هفت نکته برای «نه» گفتن به مدیران
هیچکس دوست ندارد که همیشه به خواسته های اطرافیانش پاسخ مثبت بدهد اما این مسأله دلیل نمی شود که نه گفتن به مدیرتان برایتان آسان باشد. فرقی ندارد که از شما خواسته شود حجم کاری ...
هیچکس دوست ندارد که همیشه به خواسته های اطرافیانش پاسخ مثبت بدهد اما این مسأله دلیل نمی شود که نه گفتن به مدیرتان برایتان آسان باشد.
فرقی ندارد که از شما خواسته شود حجم کاری تان را بالا ببرید یا اینکه انجام کاری را عهده دار شوید که در نظررتان مناسب شما نیست یا حتی درخواست مطرح شده به کار کردن در روزهای پایانی هفته مربوط گردد. معمولا چگونه درخواست های غیر منطقی را رد می کنید؟
اغلب مردم معمولا برای دادن پاسخ منفی مشکل دارند و آنطور که جوزف گرنی مولف مکالمات کلیدی می گوید زمانی که برای نه گفتناز موضوع قدرت وارد می شوید، اوضاع برایتان بدتر هم می شود.
طبق گفته دیان آماندسون مشاور ارتباطات کاری، با این همه مدیران خوب معمولا کارکنانی که از اعتماد به نفس کافی برای نه گفتن برخوردارند را بیشتر دوست دارند. به گفته وی، اغلب این مدیران می گویند دوست دارند کارمندشان برای نپذیرفتن یک خواسته دلیل و منطق برایشان بیاورد و مسأله صرفا به نحوه بیان و جمله بندی شما مربوط می شود.
گرنی و آماندسون معتقند که به جای فرار کردن از آن فرد بهتر است که هفت راهکار زیر را در نظر بگیرید. در ادامه این مطلب با دیجیاتو همراه باشید.
1- از کشمکش و قدرتنمایی دوری نمایید
در ابتدا صحبت هایتان را با پذیرفتن این نکته آغاز کنید که تصمیم نهایی را مدیرتان می گیرد و با گفتن این جمله که «نظراتی در مورد بهترین راه حل دارید اما متوجه هستید که دستور دستور مدیر است» ثابت کنید که واقعا چنین دیدگاهی دارید، در غیر اینصورت مساله می تواند به یک کشمکش بر سر قدرت بدل شود.
آماندسون می گوید گاهی اوقات نه گفتن یک چالش محسوب می گردد تا جنگ و لازم است که از تفاوت این دو مسأله آگاه باشید. او ادامه می دهد: شاید بهتر باشد از خود سوال کنید بدترین نتیجه ای که این کار ممکن است برایتان داشته باشد چیست و آن را روی کاغذ بنویسید. در ادامه مشخص نمایید که کدامیک (قبول کردن یا رد یک درخواست) می تواند بیشترین اثر را روی حجم کاری و آینده تان در شرکت داشته باشد.
2- تایید کنید که اهداف نهایی شما با مدیرتان یکی است
ضرب المثلی در میان نظامی ها وجود د دارد که می گوید اول به مافوقت احترام بگذار و سپس با وی مخالفت کند. همین مساله در کسب و کار نیز صادق است و در نظر داشته باشید هدف هر دوی شما یکی است: پیشبرد شرکت.
هدف مشترک هر دوی شما خدمت کردن به شرکت است و وظیفه تان تلاش برای رسیدن به اهداف. او در ادامه می گوید: مهم این نیست که حق با چه کسی است بلکه این اهمیت دارد که چه کاری صحیح تر است.
3- تاکید کنید
به گفته گرنی، زمانی که افراد را به خوبی تفهیم نمایید راحت تر می توانند مخالفت را بپذیرند. «پیش از آنکه حرف خودتان را بزنید بهتر است که به صحبت ها و دلایل مدیرتان گوش دهید چراکه اگر بداند به حرف هایش گوش داده اید موضع دفاعی ضعیف تری را اتخاذ خواهد کرد. توجه داشته باشید که اگر دوست ندارید نظرتان را تغییر دهید نباید چنین انتظاری را از مدیرتان داشته باشید.
4- پیامدهای درخواست مطرح شده را برای مدیرتان توضیح دهید
مردم اغلب باور دارند اگر مدیرشان آنها را باور داشته باشد، این شانس را به خود می دهند که پیشنهادات دریافتی را بپذیرفند اما در نظر داشته باشید زمانی که نیازی به شخصی کردن مخالفتتان وجود ندارد بهتر است که از این کار خودداری نمایید.
در عوض توصیه می شود از حقایق برای توجیه مخالفتتان استفاده نمایید و پس از آنکه در صحبت هایتان نشان دادید به اهمیت درخواست مطرح شده واقف هستید، بهتر است بگویید که وظیفه تازه محول شده از سوی مدیر چگونه می تواند بر پروژه های دیگر اثر بگذارد. برای مثال ممکن است باعث هدر رفتن منابع مورد نیاز شده یا حجم کاریتان را زیاد کند و پس از ذکر این موارد از مدیرتان درخواست راهکار نمایید.
اماندسون می گوید: از مدیرتان سوال کنید آیا می تواند یکی از وظایف کاریتان را کم کند تا در زمان اضافی تان بتوانید پروژه جدید را به انجام برسانید.
5- حقایق را با مدیرتان در میان بگذارید
به گفته گرنی، بسیار پیش می آید که نتیجه گیری به بحث می انجامد. از همین رو، اگر قصد رد کردن درخواست مدیرتان را دارید و او هم اصرار دارد که حتما پاسخ مثبت بدهید، احتمالا اطلاعاتی که در اختیار هر دوی شما قرار دارد متفاوت از یکدیگرند و بهتر است که اطلاعات خود را با یکدیگر تطبیق دهید.
در حرف هایتان به مدیر خود بگویید که به نظرتان چه چیزی درست است و چگونه این موضوع بر نتیجه گیری شما اثر گذاشته. در ادامه از مدیر خود سوال کنید که چگونه به چنین نتیجه ای رسیده و اگر صرفا بر سر گفتن نه یا آری با یکدیگر بحث می کنید، نشان می دهد که بر سر نتیجه گیری هایتان با هم بحث می کنید نه حقایق.
6- مرزها را از ابتدا تعریف کنید
زمانی که درخواست ها به زمان شما مربوط می گردند، بهتر است که قوانین را هم خودتان از همان ابتدا معین نمایید. اگر دوست ندارید که در روزهای پایانی هفته یا تعطیلات از طرف شرکت با شما تماس گرفته شود، از همان ابتدا که حریم های محکمی میانتان وجود دارد این موضوع را روشن نمایید. در این صورت مدیر شما با شنیدن پاسخ منفی زیاد هم شگفت زده نخواهد شد.
7- در مورد زمان بندی فکر کنید
تا پیش از مطرح شدن این درخواست چه چیزی در دفتر رخ داده است؟ ممکن است پاسخ به این سوال در توانایی شما برای نه گفتن اثر بگذارد.
اگر تا قبل از این، عملکردتان از سوی مدیر ضعیف ارزیابی شده یا به تازگی به درخواست دیگری از سوی وی پاسخ منفی داده اید شاید وقت مناسبی را برای مخالفت با او انتخاب نکرده باشید.
اما اگر عملکرد سابق شما مورد تقدیر قرار گرفته، از آزادی عمل بهتری برای نه گفتن و مخالفت با مدیر برخوردار خواهید بود.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
دوستان عزیز وقتی باورتون این باشه با نه گفتن مدیر عامل از کار بیرونت میکنه یا با نه گفتن رفیق هاتون بهتون محل نمیزارن و ازتون دور میشن یا با نه گفتن روابط با خانواده تون کم سخت در اشتباهید
پیشنهاد میکنم کتاب ۲۵۰ روش برای نه گفتن اثر دکتر سوزان نیومن مطالعه کنید
شما در ایران ما زیاد نگران این موضوع نه گفتن نباشید !!! الی ماشاء الله بجای مردم هم این مدیران ما خوب بلدند نه بگویند و اصلا وقتی میخواهند مدیر شوند ؟؟ چند واحد از درس خود را برای این کلمه عزیز (نه) میگذارند و باید خوب هم نمره بیاورند و گرنه مدیر نمیشوند . عمرا!!!!
سلام..بنده به عنوان یه کارفرما(هرچند کوچک) نظرم اینه که؛تا زمانی که کارگر فکر میکنه که کارفرما حقش و میخوره و در مقابل کارفرما هم فکر میکنه که کارگر براش کاری نمیکنه و از زیر کار در میره،،شرایط همینه که هست...شراط اقتصادی سخته و باید طرفین به طور منطقی به همدیگه 'امتیاز' بدهند...
از من به عنوان کسی که از سال 83 داره برای این کافرما و اون کارفرما کار می کنه به شما نصیحت، اونقدر تو کارتون گنده بشید که تو صورت مدیرتون بگید نه این کار رو نمی کنم هم جرات نکنه بگه بالا چشمتون ابرو هستش!
یا حداقل قبلش زیر پاتون رو سفت کنید که گفت خوش اومدی ککتون هم نگزده!
چیزی که باس گفته می شد رو گفتی.
باید طوری رفتار کنی که به جای اینکه بت بگن "خوش گلدی"، هر وقت بت زور گفتن یه استعفا بزاری روی میز مدیرت تا خطر رو حس کنه و از موضعش کنار بیاد...
ترس از بیکار شدن باعث میشه کارمندا زندگیشون رو وقف کارشون بکنن.