اینتل می داند که در پرکاربردترین کامپیوترهای دنیا جایگاهی ندارد؛ آیا شکوه گذشته تکرار می شود؟
حدودا اواخر دهه 1980 میلادی، شرکت هایی نظیر American Micro Devices ، Zilog و دیگران به بازار میکروپردازنده ها راه پیدا کردند و با ارائه محصولات ارزان قیمت خود به شرکت های تولید کننده کامپیوتر، ...
حدودا اواخر دهه 1980 میلادی، شرکت هایی نظیر American Micro Devices ، Zilog و دیگران به بازار میکروپردازنده ها راه پیدا کردند و با ارائه محصولات ارزان قیمت خود به شرکت های تولید کننده کامپیوتر، کسب و کار اینتل را از رونق انداختند.
اما کسب و کار اینتل برای این شرکت ها اهمیتی نداشت. خرید پردازنده های ارزان قیمت بدان معنا بود که تولید کنندگان کامپیوتر می توانستند قیمت تمام شده دستگاه های خود را پایین آورده و دست آخر سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص دهند.
همین امر مدیران این کمپانی تولید کننده چیپ را بر آن داشت تا با ران میون نایب رئیس بخش بازاریابی شرکت MicroAge که از جمله بزرگ ترین توزیع کنندگان کامپیوتر در آن دوران به شمار می رفت وارد مذاکره شوند و از وی درخواست کنند که شرکت های تولید کننده کامپیوتر را به استفاده از پردازنده های اینتل مجاب کند.
میون اما باور داشت که تنها مساله مهم برای این شرکت ها سهم بازار است و از طرفی استدلال اینتل هم آن بود که توضیح علت برتری و گرانی پردازنده هایش برای خریداران پی سی امر دشواری است و در نتیجه میون به جای توضیح این مساله باید این حس را در خریداران به وجود می آورد که پردازنده های اینتل از هر شرکتی بهتر هستند. این شد که نایب رئیس تبلیغات شرکت MicroAge بیلبوردهایی با این عبارت را در اقصی نقاط دنیا نصب کرد: Intel Inside؛ بدان معنا که هروقت کامپیوتری خریدید مطمئن شوید یکی از پردازنده های اینتل را در دل خود جای داده.
حالا اما دیگر این عبارت را به ندرت می شنویم و در مقابل، پیش از نطق ویژه کنفرانس خبری این شرکت در کامپیوتکس شعار تازه ای با این مضمون به نمایش درآمده بود: Experience wha's inside (به معنی آنچه درون دستگاه قرار دارد را تجربه کنید).
این شعار جدید البته مدتی است که این طرف و آن طرف در کمپین های تبلیغاتی اینتل رویت می شود و پذیرش یک حقیقت تلخ از سوی آن را نشان می دهد: پردازنده های اینتل دیگر درون مهم ترین گجت در زندگی شما (تلفن های همراه) قرار ندارند و دستگاه هایی که محصولات این شرکت در آنها حضور خواهند داشت، کمتر در زندگی روزمره مان به کار می آیند.
اگر خبرها را دنبال کرده باشید حتما در جریان هستید که این شرکت اخیرا از اعمال تغییرات ساختاری عمده در کسب و کار خود خبر داده و حتی در نظر دارد 12 هزار نفر از کارکنانش را هم اخراج نماید: Brian Krzanich مدیرعامل اینتل نیز در صحبت های خود تایید کرده که تمرکز اصلی این شرکت برای حرکت به کلاود در دیتاسنترها و اینترنت اشیاء محرک های اصلی رشد آن خواهند بود و بخش اعظمی از نطق رسانه ای وی در جریان کامپیوتکس نیز به تبیین این دیدگاه اختصاص یافته بود و مباحث مطروحه وی در خصوص اینترنت اشیاء و شبکه های 5G را هم می توان فصل ختامی برای طرح های این شرکت در ارائه نوآوری های حوزه پی سی برشمرد.
البته انتصاب Navin Shenoy به عنوان مدیر کل تازه بخش محاسبات کلاینت (که اخیرا جایگزین Kirk Skaugen مستعفی شده) کمتر با این دیدگاه آخر همخوانی دارد. با وجود آنکه در این کنفرانس خبری آمار و ارقام قابل توجهی مطرح شد و برای نمونه به رشد 40 درصدی فروش دستگاه های دو در یک در سال قبل اشاره گردید و اعلام گردید که اینتل حمایت بی دریغ خود از این شرکت ها را قطع نمی کند، می توان گفت که شرکت ساکن سانتا کلارا تقریبا با دستان خالی قدم به این عرصه جهانی گذاشته بود.
پردازنده های 10 هسته ای اکستریم ادیشن که چندی پیش در کامپیوتکس معرفی شدند در سر خط خبرهای این رویداد قرار گرفتند و طبق وعده اینتل، سری Kaby Lake که در آینده از راه می رسند تحول آفرین خواهند بود. از طرفی توضیحاتی که در خصوص کامپیوتر بهره مند از پردازنده Core i7 که برای دموی VR مورد استفاده قرار گرفت (حرفی در مورد پردازنده گرافیکی آن به میان نیامد) نیز باری مثبت داشت و می توان همه این اتفاقات را به فال نیک گرفت. تردیدی نیست که در آینده اغلب پی سی های بهره مند از فناوری واقعیت مجازی از CPUهای اینتل استفاده خواهند کرد، اما این قطعه نمی تواند دلیل خوبی برای خرید یک سیستم جدید باشد.
واقعیت این است که اقبال خوب پی سی های پیشرفته ای که اخیرا با محوریت واقعیت مجازی وارد بازار شده اند تا حدود زیادی به پردازنده های گرافیکی این دستگاه ها باز می گردد تا CPU هایشان و هیچکس بیشتر از Jen-Hsun Huang مدیرعامل انویدیا که با اعتماد به نفسی ستودنی روز دوشنبه مقابل خبرنگاران ظاهرا شد، بر این حقیقت واقف نیست.
Huang که به خاطر رونمایی از پردازنده گرافیکی GTX 1080 به خود می بالید انویدیا را به عنوان شرکتی معرفی کرد که تسلطش بر بازار کارت گرافیک می تواند آن را در حوزه هایی نظیر ماشین های خودران و یادگیری ماشینی (که هر دو می توانند از پردازش GPU بهره مند شوند) و مهم تر از همه پلتفرم های واقعیت مجازی به پیشتاز و برترین برند تبدیل نماید.
ماموریت این شرکت اما ساده است: عملکرد عالی و تقویت آن درحوزه هایی که رقابت در آنها برای دیگران دشوار است. جالب است بدانید که موبایل در این حوزه ها جایی ندارد و به همین خاطر است که طبق گفته آقای Huang انویدیا «دیگر به این حوزه علاقه ای ندارد».
اینتل نیز که چندی پیش کنار کشیدنش از بازار اسمارت فون را اعلام نمود، در تایید این گفته، از توانمندی تازه ای پرده برداشت؛ اما برنامه های این شرکت نیز درست همانند انویدیا با آینده ای مبهم روبروست و ظاهرا آقای Krzanich تصمیم گرفته با سرمایه گذاری سنگینش روی کلاود، بیش از اندازه ای که باید خطر کند.
الگوی کسب و کار اینتل، چندین دهه است که تغییری نکرده و در این مدت تلاش داشته کاربران را مجاب کند که برای انجام امور مدنظر خود به قطعات قدرتمندی نیاز دارند و باید آنها را از اینتل تهیه کنند. البته این ایده همچنان نیز وجود دارد و در مورد عملیات های صورت گرفته توسط دیتاسنترهای آن نیز کار می کند و نکته دیگر اینکه پی سی ها هنوز هم که هنوز است در قلب کسب و کار این شرکت قرار دارند.
این کمپانی هر فصل میلیاردها دلار سود از این کسب و کار خود به جیب می زند اما قمار آن روی کلاود به هیچ وجه آینده روشنی ندارد زیرا بازار دستگاه های اینترنت اشیاء هنوز هم که هنوز است نوپا محسوب می شود. از طرفی، همزمان با آرام شدن تب وتاب بازار پی سی و بیشتر شدن نگرانی ها در مورد دشواری های همگام شدن با قانون مور، لازم است که کسب و کار تازه اینتل با سرعت بیشتری به جلو حرکت کند.
Shenoy از شرکت اینتل، امروز روی استیج توضیح داد که این اتفاق چطور ممکن است رخ بدهد و در حرف هایش به یک «چرخه رشد با فضیلت» اشاره کرد که در آن دیتاسنترها نیروی مورد نیاز دستگاه های تولید شده را فراهم می کنند و به این ترتیب نیاز به دیتاسنترها بیشتر و بیشتر می شود.
از همین رو، تمرکز اینتل روی کلاود روشی است که میتواند در نهایت آن را به بازار محصولات موبایل وارد کند. بله شما CPUهای این شرکت را درون مهم ترین کامپیوترهای خود (تلفن های همراه تان) حمل نمی کنید، اما اگر چشم انداز مطرح شده از سوی این کمپانی درست از آب در بیاید آنگاه آن دستگاه ها مرتبا با دیتاسنترهای اینتل ارتباط برقرار خواهند کرد و در ادامه محصولات فرعی دیگری چون پهپادها و ربات ها هم به این حوزه ورود می یابند.
اینتل باور دارد که با «هوشمندتر» نمودن دستگاه های خود می تواند رشدش در این حوزه را سرعت بدهد. یکی از نمونه های خوب در این باره، یکپارچه سازی دوربین RealSense 3D آن با درون هاست که تشخیص موانع به صورت کاملا خودکار را برای آنها به ارمغان می آورد.
مثال دیگر پردازنده سروری Xeon E3 1500 V5 است که روی حوزه استریم ویدئو تاکید دارد و می تواند دو فید 4K یا 15 فید 1080p را به صورت همزمان در اختیار کاربران قرار دهد.
در پایان باید اضافه نماییم که رقابت در این حوزه برای اینتل درست مانند بازار موبایل بسیار دشوار خواهد بود و بی تردید شرکتی مانند ARM می تواند در زمینه اینترنت اشیاء برای آن دردسر آفرین شود؛ کمپانی هایی مانند کوالکام نیز هم اکنون چیپ های خود را برای محصولات کم توان و کم هزینه ارائه می کنند.
معماری های مبتنی بر ARM همچنین می تواند تهدیدی علیه کسب و کار دراز مدت سروری اینتل باشند و نکته مهمی که باید به آن اشاره شود این است که نمی دانیم کدامیک از این طرح ها مشتریان اینتل را برای آن نگه می دارند و می توانند آن را به روزهای پرشکوه گذشته باز گردانند.
اما روشن است که شرکت ساکن سانتا کلارا به خوبی بر این حقیقت واقف است. این کمپانی عاقبت پذیرفت که در داخل تکنولوژی های متداول مورد استفاده شما جایی ندارد و در مقابل می تواند در حوزه های دیگر به ایفای نقش بپردازد و تجربه شما را بهبود ببخشد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.