این که بدانیم این پروژه به زودی و به تنهایی به ثمر نمی رسد.

با این که تیم گوگل ایکس افراد باهوش و خبره بسیاری دارد اما همچنان به شرکای کاری، مراکز تحقیقاتی و آکادمیک، و غیره تکیه می کند.

به عنوان مثال در پروژه Loon، آنها با کسانی که سواد ساختن بالون داشتند همکاری کردند. در پروژه لنزهای هوشمند، از شرکت نوارتیس کسانی را در رابطه با تندرسی و پزشکی به استخدام در آورد. زیرا آنها نه تنها سواد پزشکی برای ساختن لنزهای تماسی را دارند بلکه می دانند چطور برای وسایل الکترونیکی بازاریابی کنند.

برای استارت‌آپ ها پیدا کردن یک شریک کاری مناسب شاید کار ساده ای نباشد، همه که گوگل نیستند. اما مساله زیربنایی در همه این قبیل پروژه ها، یعنی داشتن درک صحیح از مشکل و پیدا کردن مشکل مناسب برای حل کردن، اصلا کار آسانی نیست.

TNW
دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (44 مورد)
  • رضا
    رضا | ۳۰ بهمن ۱۳۹۴

    سلام
    دوستان کسی میدونه به چه طریق میشه با گوگل ارتباط داشت و طرح و ایده ای باهاشون در میان گذاشت ؟

نمایش سایر نظرات و دیدگاه‌ها
مطالب پیشنهادی