استیو وزنیاک: کسی «جابز» را از اپل اخراج نکرد، او تصمیم به ترک شرکت خود گرفت

اگرچه امروز اپل با ارزش ترین برند جهان به شمار می رود اما اوضاع، همواره چنین به کام مدیران این شرکت نبوده اند. در سال ۱۹۸۴، بحران های اپل تازه شروع شدند و تا بیش از یک دهه به طول انجامیدند.

برترین محصول این شرکت، مک، فروش نمی رفت و در سال ۱۹۸۵، ارزش سهام اپل به حدود جدیدی از پایین بودن رسیدند.

استیو وزنیاک، یکی از موسسین اپل و شخصی که به عنوان یکی از رفقای نزدیک استیو جابز، از سال ها پیش از تاسیس اپل به شمار می رود، اخیرا حقایق تازه ای را در مورد شرایط کمپانی و علل وارد شدن شرکت به بحران و همچنین شخصیت استیو جابز فاش کرده است. در ادامه با دیجیاتو همراه باشید.

بر اساس گفته های وزنیاک، جابز تمایلی نداشت شکست کامپیوتر «Lisa» را قبول کند؛ محصولی که هزینه های توسعه آن، کمر اپل را خم کرده بود. او به جای قبول حقیقت، مهندسین را مقصر شکست این محصول می دانست.

وزنیاک اخیرا این نظرات را در مورد فیلم جدیدی که بر اساس شخصیت استیو جابز ساخته شده و در نهم اکتبر به پرده سینماها کشیده می شود، اظهار نموده. وی می گوید:

استیو وزنیاک

در همان قدم اول، مشخص بود که توسعه کامپیوتر لیزا، بسیار هزینه بر خواهد بود اما جابز تصور می کرد من می توانم در میانه راه جادو کرده و هزینه ها را تا حد بسیاری کاهش دهم. چنین تفکری هم از آنجا ناشی می شد که او، از علوم کامپیوتری سر رشته ای نداشت و نمی دانست با منابع آن زمان، ساخت یک محصول برتر چه هزینه هایی در پی خواهد داشت. پس از فروش نرفتن لیزا به علت قیمت بالای آن، وی تیم توسعه را مقصر می دانست و سرزنش می کرد و هیچگاه حاضر به اعتراف نشد که از همان ابتدا، مسیر اشتباهی را انتخاب کرده. مسیر و تصمیم درست می توانست برای یک مدیر ارشد این باشد که پروژه لیزا را محرمانه نگه دارد تا چند سال بعد که قیمت RAM با کاهش قابل توجه رو به رو شود. استیو اما تصور می کرد که این نقص مهندسین بوده که نتوانسته اند راه میانبری برای ساخت چنین کامپیوتر قدرتمندی در آن زمان پیدا کنند. پس از این جریانات، گاهی به جلسات می آمد و مهندسین را احمق خطاب می کرد و سپس از دفتر خارج می شد. 

وزنیاک همچنین می گوید که استیو جابز،‌ در زمان توسعه Apple III، لیزا و مکینتاش مرتکب اشتباهاتی شده است.

استیو وزنیاک

او اشتباهاتی در مورد Apple III مرتکب شد که بیشتر مربوط به بازاریابی محصول و همچنین نوع تولید انبوه آن می شدند. برای لیزا هم، نمی توانست درک کند که ساخت یک کامپیوتر برتر در آن زمان توسط افرادی باهوش، چه هزینه ای در بر خواهد داشت. او ما را متقاعد کرد که مسیر انتخابی او، راه درستی است. 

وزنیاک اما به نکته ای بسیار مهم در میان صحبت هایش اشاره می کند؛ نکته ای که تا کنون، تصوری اشتباه در مورد آن وجود داشته. پیش از این، تصور می شد که توسط «جان اسکالی»، استیو جابز از اپل اخراج شده؛ شخصی که از سال ۱۹۸۳ الی ۱۹۹۳ این کمپانی را پیش می برد.

استیو وزنیاک اما خبر می دهد که جابز، هیچگاه از اپل اخراج نشد، بلکه با تمایل خودش تصمیم به ترک این شرکت گرفت. هیئت مدیره صرفا تصمیم گرفته بود که جابز، دیگر سرپرست تیم توسعه مکینتاش نباشد. جابز نیز در اعتراض به این تصمیم، کمپانی را ترک کرد. وزنیاک در این خصوص می گوید:

استیو وزنیاک

کسی جابز را مجبور به رفتن از اپل نکرد. او به خواسته خودش رفت. من ایده اولیه او، مبنی بر ساخت کامپیوترهای شخصی را تایید و تحسین می کردم اما زمان توسعه و فروش که می رسید، او صرفا با شکست رو به رو می شد. می توان چنین تصور کرد که جابز رفت، چرا که شکست Macintosh، بار سنگینی از شرمندگی را روی دوشش قرار داده بود.