آیا موتورولا رویکردی صحیح را در قبال تلفن های هوشمند در پیش گرفته است؟
در سال 2013 میلادی، موتورولا با عرضه Moto X مسیری کاملا متفاوت از رقبایش را در پیش گرفت و مسابقه بیشتر کردن امکانات محصولات را ترک کرده و در عوض اصلی ترین و بیشترین میزان تمرکزش ...
در سال 2013 میلادی، موتورولا با عرضه Moto X مسیری کاملا متفاوت از رقبایش را در پیش گرفت و مسابقه بیشتر کردن امکانات محصولات را ترک کرده و در عوض اصلی ترین و بیشترین میزان تمرکزش را روی تجربه کاربری قرار داد.
حاصل این استراتژی، نرم افزاری با تعدادی قابلیت جدید بود که روی هم رفته ظاهر و حسی شبیه به رقبایش را داشت. این نرم افزار همچنین گزینه های بیشتری را برای شخصی سازی در اختیار کاربر قرار می داد و از همین رو، بهتر می توانست سبک خاص دارنده اش را به نمایش بگذارد.
چند ماه بعد، موتورولا مجددا رویکرد خود را تغییر داد و این بار تصمیم گرفت خانه تکانی تازه ای در بخش محصولات اقتصادی اش انجام دهد و در همین راستا هم موبایل Moto G را رونمایی کرد.
در ادامه این مطلب با دیجیاتو همراه باشید.
تا آن زمان، اغلب تلفن های هوشمند مقرون به صرفه که در رنج قیمتی زیر 250 دلار قرار داشتند بیشتر به کالاهای ارزان قیمت دور ریختنی شبیه بودند که از لحاظ سخت افزاری، طراحی، نرم افزار و موارد دیگر در سطح پایینی قرار می گرفتند.
اما Moto G نشان داد که می شود با پرداخت مبلغی معقول و بهره مندی از امکانات متعادل همچنان تجربه عالی کار با یک دستگاه اندرویدی را داشت.
در نخستین روزهای عرضه، فروش Moto X بسیار کم بود اما Moto G توانست که نظر کاربران را جلب کرده و حتی عنوان موفق ترین تلفن همراه عرضه شده از موتورولا را از آن خود نماید. دیدگاه جدید و البته جسورانه این شرکت در مورد تجربه کاربری و اهمیت داشتن آن نسبت به امکانات یک دستگاه موبایل، همچنان تا سال 2014 میلادی و با عرضه (Moto E، Moto G (2014 و (Moto X (2014 ادامه یافت.
هر سه این محصولات به نوعی نمایانگر فلسفه جدید شرکت سازنده شان بودند و تجربه کاربران را فراتر از لیست امکانات و مشخصات خود می بردند. این موبایل ها (به خصوص دو مورد اول) با قیمت های بسیار خوب و البته رقابتی عرضه می شدند که باعث جذب کاربران بیشتر می شد.
و حالا در سال 2015 قرار داریم. موتورولا دیگر در زمره دارایی های گوگل قرار ندارد و علیرغم آنکه موبایل های سری E، G و X طرفداران خود را دارند هنوز هم کار و کاسبی این شرکت سکه نشده و نمی توان گفت که در پول غوطه ور شده، هرچند که این شرکت همچنان تلاش دارد تا سهم خود از بازارهای جهانی را افزایش دهد.
اما دیدگاه رو به جلوی مدیران این شرکت بازخورد خوبی داشته و پیش بینی می شود که آنها مسیری مشابه را در آینده در پیش بگیرند. سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که در سال 2015 اوضاع برای این شرکت چه فرقی خواهد کرد؟ ظاهرا امسال شمار شرکت هایی که بهبود «تجربه کاربری» را در زمره اولویت های خود برای تولید پرچمداران و محصولات میان رده قرار داده اند بیشتر شده است.
پرچمدارن سال 2015، درستی رویکرد موتورولا را تأیید کردند
در سال 2013، موتورولا تنها شرکتی بود که رویکرد اولویت دادن به «تجربه کاربری» را در دنیای محصولات اندرویدی اتخاذ کرده بود، با این همه، در سال 2014 اوضاع رفته رفته شروع به تغییر یافتن کرد.
در این سال، شاهد عرضه محصولاتی نظیر سری اصلی ذن واچ و بسیای دستگاه های دیگر بودیم که همگی نشان می داد شرکت های تولید کننده می دانند مردم انتظار یک تجربه کاربری عالی و امکانات معقول را حتی از موبایل های اقتصادی شان دارند.
اما در بازار پرچمداران، موتورولا همچنان تنها شرکتی است که تجربه کاربری را به عنوان اولویت اصلی خود انتخاب کرده و قصد دارد با بهینه سازی قابلیت های محصولات خود و ارائه برترین امکانات در پرچمدارانش، بهترین تجربه را به کاربرانش هدیه کند.
از یاد نبریم که OnePlus One نیز رویکردی مشابه به موتورولا را در این رابطه در پیش گرفت و با عرضه پرچمدار خود در سال گذشته آن را به اثبات رساند، با این همه، دسترسی محدود و مشکلاتی که از بابت خدمات این شرکت وجود دارد باعث شده که این پرچمدار هنوز هم نتواند جایگاه مناسبی را به دست آورد.
سال 2015 است و ظاهرا شرکت های تولید کننده تلفن همراه تصمیم گرفته اند به این نکته مهم توجه کنند: تجربه کاربری اصلی ترین مساله است. سامسونگ و الجی دو مورد از بزرگ ترین نام هایی هستند که تصمیم گرفتند دنباله رو موتورولا باشند.
موبایل گلکسی S6 برای سامسونگ یک فرصت بود تا مجددا خود را از نو بسازد و پرچمداری به مراتب بهتر را به کاربرانش ارائه نماید. این شرکت همچنین تصمیم گرفت که پرچمدار امسال خود را در قالب دو نمونه با نمایشگرهای خمیده و ساده معرفی نماید و زیبایی را اصلی ترین فاکتور تمیز دهنده آن دو قرار دهد.
مهم تر از طراحی، نرم افزار این دو محصول است که سامسونگ برای بهینه سازی اش تلاش زیادی کرد و با گنجاندن بسیاری از اپلیکیشن ها و سرویس های اختصاصی خود در آن، بهترین نسخه از رابط کاربری تاچ ویز را ارائه کرد و با این کار جهانیان را در بهت و حیرت فرو برد.
اما یکی از مهم ترین ایرادات وارده به سامسونگ که با انتقاد بسیاری هم روبرو شد، حذف درگاه کارت حافظه میکرو اس دی و باتری قابل تعویض است، هرچند که فروش خوب کهکشانی ها حکایت از آن دارد که بسیاری از کاربران با این دو مساله مشکلی ندارند و باز هم راضی به پرداخت پول بابت خریدشان هستند.
در مورد موبایل G4 الجی هم باید بگوییم که کاربران این محصول می توانند آن را در قالب دو نسخه با قاب چرمی یا پلاستیکی با رنگ های متنوع خریداری کنند و بهتر شخصیت و استایل خاص خود را به نمایش بگذارند.
همانطور که اطلاع دارید الجی یه جای استفاده از اسنپدراگون 810 تصمیم گرفت که از چیپست ضعیف تر اسنپدراگون 808 بهره بگیرد و با کوالکام وارد همکاری شد تا کاری کند که پرچمدار جدیدش عملکردی روان تر و بهتر از G Flex 2 از خود به نمایش بگذارد.
شاید موبایل G4 الجی همان امکانات و قابلیت های پرچمدار قبلی اش را داشته باشد و تغییر قابل توجهی در مشخصات آن ایجاد نشده باشد، با این همه، می توان گفت که این بار تجربه کاربری بهبودی قابل توجه پیدا کرده است. نکته دیگر اینکه، این شرکت برخلاف رقیب کره ای اش یعنی سامسونگ تصمیم گرفت که درگاه کارت حافظه میکرو اس دی و باتری قابل تعویض را در پرچمدار جدیدش نگه دارد.
اما یکی دیگر از وجوه اشتراک پرچمداران این دو کمپانی، دوربین محصولاتشان است که هر دو باعث بهبود تجربه کاربری شده اند و علاوه بر سخت افزار، نرم افزار قوی تری برای آنها در نظر گرفته شده تا عکس و ویدئوی گرفته شده با آنها بهبود قابل توجهی پیدا کند. اما نکته جالب توجه در این رابطه آن است که موتورولا در این حوزه کم رنگ تر ظاهر شده و نتوانسته که تجربه کاربری دارندگان محصولاتش را ارتقاء دهد.
در نهایت ذکر این نکته ضروری است که پرچمداران سال 2015 الجی و سامسونگ بسیاری از همان خصوصیات و ویژگی هایی را در خود داشتند که موتورولا برای نخستین بار تلاش کرد با ارائه Moto X بر محبوبیتشان بیافزاید و درک این مساله که حالا شرکت های مذکور تلاش دارند استراتژی اهمیت دادن به تجربه کاربری را به عنوان اصلی ترین اولویت خود انتخاب نمایند امری است بسیار ساده. اما یکی دیگر از حوزه هایی که موتورولا همچنان برتری اش را حفظ نموده، قیمت محصولاتش است.
مساله صرفا به پرچمداران مرتبط نمی شود
اما تغییر در رویکرد صرفا به پرچمداران مربوط نمی شود و می توان آن را در بازار محصولات میان رده هم مشاهده کرد. سال هاست که شرکت های چینی متعدد سعی دارند با ارائه محصولات ارزان قیمت به رقابت با موتورولا بپردازند، اما بسیاری از این موبایل ها بازاریابی و رسترسی محدودی دارند.
برای نمونه شیائومی عملکردی بسیار خوب را در بازار آسیا از خود به نمایش می گذارد اما در آمریکای شمالی حضور ندارد (به غیر از تعداد محدودی فروشگاه لوازم جانبی) و به همین دلیل است که ذن فون 2 ایسوس و OneTouch Idol 3 آلکاتل تا این اندازه اهمیت می یابند؛ این دو محصول فوق العاده نیستند بلکه صرفا به خاطر حضورشان در بازارهای جهانی است که تا این اندازه مهم شده اند.
هم اکنون می توان با پرداخت تنها 200 دلار مدل پایه ذن فون 2 را از طریق آمازون خریداری کرد و در صورتی که تمایل به خرید نوع همراه با رم چهار گیگابایتی آن داشته باشید هم لازم است 100 دلار بیشتر از این مبلغ بپردازید.
از طرف دیگر Idol 3 که تنها 250 دلار قیمت دارد از لحاظ کارایی مابین نسخه های مختلف ذن فون 2 قرار دارد. تردیدی نیست که قیمت این موبایل ها از جمله نقاط قوتی است که باعث پر رنگ تر شدنشان می شود، اما مساله صرفا به قیمت مربوط نمی شود.
تلفن هوشمند Idol 3 بارها به خاطر طراحی زیبا، اسپیکرهای با کیفیت، نمایشگر 1080p، عملکرد قابل اطمینان و دوربینی که بیشتر در پرچمداران انتظار دیدنش را داریم، مورد تمجید نویسندگان قرار گرفته است.
در مورد ذن فون 2 نیز گفته شده که تجربه کار کردن با آن هم تراز با پرچمداران است و در اثبات این گفته نیز به نمایشگر روشن و باطراوت، کیفیت ساخت عالی و قیمت رقابتی این موبایل اشاره شده است.
در سوی دیگر Moto E قرار دارد که با قیمت کمتر از 150 دلار به فروش می رسد و امکانات آن در قیاس با قیمتش فوق العاده اند اما با پرداخت تنها 50 دلار بیشتر می توان موبایل ذن فون 2 را خریداری کرد که تجربه کاربری به مراتب جذاب تری را در اختیار استفاده کنندگانش می گذارد.
البته در حال حاضر، این مدل سال 2015 تلفن هوشمند Moto G (که هنوز هم معرفی نشده) است که از لحاظ قیمت به رقابت مستقیم با ذن فون 2 و Idol 3 می پردازد، با این همه، باید منتظر ماند و دید که آیا موتورولا می تواند از جنبه های دیگری نظیر عملکرد، ارزش یا تجربه کاربری هم این دو را کنار بزند؟
آیا همه دنباله رو موتورولا بوده اند؟
اگر نگاهی دقیق تر به مقصد بازار تلفن های هوشمند بیاندازید، به سادگی درخواهید یافت این موتورولا بود که برای نخستین بار بهبود تجربه کاربری را به عنوان اولویت اصلی خود انتخاب کرد و حرکت به سمت تولید تلفن های هوشمند مقرون به صرفه را در دستور کار خود قرار داد اما حقیقت اینجاست که این موضوع تغییری غیر قابل اجتناب بود و نمی توان آن را دنباله روی شرکت های تولید کننده موبایل از مورتورولا تلقی کرد.
با اشباع شدن بازار تلفن های همراه پیشرفته، طبیعی ترین اقدام آن خواهد بود که شرکت های سازنده موبایل تمرکز خود را روی تولید محصولات اقتصادی قرار دهند.
علاوه بر این، هرچه تکنولوژی بیشتر پیشرفت می کند، متوجه می شویم که افزوده شدن دو هسته اضافی یا رم بیشتر نسبت به دورانی که موبایل ها چیپست تک یا دو هسته ای داشتند، اثر چندان محسوسی بر تجربه روزانه ما نمی گذارد.
این مساله همچنین نشان می دهد که قیمت قطعات موبایل روز به روز در حال کاهش یافتن است و در نتیجه شرکت ها امکان می یابند که چیپست های چهار هسته ای (یا حتی بالاتر) را در داخل دستگاه های اقتصادی خود نیز قرار دهند؛ قطعه ای که یک یا دو سال پیش تصور می شد صرفا به پرچمداران اختصاص دارد.
تمامی این فاکتورها به صورت مشترک، شرکت های سازنده تلفن همراه را بر آن می دارد تا جهت گیری تازه ای را اتخاذ کرده و دست آخر هم همه این تغییرات به نفع مشتری خواهند بود و بس.
اما پرسش مهمی که در اینجا مطرح می شود این است که مقصد و هدف بعدی موتورولا چیست؟ پیش بینی ها حکایت از آن دارند که شرکت مورد بحث همچنان رویکرد سابق خود در مورد پرچمداران در پیش می گیرد و در عین حال روی برطرف ساختن نقاط ضعف فعلی اش از جمله دوربین کار می کند.
علاوه بر این تصور می شود که این شرکت در نظر دارد سطح بهینه سازی ارائه شده توسط Moto Maker را بهبود بدهد و در نتیجه قیمت محصولاتش را از آنچه هست هم پایین تر بیاورد.
در مورد Moto G و Moto E هم باید بگوییم که علیرغم پشتیبانی غولی مانند لنوو از این شرکت، تصور می شود که موتورولا همچنان همان چشم انداز سابق را در قبال این دو محصول داشته باشد، هرچند که امید می رود قیمت آنها باز هم کاهش پیدا کند و همزمان امکاناتشان بیشتر و بیشتر شود و شاید روزی، این دو موبایل نیز مانند Moto X ماهیتی قابل بهینه سازی پیدا کنند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
تنها مشکل گوشی های موتورولا
- طراحی های نه چندان جذاب هست که در Motorola Razer دیدیم .
- رابط کاربری خالص و نه چندان جذاب اندروید
قبلا موتورولا رابط کاربری اختصاصی داشت که خیلی عالی بود.
موتورولا رو دوست دارم چون پایه گذار متدولوژی شش سیگما هست و تنها شرکتیه که 100 درصد در تمام بخش ها این متدولوژی رو استفاده میکنه ولی میبینیم که کمامکان حرف کمی برای گفتن در بازار داره
من دوست دارم تجربه خودم رو در مورد دو نسل گوشی های موتورولا بنویسم من هم موتو جی و موتو ایکس ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ رو داشتم . واقعا سری ۲۰۱۳ این گوشی عالی بود کیفیت ساخت عالی اما این موارد در مدل های ۲۰۱۴ واقعا افتضاح بود . موتو ایکس ۲۰۱۳ بعد از کلی ضربه هیچ مشکلی نداشت که یک ضریه خیلی شدید ال سی دی شکست وقتی گوشی رو باز کردم واقعا طراحی قطعات و کیفیت ساخت گوشی عالی بود در حد فوق العاده کیفیت ساخت قطعات بالا بود اما در مورد ۲۰۱۴ گوشی بعد از ۳ هفته دکمه های ولوم و پاور گوشی خراب شد بعد از ۱ ماه و نیم باطری به طور عجیبی خراب شد که گوشی رو باز کردم از کیفیت ساخت پایین قطعات واقعا تعجب کردم و بعد از اولین ضربه کاملا تاچ و ال سیدی گوشی خورد شد و این تجربه در مورد گوشی های سری جی هم برام اتفاق افتاد و متاسفانه موتورولا هیچ خدماتی داخل ایران نداره و این باعث شد هر دو گوشی غیر قابل تعمیر بشه بخاطر ال سی دی هاشون که داخل بازار ایران پیدا نمیشه . اما از تجربه ای که رابط کاربری این گوشی ها بهم دادم واقعا راضی بودم و فوق العاده بود نسبت به تمام گوشی هایی که داشتم واقعا رابط کاربریش من و بیش از حد انتظار راضی نگه داشته بود مخصوصا خاص بودن گوشی
موتورولا این چند سال پیش عالی عمل کرد و مطمعن هستم که امسال هم همینطوره مخصوصا تو آپدیت که نظیر نداره!
موتورولا توي ساعتش اگر نمايشكر P-OLED بزنه و اگر سنسور ضربان سنجش به دقت اپل (كه حرفه اي است و دست بند سلامتي با اون دقت ٢٠٠ دلار قيمت داره فقط هم ضربانسجش هست !) ميتونه بسيار به فروش ساعتش اميدوار باشه !
بايد ببينم نسل بعدش همينا را تكرار ميكنه مه در اون صورت نابوديش مثل HTC حتميه و يا با نوآوري مياد كه شايد پيشرفت كند