ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از دیجیاتو انتخاب کنید.

واقعا راضی‌ام
اصلا راضی نیستم
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر دیجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

علمی

موجودات عجیب: موشی با بدن کانگورو

کانگوروها به خاطر شکل و ظاهر خاصشان علاقمندان زیادی دارند و به همان اندازه که افراد از موش ها تنفر دارند به این موجود زیبا عشق می ورزند. اما در زمین پهناور جانوری زندگی می ...

Maryam Mousavi
نوشته شده توسط Maryam Mousavi | ۲۹ شهریور ۱۳۹۴ | ۲۳:۳۰

کانگوروها به خاطر شکل و ظاهر خاصشان علاقمندان زیادی دارند و به همان اندازه که افراد از موش ها تنفر دارند به این موجود زیبا عشق می ورزند. اما در زمین پهناور جانوری زندگی می کند که سری شبیه به موش و پاهایی مانند کانگورو دارد و قادر است علیرغم جثه باریک خود جهش هایی طولانی را انجام دهد.

این موجود عجیب یرموع نام دارد و در ادامه این مطلب قصد داریم پس از معرفی آن، برخی خصوصیات شگفت انگیزش را از نظر بگذرانیم. با دیجیاتو همراه باشید.

همانطور که قبلا گفتیم اگر نگاهی به ظاهر یرموع بیاندازید درخواهید یافت که بخش بالاتنه آن شبیه به یک موش است اما پاهای آن شکلی متفاوت از این جوندگان دارند.

چنانچه بخواهیم دقیق تر بگوییم این جانور درست مانند هر جونده ای، دو پای دیگر هم دارد اما این اندام ها بیش از اندازه ظریف و کوچک هستند و درست در زیر صورت آن قرار گرفته اند و به راحتی نمی توان دیدشان.

زانوهای یرموع علیرغم شکل ظاهری شان برعکس نیستند و بیشتر به خاطر پیچیدگی خاصشان است که اینطور به نظر می آیند و از سه بخش تشکیل شده اند؛ نخست استخوانی کشیده که به قسمت تنه آن متصل گردیده، دیگری ساق پا و بعد انگشتان ریزی که با سطح زمین برخورد دارند و  اگر بخواهیم به شکلی ساده تر بگوییم این جانور تمام طول عمر خود را به راه رفتن و پریدن روی سر انگشتانش سپری می کند.

در برخی گونه های یرموع هم اینطور به نظر می رسد که جانور کفش به پا کرده است و این تصور نیز به خاطر موهای ریزی است که سرتاسر انگشتان پای آنها را پوشانده است.

این رشته های باریک که روی انگشتان یرموع دیده می شوند در اصل کاری شبیه به چکمه یا پاپوش را برای آن انجام می دهند و حرکت در میان شنزارهای داغ را که به آن خانه می گویند (مناطقی نظیر شمال آفریقا، شبه جزیره عربستان و آسیا) برایشان راحت تر می کنند.

اما این پاهای کشیده و باریک سرعتی اعجاب انگیز و همچنین توانایی های پرشی فوق العاده ای را به یرموع می دهند و قابلیت هایی شبیه به کانگورور را در آن ایجاد می کنند.

به گفته تالیا مور، زیست شناس دانشگاه هاروارد که روی توانایی های حرکتی این موش مطالعه می کند: این جانور به اندازه مشت دست شماست.

f20db6480974dbff0586fc9fe83999ae

دم باریک و دراز این جانور نیز احتمالا نقش تامین کننده توازن را برای آن ایفا می کند با این همه، مور و دیگر دانشمندان لازم است که برای تشخیص دادن نقش این دم تحقیقات بیشتری را روی آن انجام دهند هرچند که روشن است یرموع با حرکت دادن دم خود می تواند در حین حرکت در بیابان ها خود را متعادل نگه دارد.

و باید بگوییم تنها یرموع ها نیستند که از دمشان برای حفظ تعادل بهره می گیرند و موجوداتی نظیر مارمولک ها نیز همینگونه اند. خانم مور پیشتر تحقیقاتی را روی این گونه از جانوران انجام داده و دریافته که دم مارمولک نقشی قابل توجه را در حفظ تعادل آن دارد و حتی بعدها رباتی با استفاده از نتایج تحقیقات او و با الهام از آناتومی بدن مارمولک ساخته شد.

نخستین تحقیقات در مورد دم یرموع را یک مرد فرانسوی بر عهده داشت که به ملاحظات اخلاقی علوم مدرن کاملا بی اعتنا بود و در تجربیات و آزمایشات خود پای را اندکی فراتر از حد معمول گذاشت.

آنطور که در برخی از کتب تاریخی ذکر شده در دهه 1800 میلادی، این مرد خشن دم موش های دشتی را می بریده و متوجه می شده که این جوندگان بدون داشتن این بخش از بدن خود قادر به انجام هیچ کاری نیستند.

جالب است بدانید که این موجود حتی توانایی نشستن روی زمین را هم نداشته است و نمی توانسته عمل جهش را انجام دهد و صرفا به یک موجود ترحم برانگیز تبدیل می شد.

مور در ادامه می گوید: «اسناد چاپی متعددی از سال 1835 میلادی به جای مانده است که در همه آنها از این انسان بی رحم سخن به میان آمده. با وجود این بی رحمی ها و انتقادات شدید صورت گرفته علیه این فرد، باید بگوییم که به لطف کارهای او بوده است که امروز دانشمندان درکی عمیق تر از دم این جانور دارند.»

Desert Jerboa (Jaculus jaculus). Captivity.

اما باز گردیم به سراغ خصوصیات کلی این موش؛ یرموع به طور کلی گیاه خوار است و مشخصا غذاخوردن را در زمان گرگ و میش انجام می دهد، بدان معنا که در هنگام سپیده دم جستجو برای یافتن انواع دانه را آغاز می کند.

این دانه ها نتنها مواد غذایی لازم را در اختیار یرموع قرار می دهند بلکه آب مورد نیاز بدن آن را هم تامین می کنند و به همین خاطر این موش ها در طول دوران حیات خود هیچگاه آب نمی نوشند.

مشکلی که وجود دارد این است که یرموع باید محل زندگی و غذای خود را با موش های صحرایی تقسیم کند و از همین رو رقابت برای تصاحب منابع محدود و یکسان نیز می تواند برای این دو گونه جانوری دردسر آفرین باشد چراکه بیابان ها حجم وسیعی از دانه و گیاه را در خود جای نداده اند.

هر دوی این جانوران مشکل بزرگ دیگری هم دارند که به پرندگان شکارچی باز می گردد؛ موش های صحرایی با حرکت در میان بوته زارها سعی می کنند این مشکل را تا حدود زیادی رفع نمایند اما یرموع ترجیح می دهد شانس خود را در فضای باز بیازماید. حال سوال اینجاست که چرا؟ در واقع برای این دو گونه جانوری مشکل رقابت و شکار شدن با یکدیگر عجین گشته اند.

نحوه شکار پرندگان را در نظر بگیرید: آنها در یک مرتبه جانور در حال حرکت روی زمین را می بینند و به سمت آن پرواز می کنند. آنطور که مور می گوید «پرندگان شبگرد تنها یک بار فرصت حمله به شکار را دارند و باید قبل از فرود تصمیم بگیرند که طعمه به کدام سمت حرکت می کند و سپس در آن نقطه با آن برخورد نمایند.

بنابراین، اگر یرموع کاری غیر منتظره را انجام دهد مثلا اینکه به بالا بپرد یا حرکتی زیگ زاگی داشته باشد، حدس زدن فرایند حرکت و شکار آن برای پرندگان بسیار دشوار می شود.

یک موش صحرایی قابلیت و توانایی آنکه با این قبیل تاکتیک ها از خود در برابر پرندگان شکاری دفاع کند را ندارد و اگر یک شکارچی در تعقیبش باشد تنها کاری که احتمالا انجام می دهد این است که به سمت لانه خود حرکت نماید.

همین مساله محدودیت هایی را در تغذیه این جانور ایجاد می کند و باعث می شود که موش های صحرایی به همان پناهگار محقر خود در زیر بوته ها قانع باشند و غالبا در محیط پیرامونی نزدیک به لانه شان تردد کنند.

در مقابل یرموع شجاعانه از لانه خود خارج شده و به جهان پهناور پیرامونش قدم می گذارد. او همه جا را به دنبال دانه و بذر گیاهان زیر و رو می کند و همزمان چشمانش را به آسمان می دوزد تا چنانچه پرنده ای قصد نزدیک شدن به آن را دارد به سرعت مسیرش را تغییر داده و با حرکت زیگ زاگی اش آن را گمراه نماید.

در نتیجه موش صحرایی و یرموع می توانند بدون آنکه رقابتی با یکدیگر داشته باشند زندگی مسالمت آمیزشان در کنار یکدیگر را دنبال کنند؛ در واقع آنها هیچگاه با یکدیگر برخوردی ندارند زیرا در محیط های مختلفی زندگی می کنند.

به بیان دیگر اگر یک موش صحرایی و یک یرموع را درون قفسی بگذارید با یکدیگر کاری نخواهند داشت و آن تنازعی که در حیات وحش بر سر منابع محدود غذایی میان موجودات برقرار است را شاهد نخواهید بود.

STORY-GettyImages-130869903 (1)

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (14 مورد)
  • فرفر
    فرفر | ۳۰ آذر ۱۳۹۴

    من رفتم پت شاپ یکی ازاینا رو می فروخت 300 هزار تومان نخریدم ولی بامزه بود خیلی آروم رو دستم نشست هی دمش رو 360 درجه می چرخوند.

  • محمد
    محمد | ۱ مهر ۱۳۹۴

    من یکی ازینارو سمت تربت حیدریه دیدم ،خیلی قشنگ بود ،معروفه به دوپای خراسانی،از اینایی عکسشونو گذاشتین خیلی زیباتر بودش

  • رستم
    رستم | ۳۱ شهریور ۱۳۹۴

    با درود
    اين نمونه موش كانگوروي در من منطقه ما هست تكامل يافت تر ولي نسلشان دارد منقرض ميشه
    با سپاس

  • سینا
    سینا | ۳۰ شهریور ۱۳۹۴

    سلام
    این موجود رو ما در منطقه دیلمان هم مشاهده کردیم و چند روز مهمان ما بود و بعد آزادش کردیم.
    باید یه نکته رو اضافه کنم که اون یرموع یا اونطور که من سرچ کردم "Jerboa" که ما گرفتیم گیاهخوار نبود بلکه خیلی با اشتها حشره و به خصوص زنبور می خورد. ازش فیلم هم گرفتیم. درضمن دیلمان منطقه ای کوهستانی و خشک است و بیابانی نیست در نتیجه وجود گونه ای از این موجود در اون منطقه جالب توجه می باشد.

  • foad
    foad | ۳۰ شهریور ۱۳۹۴

    سلام من امروز ی s6 edge خریدم ولی پنجمارک انتوتوش از 48000 بیشتر نمیشه مشکل چیه لطفا راهنمایی کنید

    • آرش امیری
      آرش امیری | ۳۰ شهریور ۱۳۹۴

      برا گرفتن بنچمارک های زیاد باید گوشیتون رو روت کرده و از کاستوم رام های سبک شده و کرنل های کاستوم و آورکلاک استفاده کنید. زیاد به اعداد بنچمارک ها دقت نکنید. فققط اینم درنظر بگیرید اگه روت کنید بخش امنیتی ناک گوشیتون رو از دست میدید...
      اول حسابی تحقیق بکنید در این باره بعد اقدام کنید.
      موفق باشید

    • patrik
      patrik | ۳۰ شهریور ۱۳۹۴

      یعنی اگه با هم دعوا میکردن و خون و خونریزی بود نشانه چی بود؟
      چه ربطی به خدا داره، چرا هرچی میبینین، بغض گلوتونو میگیره، الکی ربطش میدین.
      همون خدا عقلم بهت داده

      • Shahriar
        Shahriar | ۳۰ شهریور ۱۳۹۴

        نشونه نظریه انتخاب طبیعی بود توی این دنیا.بعدم اصلا منظورت چیه؟ینی به خدا ربط نداره؟خب یکی بوده که این هماهنگی رو بوجود آورده دیگه.معلومه که ربط داره.اتفاقا خدا عقل رو داده که توی نشونه هاش نگاه کنی و به وجودش پی ببری،پس دنبال بهونه نباش.

        • patrik
          patrik | ۳۰ شهریور ۱۳۹۴

          بنده بسی خوشوقتم که نظریه انتخاب طبیعی داروین رو پیش کشیدی، چون نظریه تکامل کلهم یه سور زده به دین و آدم و هوا. همین الانشم هیچ مرجع تقلیدی قبولش نداره.
          به عبارتی تکامل، نیازی به هادی نداره. لسمش با خودشه، انتخاب طبیعی.
          خب گوشش دراز باشه، میگی عطمت خدارو، خواسته بهتر بشنوه، کوچیک باشه، میگی لطف خدارو، خوب قایم میشه.
          عزیز من این که نشد استدلال.

نمایش سایر نظرات و دیدگاه‌ها
مطالب پیشنهادی