فیدهای الگوریتمی در شبکه های اجتماعی، ما را به رقابت با هم فرا می خوانند
آیا تصویری که به اشتراک گذاشته ام به اندازه کافی جذاب است؟ آیا توییتی که ارسال کردم بامزه بود؟ بهتر است باشند، چرا که در غیر این صورت، شاید از سوی اطرافیان مان دیده نشوند ...
آیا تصویری که به اشتراک گذاشته ام به اندازه کافی جذاب است؟ آیا توییتی که ارسال کردم بامزه بود؟ بهتر است باشند، چرا که در غیر این صورت، شاید از سوی اطرافیان مان دیده نشوند و توسط طبقه بندی های الگوریتمی در توییتر و اینستاگرام، به درجه های پایین تر اهمیت سقوط کنند. همین مسئله می تواند مشکلات بسیاری برای بازاریابان ایجاد کند و البته برای ما کاربران عادی هم، زندگی با شبکه های اجتماعی را پر استرس تر نماید.
فیسبوک مدت هاست که این روند را در پیش گرفته و حالا اینستاگرام و توییتر نیز جهت بخشیدن جذابیت بیشتر به سرویس های خود، مخصوصا برای افرادی که به شکل دائم با آنها زندگی نمی کنند، به سوی طبقه بندی الگورتیمی گام هایی برداشته اند.
پیش از این، شما یک جمله به ذهن تان می رسید یا آن را در جایی می خواندید و یا دیدگاهی را توسط توییتر به اشتراک می گذاشتید؛ دغدغه مسئله سازی هم وجود نداشت که خوانده شود یا نشود. به هر حال هر شخص مخاطبین گارانتی شده خودش را دارد که در هر صورت او را دنبال می کنند. اکنون ولی باید نگران باشید که آیا توییت شما به اندازه کافی جذاب بوده که وقتی مخاطب، اپ توییتر را در موبایلش باز می کند، توییت شما در همان ابتدای کار در برابرش قرار گیرد یا خیر. از سوی دیگر، حالا بهتر است کمتر و البته گزیده تر توییت کنید تا بیشتر مورد توجه قرار گیرید.
حالا بهتر است از میان تصاویر خود، بهترین را برای به اشتراک گذاری در اینستاگرام انتخاب کنید. در غیر این صورت، در باتلاق ابهام فرو رفته و الگوریتم اینستاگرام، تصاویری را به مخاطبان شما نشان می دهد که تصور می کند برای آنها، اهمیت بالاتری دارند.
چند سال پیش، زمانی که فیسبوک چنین رویه ای را در پیش گرفت، بسیاری از Page ها با مشکل کمبود مخاطب رو به رو شدند. حتی زمانی که کاربران به شکل مستقیم برای دریافت بروز رسانی های یک پیج، مشترک آن می شدند، باز هم محتوای تولید شده از سوی صفحه های مختلف به اندازه گذشته نمی رسید.
اما علت چه بود؟ زمان کاربر برای مشاهده محتوا محدود است و صفحه های بسیاری با هم رقابت می کردند تا محتوای تولیدی خود را بالاتر و بهتر در برابر چشم خواننده قرار دهند. کسب و کارهای اینترنتی در همین راستا با مشکل مواجه شده و نمی توانستند ترافیک و بازدید مورد نظرشان را به دست آورند. تنها راه برای دریافت بازدید بیشتر، پرداخت مبالغی به فیسبوک برای نمایش دادن محتوای شما بود.
سواری مجانی شبکه های اجتماعی به کسب و کارها پایان یافت
رویکرد اینستاگرام و توییتر نیز مشابه است. دیگر به دست آوردن دنبال کننده (Follower) به تنهایی کافی نیست. باید محتوای ارزشمند ارسال کرده و به شکل دائم، لایک دریافت نمایید تا در آینده هم به همین خوبی دیده شوید.
شاید بتوان گفت سواری مجانی شبکه های اجتماعی به کسب و کارها پایان یافته است. دیگر بنگاه های تجاری کوچک، نمی توانند از شبکه های اجتماعی یاد شده به عنوان کانالی مجانی برای ارتباط با طیف گسترده ای از مخاطبین بهره جویند. این کسب و کارها، حالا به جای پخش کردن مخلوط چند رنگی از محتوای ارزشمند و بی ارزش در برابر کاربر و انجام تبلیغات مستقیم، مجبور هستند برای دیده یا خوانده شدن، به سراغ تهیه و استفاده از محتوای ناب و دست اول روند، در غیر این صورت، با ریسک کمبود مخاطب رو به رو خواهند شد.
در این میان تاثیر استفاده از الگوریتم ها در شبکه های اجتماعی، بر کاربران عادی هم تاثیر خواهد گذاشت. یک کاربر، اگر می خواهد به بهترین شکل دیده شود، دیگر قادر نخواهد بود تصویر پشت تصویر در اینستاگرام ارسال کرده و یا افکار ۱۴۰ کارکتری خود را پشت سر هم در توییتر به اشتراک بگذارد، چرا که اگر چنین کاری انجام دهد، در همان زمان ارسال شدن پست هایش، از سوی مخاطبین دیده نخواهند شد و این محتوای مهم تر از نظر الگوریتم است که ابتدا به سمع مخاطب می رسد.
تا کنون تصور می کردید که اینستاگرام، تماشاخانه ای از مجموعه موفقیت های یک شخص است؟ پس بهتر از حالا به بعد را نیز مورد بررسی قرار داده تا ببینید دامنه نمایش موفقیت ها تا چه اندازه بالاتر می رود و همان شخص، تا چه حد تلاش می کند تا تصاویر بهتری در فضای مجازی به اشتراک گذارد.
توییتر هم با مکانیزمی به نام «در حالی که اینجا نبودید» (While You Were Away) در تلاش است تا بخش گسترده ای از هویت خویش را دست خوش تغییر نماید و تبدیل به یک شبکه اجتماعی شود که در آن، کلید دیده شدن و مخاطب پیدا کردن، ایجاد توییت های پشت سر هم نیست.
اینستاگرام از این به بعد تبدیل به یک تماشاخانه واقعی از مجموعه موفقیت ها و صرفا اوقات خوش کاربران می شود
این تغییرات بیشتر برای کسب و کارها دردآور هستند اما حقیقت این است که جمعیت گسترده ای از کاربران عادی، از چنین تغییراتی به وجد می آیند و نزدیکی بیشتری با همین سرویس ها پیدا می کنند. صرفا کافیست اپلیکیشن یا نسخه تحت وب آنها را باز کنید تا همواره در کوتاه ترین زمان ممکن، مهم ترین اتفاقات یا تصاویر چند ساعت اخیر را از نظر بگذرانید.
همین ویژگی باعث می شود تا افراد بیشتری به اپ های یاد شده سر زده و اتکای بالاتری به آنها پیدا کنند، مخصوصا برای توییتر که مدت هاست به علت رشد نداشتن خود، با انتقادات بسیاری مواجه بوده است.
فیدهای الگوریتمی، الزاما بد نیستند. اما با استفاده از الگوریتم، تویتیر و اینستاگرام تبدیل به مکان هایی مشابه با فیسبوک خواهند شد - جایی که همه برای دیده شدن محتوایشان، با هم به رقابت می پردازند؛ جایی که اعتبار، جایش را به مهارت و استراتژی واگذار می کند.
اکنون دیگر همه شبکه های اجتماعی برتر، به واسطه الگوریتم ها، از ما می خواهند بهتر از خودمان باشیم. سوال اینجاست: چرا هیچ شبکه اجتماعی به ما کمک نمی کند تا خودمان را آنگونه که واقعا هستیم، نشان دهیم؟
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
چه حرکت احمقانه ای